گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-محمدصالح سلطانی؛ یکی آمده و میگوید برای رفع بیکاریاش میخواهد رئیس جمهور شود. دیگری هنوز به سن بلوغ نرسیده اما شناسنامه به دست و با لبخندی ملیح، ثبتنام کرده. برادران دوقلو هم، انگار آمده باشند تفریح و دورهمی، کنار هم ایستاده و ژست ریاست جمهوری گرفتند. فاجعه اما پدیدهای بود که آمد و پس از ثبت نام در انتخابات ادعای نبوت کرد! سیرک عجایب اما منحصر به این حضرات نبود. فیالواقع در پنج روزی که گذشت، با ملغمهای از ثبتنامهایی مواجه بودیم که«عجیب و غریب» وصف کوچکی برایشان به حساب میآید. از خانواده خوشحالی که کلهم اجمعون نامزد منصب ریاستجمهوری شدند، تا «سایر بازیگران»ی که از انتهای تیتراژ سریالها به ساختمان خیابان فاطمی آمدند، و حتی لیدرهایی که مهمترین سابقهشان تشویق «مهدی ِ آقای گل» در جایگاه 36 آزادی بوده است. افکار عمومی اما وسط ملغمهی بوقچی و متهمین امنیتی و سایر بازیگران، سوالات مهمی داشت: چرا روند ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری اینقدر عجیب است؟ چرا هرکسی میتواند نامزد شود و از همه بدتر، چرا اخبار این کمدی ِ مدرن، هرروز و هرروز در رسانهها و کانالها دست به دست میشود؟
قانون چه میگوید؟
تمام قوانین انتخابات را که زیر و رو کنیم، آخر آخرش همین شش شرط را برای واجدین شرایط ریاستجمهوری ذکر کرده:
1- از رجال مذهبی، سیاسی.
2- ایرانی الاصل.
3- تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران.
4- مدیر و مدبر.
5-دارای حسن سابقه و امانت و تقوی.
6- مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.
خب موارد دو و سه را که همه دارند، همه! میماند موارد ناقابل 1 و 4 و 5 و 6 که همه دوستان خودصلاحیتدارپندار،حضرتشان را واجد این ویژگیها میدانند. مساله اینجاست که شورای نگهبان، مسئول تشخیص این موارد در نامزدهاست و خب تا قبل از تشخیص این شورا، هرکسی میتواند مدعی دارا بودن این شرایط باشد و راهی ساختمان وزارت کشور شود. در حقیقت قانون برای ثبتنام در انتخابات، شرط و ضابطهای مشخص نکرده و همین باعث میشود کسی نتواند جلوی تفریحکنندگان با ثبتنام انتخاباتی را بگیرد. سوال مهم این است که آیا این شوآف انتخاباتی منحصر به ایران است یا پدیدههای ثبتنام ریاستجمهوری در نقاط دیگر دنیا هم حضور پررنگی دارند؟
در دنیا چه خبر است؟
کمتر کشوری را میتوانیم پیدا کنیم که برای حضور و اعلام کاندیداتوری در مهمترین انتخاباتش، به شرطهای کلی اکتفا شده باشد. بررسی اجمالی ما روی قوانین انتخاباتی برخی کشورهای جهان، این گزاره را اثبات میکند.
فیالمثل در روسیه، برای کاندیدای ریاستجمهوری بودن باید دستکم 35 سال را تمام نموده و ده سال علیالدوام در این کشور زندگی کردهباشید. گذشته از اینها شرط اول ثبت نام برای نامزدهای غیر حزبی انتخابات روسیه، جمع آوری حداقل دو میلیون، بله دو میلیون امضا از شهروندان بالای 18 سال روس است که اسپوتنیک مینویسد باید حداقل 20 درصد این امضاها برای نامزد متقاضی «یکتا» باشند. تکلیف نامزدهای حزبی هم که روشن است. یک حزب کارنامهدار سیاسی هیچوقت نمیآید یک کودک 12 ساله یا یک خواننده را نامزد ریاست جمهوری کند و خیال کرملین از بابت احزابش راحت است.
در فرانسه هم اگرچه قوانین به سفت و سختی روسیه نیست اما جمعآوری دستکم 500 امضا و ارائه آنها به شورای قانون اساسی فرانسه(چیزی شبیه شورای نگهبان خودمان) برای نامزد شدن ضروری است. در فرانسه البته ضوابط و شرایط سنگینی برای شفافیت مالی نامزدها و احزابشان وجود دارد که کار را برای نامزد شدن سخت میکند.
به خاورمیانه و مصر ِ پس از مبارک و مرسی هم که سری بزنیم، قوانین خاصی برای کاندیدای انتخابات شدن وجود دارد. نامزد ریاستجمهوری مصر باید دستکم 40 ساله و از میان شورای رهبری یکی از احزاب شناختهشده کشورش باشد. قانونی که ثبتنام کنندگان را به فعالین حزبی مصری منحصر میکند و البته جلوی ثبتنام «فلهای» را میگیرد.
در ایالات متحده هم ، برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری باید هزار دلار ناقابل را از جیب مبارک برداشته و برای دریافت فرم ثبتنام پرداخت کنید. این مانع مالی بزرگ، باعث میشود تا در نهایت کسی جرات نکند برای خنده، رفع بیحوصلگی و یا دفع خستگی فرم ثبتنام را پر کند.
چرا اینجوری شد؟
رسانه. سر و ته علت دیدهشدن این کاندیداهای شاد و شنگول را که بگیریم، میرسد به خبرنگارانی که از سهشنبه تا همین دیروز، از صبح تا شب توی وزارت کشور بودند و درگیر پوشش لحظه به لحظه ثبتنامها. تعداد چهرههای واقعاً صلاحیتدار هم آنقدری نبود که تمام خوراک خبری این خبرنگارها را فراهم کند، نتیجه میشود اینکه همه به دنبال عکس گرفتن از و گفتگو با قماش خوشحالِ ثبتنامکننده باشند. البته اگر کمی به عقب برگردیم، ردپای نخستین گزارشها از نامزدهای عجیب و غریب به تلویزیون میرسد. در یکی از اولین نمونهها ، سال 84 بود که در حواشی گزارشهای خبری تلویزیون، تصاویر و گفتگوهایی از آدمهای خاص، بیبرنامه و عجیبی پخش شد که برای انتخابات نهم ریاستجمهوری نامزد شده بودند. از آن موقع به بعد، این آدمها بخشی از «سوژه خنده» ایام انتخابات شدند.
ماجرای هنرپیشههای انتخاباتی را اما میشود از سویههای دیگری هم دید. آدمهایی که با وجود علم به رد صلاحیت قطعیشان؛ برای دیدهشدن،کسب شهرت، جلب توجه با چیزهایی شبیه این وارد کارزار ثبتنام میشوند احتمالاً بیش از هرچیز دوست دارند سری در میان سرها و خبری در میان خبها داشته باشند. لابد عکسی که با پسزمینهی بنر «دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری» دارند را قاب میگیرند و تا سالها به همه فک و فامیلشان میگویند که فلان روز، در فلان سال برای لحظهای هم که شده در کانون توجه دوربینها بودهاند. سوال اصلی این است که آیا رسانه باید میدان را برای دیدهشدن این عشق دوربینها باز کند، یا اینکه با نادیدهگرفتن آنها، پرستیژ رسمی و سیاسی انتخابات را حفظ کند؟ پاسخ به این سوال سخت است، اگر اهل رسانه باشید که سختتر!
چه باید کرد؟
حالا دیگر عادت کردهایم که وقت انتخابات، پس از آغاز رسمی ِ سیرک عجایب ِ ثبتنام، همه مدعی و معترض ِ روند موجود شوند و خواهان اصلاح. اما مدتهاست که طرحی برای رفع این معضل و ساماندهی روند ثبتنام نامزدهای انتخاباتی میان مجلس و شورای نگهبان دست به دست میشود. شاید اگر از هر نامزد انتخابتی پول و اعتبار طلب کنند، دیگر فرآیند ثبتنام اینقدر «هرکیهرکی» نباشد. پول را به عنوان ودیعه ثبتنام ، یا اصلاً برای هزینهی وقت و انرژی و نیرویی که از کارکنان دولت برای اخذ استعلامات و واکاوی صلاحیت آدمها صرف میشود بگیرند؛ «اعتبار» را هم در قالب حد نصابی که برای تعداد امضای دعوت از نامزد در نظر گرفته میشود. با تدوین قانونی در این راستا، دیگر هر نامزد انتخابات میبایست اولاً برای نامزد شدنش هزینه کند و احتمالاً با این رویکرد، ثبت نام در انتخابات تبدیل به تفریح گرانی میشود و تفریحکنندهها سراغش نمیآیند. با راه دوم هم هر نامزد انتخابات با حداقلی از مقبولیت نسبی پا به صحنه میگذارد و در این حالت، دیگر انتظار نامزدهایی را نمیتوان داشت که حتی ممکن است خودشان هم به خودشان رای ندهند. چیزی که در انتخابات مجلس دهم به وفور شاهدش بودیم.
ثبت نام رقابتهای انتخاباتی 96 هم به پایان رسید. حالا ما ماندهایم و سی و چند روز داغ، با چند قطب هیجانانگیز و یک رقابت تمام عیار. این وسط فقط ای کاش از نمایش خندهدار اما تاسفانگیز ثبتنامها، دیگر اپیزودی باقی نمانده باشد.