به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، هفته نامه "اشپیگل" در مطلبی به مسئله آشفتگی و سردرگمی سیاست خارجی رئیس جمهور آمریکا پرداخته و نوشت: دونالد ترامپ تحریک می کند، نصیحت کرده و سردرگمی و آشفتگی ایجاد می کند. "دونالد ترامپ" در عرصه سیاست خارجی و امنیتی خود را به عنوان فردی غیر قابل پیش بینی نشان می دهد.
اشپیگل در ادامه این پرسش را مطرح کرد که رئیس جمهور آمریکا در مناطق بحرانی چه اهدافی را دنبال می کند و آیا اصلا استراتژی خاصی دارد؟
در ادامه این مطلب آمده است: قدرتمندترین مرد جهان هیچ طرح و برنامه ای در این باره که آمریکا باید چه نقشی را در خارج ایفا کند ندارد و زمانی که ما می خواهیم درباره سیاست خارجی وی در کاخ سفید نتیجه گیری اولیه ای داشته باشیم چنین تصوری به ذهن می آید. به جای نظم و شفافیتی که در دوران مبارزات انتخاباتی وعده آن را داده بود نوعی سردرگمی و هرج و مرج در سیاست هایش به چشم می خورد.
نه تنها حمله هوایی آمریکا در سوریه بلکه استفاده از مادربمب بزرگ در افغانستان و یا تهدیدات علیه کره شمالی باید قدرت و انرژی آمریکا را به رخ جهانیان می کشید. البته ترامپ شرکای بین المللی خود را درباره این مسئله که چه استراتژی در پس این اقدامات رعد آسای وی وجود دارد در تاریکی و ابهام نگه داشت.
ترامپ در مناطق بحرانی جهان چه می خواهد؟ وی چه طرح ها و برنامه هایی را برای کشورهایی که از نظر دیپلماتیک با آن ها مسئله دارد و یا از نظر نظامی در آن فعال است دنبال می کند.
اشپیگل در ادامه نوشت: هیچ منطقهای به اندازه خاورمیانه تا این اندازه مسائل غیر قابل حل برای رئیس جمهور آمریکا ایجاد نکرده است. از زمان روی کار آمدن ترامپ در آمریکا وضعیت در این منطقه آشفته تر شده است.
ترامپ در درگیری های داخلی در سوریه به عنوان اولین رئیس جمهور آمریکا حمله موشکی مستقیمی را به نیروهای دولتی داشت اما استراتژی وی در این باره همچنان مبهم ماند، صحبت هایی درباره تداوم عملیات زمینی نیروهای آمریکایی در این کشور و یک پایان سیاسی دولت بشار اسد با همکاری روسیه در میان است.
همچنین در اختلافات بین اسرائیل و فلسطینیان نیز هیچ خط و مشی آشکاری از طرف آمریکا وجود ندارد. ترامپ ابتدا راه حل دو دولتی را زیر سوال قرار داده و بعد آن را نقض کرده و سیاست شهرکسازی های اسرائیل را سرزنش کرد. وی همچنین یک تندروی محافظه کار را به عنوان سفیر اسرائیل معرفی کرد. یک وعده رعد آسا و تحریک آمیز وی برای انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس نیز بعد از دخالت پادشاه اردن بسته باقی ماند.
در این میان سیاست های وی در قبال ایران نیز مبهم تر به نظر می رسد. ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی وعده داد که برجام را پاره می کند. وزیر امور خارجه وی لحن ملایم تری را در قبال ایران در پیش گرفت. زمانی که ایران در ژانویه یک آزمایش موشکی را انجام داد ترامپ به تهران هشدار داده و تحریم ها علیه آن را تشدید کرد. اما وی حالا از این مسئله اجتناب می کند که از لغو توافق هسته ای سخن بگوید.
این هفته نامه آلمانی در ادامه نوشت: تنش ها با کره شمالی نیز افزایش پیدا کرده به گونه ای که حالا هر دو طرف غیر قابل پیش بینی شده اند. کره شمالی تهدید به آزمایش های هسته ای بیشتر کرده است و دولت ترامپ نیز تهدید به تکروی های نظامی در مقابل کره شمالی. در اینجا نیز نوعی سردرگمی و آشفتگی دیده می شود.
ترامپ در این میان به کشور چین به عنوان یک میانجی نیاز دارد، البته با این کشور نیز یک رابطه عشق و نفرت سیاسی را دنبال می کند. وی در دوران مبارزات انتخاباتی خود به قدرت صادرات چین انتقاد شدیدی وارد کرده و به آن توهین می کرد و حالا دولت چین را در آغوش می گیرد.
در این میان همچنین مسئله افغانستان که آمریکا نیروهای زیادی را در آن مستقر کرده است هم بسیار برای ترامپ نگران کننده است. پرتاب بزرگترین بمب غیر هسته ای از طرف آمریکا به این منطقه نیز به این بحران پایان نداد.
این هفته نامه آلمانی در ادامه نوشت: ترامپ این مسئله را هدف قرار داد که مناسبات آمریکا با روسیه را بهبود بخشد. البته بعد از آن با دستور حمله موشکی به سوریه مسکو را از خود رنجاند. با این حال هیچ یک از این دو علاقه ای به تشدید تنش ها ندارند. آمریکا در مبارزه با داعش بر همکاری با روسیه تاکید دارد اما مشخص نیست که با چه روشی می خواهد فشار بر روسیه در مسئله سوریه را افزایش دهد. آیا با تحریم های جدید یا حملات هوایی بیشتر در سوریه این کار را انجام خواهد داد.
نویسنده همچنین به اختلافاتی که ترامپ با مکزیک بر سر ساختن حصار مرزی ایجاد کرده به عنوان یکی دیگر از سیاست های توام با سردرگمی وی اشاره کرد.