اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛* پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظامی برای تعیین دولتها در چارچوب قانون اساسی پیشبینی شد که اصطلاحا به آن «مردمسالاری دینی» میگویند. در الگوی حکومتی و سیاسی این انقلاب عظیم که اکنون شاهد جهانی شدن آن هستیم، ظرفیتهای بسیار گستردهای از جمله جایگاه ویژه محرومان و مستضعفان دیده میشود.
با گذشت قریب به 40 سال از انقلاب اسلامی، هنوز شعار برخی از نامزدهای انتخاباتی محرومیتزدایی، ایجاد اشتغال، مسکن، اعطای یارانه و ... در راستای کاهش فقر میباشد. گرچه مشکل اصلی جامعه امروز ما مشکلات اقتصادی است، لکن بسیاری از نامزدها در انتخابات ریاستجمهوری و در ادوار مختلف، این شعارها را تکرار و تقریبا در همه موارد مورد استقبال عمومی قرار نگرفتهاند.
اما سوال اینجاست که باوجود این همه معضلات اقتصادی، چرا معمولا شعارهای اقتصادی این نامزدها مورد اقبال قرار نمیگیرد. و آراء مردم به سبد رقیبان لیبرال آنها میریزد؟ با آنکه لیبرالها کمتر شعار محرومیتزدایی و مقابله با فقر میدهند؟!
دفاع مقدس اوج هویت انقلابی
دوران دفاع مقدس، دوران رشد و نمو هویت و فرهنگ اسلامی و انقلابی در بدنه جامعه بود. زمانی که مردم با کمترین هزینه روزگار میگذراندند، دار و ندار خود را در طبق اخلاص نهاده و به جبههها تقدیم میکردند. لذا با توجه به تازگی انقلاب اسلامی، دولت آیتالله خامنهای به خوبی توانست فرهنگ و دغدغه بسیج شدن مردم برای مقابله با دشمن بعثی را نهادینه کند.
سازندگی و اصلاحات؛ آغاز تغییر گفتمانها
اما دوران پس از جنگ تحمیلی، آغاز انحراف در عقائد و دغدغههای انقلابی مردم بود. مردم آن روزها که با ایثار و از خودگذشتگی از میهن دفاع کردند، اکنون دولتی را بر سر کار آوردند که به اسم سازندگی، صدمات جبران ناپذیری به کشور وارد کرد.
ارمغان سیاستهای سقیم و بدقواره این دولت، آغاز روحیه تجمل و اشرافیگری در میان مردمی بود که حتی دستمال کلنیکس را کالای لوکس به حساب میآوردند. این تفکر با رسوخ به لایههای میانی جامعه راه را برای نفوذ فرهنگ لیبرالیسم به متن زندگی ایرانیها هموار کرد. تغییر در سبک زندگی به اینجا محدود نشد و تا آنجا پیش رفت که در پایان 8ساله دولت سازندگی، دغدغههای جدیدی مانند آزادی، رفاه و روابط آزاد از افواه عمومی شنیده میشد.
روی کار آمدن دولت اصلاحات نتیجه تزریق چنین گفتمانهایی به بدنه جامعه بود. دغدغه «اصلاحات مدنی» به راه افتاد و هر لحظه شهر به شهر سرایت میکرد. دغدغههایی از جنس آزادی، حجاب اختیاری، ورود زنان به فعالیتهای اجتماعی و...
افراط و زیادهروی دولت اصلاحات در تحقق چنین آرمانهایی، تحقق آرمانهای لیبرالیسم در متن انقلاب اسلامی را بیش از پیش ساده کرد.
پیروزی گفتمان «ضد اشرافیت»؛ ارمغان بزرگ دولت نهم
در چنین دورانی دولت نهم با توجه ویژه به محرومان و مستضعفان وارد عرصه مدیریت اجرایی در انقلاب اسلامی شد. دغدغههای معیشتی مستضعفین –که هاشمی رفسنجانی له شدن آنها زیر چرخ توسعه را طبیعی و غیرقابل کنترل میدانست- باعث شد اولین "شورش اکثریت علیه اشرافیت" پس از انقلاب رقم بخورد.
معذلک بزرگترین ایراد و مشکل اصلی دولتهای نهم و دهم، تهی بودن از عقیدهی انقلابی بود. لذا پس از پایان دولت دهم، جامعه ایران که تا چند سال قبل مورد آماج حملات سبک زندگی و دغدغههای غربی شده بود خلأ هویتی را در درون خویش احساس کرد.
گفتمان انقلاب، لازمهی شروع و تداوم دولتهای انقلابی
ایجاد "دغدغههای انقلاب" دقیقا همان چیزی است که دولتهای انقلابی برای شروع و تداوم به آن نیاز دارند. معمولا دغدغههای اجتماعی توسط گفتمانهای حاکم ایجاد میشوند. دولت نهم و دهم با آنکه از دل مستضعفین بیرون آمده بود؛ اما در ایجاد گفتمان «نبرد مستضعفین و مستکبرین» شکست خورد.
تدبیر، آغاز بازگشت به گفتمان پیشینیان
حاصل این خلأ گفتمانی رجوع به گفتمانهای گذشته بود که در قالب دولت تدبیر و امید جلوه کرد. گفتمانی که برای بقای اقتصاد، تعامل با دنیا و هضم شدن در اقتصاد بینالملل را پیشنهاد میکرد.
چهار سال اول این دولت با همین گفتمان سپری شد. رقبای دولت تدبیر و امید در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری کسانی بودند که همواره «دو قطبی فقیر و غنی» را ترسیم میکردند و به رخ رقیبی میکشیدند که چهار سال با انگارههای لیبرالی جامعه را اداره میکرد و مدام از اقتصاد جهانی و معاملات بینالمللی سخن میراند. گرچه این صحبتها بعضا مورد اقبال قرار گرفت، لکن گفتمان «فقر و غنا» تماما در لوح جامعه ایران وارد نشد و مطالبه عمومی در این زمینه صورت نگرفت؛ بنابراین دولت تدبیر و امید با رای شکننده 57 درصدی هشت ساله شد.
راهی میان شک و یقین
همانطور که در بالا اشاره شد دغدغه مردم در آرا بسیار موثر است. در سالهای اخیر با گسترش فضای مجازی و نفوذ فرهنگ بیگانه که حاصل سیاستهای نابخردانه دولتهای سازندگی و اصلاحات است، دغدغههای مردم در شک و تردید میان فرهنگ انقلابی و فرهنگ غربی قرار گرفته است.
مردم ما از طرفی شاهد ظرفیتهای قابل افتخاری همچون شهدا مدافع حرم، قدرت برتر موشکی، صنایع هستهای و خودکفایی در بسیاری از محصولات هستند و از طرف دیگر قدرت اقتصادی و آزادیهای کاذب کشورهای غربی آنها را غره کرده است. اما متاسفانه فرهیختگان مومن و انقلابی ما در گفتمانسازی این ظرفیتهای عظیم انقلابی مقداری دچار تساهل شدهاند.
از طرف دیگر گفتمان «نبرد مستضعفین و مستکبرین» که آرمان نهایی انقلاب اسلامی است هنوز به عنوان یک گفتمان رایج و عمومی درنیامده است.
همه جانبه گفتمان سازی کنیم
نکته دیگر آنکه تازمانیکه هنر، فرهنگ، سینما، نوع معماری، سبک خوراکیها و نوع پوشش زنان و مردان به دست عدهای غیرانقلابی اداره میشود، چگونه میتوان انتظار داشت قاطبهی جامعه نسبت به کاندیدای انقلابی اقبال داشته باشد؟
چگونه میتوان از جوانی که حتی از طراحی سبکهای مناسب لباس برای او عاجزیم انتظار داشته باشیم که به کاندیدای مطلوب رای بدهد.
سخن آخر
یقینا چهار سال فرصت مناسبی است تا با ایجاد یک دغدغههای واحد و انقلابی توجه عمومی را به سوی گفتمان شاخص انقلاب اسلامی جلب شود. ما یک بار در سالهای اولیه انقلاب و دوران جنگ تحمیلی چنین گفتمانی را تجربه کردیم. گفتمان «فقرزدایی و حمایت از مستضعفین» درصورتی کارآمد است که به صورت مطالبه عمومی درآید.
جنگ تمدنها، نبردی همهجانبه است. عصارهی تمامی فعالیتهای رسانهای، هنری، تولیدی، خدماتی، صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بدست گرفتن حکومت و بوجود آمدن دولتها میباشد. یقینا هرجا با عمل جهادی و خستگیناپذیر در عرصههای مذکور ورود کنیم، دولت انقلابی به روی کار میآید و هرجا در این زمینهها کوتاهی کردهایم، در برههای از زمان دولتها را به دست لیبرالها سپردهایم.
پس همتی باید کرد جهادی و خستگیناپذیر.
وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
محمدحسین ارجمندنیا- فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
شما نگاه کنید یک ایده لیبرالی را بارها و بارها به انواع طریق می بینیم و می شنویم طوری که آن برایمان عین حقیقت می شود و ناخودآگاه می پذیریم آن را.