این روزها اظهارات جنجالی امیر قطر در حمایت از ایران به یکی از بحث های مهم در عرصه بینالملل تبدیل شده است.
در پی این اظهارات که خبرگزاری رسمی قطر آن را منتشر کرد و شبکههای قطری به نقل از این خبرگزاری آن را بازنشر کردند، دولت امارات کانال ماهوارهای الجزیره و سایت این شبکه را فیلتر کرد.
امیر قطر گفته بود چون ایران یک قدرت اسلامی است، هیچ عقلانیتی در ادامه خصومت با ایران وجود ندارد اما ساعاتی بعد منابع قطری انتساب این اظهارات به امیر قطر را رد کردند.
«تمیم بن حمد آل ثانی» تصریح کرده بود این حق قطر است که به صورت همزمان روابط خوبی هم با رژیم صهیونیستی و هم با حماس به عنوان نماینده قانونی و مشروع فلسطینیان داشته باشد.
با این وجود خبرگزاری قطر ساعاتی بعد این اظهارات را تکذیب و اعلام کرد که انتساب آن به امیر قطر درست نیست.
وزرای کشور دولتهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز در نشستی جدید مدعی شدند که ایران در امور داخلی آنان مداخله میکند و آنها نیز قصد مقابله با این مسئله را دارند.
وزیر خارجه بحرین درنشست شورای همکاری خلیج فارس گفت: درها به روی ایران برای بهبود روابط باز است. ایران باید به اشغالگری سه جزیره تنب بزرگ،تنب کوچک و ابوموسی پایان دهد.
معاون وزیر خارجه کویت هم گفت: از اهانت به سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج از سوی ایرانیان در سایتهای اجتماعی ناراحتیم و خواستار مؤاخذه و مجازات عاملان این اهانت هستیم.
این در حالی است که اخیرا انتشار فایل صوتی «حمد بن خلیفه» امیر سابق قطر، رازهای سیاست خارجی این کشور در قبال کشورهای عرب منطقه به ویژه عربستان را بر ملا کرد.
روزنامۀ عربستانی "عاجل" با انتشار متن این فایل صوتی، فاش کرد که قطر، از همۀ جنبش های مخالف در کشورهای عربِ منطقه حمایت می کند.
حمد بن خلیفه در این فایل صوتی گفت:"ما، با همۀ گروه های مخالف در کشورها، ارتباط داریم، بیشترین دردسر را کشور ما برای عربستان ایجاد کرده است. آمریکایی ها اگر در عراق به نتیجه برسند، در گام بعدی، به سوی عربستان می آیند".
به بهانه جنجالی که اظهارات امیر قطر به پا کرد و مواضع اخیر اعضای شواری همکاری خلیج فارس در این رابطه، به تاریخچه و علل شکل گیری این شورا خواهیم پرداخت:
دلایل مهم پیدایش این شورا را در سه عامل اقتصادی، تهدیدات داخلی و تهدیدات خارجی می توان خلاصه نمود.
1 – دلایل و ریشه های اقتصادی: مسأله تأمین امنیت داخلی و خارجی، مهم ترین ترین زمینه و علت تأسیس شورای همکاری است، ولی در اساس نامه شورا بیشتر به همکاری های اقتصادی تکیه شده است. بنابراین، علنا هدف های اقتصادی ولی در پنهان، هدفهای نظامی در اولویت قرار گرفته است.
تأثیر شگرف امور اقتصادی در پیدایش شورا، بیشتر ناشی از بحران اقتصادی حاکم درمنطقه بود. به این معنا که در آستانه شکل گیری شورا، کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس، به علت کاهش و سقوط قیمت نفت، با رکورد اقتصادی عمیقی روبرو شدند. بنابراین، بسیاری از پروژههای عمرانی متوقف شد، واردات محصولات خارجی کاهش پیدا کرد، فعالیت فروشندگان اتومبیل و وسایل برقی، 50 درصد تنزل یافت، شرکتهای خارجی ساختمانی دست از کار کشیدند و تعداد زیادی از شرکت های فعال خصوصی تجاری از فعالیت باز ماندند. در نتیجه، بیکاری شدیدی پدید آمد، و در پی آن، سیل برگشت کارگران خارجی از کشورهای عربی منطقه آغاز گردید، در حالی که این کشورها، به دلیل جمعیت کم و تخصص پائین، قادر به تأمین نیروی کار خود نبودند. بنابراین، شورا در بیانیه خود در 1360 / 1981 هدف از تأسیس خود را همکاری و اشتراک مساعی کشورهای عضو در امور بازرگانی، اقتصادی، جهانگردی، علمی، فنی، کشاورزی... اعلام کرد. بحران اقتصادی در سالهای پس از تشکیل شورا هم ادامه یافت، به گونهای که در 1362 / 1982 کاهش رشد اقتصادی ناشی از کاهش تدریجی قیمت نفت به حدی رسید که عربستان سعودی برای جلوگیری از تأثیرات منفی آن بر ساختار اقتصادی، اصلاحاتی را در برنامه سوم عمرانی خود به وجود آورد.
2 – تهدیدات داخلی: تهدیدات داخلی نیز در پیدایش همکاری نقش داشت. این تهدیدات که با پیدایش انقلاب اسلامی رو به تزاید گذاشت، به خطری جدی برای رژیم های غیر دموکراتیک قبیلهای و موروثی منطقه تبدیل گردید.
تهدیدات داخلی از سوی ناراضیان بومی و غیربومی ساکن در منطقه صورت میگرفت. این ناراضیان غیربومی عجم (پاکستانی، هندی، بنگلادشی) و عرب (مصری، اردنی و فلسطینی) که در مشاغل حساس مالی، اجرایی و نفتی اشتغال داشتند، جبهه ضد دولتی قوی و واحدی را پدید آوردند. به هر حال، همه ناراضیان در چارچوب تشکل های سیاسی چون اخوان المسلمین، جامعه جزیره العرب، سازمان انقلاب اسلامی شبه جزیره، کمیته حقوقی شرعی (در عربستان سعودی)، جبهه آزادی بخش، سازمان های جهاد ملی (در قطر)، جبهه آزادی بخش اسلامی، جبهه نجات اسلامی (در بحرین)، جبهه آزادی بخش ظفار (در عمان) و حرکت اسلامی (درکویت)، به مبارزات سیاسی، نظامی و فرهنگی علیه دولت های مستبدِ حاشیه جنوبی خلیج فارس شدت بخشیدند. به این جهت، اولین اقدام شورا، بررسی طرحی بود که عضو مهم و مؤثر آن، یعنی عربستان سعودی در خصوص کنترل مخالفان داخلی ارائه نمود.
به طور کلی در جهت تقویت امنیت داخلی و مبارزه با مخالفان موجود و بالقوه، سه مسأله پیش روی کشورهای شورا قرار داشت: اول، چگونگی توانایی های اطلاعاتی کشورهای عضو؛ دوم، سرعت نیروهای امنیتی در سرکوب خشونت و حرکتهای مخالف؛ سوم، حفاظت از اهداف احتمالی مورد حمله از سوی مخالفان. بخشی از این مسائل با افزایش نیروهای امنیتی، تجدید نظر در تشکیلات، توسعه ی اقدامات رفاهی، مبادله اطلاعات بین اعضا، کنترل و یا سرکوب مخالفان برطرف شد.
3 – تهدیدات خارجی: از نظر اعضای شورا، کشورهای ایران، عراق، اتیوپی، یمن جنوبی، شوروی (سابق)، تهدید خارجی بالقوه به حساب می آمدند. البته میزان تهدید هر یک از این دشمنان بالقوه، نسبت به همه کشورها، یکسان نبوده است. اما تجاوز به یک کشور خلیج فارس، امنیت ملی سایر کشورهای عضو را با خطر جدی مواجه میکرد. از این رو، اولین نشست شورای همکاری با انتشار بیانیه رسمی (1360 / 1981) دکترین دفاعی خود را بر پایه این اصل که مسؤلیت امنیت خلیج فارس بر عهده کشورهای منطقه است و منطقه باید از کشمکشهای بین المللی و وجود ناوگانها و پایگاه های نظامی دور بماند، پایهریزی کرد. از این رو، یکی از علل مهم پیدایش شورای همکاری، کشمکش های منطقهای بود. این کشمکش ها از دیدگاه اعضای شورا، عمدتا از دو منشأ انقلاب اسلامی ایران و اقدامات شوروی ناشی میشد.
نقش انقلاب اسلامی ایران از اقدامات شوروی مهمتر بود؛ زیرا حمله شوروی به افغانستان هم در پی پیروزی انقلاب اسلامی و احتمال نفوذ آن در جمهوری های مسلماننشین این کشور، و نیز پس از افزایش ضریب امنیتی روسها به دنبال خروج ایران از سنتو و مخالفت عمیق آن با ادامه حضور سلطهگرانه آمریکاییها صورت گرفته است. به زعم دولت های عربی منطقه، پیام و موج انقلاب اسلامی می توانست مخالفت های داخلی ضد دولتی را در کشورهای منطقه برانگیزد؛ مردم آن کشورها را در بهرهمندی از مزایای یک حکومت دموکراتیک تشویق نماید؛ تفسیر جدیدی از اسلام و نوعی اسلام انقلابی را توسعه دهد؛ مبانی مشروعیت آنان و حامیان خارجی شان را زیر سؤال ببرد، و حتی در تهییج دشمنان خارجی چون یمن جنوبی برای حمله به کشورهای منطقه مؤثر باشد. از این جهت، وزرای دفاع شورای همکاری خلیج فارس در دومین اجلاس خود، تغییر قابل ملاحظهای در سیاست های دفاعی خود به عمل آوردند و به موجب آن، ایران به عنوان نخستین سرچشمه تهدید علیه امنیت کشورهای خلیج فارس در نظر گرفته شد. در واقع، آنان می اندیشیدند که ایجاد رژیم آیت الله خمینی (ره) تماما تصویر امنیتی منطقه خلیج فارس را تغییر داده است.