به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در جهان کنونی از آب به عنوان عاملی برای همکاری یا تنش یاد می شود که بسته به رویکردها در قبال این موضوع می تواند گاهی سرنوشت ملتها را به هم پیوند بزند یا راه آنها را به کلی از هم جدا سازد. خاصیت ذاتی آب و نقش آن در زندگی بشر تمایل به زندگی بخشیدن و صلح و دوستی دارد. به علت پیوندهای عمیق فرهنگی، زبانی و دینی میان ایران و افغانستان نیز، ملت های دو کشور بیشتر تمایل به همکاری و صلح داشته اند. چنانچه وقتی مشکلات حادی برای همسایه ما در موضوع امنیت به وجود آمد، مردمان بسیاری از آن سوی مرزها به ایران پناه آورده و امنیت جان و مال خود را در ایران تامین کردند. در موضوعات کلان نیز نقش ایران در جهت افزایش امنیت در افغانستان بسیار حیاتی و همواره سازنده بوده است.
موضوع مهاجرین افغان از بحثهای همیشه داغ و مهم در روابط میان ایران و افغانستان بوده است، به طوری که این مساله در طی سالهای گذشته از دغدغه های اصلی مقامات دو کشور بوده است و هر دو طرف همواره از مزیتهای این مسئله برای طرف مقابل یاد کردهاند و کمتر به مشکلات آن پرداختهاند. این در حالی است که منافع مشترک میان دو کشور موارد بسیار زیادی را شامل می شود و جمهوری اسلامی ایران بنا بر سیاست اصولی خود در برخورد مناسب با همسایگان همواره از هرگونه کمک به این کشور استقبال کرده و از کشورهای پیشقدم در بازسازی افغانستان بوده است. ایران برای سالهای متمادی مأمن امنی برای مهاجرین افغان بوده است و علی رغم مشکلاتی که گاها در این خصوص به وجود آمده است به طور کلی حمایت های بسیاری از کشور همسایه و میزبانی از اتباع آن انجام داده است. به طوری که بارها مقامات سازمان های بین المللی نظیر سازمان ملل متحد از نقش مثبت ایران در پذیرش مهاجرین افغانستانی تشکر ویژه کرده است. اگرچه برخی که از تقویت ارتباطات دو کشور خشنود نیستند به دنبال هر بهانه ای برای تشویش اذهان عمومی بوده و تنها به نشان دادن چهره ای سیاه و تاریک از رفتار و تبعات حضور پناهندگان افغان در ایران و یا نحوه پذیرایی از آن ها می پردازند و کمتر به مقایسه ابعاد مثبت و امتیازاتی که به افغان ها در ایران داده می شود و یا بررسی سطح سواد و تخصص کسانی که به ایران مهاجرت کرده و افغان هایی که به اروپا می روند و تبعات و تفاوت های متعاقب آن شده است. این مسئله در رسانه های دو کشور به خصوص رسانه های افغانستان مشهود است و بیشتر از آنکه به نکات مثبت پرداخته شود ناآگاهانه و بعضاً تعمداً به دنبال ایجاد تنش بوده اند.
مساله مهاجرین نیاز به مو شکافی بیشتری دارد. طبق برخی آمارهای ارائه شده از سوی مقامات کشورمان حداقل ۳ میلیون افغان در ایران حضور دارند که از این بین تنها یک میلیون آنها به صورت قانونی وارد ایران شده اند و مابقی به صورت غیر قانونی در کشورمان حضور دارند.
اما هنگامی که بحث آموزش همگانی برای کودکان پیش می آید سهم مهاجرین قانونی و غیر قانونی از آموزش و پرورش یکسان است. زیرا بنا به فرمان صریح رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۴، قرار شد تا هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که بهصورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، از تحصیل بازنمانند و همه آنها در مدارس ایرانی ثبتنام شوند. تحصیل فرزندان مهاجرین افغان در ایران که از گذشته یکی از مباحث مهم میان دو کشور بوده، بارها از طرف مقامات افغان به صورت رسمی و غیر رسمی درخواست شده بود. در گذشته نیز با همه موانع کم و بیش موجود در این باره، کودکان افغانستانی در ایران تحصیل می کردند و بنابر آمار سازمان ملل، رتبه ایران در پناهجویی به اتباع بیگانه در جهان رتبه خوبی است.
البته این میزبانی و تحصیل رایگان مهاجرین، هزینههای بسیاری نیز برای کشورمان داشته است. مطابق آمار اعلام شده در حال حاضر ۳۴۰هزار دانشآموز افغانستانی در مدارس ایران در حال تحصیل هستند. با اضافه شدن حدود ۲۰۰هزار دانشآموز (از مهاجرین غیرقانونی) به این دانشآموزان دارای مدارک اقامت قانونی، در مجموع۵۴۰ هزار دانشآموز افغانستانی در ایران از امتیاز تحصیل رایگان بهره می برند. وزارت آموزش و پروش هزینه تحصیل هر دانش آموز را بدون محاسبه فضا و تجهیزات سالانه یک میلیون و هشتصد هزار تومان اعلام کرده است. این یعنی دانش آموزان افغانی در یک سال تحصیلی حدود هزار میلیارد تومان هزینه برای ایران دربردارند. این رقم برای کشوری همچون ایران با شرایط کنونی اقتصادی هزینه زیادی محسوب می شود، به ویژه اینکه متاسفانه برخی مقامات افغان نیز کمتر قدردان چنین امتیاز بزرگی هستند. اگر رسانه های افغانستانی را مروری کنید امتیازاتی این چنینی که جمهوری اسلامی ایران بدون منت برای افغانستان قائل گردیده به هیچ عنوان مورد توجه قرار نگرفته و در عین حال جای تعجب است که کوچکترین امتیازات کشوری مانند هندوستان در سر و صدایی رسانه ای به چشم می آید!
جالب توجه است که ایران در حرکتی دیگر در جهت حمایت و تشویق پناهندگان افغانستانی برای کسب تحصیل و با اعتقاد به ارتقای سطح سواد و آموزش پناهندگان افغانستان که با وجود داشتن پتانسیل بالای هوش و فرهنگ، یکی از دلایل عمده مظلوم واقع شدنشان در طی تاریخ بوده، به خانواده های دانش آموزانی که در مدرسه ثبت نام نموده اند نیز امتیاز کسب اقامت داده است که موجب استقبال زیادی از مهاجرین قرار گرفت.
اما منافع قدرتهای مداخله گر و بلند پروازی های دولت ها در دنیای واقعی در مواردی که از برخی عناصر حیات بخش مانند آب برای کسب قدرت و احراز هویت استفاده می کنند، چشم انداز صلح و همکاری را تیره کرده و امیدها برای زندگی مسالمت آمیز را کاهش می دهد. عملکرد دولت افغانستان نیز نشان می دهد که بیشتر بر مدار قدرت طلبی در داخل و قدرتنمایی در خارج حرکت می کند. اختلاف نظرهای عمیق و تاریخی بر سر آب رودخانه هیرمند، در حال حاضر با تاکید دو طرف بر اجرای صحیح قرارداد ۱۳۵۱ هیرمند تا حدودی فروکش کرده است. اگرچه در مورد اجرای صحیح این قرارداد از سوی مقامات افغان نیز سوالاتی مطرح می شود و بخشی از منافع ایران نیز در قراردادی که پیش از انقلاب اسلامی به امضا رسید قربانی سیاست های قدرت های بزرگ در دوران نگرانی غرب از نفوذ کمونیست ها در افغانستان شده است. علاوه بر این، در معاهده ۱۳۵۱ هیرمند، نیاز زیست محیطی تالاب های بین المللی هامون که میراث مشترک دو کشور است، دیده نشده است.
در شرایط کنونی نیز افغان ها با توسعه زیر ساخت های کنترل منابع آب در بالادست رودخانه هریرود و احداث سد سلما، باعث کاهش شدید جریان ورودی به سمت ایران شده اند و با برنامه های آتی بیم آن می رود که جریان آب به سوی بخشهای شرقی کشورمان کاملاً قطع گردد. موضوعی که شاید خسارت بسیاری بر مردم شهرهای مهمی چون مشهد مقدس تحمیل کرده و زائرین امام هشتم (ع) را تحت تاثیر قرار دهد. بررسی های نشان می دهد که افغان ها تا کنون در مورد حقابه عرفی و قانونی ایران در رودخانه مشترک هریرود همکاری نکرده اند و عملا پی گیری های ایران نیز در این خصوص بی نتیجه مانده است. همچنین افغانستان در خصوص ورود آب به تالاب های بین المللی هامون و حقابه این تالاب ها اهمال زیادی به خرج می دهد و عملا رسالت خود را به عنوان کشوری مهم برای حفاظت از محیط زیست منطقه و تالاب های بین المللی هامون به درستی انجام نمی دهد. در شرایطی که ایران تاکنون اقدامات مهمی در سطح بین المللی برای حفظ از محیط زیست هامون انجام داده و عزم خود را در به ثبت رساندن تالاب های هامون (واقع در خاک ایران) در کنوانسیون رامسر و نیز ثبت آن به عنوان ذخیره گاه زیست کره یونسکو به اثبات رسانده، افغانستان کماکان تمایلی برای انجام یک اقدام مشترک و بین المللی برای حفظ این میراث مشترک انجام نداده است.
تمام این موارد نشان می دهد که برای یک رابطه پایدار و دو طرفه می بایست هر دو طرف برای امنیت و توسعه دیگری بکوشند و منافع کوتاه مدت خود را تحت تاثیر سایرین قرار نداده و در پی سعادت ملت های خود و پرهیز از آسیب به همسایگان شوند، چراکه روش های یکجانبه و اعمال فشار به همسایگان چشم انداز روابط مطلوب و پایدار را به خطر می اندازد.