به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، در 9 ژوئیه 1948م، پس از یک ماه آتش بس، بار دیگر جنگ میان اعراب و رژیم صهیونیستی شروع شد. این جنگ در پی تأسیس رژیم صهیونیستی در چهاردهم ماه مه 1948م آغاز شد و به درخواست شورای امنیت سازمان ملل، در ماه ژوئن آتش بس برقرار شد. صهیونیستها در مدت نزدیک به یک ماه آتش بس، سلاحهای بسیاری از حامیان غربی خود به ویژه ایالات متحده آمریکا دریافت کردند و با آغاز مجدد جنگ در این روز، میزان موفقیت خود را افزایش دادند. گروههای مسلح صهیونیستی، درخواست آتش بس مجدد شورای امنیت را نیز هنگامی پذیرفتند که به اهداف خود رسیده بودند. در پایان، قرارداد متارکه جنگ در ژانویه سال 1949م در حالی امضا شد که در این زمان، 78 درصد از خاک فلسطین به اشغال صهیونیستها درآمده و 750 هزار فلسطینی آواره شده بودند..
اعراب، از زمان شکلگیری رژیم صهیونیستی تاکنون پنج جنگ عمده با این رژیم داشتهاند و تهاجم اخیر به لبنان، ششمین جنگ اعراب و اسرائیل محسوب میشود، البته در این جنگ، فقط حزبالله در برابر اسرائیل نبود و عمده کشورهای عربی به جز سوریه، اقدام حزبالله در دفاع از لبنان را نکوهش و از آن به «ماجراجویی» حزب الله علیه منافع اعراب در منطقه یاد نمودند.
اعراب پیش از درگیری سال 2006، پنج جنگ عمده با اسرائیل در سالهای 1948، 1956، 1967، 1973 و 1982 داشتند که در ذیل به آن ها اشاره میشود.
جنگ 1948
سال 1948، سال شکلگیری نطفه غیرمشروع رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه بود. در این سال، سازمان ملل متحد، این رژیم را به رسمیت شناخت و اسرائیل موجودیت خود را به عنوان یک کشور جدید به جهان اعلام کرد؛ ولی کشورهای عربی رای سازمان ملل را قبول نکردند و در صدد جنگ با اسرائیل برآمدند که در نهایت به اولین شکست سنگین برای دولتهای عربی در مقابل اسرائیل منجر شد. این جنگ به دلیل عدم انسجام نیروهای عرب و برخورداری رژیم صهیونیستی از حمایت کشورهای غربی، به ویژه امریکا به شکست اعراب انجامید و رژیم صهیونیستی موفق شد ضمن تصرف حدود 80 درصد از مناطق عربنشین فلسطین، با اتخاذ سیاست اخراج اعراب، برای نخستین بار در مناطق تحت سلطه خویش اکثریتی یهودی را به وجود آورد.
هفتصد هزار نفر از اعراب فلسطینی در جریان جنگ 1948 به کرانه باختری رود اردن و نوار غزه که در تصرف اردن و مصر قرار داشت، اخراج و آواره شدند.
جنگ 1956
اعلام ملی شدن کانال سوئز توسط مصر، موجب بروز جنگ دوم مصر با انگلیس، فرانسه و اسرائیل در سال 1956 شد. اما این جنگ توسط امریکا و شوروی محکوم گردید و در نتیجه انگلیس و فرانسه از منطقه کانال سوئز خارج و اسرائیل نیز مجبور به تخلیه صحرای سینما و نوار غزه شد.
جنگ 1956 به خوبی این حقیقت را روشن نمود که بدون حمایت آمریکا، رژیم صهیونیستی از توانایی کافی برای حمله به اعراب و کشتار آنان برخوردار نیست.
جنگ 1967
در سال 1967 بار دیگر توسعهطلبی رژیم صهیونیستی، منطقه را در آستانه جنگ دیگری قرار داد. اسرائیل در ماه مه سال 1967 نیروهای خود را به مرز سوریه اعزام کرد که این کار با اقدام مشابه مصر همراه شد و سرانجام در چهارم ژوئن، کابینه رژیم صهیونیستی دستور حمله به مصر را تصویب کرد و در سحرگاه پنجم ژوئن، جنگ آغاز گردید. به دنبال این حمله، سوریه و اردن نیز وارد جنگ شدند و پنج روز بعد، جنگ ژوئن 1967 که به جنگ شش روزه معروف گردید، با پیروزی اسرائیل و تصرف کرانه باختری رود اردن و بلندیهای جولان خاتمه یافت.
عدم پایداری اعراب، نداشتن امکانات لجستیکی و غلبه روحیه سیاستبازی بر شهادتطلبی، باعث شد تا جنگ شش روزه به یکی از بدترین شکستهای اعراب در برابر اسرائیل مبدل شود.
تسلط اسرائیل بر سرزمینهای کشورهای عربی از این پس، این امکان را برای این رژیم فراهم نمود تا با طرح درخواست معاوضه زمین در برابر صلح، امکان مذاکره درباره ماهیت تجاوز پیشه و تحمیلی خود در منطقه را فراهم نماید.
جنگ 1973
علیرغم گرایش انورسادات، رئیس جمهور وقت مصر، به غرب و روحیه سازشکارانه وی، آمریکا و دیگر قدرتهای غربی، به هیچ وجه تمایلی به فشار به اسرائیل در جهت کاهش خوی تجاوزگری و تخلیه سرزمینهای عربی را نداشتند. این وضع باعث شد تا انورسادات با ناامیدی از مساعدت غرب و با اتکا بر رقابت دو ابرقدرت آن زمان یعنی شوروی و آمریکا، این بار جنگی را آغاز نماید که همچون جنگهای گذشته نه بر پایه اصول مقدس جهاد، که بر پایه سیاست بازی پشت پرده و عدم تحمل نتایج جنگ در درازمدت استوار بود. در واقع علیرغم توان کشورهای عرب در ایجاد جنگ فرسایشی در منطقه که میتوانست رژیم صهیونیستی را به دلیل کمی جمعیت و عدم دسترسی به راههای مطمئن دستیابی به کمک خارجی از سوی غرب به زانو درآورد، کشورهای عربی سعی در کسب امتیاز در کوتاهترین زمان ممکن داشتند.
انور سادات در شسم اکتبر 1973 به همراه سوریه، حمله غافلگیرانهای را علیه اسرائیل آغاز کرد که اگرچه در ابتدا موفقیتآمیز بود، اما با شکست اعراب پایان یافت.
جنگ 1973 را میتوان آخرین جنگ بزرگ اعراب _ اسرائیل نامید، چرا که پس از آن اگرچه در دهه هشتاد، اسرائیل، لبنان را اشغال کرد، اما این تجاوز به جنگی فراگیر در منطقه منجر نشد. این جنگ بار دیگر ضعف و ناتوانی اعراب را در برابر اسرائیل نمایان ساخت.
تهاجمهای رژیم صهیونیستی به لبنان
تهاجم سال 1982 اولین تهاجم رسمی اسرائیل به لبنان نبود؛ بلکه قبل از این تاریخ نیز این رژیم، تهاجم های گستردهای را علیه لبنان انجام داده است. تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان دارای قدمت تاریخی زیادی است. بین سالهای 1968 تا 2006 ارتش صهیونیستی نزدیک به 500 عملیات نظامی علیه لبنان انجام داده است که عمده این تهاجمها عبارتند از:
1. تهاجم 1968 به فرودگاه بینالمللی بیروت و هدف قرار دادن دست کم 13 فروند هواپیمای تجاری لبنان؛
2. تهاجم 1970 به بهانه برخورد با رزمندگان فلسطینی که از اردن بیرون رانده شده و وارد لبنان شده بودند؛
3. تهاجم 1972 و اشغال بخشی از مناطق جنوبی لبنان؛
4. تهاجم 1978 (عملیات لیتانی) و به شهادت رساندن 1700 نفر لبنانی و 300 نفر فلسطینی و اشغال بخشهایی از جنوب؛
5. تهاجم 1981 به بهانه انهدام دفتر مرکزی ساف در لبنان که نزدیک به یکصد نفر شهید و ششصد نفر زخمی شدند؛
6. تهاجم 1982 (عملیات امنیت الجلیل) و اشغال پایتخت لبنان و روی کار آوردن دولت طرفدار خود در بیروت به رهبری «امین جمیل»؛
7. تهاجم 1993 (عملیات تسویه حساب) و به شهادت رساندن سیصد نفر و مجروح کردن هزاران نفر و آوارگی بیش از چهارصد هزار نفر از مردم جنوب لبنان؛
8. تهاجم 1996 (عملیات خوشههای خشم) و حملات شدید زمینی، دریایی و هوایی به جنوب لبنان و اشغال 51 کیلومتر از عمق خاک این کشور؛
9. تهاجم 2006 (عملیات باز) به بهانه آزاد کردن دو اسیر اسرائیلی که توسط حزب الله به اسارت گرفته شده بودند.