رئیس سابق شورای رقابت گفت: بانکداری اسلامی تنها اسم ربا را سود گذاشت، هرچند گویا بهظاهر به این قراردادهای شرعی بانک عمل میشود، اما به هر حال این نظام بانکداری فعلی تفاوت فاحشی ازنظر نوع عملکرد با گذشته ندارد.
جمشید پژویان استاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو به مناسبت هفته بانکداری اسلامی گفت: بعد از انقلاب بخصوص در دوسال اخیر بسیار به مسئله بانکداری اسلامی پرداخته شد، اینکه آیا بانک ربوی است یا خیر؟ لذا به عقودی تعریف شده تحت عناوینی مثل مشارکت، مضاربه و ... رسیدیم. این در حالی است که تنها اسم «ربا» را «سود» گذاشتند. هرچند این بانکداری به قراردادهایی متکی است که در اسلام مجاز است و گویا بهظاهر هم به این قراردادها عمل میشود، اما به هر حال این نظام بانکداری فعلی تفاوت فاحشی ازنظر نوع عملکرد با گذشته ندارد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در تعریف بانک اظهار داشت: کار بانک کاری است که جریان خون و قلب در بدن انجام میدهد نظام بانکی منابع را برای اقتصاد فراهم کرده و این اقتصاد هر چه فعالتتر باشد مثل بدن که هرچه فعالتر باشد قلب تندتر کار میکند بانک نیز در اقتصاد به این شکل هست.
وی در ادامه از تأکید کرد: وقتی در اقتصاد رکود داریم نمیشود بانک را هم نقد کنیم، زیرا بانک جزئی از کلی به نام اقتصاد است و وقتی اقتصاد فلج است بانک هم بهتبع فلج خواهد بود، هماکنون نظام بانکی برای بخش واردات به دلیل میلیاردها تومان وارداتی داریم فعال است، اما در سایر حوزهها به این شکل نیست، زیرا تولید در کشور وجود ندارد لذا نقد بانک بهصورت تنها و ندیدن کل اقتصادی که رکود در آن حاکم است اشتباه بزرگی است.
جمشید پژویان در پاسخ به چگونگی عملکرد بانکها گفت: بانک مجبور است که سود بالا بدهد تا بتواند نقدینگی را جمع کند که اگر بانک این کار را انجام ندهد این نقدینگیها از کشور فرار خواهد کرد یا اینکه این نقدینگی به سمت بازارهای ارز و طلا خواهد رفت که درهرصورت آسیب به اقتصاد خواهد زد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: در اقتصاد اشکال علمی وجود ندارد ما بلد نیستم اقتصاد را مدیریت کنیم، چه کسانی اقتصاد به این بزرگی دنیا را مدیریت میکنند؟ چه کسانی جلوی شوکهای اقتصادی را میگیرند؟ اینها افرادی نیستند بهجز اقتصاددانان و این اقتصاددانان از چه چیز استفاده میکنند؟ از همین نظریههای اقتصادی موجود؛ حال سؤال این است که چرا دنیا اقتصاددانان موفق هستند، ولی در کشور ما اینطور نیست، آیا ما تافته جدا بافتهایم؟ مثال بنده از اقتصاددانان کشورهایی مثل آمریکا و اروپایی نیست بلکه کشورهای جهان سوم مثل کره ترکیه برزیل درکشورهای جهان سوم را میگویم چرا موفق هستند، لذا ما بلد نیستیم، اشکال این است اشکال از ماست ما هیچ مشکلی در نظریههای اقتصادی نداریم مشکل ما در بکارگیری نظریههای اقتصادی مدیریت اقتصادی است.
وی در پایان با انتقاد از دخالت دولتها در بانک مرکزی گفت: بانک مرکزی تا حدود زیادی باید مستقل باشد و تنها و بخش کوچک دیگر آن باید تابع دولت باشد تا بتواند با سیاستهای دولت هماهنگ باشد.