رضوی پور گفت: عدهای در داخل سالهای زیادی است که از پیوستن ما به WTO صحبت میکنند و خواهان این موضوع هستند، این افراد یا واقعا مستغرق در ادبیات کلاسیک اقتصاد هستند و فراتر از آن را متوجه نمیشوند و یا دارای اغراض سیاسی هستند.
حسین رضوی پور، کارشناس اقتصادی و مدرس دانشگاه در خصوص مزایا و معایب پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو، عنوان کرد: بحث پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی بحث تازهای نیست و این موضوع از زمان دولت آیت الله رفسنجانی و بعد از آن در دولت اصلاحات نیز به طور جد دنبال شد و گاهی سازمان تجارت جهانی ما را نپذیرفتند و گاهی ما آنها را به عنوان یک کنفدراسیون بین المللی قبول نکردیم و این بحث به صورت دو طرفه ادامه داشت. وی افزود: در کل این که چه نقدهایی به این سازمان وارد است و یا اینکه ضعف هایی دارد یا خیر همیشه مطرح است. همچنین مسلما در ساختارها و تبعیضهای صورت گرفته دارای ضعف است که این ضعفها در کتابهای مختلف و مقالات علمی مورد نقد قرار گرفته اند، اما آن چیزی که به ایران مربوط میشود، این است که از پیوستن به این سازمان بین المللی چه انتظاری داریم؟ آیا شرایط ما برای پیوستن به این سازمان مساعد یا قابل مساعدسازی هست یا خیر؟ این استاد دانشگاه ادامه داد: نگاه کلاسیک علمی رایج این است که پیوستن به این سازمان برای همه اعضای عضو آن مطلوب است و سبب افزایش مبادلات تجاری میشود، تعرفه گذاری را متوقف و یا کاهش میدهد و در نهایت موجب میشود که مزیتهای نسبی و مطلق تجاری کشورها رشد کند و به جای اینکه ما خودمان همه کالاها را تولید کنیم از مزیتهای نسبی استفاده کرده و تولید در آنها را افزایش دهیم و سایر کالاها را براساس مزیت نسبی که دیگر کشورها دارند استفاده کنیم. رضوی پور افزود: این موضوع باعث تسهیل تجارت شده و رشد اقتصادی را در ظاهر به همراه دارد. آن چیزی که ادبیات کلاسیک اقتصاد میگوید که این کار رشد اقتصادی را برای همه کشورها در بر خواهد داشت، نتیجه آن افزایش سطح تجارت جهانی و سطح رفاه مردم در همه کشورها است؛ اما آنچه که در واقع اتفاق میافتد چه قدر با این ادبیات کلاسیک هم خوانی دارد؟ بعضی از این تفاوتها تفاوت عملکردی است و وضعیت ما با وضعیتهای پیش فرض کلاسیک متفاوت است. نقض قوانین و سکوت WTO وی اظهار داشت: برای مثال تفاوت عملکرد این است که امریکا و چین به عنوان دو عضو بزرگ که مراودات مالی گستردهای دارند و سهم بزرگی در سازمان تجارت جهانی را به خود اختصاص دادند همیشه با هم تنش دارند. امریکا از سوی چین و دیگر کشورهای اروپایی متهم به سوبسید دادن به تولیدات کشاورزی است که براین اساس، قوانین تجارت جهانی را نقض میکند و این سوبسید به عنوان برهم زننده قوانین سازمانی است. از سویی دیگر چین هم متهم به پایین نگه داشتن عمدی ارزش ارز خود است که از این طریق سعی میکند مزیتهای نسبی و مطلق خود را نسبت به سایر کشورها بالا ببرد و چین هم از این طریق نقض قوانین میکند، ولی عملا WTO به عنوان یک سازمان بین المللی در مقابل چین و امریکا برخورد جدی ندارد؛ برهمین اساس است که کفته میشود به این سازمان نقدهای جدی عملکردی وارد است، یعنی این سازمان دارای شبهه یک جانبه بودن است و قوانین را برای همه بازیکنان برای این بازی بین المللی یکسان نمیدانند. رضوی پور گفت: با وجود این نقدها هم نمیتوان گفت که ما نیازی به پیوستن به آن سازمان نداریم و بگوییم نمیتوانیم از پیوستن به آن نفع ببریم. ما باید بتوانیم نفع هایی از پیوستن به این سازمان ببریم مثل هر سازمان بین المللی که به آن نقد وارد است، مثل سازمان انرژی اتمی یا آژانس بین المللی انرژی اتمی که در واقع عضو آن هستیم علی رغم اینکه برخی از تصمیماتشان ضعف هایی دارد، عضویت ما در این سازمانها به نفع ما است. این اقتصاددان با بیان اینکه نکته دوم پیوستن ما به این سازمان است افزود: پیوستن ما به این سازمان یک معنی روشن دارد و آن این است که این شکل از این تعرفه گذاری که در واردات ما وجود دارد، تغییر خواهد کرد. یعنی در صورت پیوستن ما به این سازمان دیگر برای خودروهای وارداتی نمیتوانیم تعرفه سنگین بگذاریم، برهمین با کیفیت را انتخاب خواهند کرد و هم چنین در عمل توان تولید و رقابت ما کاهش پیدا میکند. وی اظهار داشت: از سوی دیگر دیگر کشورهای عضو هم از ما تعرفه چندانی نخواهند گرفت و ما هم امکان توسعه صادرات را پیدا میکنیم، یعنی اگر محصولات ما هم باکیفیت باشد میتوانیم محصولاتمان را به فروش برسانیم و تولید و صادرات آن را افزایش دهیم. اما سوال این است که فروش محصولات صادراتی ما افزایش پیدا میکند یا فروش تولید داخلی کاهش پیدا خواهد کرد؟ مسئله اصلی ما از پیوستن و نپیوستن به سازمان تجارت جهانی پاسخ دادن به این سوال است. مصداق مشابه پیوستن به سازمان تجارت جهانی، موفق یا شکست خورده؟ رضوی پور در خصوص مورد مشابه این موضوع گفت: مصداق زنده این موضوع که میتوان خروجی آن را با شرایط فعلی ارزیابی کرد قراردادی است که اوایل دولت یازدهم با ترکیه بسته شد، این قرارداد «قرارداد تجارت ترجیحی» است که در آن گفته شد تعرفه گذاریها نسبت به کالاهایی که از ترکیه وارد میشود را کاهش دهیم و ترکیه هم نسبت به کالاهایی که به ایران وارد میشود تعرفه گذاری شان را کاهش دهند. اما نتیجه این قرارداد نشان دهنده این است که کالاهای اولیه مواد خام، محصولات کشاورزی و تولید کننده هایی که آلاینده زیادی دارد مثل سیمان را فروختیم و در مقابل وسایل هایی که نیاز به تکنولوژی متوسط روبه بالایی داشته مانند یخچال، فریزر، لوازم خانگی و میدل تکنولوژیها را بیشتر وارد کردیم. این مدرس دانشگاه عنوان کرد: این نشان میدهد که ما به شدت نسبت به یک قرارداد تجارت ترجیحی هم واکنشمان افزایش واردات و کاهش صادرات بود و صادرات صورت گرفته نیز به طوری نبود که ارزش افزودهای برای اقتصاد ایران داشته باشد. حال میتوان این موضوع را با پیوستن به سازمان تجارت جهانی تعمیم داد که در واقع سطح بالایی در جهان دارد. بر همین اساس مشخص است که خروجی این مورد نیز به هم خوردن تراز تجاری فعلی ما است و بلافاصله بعد از آن مشکل ارزی را احساس خواهیم کرد و اگر حمایت ارز نفت نباشد شاهد سقوط ارزش پول خواهیم بود. نگاه ادبیات کلاسیک اقتصاد به سقوط ارزش پول ملی وی گفت: هر چند ادبیات کلاسیک اقتصاد برای این وضعیت میگوید اگر پول ملی سقوط ارزش داشت مسئله نگران کنندهای نیست، بلکه مزیت در صادرات را افزایش میدهد و باعث تنظیم بازار میشود و برهمین اساس مجددا صادرات تقویت شده و این تراز به هم ریخته متعادل میشود. رضوی پور ادامه داد:، ولی نکته این است که در عالم واقع این تعادل به راحتی اتفاق نمیافتد؛ به این خاطر که تنها عامل تعیین کننده میزان تاثیرپذیری صادرات ما از نرخ ارز است. هم چنین این موضوع به فرایند تولید ما نیز برمی گردد. در این جا یک سوال دیگر مطرح میشود که آیا فرآیند تولید کالاهایی که ما مستعد صادرات آن هستیم، مستقل از قیمت ارز است یا خیر؟ به عبارت دیگر فرایند تولید کالای ما درونی سازی است یا برای تولید کالا هم نیاز به واردات داریم؟ این سوال هم بخشی از پاسخها خواهد بود. درونی سازی چرخه تولید، راه توازن تجاری پس از پیوستن به WTO وی تصریح کرد: ما باید ببینیم چین که با تضعیف نرخ ارز موقعیت تجاری اش را در دنیا تقویت میکند با ما متفاوت است، یعنی نرخ ارز را تضعیف میکند، نرخ برابری دستمزد در بازارهای جهانی را پایین میآورد و بر همین اساس قیمت تمام شده کالا کاهش خواهد یافت و به این ترتیب میتواند بازارهای جهان را در دست بگیرد. این اقتصاددان ادامه داد: کاری که چین در این زمینه انجام داده، این است که تمام چرخه تولید را درونی سازی کرده یعنی یک خودروی چینی هیچ قطعه خارجی ندارد و تمام قطعاتش ساخت چین است. ولی ما برای تولید خودرو هم نیاز به واردات قطعه داریم. بر همین اساس، این نیازمند بودن واردات تولید ما موجب میشود که اگر نرخ ارز را هم تضعیف کنیم بهره چندانی برای افزایش تولید و صادرات نبریم و در نتیجه تولیدات هم گران تمام میشود. رضوی پور افزود: انتظار میرفت، این موضوع در زمان هایی که ما شوک ارزی در تاریخ اقتصادی کشور داشتیم، سبب رشد صادرات باشد. ولی شاهد رشد آنی صادرات بودیم که دارای تداوم نبود و آن کالاهایی که در انبار بود و ارزان ساخته شده راحت به فروش میرود، ولی کالاهای بعدی بر اثر بازگشت موج افزایش قیمت و هزینههای تولید، گران تمام شده و مزیتمان را از دست دادیم. موارد لازم برای پیوستن ما به WTO این استاد دانشگاه درخصوص موارد لازم برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی اظهار داشت: لازمه پیوستن ما به WTO با این تفاسیر دو چیز است؛ اول اینکه مزیتهای نسبی تولیدات داخلی را بالا ببریم، مثلا ما وارد تولیداتی شویم که قابلیت رقابت جهانی داشته باشند. هرچند در برخی از حوزهها این اتفاق رخ داده، اما باید آنقدر سطح صنعتی سازی بالا رود که ما در اکثر حوزهها این شرایط را داشته باشیم. مثل سامسونگ و ال جی برای کره جنوبی که توانسته اند اقتصاد این کشور را در WTO جلو ببرند. وی افزود: ما یا باید صنایعی از این دست داشته باشیم که مزیت ما در تجارت جهانی باشد یا اگر اینها را نداریم و پیش بینی میکنیم که توازن تجاری ما بعد از پیوستن به این سازمان جابه جا میشود و فکر میکنیم که سبب تضعیف نرخ ارز میشود، باید تولیدات داخلی مستقل از واردات داشته باشیم و با این تولیدات به عنوان اهرم برای افزایش توان رقابت صادراتی استفاده کنیم. تا زمانی که این دو اتفاق رخ ندهد پیوستن ما به WTO زمین زدن اقتصاد داخلی است. رضوی پور در انتها بیان کرد: عدهای در داخل سالهای زیادی است که از پیوستن ما به WTO صحبت میکنند و خواهان این موضوع هستند این افراد یا واقعا مستغرق در ادبیات کلاسیک اقتصاد هستند و فراتر از آن را متوجه نمیشوند و واقعیتهای اقتصادی فراتر از مطالعات کلاسیک را نمیبینند و یا دارای اغراض سیاسی هستند.
به چه منظور امام جامعه فرمودند؛
اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات دادهاند و برای آنها الگو خواهند شد.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات دادهاند و برای آنها الگو خواهند شد.