برنامه اصلاحطلبان برای انتخابات آینده چیست؟ آنان آیا بدون حمایت روحانی و هوادارانش، میتوانند اکثریت بهارستان را بدست آورند؟ چهرههای شاخص این جریان چه میگویند؟
مرثیهای برای ائتلاف/ چرا عارف نمیخواهد با حامیان رئیسجمهور ائتلاف کند؟
روحانی رئیسجمهور نمیشد اگر عارف کنار نمیکشید؛ این را همه میدانند. اصلاحطلبان برای نباختن در انتخابات ناگزیر از ائتلاف بودند. بعد از تشکیل کابینه اما اوضاع یکسره فرق کرد؛ حسن روحانی بهوضوح نشان داد نمیخواهد زیر بلیت امثال عارف و خاتمی باشد. نه در بستن دولت سهم زیادی را به آنان داد، نه در تصمیمات کلان مشورت میکرد. پاشنهی دولت دوازدهم هم روی همان لولا چرخید. کابینهی تازه بیشتر از آنکه اصلاحطلب باشد، دستِ راستی بود. دار و دستهی عارف حق داشتند اگر شاکی بودند؛ شاکی از رئیسجمهور و دولتی که تقریباً تمام قدرتش را مدیون آنان بود ولی بیاعتنا از کنارشان میگذشت. بدون تعارف احتمالاً بازندهی اول و آخر این ائتلاف، عارف بود.
برای انتخابات 94 هم همین اتفاق افتاد؛ عارف و دار و دسته باز هم برای پُر کردن «لیست امید» ناگزیر از ائتلاف بودند. اصلاحطلبان دوباره برای رسیدن به قدرت معامله کردند. با آدمهایی که از همان روز اول روشن بود خَرشان که از پل بگذرد، اعتنایی به فراکسیون و تشکیلات نخواهند داشت. همینطور هم شد. خیلی از نمایندگانی که با استفاده از بِرند «امید» راهی بهارستان شده بودند، حاضر نشدند برای ریاست مجلس از عارف حمایت کنند. روحانی هم نکرد؛ لاریجانی و مدیریتش بیشتر به مذاق معتدلین میآمد. اینطوری دوباره سرِ عارف بیکلاه ماند!
عملکرد اهالی اصلاحطلب بهارستان سالهای بعد هم بهتر از این نبود؛ گزافه نیست اگر فراکسیون امید را نامؤثرترین تشکیلات مجلس دهم نامگذاری کنیم. تشکیلاتی که در هیچکدام از مقاطع حساس نتوانسته و نمیتواند انتظارات اصلاحطلبان را برآورده کند.
چه کسانی چرا مخالف ائتلاف با دولتیها هستند؟/ اصلاحات و بحرانی به نام «هویت»!
«پاشنه آشيل اصلاحطلبي را اصلاحطلبان كاذب و دروغيني ميدانم كه همچون موريانه از درون در حال استحاله و پوككردن جريان و گفتمان اصلاحطلبي هستند.» اینها نظرات محمدرضا تاجیک است. تئوریسین مشهور اصلاحطلبها هم مثل عارف معتقد است نباید زلف اصلاحات را به زلف روحانی گره زد. تاجیک به اعتماد گفته: «گرهزدن استراتژيك زُلف اصلاحطلبي به دولت اعتدال جفاست. اصلاحطلبي يك جريان اصيل و فراگير تاريخي ما است كه نميتوان آن را به يك دولت و حكومت فروكاست.»
تاجیک همچنین درباره مرزبندی با دولت روحانی هم معتقد است ملاک همگرایی و واگرایی باید گفتمان اصلاحات و البته ملاحظات و مصالح ملی باشد.
از سوی دیگر عبدالرضا هاشمزایی معتقد است اساساً عملکرد دولت روحانی آنقدر درخشان نیست که بتوان پشت سر آن ایستاد و با آن ائتلاف کرد. نماینده مردم تهران در این باره به خبرنگار خبرگزاری دانشجو میگوید: «به عنوان یک اصلاحطلب معتقدم درصورتی عملکرد دولت در ۴ سال آینده مانند عملکردش در ۴ سال گذشته ادامه یابد و این عملکرد به پای اصلاحطلبان نوشته شود موجب از دست دادن پایگاه اصلاحطلبان در بین مردم خواهد بود.»
هاشمزایی تصریح کرد: «باتوجه به اینکه شرایط کنونی بههیچ وجه راضیکننده نیست بنابراین اگر قرار باشد این شرایط تا 2 سال دیگر که زمان انتخابات مجلس است، ادامه یابد دیگر نباید با اعتدالیون ائتلاف کنیم. اگر شرایط در آینده به همین منوال ادامه یابد، اصلاحطلبان با اعتدالیون ائتلاف نکنند بهتر است.»
حرف حساب مخالفین عارف چیست؟/ انتخابات و کاسبی برای ماندن در قدرت!
بقای در قدرت؛ این احتمالاً شاهبیت استدلالهای تمام مخالفین محمدرضا عارف است. کسانی که خیال میکنند اصلاحطلبان بدون بستن با روحانی و هوادارانش نمیتوانند اکثریت لازمه را در انتخابات کسب کنند. محمد هاشمی در این باره میگوید: «ضریب نفوذ جناحهای سیاسی در هیچ انتخاباتی برای اصولگرایان و اصلاحطلبان هرکدام ۲۰ درصد و اعتدالگرایان که امروز دولت را تشکیل میدهند حدود ۳۸ تا ۴۰ درصد بوده است.»
وی با بیان اینکه «پاسخ به این سوال کلیدی از اهمیت بالایی برخوردار است که هدف هر جناح برای شرکت در انتخابات چیست؟» به خبرنگار ما گفت: «اگر هدف جناحها و گروههای سیاسی از شرکت در انتخابات پیروزی باشد ائتلاف بین حداقل دو گروه برای کسب رأی بالای ۵۰ درصداجتناب ناپذیر است.»
هاشمی تصریح کرد: «اما اگر هدف پیروزی نباشد و وزنکِشی سیاسی مطرح باشد، ممکن است دست به ائتلاف نزنند. البته معمولاً کسی به خاطر وزنکشی در انتخابات شرکت نمیکند! بهرحال تجربه برگزاری ۳۰ تا ۴۰ انتخابات نشان میدهد هیچگاه یک گروه به تنهایی در انتخابات پیروز نمیشود.»
از سوی دیگر عباس عبدی معتقد است سخنان عارف درباره عدم ائتلاف با دولتیها چندان «بههنگام» نبوده است. این فعال سیاسی اصلاحطلب به اعتماد گفته: «درصورت عدم ائتلاف با معتدلین در انتخابات آینده احتمال رأی آوردن جناح ثالث بسیار زیاد است. علی صوفی دیگر فعال اصلاحطلب هم معتقد است آنچه بیشتر از آرمانها و اهداف اصلاحطلبان اهمیت دارد، «دور نگه داشتن تندروها از قدرت» است. وزیر سابق تعاون در دولت اصلاحات به همین روزنامه میگوید: « تهديد مشترك كه هم باعث به وجود آمدن جبهه متحد اصلاحطلبي و هم ائتلاف با نيروهاي معتدل شد، همچنان وجود دارد. تهديد اين است كه كشور به دست تندروهايي بيفتد كه توان اداره كشور را ندارند و گرچه مدعي هستند اما در عمل ثابت شده است. در نوع مديريتي كه داشتند ديديم كه چه كاستيهايي وجود دارد.»
غلامحسین کرباسچی هم معتقد است اظهارات عارف تماماً یک اظهارنظر «شخصی» است. دبیرکل کارگزاران سازندگی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو همچنین تصریح کرد: «تا آنجا که من اخبار را دنبال میکنم تاکنون چنین تصمیمی در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گرفته نشده است.»
دوراهی دشواری است؛ حالا اصلاحطلبان باید از میان بقای در قدرت یا حفظ هویت و آرمانهای اصلاحطلبانه یکی را انتخاب کنند. عارف اما انتخابش را کرده؛ رئیس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان آیا میتواند اصلاحات را از زیر سایهی روحانی خارج کند؟ منتظر باید ماند.