احتمالاً اگر «Google Earth» ساخته نمیشد، «سارو» نمیتوانست هیچوقت روستای مادرش را در کلکته پیدا کند. سارو سالها قبل برادرش «گودو» را در یک ایستگاه راهآهن گم کرده بود و بعد از کلی ماجرا و بالا-پائین، سر از استرالیا درآورد. فیلِ پسرک البته بیست سال بعد یاد هندوستان کرد! و با کمک فناوریهای روز توانست مادرش و روستای مادریاش «گنشطلایی» را پیدا کند.
«شیر Lion» فیلم تحسینشده و خوشساختی است که همین سال گذشته نامزد دریافت 6 جایزه اسکار از جمله جایزهی بهترین فیلم شده بود. احتمالاً یکی از جالبترین نکات فیلم برای ما ایرانیها، کشف اشتراکات لفظی فراوان «فارسی» و زبان محلی هندیها باشد. از سارو یا «شیرو» گرفته تا «گنشطلایی»؛ ردپای زبان شیرین فارسی را همه جای فیلم میتوان پیدا کرد. نگفته نماند آقای کارگردان فیلم را بر مبنای یک ماجرای واقعی پیاده کرده است. منتقد نشریه آتلانتیک فیلم را یک اثر «انقلابی» در تاریخ سینما میداند و منتقد نیویورکتایمز معتقد است اگر هیچوقت با یک کودک هم سر و کار نداشته اید، باز هم فیلم میتواند شما را متأثر کند.