گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-محمد آزادی؛ فراکسیون امید آب رفته؛ آنقدر که دیگر نمیتواند حرفهایش را به کرسی بنشاند. عبدالرضا هاشمزایی نماینده مردم تهران و رئیس سِنی اصلاحطلبان در اینباره میگوید: «در ابتدای تشکیل مجلس، جلسات فراکسیون باحضور 120 نماینده برگزار میشد؛ این روزها اما حداکثر 80 نفر در جلساتمان شرکت میکنند.» حالا اهالی امید بهدنبال راه درمانند؛ راهی که فراکسیون چهلتکهشان را یکدست کند؛ آنقدر که بتواند بر تصمیمات کلان مجلس اثرگذار باشد. چه بلایی بر سر فراکسیونی آمد که اصلاحطلبان میگفتند اکثریت مجلس تازه است؟ افشاگری یا حذف؛ بهترین راه درمان چیست؟ خبرنگاران و فعالان اصلاحطلب چه میگویند؟
بررسی عملکرد تشکیلاتی فراکسیون امید؛ فراکسیونی که قرار بود «تعیینکننده» باشد، «نومیدکننده» شد!
نتایج تهران امر را برای اصلاحطلبان مُشتبه کرد؛ آنقدر که تصور میکردند اکثریت پارلمان دست آنها است. روزنامههای وابسته به جناح چپ آن روزها از «فصل تازه اصلاحات» مینوشتند و از خانهتکانی در پارلمان میگفتند. نتیجه اما طوری نبود که اصلاحطلبان دوآتشه را راضی کند. ائتلاف با مستقلین و هواداران دولت اگرچه میتوانست فراکسیون را صوری هم که شده «اکثریت» نشان دهد، اما مشکلات فراوانی داشت. آنقدر که عملاً امکان اَکت تشکیلاتی را میگرفت. برگزاری انتخابات ریاست مجلس و رؤسای کمیسیونهای تخصصی اما، بیشتر از همیشه عیار فراکسیون امید را روشن کرد. امیدیها از 12 کرسی هیأت رئیسه تنها 3 صندلی نُواب رئیس و سخنگویی را دشت کردند و از کمیسیونهای 12گانهی تخصصی هم تنها دو صندلی سهم آنان شد.
اتفاقات بعدی هم ناکارآمدی فراکسیون بهاصطلاح اکثریت را بیشتر از همیشه به رخ کشید. اصلاحطلبان بهارستان در دو سال گذشته تقریباً هیچ عمل تشکیلاتی و یا اقدام تعیینکنندهای را در صحن پارلمان پیش نبردند. نه در موضوعات و دغدغههای اقتصادی مردم نه در موضوع رأی اعتماد به وزرا. تیر خلاص را اما رئیس فراکسیون در ماجرای انتخاب وزیر علوم شلیک کرد؛ وقتی محمدرضا عارف از اعضای این فراکسیون خواست در جریان رأی اعتماد به منصور غلامی، «آتش به اختیار» عمل کنند!
عاقبت یک ائتلاف؛ وقتی هواداران دولت دستان اصلاحطلبان را لای پوست گردو میگذارند!
محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید که میگوید محال است در انتخابات آینده با معتدلین ائتلاف کند. شیخ احمد مازنی نماینده اصلاحطلبِ مردم تهران ولی معتقد است برای پیروزی در انتخابات چارهای جز ائتلاف با معتدلین وجود نداشت. وی در پاسخ به سؤال خبرنگار ما درباره این اظهارات میگوید: «بهترین انتخاب ما همان انتخابی بود که انجام دادیم و آن ائتلاف با اعتدالگرایان است. در این ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدلی حضور دارند که از تندرویها و افراط و تفریطها خسته شدند و میخواهند کشور براساس عقلانیت در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، بین المللی و ... اداره شود. در مجموع جریان ائتلاف را هم به لحاظ روش و هم نوع ائتلاف موفق میدانم و معتقدم که این موضوع به نفع کشور، ملت و نظام است. البته طبیعی است که در پارهای از موارد سقف مطالبات محقق نشود.»
سید محمد حائری عضو مرکزی حزب اعتماد ملی اما در اینباره معتقد است فراکسیون امید راه را از همان ابتدا اشتباه رفته؛ چرا که افرادی را بدون داشتن مشی و گرایشات اصلاحطلبی و تنها با درنظر گرفتن برخی مصالح در لیست انتخابات قرار داد. این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: «علیرغم انتظاراتی که از فراکسیون امید میرفت، این فراکسیون نتوانست در تصدی کرسی ریاست مجلس و همچنین تصدی ریاست کمیسیونهای تخصصی موفق عمل کند. علت این ضعف را میتوان در یکدست نبودن اعضای فراکسیون بررسی کرد.»
آبروداری یا حذف؛ درمان فراکسیون امید چیست؟
اصلاحطلبها میگویند حمایت و تبلیغات لیست امید اگر نبود، بسیاری از نمایندگان شهرستانی هیچوقت راهی بهارستان نمیشدند. این احتمالاً محکمترین پیشفرض جماعتی است که طرفدار «اخراج» تشکیلاتی نمایندگان دونبش هستند. نمایندگانی که به قول کواکبیان زنبیلشان را در فراکسیونهای مختلف مجلس میگذارند. ناصر قوامی نماینده مجلس ششم از طرفداران همین تئوری است؛ وی معتقد است عارف بهعنوان رئیس فراکسیون باید انحلال «امید» را اعلام کند و یک فراکسیون یکدست تشکیل دهد.
عبدالله ناصری هم از فعالان سیاسی اصلاحطلبی است که از ایدهی افشاگری و حذف افراد غیرتشکیلاتی دفاع میکند. وی در اینباره به خبرآنلاین گفته: «به عنوان یک شهروند اصلاحطلب هیچ توجیهی نمیتوانم بیاورم و خود را قانع کنم که اسامی نمایندگان غیروفادار به لیست امید منتشر نشود. وقتی اسامی منتشر شود فراکسیون بر اساس داراییها و موجودی خود در مجلس رفتار کرده و همچنین افراد در معرض افکار عمومی قرار میگیرند و برای انتخابات 98 هم رصد میشوند.»
شهربانو امانی نماینده مجلس ششم هم معتقد است بهرحال در اقلیت بودن بسیار بهتر از فراکسیونی است که به نام اصلاحطلبان اما بهکام دیگران شکل گرفته است. عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو میگوید: «در سال 94 تنها ۳۱ کاندیدای شناسنامهدار اصلاحطلب داشتیم. برخی افراد لیست امید که مورد حمایت اجتماعی اصلاحطلبان قرار گرفتند، متأسفانه فراکسیونی رفتار نکردند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامهی این گفتوگو به مقایسه اقلیتهای مجلس در دوره پنجم و ششم پرداخت و خاطرنشان کرد: «اقلیت مجلس پنجم قوی و پویا بود و تاثیرگذاری بالایی بین افکار عمومی و مجلس داشت؛ اما اقلیت مجلس ششم اصولگرایانی منفعلی بودند که چندان عملکرد شایان توجهی نداشتند. به اعتقاد من یک اقلیت فعال، شناسانه دار، پویا و کارآمد به اضافه یک اقلیت قوی، قدرتمند، همفکر و پاسخگو که اعتقاد به کار اجتماعی داشته باشند بسیار بهتر از فراکسیونی است که از نظر کمی با نام اصلاحات اما به کام سایرین باشد.»
رئیس فراکسیون امید اما مخالف این روش است. عارف میگوید درست است که نمایندگان شهرستانی الزاماً به دلخواه ما عمل نمیکنند، ولی باید ملاحظات محلی و استانی آنان را در نظر داشت. رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در اینباره به خبرآنلاین گفته: «در حال حاضر حدود7 الی 8 پرونده اعضای فراکسیون امید را در دست کمیته داوری فراکسیون داریم و تخلفشان در دست بررسی است. اینکه چه برخوردی با آنها صورت بگیرد باید صبر کنیم و نتیجه بررسی در هیات رئیسه فراکسیون مطرح شود. یک برخورد تند، «اخراج» از فراکسیون است که من به شخصه این برخورد را قبول ندارم، چرا که ما نمی توانیم به مسائل منطقه ای و استانی توجه نکنیم.»
پشیمانی؛ انتقاد و ناامیدی؛ خبرنگاران و فعالان اصلاحطلب چه میگویند؟
عملکرد فراکسیون بهاصطلاح «امید» همه را نومید کرده؛ بیشتر از همه اصلاحطلبان را. کسانی که برای رأی آوردن لیست موسوم به امید هزینه کردند و نتیجه ندیدند. فراکسیونی که نهتنها نتوانست به وعدههای فراوانی که داده بود عمل کند، هیچ نام و نشانی از تفکرات و ایدئولوژی اصلاحطلبی نداشت. اظهار اعتراض و پشیمانی از رأی چشمبسته به لیست شاهکلید تقریباً همه اعتراضات آنها است. در ادامه میتوانید آلبومی از مجموعه توئیتهای فعالان اصلاحطلب را در اعتراض به عملکرد فراکسیون امید ملاحظه کنید:
وقتی ادعای اکثریت داشتند؛ حالا ولی چراغبهدست باید اعضای فراکسیون امید را در سراسر بهارستان پیدا کرد! بدتر از همه اما یأس و نومیدی بزرگی بود که برای جامعهی آرای اصلاحطلبان به ارمغان آورد. بعید است تجربه اسفند 94 در انتخابات آینده تَکرار شود!
امروز ما، دو جریان سیاسی عمده داریم؛
1- جریان لیبرال ،که هم ازنظر عقیدتی و هم ازنظرراهبردی با رهبری معظم،شصت ویکمین زعیم و امام امت مسلمان درتقابل جدی هستند.وازدشمنان اسلام تابحال تبعیت کرده و میکنند.
2-جریان متعهد انقلابی مطیع استدلالی برحق ،محض زعیم و امام مسلمان حضرت آیه الله العظمی امام خامنه ای شصت ویکمین نائب برحق آن ماءمعین(عج)هستند.
توضیح اینکه هرچه ضرر وخسارات وازجمله آخرین آن خسارت محض برجام توسط جریان لیبرال برکشور تحمیل شده است.
حال انتخاب با ماست که جزءاغوا شدگان باشیم یا ولایت مدار؛