دکتر ابراهیم رزاقی گفت: تاریخ کشورهای اروپایی و توسعه یافته، نشانگر آنست که همه آنها در دورهای برای پیشرفت، به راهبرد دفاعی و مقاومتی روی آورده اند. مطالعه کشورهایی مثل ژاپن، آلمان، چین و ... نشان میدهد آنها تا سالیان طولانی هیچ نقش و فعالیتی در عرصه تجارت بین الملل نداشتند و در پی مقاوم سازی پایههای اقتصاد ملّی خود بودند. تاریخ نشان داده است که حتی آمریکاییها در دورهای برای مقاوم سازی اقتصاد داخلی خود، کالاهای انگلیسی را به دریا ریخته اند.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، ظهر امروز چهارمین نشست از سلسله جلسات تحلیلی-تخصصی «بسیج و ایران فردا» در سازمان بسیج اساتید کشور برگزار گردید. در این جلسه دکتر ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران با موضوع بسیج و اقتصادمقاومتی، به ایراد سخن پرداخت.
دکتر ابراهیم رزاقی با مروری بر تاریخچه سرمایه داری در اروپا و انگلستان، گفت: تفکر در اروپای دوران مدرن، تفکر خودخواهی و خودمداری است. این تفکر طی قرنهای متمادی از طریق تربیت نسلها با ابزارهایی، چون دموکراسی محقق شده است.
این اقتصاددان به تبلور تفکر خودمداری در مردم غرب و به خصوص سربازان آمریکایی اشاره کرده و شکل گیری جریانات تکفیری و دست نشانده قدرتهای غربی را چنین تشریح کرد: همین فرهنگ خودمداری امروز گریبان غرب و آمریکا را گرفته است. اینکه دیگر مردم غرب حاضر نیستند برای چیزی غیر از منافع شخصی خود اقدام کنند. میبینیم سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان حاضر نیستند جانشان را به بهای سلطه گری و ثروت اندازی قدرت هایشان به خطر بیندازند. حجم زیاد نبردهای هوایی به نسبت نبرد تن به تن زمینی در اشغال افغانستان و عراق به خاطر نهادینه شدن همین فکر در سربازان غربی است؛ لذا غرب مجبور میشود از «ارتش عاریتی» استفاده کند؛ یعنی یک مشت انسان وحشی که خوی انسانیت را در خود خشکانده اند را به استخدام گرفته و در منطقه جنگ نیابتی به راه بیندازد. داعش به نیابت از آمریکا در این منطقه در حال خونریزی و توحش است.
رزاقی فرهنگ مقاومت و بسیج را نقطه مقابل فرهنگ خودمحوری تمدّن غرب عنوان کرد و افزود: امروز میبینیم جوانان بسیجی ایرانی و افغانی و پاکستانی به خاطر داشتن فرهنگ دین مدارانه و تکلیف محور که منبعث از فرهنگ سازی امام راحل (ره)، کیلومترها خانه و زندگی خود را رها کرده و به سوریه و عراق میروند تا از جان و ناموس سایر انسانهای مظلوم دفاع کنند؛ و در این فرهنگ، دین، فرقه، نژاد، زبان، قومیت و ملیّت معنا ندارد. شما این فرهنگ را با فرهنگ سربازان آمریکایی مقایسه کنید. این تفاوت ها، تفاوت در جهان بینی و نگرش تمدّنی است.
این استاد دانشگاه تهران، فرهنگ مقاومت را حصری عقلی برای هرگونه توسعه زیرساخت در ابعاد اقتصادی و غیر آن دانست و تأکید کرد: تاریخ کشورهای اروپایی و توسعه یافته، نشانگر آنست که همه آنها در دورهای برای پیشرفت، به راهبرد دفاعی و مقاومتی روی آورده اند. مطالعه کشورهایی مثل ژاپن، آلمان، چین و ... نشان میدهد آنها تا سالیان طولانی هیچ نقش و فعالیتی در عرصه تجارت بین الملل نداشتند و در پی مقاوم سازی پایههای اقتصاد ملّی خود بودند. تاریخ نشان داده است که حتی آمریکاییها در دورهای برای مقاوم سازی اقتصاد داخلی خود، کالاهای انگلیسی را به دریا ریخته اند. نمونه همچین اتفاقاتی را در کشورهای کمونیستی نیز شاهد بوده ایم. پس مقاوم سازی اقتصاد یک حصر عقلی برای پیشرفت است.
وی به مورد انگلستان اشاره کرده و آن را متفاوت قلمداد کرد:، اما کشوری مثل انگلستان به عنوان سردمدار استعمار در جهان، در پی کسب سود بیشتر به فکر دست اندازی به منابع و نیروی کار سایر کشورها افتاد و این رمز توسعه یافتگی اقتصاد آن شد.
وی همچنین نقش دولتها در پیشرفت اقتصادهای ملّی را مهم و اساسی ارزیابی کرده و اظهار کرد: این شعار که در غرب سود هرکس برای خود اوست، شعاری دروغ و فریبکارانه است. در مهد غرب هم همیشه دولت در اقتصاد خصوصی دست داشته و دخالت کرده است. اساساً هیچ نمونه و کشوری را در جهان پیدا نمیکنیم که بدون حمایت دولت، در مسیر مقاوم سازی اقتصاد داخلی خود و سرانجام پیشرفت و توسعه اقتصادی حرکت کرده باشد.
رزاقی وضعیت کنونی کشور و آشفتگی اقتصاد داخلی را حاصل گرته بردای از دیدگاههای اقتصادی انگلیسی دانسته و گفت: تفکر توسعهای که امروز شاهد آن هستیم و مبنایش بر بدبخت شدن عدهای کثیر به قیمت ثروت اندازی عدهای دیگر است، از خیلی سال پیش و درست در دولت کارگزاران پایه گذاری شد. این تفکر حاصل نگاه آدام اسمیت بود که عدهای کارگر باید له شوند تا کشور پیشرفت کند؛ در انگلیس کارگران در کارخانهها آنقدر کار میکردند تا جان میدادند. پس از دوران دفاع مقدس، این نگاه در کشور ما وارد و حاکم شد.
وی ادامه داد: در طول ۲۸ سال اخیر، کشور ما بالغ بر ۱۵۰۰ میلیارد دلار درآمد داشته است که اگر بخواهیم طبق فرمولهای اثبات محاسبه کنیم، باید از آن موقع تاکنون بین ۷۵ تا ۱۰۰ میلیون شغل ایجاد میکردیم، اما امروز به سختی آمار ایجاد اشتغال ما طی سه دهه به ۱۱ میلیون شغل میرسد. آمارهای امروز نشان میدهد، ۶۶ میلیون نفر در ایران در سن کار یعنی بالای ۱۰ سال قرار دارند، اما ۲۲ میلیون کار میکنند و با اصطلاحهای فریبکارانه مثل اینکه، چون «متقاضی کار» نیستند، آنها را در زمره بیکاران به شمار نمیآورند. بازی با آمار، یکی از عوامل بلای اقتصاد امروز ماست.
او بحرانهای اجتماعی حاصل از این نگاه را خطرناک دانسته و نسبت به آن هشدار داد: وقتی عده زیادی از مردم در فقر مطلق بسر میبرند و قادر به تأمین نیازهای اولیه خود نیستند، این روند به شورش اجتماعی منجر میشود. آنهم نه شورش طبقه مرفه همچون سال ۸۸، بلکه طبقهای که به تعبیر امام (ره) صاحبان اصلی این کشورند، یعنی مستضعفان و اقشار ضعیف اقتصادی. چیزی که خواسته آمریکا و دشمنان کشور است.
این اقتصاددان در تبیین ابعاد مختلف مسئله اقتصاد مقاومتی عنوان کرد: مقاومت یعنی وقتی به شما سلاح، تکنولوژی و غذا نمیدهند، خودت دست بکار شوی و مایحتاج خود را فراهم کنی. کاری که در حوزه نظامی و صنایع دفاع بخوبی طی چهاردهه اخیر انجام داده ایم و تجربه اش را در کشور داریم و دانشش را بومی کرده ایم. در حوزه فناوری و دانش هستهای نیز همین روند و رویکرد پی گرفته شد؛ که متاسفانه در دورههای جلوی آن را گرفتند. خب وقتی ما میتوانیم در حوزه صنایع سخت و تخصصی دفاعی خودکفا شویم، چرا در مقاوم سازی اقتصاد خرد و کلان مانده ایم. این بخاطر نگاه و رویکرد است. رویکردی که در میان فعالان حوزه دفاعی کشور وجود دارد، اما در مدیران اقتصادی و بانکی ما نیست.
وی با تأکید بر این نکته ادامه داد: در غرب تفکر اینست که انسان در خدمت ابزار تولید است، اما ما معتقدیم که ابزار تولید باید در خدمت انسان و تأمین نیازهای او باشد.
او از اصول اقتصادمقاومتی که مورد تأکید رهبر انقلاب است از اصولی تجربه شدن و امتحان پس داده سخن گفته و اظهار کرد: جلوگیری از خام فروشی، اتکاء به توان و دانش داخلی، اهمیت دادن به نخبگان و ... همه از اصولی است که کشورهای پیشرفته اقتصادی در جهان با آن اصول توانسته اند امروز دنیا را قبضه کنند.
این استاد دانشگاه با انتقاد از دولت گفت: متأسفانه دولتها و علی الخصوص دولت آقای روحانی از زیربار مسوولیتهای قانونی خود شانه خالی میکنند. اصل ۴۴ قانون میگویند دولت مکلف است برای مردم خانه، شغل، بیمه، بهداشت و سایر امکانات اولیه را فراهم کند.
وی همچنین وضعیت حمایت دولت از تولیدکنندگان را تأسف بار ارزیابی کرده و افزود: دولت بجای آنکه کمک حال تولیدکنندگان باشد، مسیرها را برای رونق گیری واسطه گیری و دلالی هموار کرده است. تجربه کشورهای صنعتی نشان داده است که هر پیشرفت اقتصادی با حمایت از تولید کالا اتفاق افتاده است. اما در ایران شاهد تعطیلی روزافزون بنگاههای تولیدی کوچک و بزرگ هستیم. در همه کشورهای از واحدهای پرسود غیرتولیدی مالیاتهای فراوان اخذ میشود، اما در ایران شرایط بلعکس است و آنهایی که از راه دلالی به ثروتهای بادآوردهی کلان دست یافته اند، بیشترین بدهکاری به بانکها و فرار مالیاتی را دارند. اما دست دولت به تولیدکنندگان مظلوم میرسد و هر روز قانون و تبصرهی جدید بر مالیات آنها اضافه میکند.
رزاقی با تأکید بر نگاه امام خمینی (ره) بر انتقال فرهنگ از طریق انتقال کالا، تصریح کرد: همانگونه که امام (ره) میفرمودند، هر کالایی با خود فرهنگ و الگویی از مصرف را به همراه دارد. راه موفقیت ما در خویشتن داری است، در مراقبت است. در این که باور داشتیم با مقاومت در برابر هجوم کالاهای غربی، میتوان اقتصاد داخلی را شکوفا کرد. مردم ما جهان بینی عمیق انقلاب اسلامی که بر پایه دو اصل استقلال همه جانبه و آزادی از ظلم بیگانه است را با جان و دل پذیرفته اند، اما مسوولان هنوز به این درک و باور نرسیده اند و لذا حتی موضع گیریهای انقلابی آنها تصنعی از آب درمی آید و تحقیرآمیز است.
این اقتصاددان در پایان تأکید کرد: مردم ایران انقلاب کردند تا در همه ابعاد در زندگیشان تحوّل ایجاد شوند. ادامه روند کنونی چیزی جزء بحران را حکایت نمیکند. با وجود آمارهای واردات ۲۶۰ میلیارد دلاری معلوم است که اشتغال در کشور بوجود نمیآید. امروز نقش بسیج به عنوان مجموعهای که فرهنگ آن هم سو با الگوی مقاوم سازی کشور است باید مطالبه گر و خط مقدّم پی گیری این مسئله باشد. اینکه رهبر عزیز انقلاب میگویند «آتش به اختیار» یعنی حکم و فرمان کنش فعالانه نیروهای مردمی، چون بسیج را صادر نموده اند؛ پس هیچ گونه تعللی جایز نیست.