حماسه حضور مردم در صفحات نخست روزنامههای زنجیرهای و حامی دولت جز یکی دو روزنامه بازتاب نیافت تا تأیید دیگری بر زنجیرهای بودن قلم به مزدها باشد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، پس از موج سواری ضد انقلاب و دشمنان قسم خورده نظام بر اعتراضات و مطالبات مردم، تودههای مردم آگاه و روشن بین کشورمان با خیزشی انقلابی و بهنگام، بار دیگر ضمن اثبات وفاداری به انقلاب اسلامی و آرمانهایش، پاسخ قاطعانه و دندان شکنی به آشوبگران دادند و فتنه را در هم کوبیدند. این حماسه مردم، اما در صفحات نخست روزنامههای زنجیرهای و حامی دولت جز یکی دو روزنامه بازتاب نیافت تا تأیید دیگری بر زنجیرهای بودن قلم به مزدها باشد. مدعیان اصلاحات از ابتدای این مسئله، به جای همراهی با مشکلات و معضلات مردم در اقدامی خلاف اخلاق و انصاف سعی کردند منتقدان دولت را سامان دهنده اعتراضات مردم معرفی کنند! وقتی هم که فتنه با حضور مردم متلاشی شد و از هم پاشید، این رزمایش گسترده را سانسور کردند. آن وقت این طیف همانها هستند که شعار شفافیت میدهند! چطور میتوان ادعای بلندگوی جامعه بودن را داشت و در بزنگاه خروش مردم ساکت بود و آن را ندید یا کوچک شمرد؟ سابقه این رفتار ناشایست را میتوان در حماسه ۹ دی و سالگردهایش هم دید و علت و اساس این صامت و خاموشی را دریافت. در منش این جماعت، مهم بزک برجام است و نیز کنسرت و رفع حصر و مکری با نام فریبنده آشتی و گفتوگوی ملی! عقدهگشایی غیرحرفهایها! مدعیان اصلاحات و حامیان دولت با طرح ترفندهایی مانند آشتی ملی و گفتوگوی ملی به دنبال عبور بدون توبه و جبران از خیانت به ملت و کشور در فتنه ۸۸ بودند. «همبستگی ملی» کلید واژه جدید این طیف در همین راستاست که روزنامه ایران در شماره روز پنج شنبه با انتشار مصاحبه و یادداشتهای متعدد، برای آن فضاسازی رسانهای راه انداخت. این روزنامه طی یادداشتی نوشت: «میگفتند که این نوع اعتراضات باید در امنیت کامل برای معترضین برگزار شود و هیچکس هم معارض آنها نشود. همین وضعیت نشان میدهد که میتوان همبستگی ملی و سیاسی را در چنین مقاطعی تقویت کرد. لازمه آن هم این است که به سازوکاری برسیم که بتوانیم از اختلافات سه دهه اخیر عبور کنیم و جناحهای کشور در قالب نهادهای رسمی نظام بتوانند در مسیر منافع ملی حرکت کنند... نیاز امروز درس گرفتن از نتیجه این درگیریها است که حرکت به سمت آشتی ملی را اجتنابناپذیر میکند.» ایران در یادداشت دیگری نوشت: «اگر تا همین اندازه قبول کنیم که همه جمعیت حاضر در خیابان نه اراذل و اوباش یا عامل موساد و سیا و امای ۶ و عربستان، بلکه خواهران و برادران و پدران رنجدیده ما هستند و حسابشان از برخی تندروهای قانونشکن جداست، نیمی از راه را برای آشتی ملی رفتهایم.» این روزنامه ادامه داد: «اگر تا همین اندازه قبول کنیم که جمعیت کف خیابان همان محرومانی هستند که از سال ۸۴ تا ۹۲ همه شیره زندگی آنها مکیده شد و از سال ۹۲ تا همین چند روز پیش، از سوی رسانهها و تریبونهای افراطی، مورد حمله امواج ناامیدی بودهاند به کلید حل معما رسیدهایم.» همین افراطیون مدعی اصلاحات بودند که در رسانه هایشان به بزرگنمایی و انتظار آفرینی بزک برجام پرداختند که مدیر مسئول شرق هم بدان اعتراف کرد. برای هر روز تاخیر در اجرای برجام خسارات نجومی تراشیدند و خسارت محض را فتحالفتوح و آفتاب تابان نامیدند. این کنشهای نیرنگبازانه و فریبآمیز که سبب امید آفرینی بیجا از دستاورد تقریبا هیچ برجام شد، با عدم پایبندی طرف مقابل به تعهداتش و فراگیر شدن رکود و بیکاری و گرانی در کشور، مردم را دچار مشکلات و معضلات معیشتی کرد. حالا همین بزک کنندگان برای فرار از پذیرش مسئولیت این خسارات، فرافکنی میکنند و منتقدان و دلسوزانی را متهم میکنند که صدای مردم بودند، این روزها را پیشبینی میکرده و هشدارهایی میدادند که حامیان مذاکره بدان رسیدند و رئیسجمهور مذاکره با آمریکا را دیوانگی خواند. مطالبات مردم جدی گرفته نشد ایران، اما در همین یادداشت خاطرنشان کرد که «بپذیریم که لااقل بخش عمدهای از آنچه امروز در خیابانها شاهدش هستیم، ثمره تلخ درختی است که جدی نگرفتن اغلب مطالبات منطقی و قانونی مردم آن را برخاک نشاند.» و در عین حال نوشت: «تیترهای نیشدار و برنامههای «من میدانم» رسانهها و هشتگهای پشیمانی و توهینها و تهمتها، کار خود را کرد و برادران غیور افراطی کوشیدند به جامعه القا کنند که دیگر کارایی نظام برای حل مشکلات زیر سؤال است. آنها به خیال خود با ساماندهی گروهی از مالباختگان تلاش کردند دولت را زیر ضرب گرفته و انتقام حاشیهنشینی سیاسی خود را در انتخابات بگیرند. اما افسوس و هزار افسوس که تنها ۲ ساعت مدیر پروژه بودند و آنچه نمیبایست اتفاق افتاد. آنان برخلاف هشدارهای رهبری در مسیر فعال کردن گسلهای اجتماعی و سیاسی گام برداشتند.» این عبارات به روشنی ثابت میکند که افراطیون مدعی اصلاحات چگونه مطالبات مردم را محملی برای سیاسیکاری قرار داده تا به جریان منتقد دولت حمله و تسویه حساب کنند. از طیفی عقدهگشایی کنند که این روزها را پیشبینی میکرد و هشدارهایش مو به مو به وقوع پیوست، اما دولت آنان را بیسواد و بیشناسنامه خطاب کرد. از جماعت وطنفروشی که سال ۸۸ پس از کوبیده شدن آخرین میخ بر تابوت فتنهاش، گرای تحریمهای فلجکننده علیه ملت را به دشمن داد و راهکارش برای رفع تحریمها و گشایش اقتصادی با بدعهدی طرف مقابل عقیم ماند، عجب نیست که اینطور عصبانی و پرخاشگر شود و اعتراضات را به جریان منتقد دولت نسبت دهد. مصادیق فساد از دیدگاه اصلاحطلبانه! روزنامه اعتماد در سرمقاله شماره پنجشنبه خود در نوشتاری تحت عنوان «همدلی و پاسخگویی» به بستر اعتراضهای اخیر پرداخت، اما مصادیقی که در این یادداشت نام برده شد، قابل تامل و توجه است. در بخشی از سرمقاله این روزنامه اصلاحطلب و حامی دولت آمده است: «در مسئله اعتراضهای هفته اخیر نیاز به تفکیک برخی موضوعات از یکدیگر ضروری است. اقشار مختلفی از جامعه به دلایل مختلف از جمله فشارهای اقتصادی به ستوه آمده و خواستند با این شیوه صدای خود را به گوش مسئولان برسانند. در این میان عدهای با هدف سوءاستفاده از این اعتراضهای مردمی، قصد داشتند فضای اعتراضها را متشنج کرده و به خشونت بکشند.»، اما در ادامه مصادیق ذکر شده است که خواندنش خالی از لطف نیست: «موضوع دیگری که مردم به آن معترض هستند، غارت اموال عمومی در حوزههایی مانند ورشکسته شدن موسسات مالی و اعتباری است. درست است که بخشی از سپردهگذاران این موسسات طمع کردهاند، اما باید به این موضوع توجه داشت که این افراد نیز مشکلاتی داشتند که با اهداف مختلف در این موسسات سرمایهگذاری کرده بودند. موضوع بعدی فسادهای چند هزار میلیاردی بود که در قالب دور زدن تحریمها در سالهای گذشته رخ داد و جمیع این موضوعات سبب بروز این اعتراضها شد.» این طیف روزنامههای زنجیرهای هستند که پیش از این گرای غلط به دولت محترم دادند و اکنون نیز چنین رویهای را دنبال میکنند. کیهان در گزارش تیتر یک خود در روز پنجشنبه نوشته بود که جریان مدعی اصلاحات... امروز نیز با فرصتطلبی ریاکارانه از آشوبهای اخیر آدرس غلط به دولت میدهند. وقتی درد را نشناسیم چگونه در پی درمان آن خواهیم رفت؟ نظیر یادداشت فوق در روزنامههای زنجیرهای به وفور دیده میشود که تمام مشکلات را در ورشکسته شدن چند موسسه مالی و اعتباری میبیند که البته آنجا هم مردم طمع کردهاند! و مصداق دیگر به ادعای این روزنامه اصلاحطلب «فسادهای چند هزار میلیاردی بود که در قالب دور زدن تحریمها در سالهای گذشته رخ داد»! همانطور که خواندید در این دو فقره هم اصلا گردی بر دامان دولت نمینشیند! پس عملا دولت یازدهم و دوازدهم هیچ قصوری ندارد! مدعیان اصلاحطلبی به همین سادگی مواردی مانند حقوقهای نجومی، قراردادهای محرمانه نفتی، فساد عظیم ۱۵ میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان به ریاست یکی از پدرخواندههای اصلاحطلب، اسرافکاریهای دولت مانند یک ناهار ۵۰۰ میلیونی در سفر استانی هیئت دولت به کرج و... سانسور میکنند و تبعات چنین برخوردی این است که برای یافتن علت هر کمکاری و قصوری باید به سرعت سراغ دولتهای قبل رفت! این روند تا کجا ادامه خواهد یافت؟ خود را به خواب نزنید! فیضالله عربی سرخی از فعالان اصلاحطلب و از صحنهگردانان و مجرمین فتنه ۸۸ طی گفتوگویی با روزنامه وقایع اتفاقیه مدعی شد: «هیچ جریان خارجی یا کشوری قدرت برگزاری چنین تجمعاتی در ایران را ندارد تا ما بتوانیم این اجتماعات را به آن منتسب کنیم؛ البته کشورها و گروههای برانداز سعی میکنند تا با سوءاستفاده و سوارشدن بر موج اعتراضات مردمی از شرایط پیشآمده بهرهبرداری کنند و این وظیفه حاکمان است تا با تامین به موقع مطالبات واقعی و ضروری مردم و پاسخگویی بههنگام در مواردی که تامین درخواستها زمانبر یا حتی غیرممکن است، اجازه بهرهبرداری را به فرصتطلبان ندهند. چون با فرض سوءاستفاده بیگانگان، نمیتوان از مردم خواست که از بیان مطالبات معقول خود صرفنظر کنند. زیرا در غیراین صورت و به مرور زمان، تعابیری، چون سوءاستفاده دشمن کارایی خود را از دست میدهد و بعضا به ضد خود تبدیل میشوند.» گفتنی است، رویکرد و عملکرد جریان مدعی اصلاحطلبی در قبال وقایع اخیر کاملا متناقض و فرصتطلبانه بوده است. این جریان در ابتدای شکلگیری تجمعات اعتراضی به مشکلات اقتصادی در چند نقطه از کشور، بدون کمترین توجهی به مطالبات مردم، به متهم کردن رقبای خود و منتقدین دولت در این اعتراضات پرداخته و پس از آنکه تجمعات منحرف و به سمت آشوبگری، آدمکشی و خسارت زدن به اموال عمومی کشیده شد، فرصت را مناسب یافته و با موج سواری ریاکارانه بر بهرسمیت شناختن حق اعتراض آشوبگران و مخالفت با هرگونه برخورد با این جنایتکاران پرداختند. به عبارتی دیگر این جریان در سال ۸۸ که به دنبال براندازی نظام از طریق اردوکشیهای خیابانی و با کلیدواژه «تقلب در انتخابات» بودهاند و پس از ناکامی خود در این هدف با پیامها و نامههای متعددی به دشمنان مردم ایران از جمله آمریکا خواستار تحریمهای شدید شدند، این بار نیز با حمایت از آشوبگران و اغتشاشگران، بهرسمیت شناختن آنها وارد عمل شدهاند.