به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت:«ترامپ با سیاست مبهم خود و ابراز تمایلهای مکرر به خروج از برجام، سرمایهگذاری در ایران و همچنین در روابط بانکی کشور با سیستم جهانی اخلال ایجاد کرده است. در این میان نه تنها بانکهای آمریکا که برخی بانکهای اروپایی و چینی نیز از تبادل با ایران سر باز میزنند.ایالات متحده نیازی به کنار رفتن از برجام ندارد، چراکه در دو سال گذشته آنها به تعهدات خود در برجام چندان پایبند نبودند. از سوی دیگر اگرچه کاخسفید تحریمهای هستهای و ثانویه را تعلیق میکند، اما هربار به لیست تحریمهای دوجانبه افزوده میشود و این موجب تزلزل در وضعیت دستاوردهایی است که با استفاده از برجام میخواهد بهدست بیاید».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «]اروپاییها[ نتوانستند آنطور که باید و شاید در پیشبرد اهداف برجام در حوزههای اقتصادی اقدام کنند. خبری از سرمایهگذاریهای کلان یا گشایش اعتبار با بانکهای بزرگ این قاره نبوده است. اروپا تلاش میکند رعایت حال کاخسفید را بکند و درحالی که بر اجرای برجام تاکید دارد کجدار و مریز در این مسیر گام برمیدارد. اروپا همکاریهای سیاسی نزدیک، همچنین تبادلات اقتصادی سنگینی را با آمریکا دارد».
مواردی که این روزنامه مدعی اصلاحات درخصوص عدم پایبندی آمریکا به برجام و عدم گشایش اعتبار با بانکهای بزرگ اروپایی و سرمایهگذاری خارجی به آنهااشاره کرده است دقیقا نکاتی است که منتقدان برجام،در دو سال گذشته بارها به آناشاره کردند اما هر بار با فحاشی و هجمه نشریات زنجیرهای و مدعیان اصلاحات روبرو شدند. در طول مذاکرات، منتقدان دلسوز با دلایل فنی و کارشناسی تاکید میکردند که دولت ایران میبایست قبل از امضای توافق، قواعد بدیهی همچون «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیشبینی برگشتپذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» را به جهت حفظ منافع ملی و عزت مردم کشورمان رعایت کند. اما برخی مقامات ارشد دولت و رسانههای به ظاهر حامی دولت در اقدامی تامل برانگیز نه تنها از این انتقادات کارشناسی استقبال نکرده بلکه با فحاشی به منتقدان، آنها را به جهنم حواله دادند. از سوی دیگر، برخی از مقامات ارشد دولت مدعی شدند که «آمریکا پرستیژ و اعتبار بینالمللی خود را به واسطه یک توافق خدشهدار نمیکند»! و «امضای کری تضمین است» و بعد از عهدشکنی آمریکا در برجام مدعی شدند که «اروپا در کنار ماست»! و اروپا گفته است که «هر چه تهران بگوید»!
شرکتهای خارجی جرأت سرمایهگذاری در ایران را ندارند
روزنامه آرمان در شماره دیروز در مطلبی مشابه با مطلب روزنامه آفتاب یزد، بر پوچ بودن هیاهوی روزنامههای زنجیرهای درخصوص دستاوردهای برجام صحه گذاشت. این روزنامه مدعی اصلاحات نوشت: «تمدیدهای ۱۲۰ روزه باعث شده که هیچ سرمایهگذار عمدهای نتواند وارد ایران شود و سرمایهگذاری کند».
آرمان افزود: «مشکل ما این است که تا این موافقتنامههای ۱۲۰ روزه ادامه دارد، کمپانیهای شرکتهای خارجی جرأت سرمایهگذاری در ایران را ندارند».
لازم به ذکر است، رئیسجمهور آمریکا بایستی هر ۹۰ روز یکبار تحریمهایی که در قوانین مختلف آمریکا به بهانههای هستهای علیه ایران صادر شدهاند را تعلیق کند. این پروسه هم سرمایهگذاران خارجی را سردرگم میکند و هم فعالین اقتصادی در داخل کشور را معطل نگه میدارد.
در روزهای گذشته، احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود: «پس از برجام تا به امروز حدود ۲۵۰ الی ۲۶۰ میلیارد دلار تفاهمنامه امضا شد اما هنوز یک میلیارد دلار آن هم وارد کشور نشده است».
حامیان برجام مدعی بودند که این توافق، مقدمه اعتماد سرمایهگذاران خارجی و آوردن دهها میلیارد دلار سرمایه به ایران خواهد شد و میگفتند برجام زمینهساز شراکتها و همکاریهای اقتصادی بزرگ است. اما هرگز توضیح ندادهاند که چرا پذیرفتند دولت آمریکا «تعلیق تحریمها» را هر سه چهار ماه یک بار تمدید کند؟! کدام سرمایهگذار میتواند با فرصت و اطمینان چهار ماهه، اقدام به سرمایهگذاری میان مدت یا حتی کوتاه مدت بکند؟!
روزنامه آرمان در بخش دیگری از یادداشت فوق نوشت: «با کارشکنیهای آمریکا رمق چندانی از برجام باقی نمانده است».
تضادهایی که اصلاحطلبان به آن مبتلا هستند
روزنامه اعتماد در مطالب مختلفی به موضوع طیف سیاسی موسوم به «اصلاحطلب» پرداخته است. برخی نکات در این یادداشتها وجود دارد که قابل تامل است.
یک فعال اصلاحطلب در انتهای یادداشت کوتاه خود نوشته است که بهبود اوضاع تنها با یک جریان سیاسی امکانپذیر نیست:«تمام نهادهاي حاكميتي بايد بپذيرند كه بهبود اوضاع تنها با يك جريان سياسي امكان پذير نيست.»
اما همین فرد در بخش دیگری از یادداشت خود مدعی شده است:«نسل جديدي كه در جامعه حضور دارد... امروز به مطالبات مشروع خود فكر ميكند و بنابر گفته رييسجمهور بايد مطالبات اين نسل شنيده شود. اين تنها زماني شدني است كه انديشه اصلاحطلبي به عنوان اولين و آخرين سنگر نجات كشور در ميان مسئولان شناخته شود.» و همچنین در جای دیگری از یادداشتش نوشته:«امروز شرايط كشور آنچنان فضايي براي افكار عمومي ايجاد كرده است كه جز با يك اراده در حاكميت نميتوان كشور را نجات داد و تحقق خواستهاي جناح نجات ملي جز با نگاه اصلاحطلب محقق نخواهد شد.»
اینکه یک فرد در یک یادداشت دچار چنین تضادهایی باشد قابل درک نیست. از طرفی گفته بهبود اوضاع با مشارکت تمام طیفهای سیاسی محقق میشود و از دیگر سو مدعی شده که تنها اصلاحطلبان هستند که میتوانند اوضاع را بهبود بخشند!
ضمن آنکه باید به ایشان یادآور شد که اکنون دولت مورد حمایت آنها در راس کار است و چهار سال گذشته نیز چنین بوده و در میان مسئولان و مدیران دولتی نیز افراد زیادی از این طیف حضور دارند. در مجلس نیز آنها دارای کمیسیونی با نفراتی قابل توجه هستند و شورای شهر تهران نیز به طور کامل در اختیار اصلاحطلبان است. با این حال طیف اصلاحطلب همواره ناراضی است و سهم بیشتر طلب میکند. به نظر میرسد این شیوه به آن خاطر از سوی طیف موسوم به اصلاحطلب دنبال میشود که آنها از این موضوع برای توجیه ناکارآمدیهای خویش بهره میجویند.
مظلومنمایی به شیوه اصلاحطلبی
سرمقاله دیروز روزنامه اعتماد نیز به موضوع اصلاحطلبان پرداخته بود. نکته جالب توجه این بود که این یادداشت نیز همان شیوهای که در بالا به آناشاره شد پی گرفته بود.
در این یادداشت آمده بود:«افراطيون و بخشهايي از حاكميت از هيچ اقدامي براي ناكام كردن دولت منتخب مردم فروگذار نكردند و كوشيدند كه به مردم بفهمانند آب در هاون ميكوبند و اميد واهي دارند و «در ايران هيچچيز تغيير نكرده است» و «راي به رييسجمهور راي به برنامههاي او نيست.»
مظلومنمایی به همراه هیاهو و جنجالآفرینی شیوه همیشگی طیف موسوم به اصلاحطلب بوده است. آنها عدم کارآمدی خود را با مسایلی نظیر آنچه در سطرهای فوق آمده، توجیه میکنند. مگر نه اینکه همین روزنامههای زنجیرهای و رسانههای مدعی اصلاحات در تخریب چهرههای غیرهمسو با خود از هیچ کاری فروگذار نکردهاند؟ یکی از آخرین نمونههای آن انتشار خبری سراسر کذب در مورد احضار امام جمعه مشهد به شورای عالی امنیت ملی و اخطار دادن به او بود که توسط کانال اصلاحطلبان منتشر شد و سپس کرباسچی با ارسال آن به گروههای دیگر و اختصاص دادن پستی در صفحه شخصی خود به انتشار آن دامن زد.
فراکسیون امید به جای مشکلات مردم به فکر آزادی آشوبگران!
روزنامه زنجیرهای شرق دیروز به نقل از علی مطهری نماینده تهران نوشت مجلس پیگیر وضع بازداشت شدگان آشوبهای اخیر است.
در بخشی از گزارش روزنامه شرق در این زمینه آمده است:«نمايندگان فراکسيون اميد بنا بود امروز و فردا به بازديد از زندان اوين بروند. گويا برخي پيغام و پسغامها مانع از بازديد زودهنگام نمايندگان شده و بازديد تا اطلاع ثانوي به حالت تعليق درآمده است. با اين حال نمايندگان عضو فراکسيون اميد خوشبيناند که به دليل اهميت درخواست فراکسيون و لزوم اين بازديد، مسئولان به همين زوديها موافقت رسميشان را اعلام کنند».
گفتنی است نمایندگان مجلس و بخصوص اعضای فراکسیون امید به جای رسیدگی به مشکلات مردم و نظارت بر دولت به فکر آزادی آشوبگران و رسیدگی به حال و روز بازداشتیها افتاده اند، عمکرد ضعیف فراکسیون امید در انجام وظایف اصلی نمایندگی تا بدان جا پیش رفته است که حتی خود مدعیان اصلاحات نیز از آن دل خوشی نداشته و گلایههای خود را همهروزه در روزنامهها و سایتهای خبری بازنشر میکنند.
علی مطهری به این سؤال پاسخ نداده است که وی چند بار از دولت و رئیسجمهور درباره آمارهای غیرواقعی و نارضایتی مردم سؤال کرده و توضیح جدی خواستهاست که امروز به دنبال وظایفی غیر از آنچه بر عهده آنها است راه افتادهاند.
تناقضگویی برای توجیه مداخله بیگانگان!
روزنامه شرق همچنین در شماره دیروز خود طی یادداشتی به آشوبهای اخیر پرداخته و در یک تناقض گویی عجیب ضمن اذعان به اینکه اکثریت مسئولین سطح بالای کشور به حق اعتراض مردم تصریح کردهاند، نوشت: «مداخله بیگانگان به این خاطر است که حق اعتراض مردم به رسمیت شناخته نشده است!».
در بخشی از این یادداشت آمده است: «خوشبختانه در روز دوم ناآراميهاي اخير، رئيسجمهور با استناد به ماده ٢٧ قانون اساسي اعلام كرد راهپيماييها و اعتراضها قانوني و مجاز است. آنگاه رئيس قوه قضائيه، دبير شوراي نگهبان و اغلب مسئولان، درباره لزوم شنيدن صداي مردم سخن گفتند و مقام معظم رهبري نيز بر اين حق اذعان كردند و قائل به تفکيک بين نارضايتي مردم و اغتشاشگري شدند. بهاينترتيب جمهوري اسلامي ايران گام اصلي در شناسايي و شنيدن صداي ناراضيان را برداشته است.»
نویسنده در ادامه و در توجیه مداخله بیگانگان از جمله آمریکا در امور کشورمان تصریح کرده است:«در خارج، ايران را بهخاطر نشنيدن صداي ناراضيان شماتت میکنند. شايد علتش اين است که ايران با قاطعيت بر اين حق مردم براساس قانون اساسي پافشاري نكرده و خارجنشينان هم مايلاند ايران بر اين حق پافشاري نکند تا آنها بهانه لازم براي تشکيل جلسه شوراي امنيت و محکوميت ايران يا طرح موضوع را در سخنرانيهاي خود داشته باشند. بهعبارت ديگر آنان سخنان مسئولان جمهوري اسلامي ايران مبني بر مجازبودن راهپيماييها را نشنيده گرفتند و ايران هم در اصرار به اين حق قانوني مردم، دچار نوعي دودلي است، درحاليکه تأکيد بر آزادي تظاهرات و راهپيمايي و شنيدن صداي ناراضيان ميتواند اين اهرم را در دست دشمنان و خارجنشينان خنثي و بياثر كند.»
نویسنده از سویی اذعان میکند که حق اعتراض مردم از سوی بالاترین مقامات کشور به رسمیت شناخته شده است ولی در ادامه پیشنهاد میکند با به رسمیت شناختن این حق بهانه را از دست غربیها و مداخله گران بینالمللی بگیریم!
این همه در حالی است که جمهوری اسلامی حق اعتراض مردم را به رسمیت شناخته و تنها با آشوبگرانی که به تخریب اموال عمومی و کشتار بیگناهان زده بودند، برخورد کرده است.