گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جهادگر که باشی، به بن بست نمی خوری. خدا نور است و نور خودش قول داده راه را برای جهادگرها روشن کند. رفته ایم سراغ مرتضی فولادپور، دانشجوی ترم هفت پزشکی و مسئول برادران کانون جهادی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مرتضی قرار است برایمان از صراط الحمید بگوید.
اردوی جهادی را از کجا شروع کردید؟
کانون جهادی صراط الحمید از سال 84 که تأسیس شد، شش هفت سال ابتدایی تأسیسش را در فضای حاشیه شهر مشهد کار میکرد. از سال 88 وارد فضاهای روستایی شد و فعالیّت خودش را در زمینههای بهداشتی، درمانی و فرهنگی گسترش داد.
گروههای جهادی در حوزههای عمرانی، سازندگی، آموزش و فرهنگی در استان زیاد هستند، امّا فقط گروه جهادی صراط الحمید هست که در حوزه بهداشت و درمان، فعالیّت تخصصی انجام میدهد و سعی میکند ظرفیتهای دانشگاه در حوزهی دانشجویی و فارغ التحصیلان را با تأکید بر فضای آموزشی، بیاورد پای کار.صراط الحمید سابقهی درخشانی دارد و با این که در حوزه بهداشت و درمان کار میکند، در حوزهی فرهنگی، رتبهی اوّل را در بین گروههای جهادی استان کسب کردیم و نشان مالک اشتر را از سپاه خراسان رضوی هدیه گرفتیم. تابستان امسال بزرگترین اردوی جهادی دانشجویی کشور را برگزار کردیم و 15 روستا را تحت پوشش قرار دادیم.
در مورد تأکید صراط الحمید بر فضای آموزشی بیشتر توضیح میدهی؟
با نیازسنجیهایی که انجام دادیم، فهمیدیم یکی از کمبودهایی که در مناطق محروم وجود دارد، بحث کیفی سلامت هست. یعنی آگاهی مردم از مراقبت و بهداشت. هدفمان این بود علاوه بر این که فعالیّتهای جهادی برای منطقه محروم اثر مسکن دارد (چون در یک مقطع زمانی محدود برگزار میشود)، با ارائهی محتوای آموزشی، اثر ماندگاری روی منطقه گذاشته باشیم. مثلاً آموزش پیشگیری از ابتلا به بیماریهای مزمن مثل فشار خون و دیابت.
ما دانشجوهایی داریم که میتوانند کار آموزشی را به خوبی انجام بدهند و از سوی دیگر، سیاستگذاری نظام بهداشت و درمان، با تأکید بر فضاهای درمانی، از پیشگیری دور شده. ما سعی کردیم با بهرهگیری از توان نیروی انسانی موجود،این خلاء را پوشش بدهیم.
در منطقه خانوادههایی دیدیم که نمیدانستند مسواک چی هست. نمیدانستند نمک فشار خون را میبرد بالا. به اینها آموزش میدادیم یا حتی آموزش خودغربالگری سرطان سینه که ویژه بانوان ارائه میشد.
خودت از کجا شروع کردی؟!
از بچگی در مجموعه ای بزرگ شدم که کار خیر انجام می داد و دوست داشتم در فضای دانشگاه در همین زمینه فعالیت کنم. از تابستان سال 95 به عنوان یکی از اعضای کادر اجرایی اردوی جهادی که با همکاری گروه های جهادی از یزد و قم، در حاشیه شهر مشهد برگزار می شد،حضور داشتم. ما به عنوان پشتیبانی و تدارکات، میزبان این گروه ها بودیم و بعد مسئولیت برادران صراط الحمید را به عهده گرفتم.
اصلاً چرا جهادی؟
امام می گوید انقلاب ما، انقلاب مستضعفین بود. یکی از آرمانهای امام، عدالت اجتماعی و بهره مند شدن محرومین جامعه از خدمات بود. امام گفت من یک موی این کوخ نشینان را به کاخ نشینان ترجیح نمی دهم. قرآن میفرماید «و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الارض...» این فلسفه ی انقلاب ما بود. امام می گوید من گمان نمی کنم عبادتی مهمتر از خدمت به خلق وجود داشته باشد. توی همهی کارها، خدمت به مردم هست. امّا آن چیزی که مستقیم به محرومیتزدایی ربط دارد،کار جهادی است. آقا در صحبت های اخیرشان تأکید میکنند بر سبک زندگی جهادی، مدیریت جهادی و میگویند کشور به سامان نمیرسد مگر با کار جهادی و انقلابی. من بشخصه راه حل مشکلات کشور را مدیریت جهادی و زندگی جهادی مسئولین میدانم.
به نظرت اهمیّت اردوهای جهادی برای انقلاب اسلامی چیست؟
اردوهای جهادی دو وجه بسیار مهم دارند.یکی محرومیت زدایی بعنوان یکی از آرمانهای انقلاب و دوم، خودسازی.یعنی جوان مؤمن و انقلابی با حضور در اردوهای جهادی، محرومیت را با گوشت و جانش لمس میکند.و این باعث میشود خودش در راستای خدمت رسانی به محرومین زندگی کند.انسانسازی و تربیت کادر،فقر زدایی، محرومیت زدایی، ارائه فرهنگ زندگی جهادی، نیکوکاری، از خودگذشتگی و ایثار، اینها همه برآمده از اردوهای جهادی است.
توی این مدت چه کارهایی کردهاید؟
یک سال هست که مسئولیت برادران کانون جهادی صراط الحمید را به عهده دارم. توی این مدت، دو اردوی جهادی بزرگ چند روزه در فروردین 96 و شهریور 96 با شرکت مجموعاً 270 جهادگر، برگزار کردهایم.عید امسال (96) اردوی جهادی سرخس را در روستاهای منطقه بزنگان برگزار کردیم و با حضور 10 برادر و 50 خواهر،خدمات بهداشتی درمانی با معادل ریالی 60 میلیون تومان در منطقه ارائه شد.
علاوه بر اینها، در 4 اردوی یک روزه و برنامههای دیگر، از تجهیز مدارس و کتابخانهها، اهدای بستههای غذایی به مردم حاشیه شهر، اهدای بستههای متبرک آستان قدس به مردم روستاهای محروم، پخش غذای گرم در ماه رمضان در حاشیه شهر گرفته تا جشن گرامیداشت ایتام در اردوگاهی در شاندیز به همراه افطاری برای خانوادهها، خدمت رسانی به زائران پیاده رضوی در موکب الرضا و ... را انجام دادهایم.
مناطق محروم را چطور شناسایی می¬کنید؟
اوّل از مراکز آگاه و مطلع استعلام میگیریم.مثل ناحیهی سازندگی بسیج دانشجویی، سازندگی سپاه منطقه مورد نظر، معاونت بهداشت استان و شبکه بهداشت منطقه مورد نظر و بعد از آن، خودمان به بررسی میدانی و برآورد نیازهای منطقه اقدام میکنیم.
در مناطق محروم چه کارهایی انجام می دهید؟
در حوزه بهداشت –درمان و فرهنگی فعالیت می کنیم.
از غربالگری فشار خون، دیابت، سل و ایدز گرفته تا غربالگری بیماری های مربوط به زنان.
آموزش تغذیه ی دوران بارداری، شیردهی و خردسالان.
بهداشت محیط (بهداشت خانه ها، سیستم دفع زباله و آب و فاضلاب)
دندانپزشکی (فیشور سیلانت، کشیدن دندان، جرم گیری، فلوراید تراپی و ارجاع به مراکز تخصصی)
پزشک عمومی (ویزیت و ارائه اقلام دارویی بصورت رایگان)
بینایی سنجی
آموزش پیشگیری بیماری های مزمن مثل فشار خون و دیابت، بیماری¬های انگلی روده ای و بیماری هایی مانند شپش.
نظام ارجاع به مراکز تخصصی. در بیماری¬های قلبی، چشم، دندان و ...، بیمار را به مراکزی که قبلاً با آن ها هماهنگ کرده ایم، ارجاع می دهیم و روند درمانش را پیگیری می کنیم. مراکزی مثل بیمارستان های خاتم الانبیاء، امام رضا، قائم و مراکز خصوصی.
در بخش فرهنگی هم کارهایی مثل آموزش احکام، مهدکودک، کلاس-های قرآنی، خیاطی، قالی بافی، کاردستی و ... را انجام می دهیم.
مهمترین نقاط قوت اردوهای جهادی صراط الحمید چیست؟
تیم برگزارکننده به نظرم از مهمترین نقاط قوت است که از جوان های مخلص و متدیّن تشکیل شده که با تمام توان آمده اند پای کار.من فردی را می شناسم که یک هفته قبل اردو به منطقه آمد و یک هفته بعد از اردو برگشت و 14 روز بیشتر از دوره ی 10 روزه ی اردو به کار مشغول شد.
نقطه قوّت این اردوها، ساخت انسان های جهادی و افرادی هست که مدیریت جهادی را یاد می گیرند و سبک زندگی جهادی در آن ها نهادینه می شود.
چه چیزهایی نیاز به بهتر شدن دارند؟
ما در برگزاری اردو نیاز داریم سازمانها به صورت منضبط و سازماندهی شده به ما کمک کنند.دانشگاه علوم پزشکی با وجود اساتید انقلابی و ارزشی، همچنان بصورت سازماندهی شده و منضبط، آن طور که شایسته هست، پای کار اردوهای جهادی نیست.
چرا بعد از گذشت حدود 4 دهه از انقلاب اسلامی، هنوز مناطق محروم وجود دارند و باید برویم اردوی جهادی؟ مشکل از کجاست؟
یکی از آرمان های انقلاب این بود که در حوزه محرومیت زدایی وارد بشود. مسیر حرکت همچنان مثبت است. بعضی از مشکلات ما در بحث محرومیت برمیگردد به مشکلات اقتصادی جامعه. در جامعه ما، قشر آسیب پذیر روز به روز آسیب پذیرتر می شوند. بخشی از سیاست های اقتصادی مبتنی بر رشد افراد سرمایه دار است. عمل برخی از مسئولین ما جهادی نیست. ما به دنبال این هستیم که در اردوهای جهادی، مسئولین جهادی تربیت کنیم که ان شاء الله مسیر انقلاب همچنان ادامه داشته باشد.
فایده ی اردوی جهادی برای جهادگرها و شخص خودت چی بوده؟
اردوهای جهادی نه برای جهادگرها فایده دارد، نه برای شخص خودم. البته فایدهای که برای شخص خودم داشت، بیشتر آشنا شدن با سبک زندگی جهادی بود.
عکس العمل مردم منطقه وقتی گروه جهادی را میبینند چطور هست؟
مردم منطقه با توجه به نگاه مثبتی که دارند، از این که یک عده جوان مؤمن و انقلابی در روستایشان حضور دارند تا به آنها خدمت کنند، لذت می برند. می آیند برای ما و پدر و مادرهایمان دعا می کنند و احساس می کنند این انقلاب است که دارد به آن ها توجه می کند.
احساست نسبت به بیسیم؟!
ابزاری بسیار کاربردی در اردوی جهادی! منطقه ای که ما انتخاب کرده بودیم به قدری گسترده بود که از این روستا به روستای آخر بیسیم نمی خورد و ما مشکل داشتیم!احساس خوبی نسبت بهش دارم، ولی هر وقت یادم می آید، یاد مشکلات اردوی جهادی می افتم.
از اردوی جهادی تابستان بیشتر برایمان می گویی؟
اردوی تابستان امسال با سختی شروع شد.مخالفت هایی در سطح دانشگاه داشتیم و اصرارهایی از سمت معاونت فرهنگی که حتماً باید زیر نظر ما به یک کانون فرهنگی تبدیل شوید، در روند گرفتن مجوزهای تبلیغات،کار به شکلی پیش رفت که قرار شد دو هفته به عقب بیفتد و در این صورت، دانشجوها به شهرهایشان برمی گشتند و تبلیغات بی ثمر می ماند.
اوّل، قرار بود برویم روستاهای سرخس.جمعیت روستاهای سرخس کم بود و تعداد جهادگرانی که می خواست، از 120 نفر بیشتر نمی شد. در صورتی که بیشتر از 200 نفر برای اردوی جهادی ثبت نام کرده بودند.تصمیم گرفتیم منطقه را عوض کنیم. پنج یا شش سفر شناسایی رفتیم تا توانستیم روستای محل خدمت مان را انتخاب کنیم. توی همان روستاها هم چهار یا پنج سفر رفتیم تا محل خدمت را دقیق بشناسیم.
دو سه بار رفتیم سمت سرخس و بعد با بچه ها گفتیم برویم سمت فریمان. منطقه ای را پیدا کردیم که 12 روستا با فاصله های 2 تا 3 کیلومتر در کنار هم بودند.گفتیم این خوب هست، یک روستا را می گذاریم قرارگاه مرکزی و از آن جا بقیه روستاها را پشتیبانی می کنیم. مثلاً در روستای گل شیخ که شده بود قرارگاه، واحد حمل و نقل مستقر بود که 5 مینی بوس و 6 پیکاپ در اختیار داشت.
خلاصه! منطقه را انتخاب کردیم. واهمه ای داشتیم از این که این تعداد جهادگر را چه طوری مدیریت کنیم؟ چون اردوی جهادی با اردوی راهیان نور که دانشجوها به صورت گروهی از مناطق بازدید می کنند، فرق دارد. در اردوی جهادی، این که جهادگرها چطور تقسیم بشوند، مردم چطور بیایند و خدمات به چه نحوی توزیع بشود، مهم است.گفتیم بسم رب الشهداء و الصدیقین، و به خدا توکل کردیم. از سفر شناسایی منطقه فریمان برگشتیم سمت مشهد.توی راه، از جلوی بهشت رضا رد میشدیم. غروب شده بود و درهایش بسته بود. پیاده شدیم و از دور به شهدا سلام دادیم. وقتی رسیدم خانه، چارت تشکیلاتی و شرح وظایف اردو را نوشتم. جلسه توجیهی کادر اجرایی اردو را گذاشتیم توی یادمان شهدای گمنام دانشگاه فردوسی راوی هم آمده بود و برایمان از شهدا می گفت. از همان جا عهد بستیم که مدیون شهداییم و باید دین مان را به شهدا ادا کنیم.
قشنگ ترین لحظه ای که در اردوی جهادی دیده ای؟
لحظه ای بود که چندنفر از بچه های ما ساعت 5 صبح از محل اسکان زده بودند بیرون.به شدت توی روستاها کار کرده بودند، صورت هایشان توی آفتاب سوخته بود.و ساعت 9 یا 10 شب، خسته و ژولیده برگشته بودند به محل اسکان. قهقهه می زدند و می خندیدند.من به این ها نگاه می کردم و لذت میبردم که در اوج کار و سختی، پر انرژی و با نشاط بودند.
و سخن آخر؟
در پایان لازم می بینم از مسئول خواهران کانون جهادی صراط الحمید، تشکر کنم که توی این مدت خالصانه و بدون چشم داشت، در اردوهای جهادی، بار بزرگی از کار را به دوش کشیدند.و حتی یک هفته مانده به مراسم عروسی شان، به همراه همسر خود در اردوهای جهادی حضور فعال داشتند. اگر همراهان من در بسیج دانشجویی پای کار نبودند، اصلاً این کارها انجام نمی شد.از همینجا از برادران عزیزم و خواهران گرامی که توی این مدّت زحمت کشیدند، کمال تشکر را دارم. که از دل و جان مایه گذاشتند و هر چقدر موفق شدیم، از اخلاص و تلاش این بچه ها بود.