اقتصاد وابسته به شرایط ویژه است و گزینههای گوناگون در کنار هم قرار میگیرند تا رونق، رکود یا بحران را ایجاد کنند. بنابر این اگر بنا داریم اقتصاد شکوفایی داشته باشیم، باید شرایط را به نوعی فراهم کنیم تا رونق اتفاق بیفتد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، این نتیجه گیری نشان میدهد که اقتصاد را نمیتواند به صورت دستوری مدیریت کرد و آنهایی که به دنبال مدیریت دستوری هستند، باید تجربیات گذشته را مرور کنند. اما امروز کاهش دستوری نرخ بهره و سود بانکی که به تازگی رقم خورده، نشان میدهد که اقتصاد دستور پذیر نیست اگرچه در بخشهایی همچون بورس شاهد رونق بودیم و میتوان چنین برداشت کرد که سپرده گذاران نقدینگیهایشان را به بورس هدایت کرده اند، اما گران شدن سکه، ارز و حتی مسکن که تاکنون در رکود به سر میبرد، نشان میدهد که بخشی از نقدینگی به سوی این بازارها هدایت شده و تورم عجیبی در این بخشها ایجاد کرده است.
با نگاهی به دولتهای گذشته متوجه میشویم که اقتصاد دستوری در دولتهای گذشته نیز بحران آفرین شده بود. در دولت احمدی نژاد نیز هنگامیکه به صورت دستوری کاهش سود بانکی در دستور کار قرار گرفت، شاهد همین بحران بودیم. وقتی نقدینگی در حجم بالایی در دست مردم سرگردان است و دولت هیچ کنترلی بر آنها ندارد، بخش خصوصی به سادگی میتواند این حجم نقدینگی را در هر کجا که دلش خواست، انباشته کند تا در قالب به دست آوردن سود بالا، تورم و بحران عجیبی در این بخش ایجاد کند. اگرچه کاهش سود بانکی باعث میشود که بخشی از این سودها به سوی تولید هدایت شود که هدف دولت نیز همین بود، اما فراموش نکنیم که وضعیت صنایع به اندازهای ایده آل نیست که بخش خصوصی ریسک کند و سرمایهاش را در تولید به جریان بیندازد.
تعطیلی گسترده صنایع و شهرکهای صنعتی که از درد بنگاههای تعطیل شده رنج میبرند، نشان میدهد که در شرایط فعلی امیدی به جلب سرمایه در بخش صنعت وجود ندارد. به ویژه آنکه بسیاری از تولیدکنندگان کارخانه خود را به مزایده گذاشتهاند و ماشین آلات و سوله را چوب حراج زدهاند تا هرچه نقدینگی از آن به دست میآورند، در یکی از بانکها سپرده گذاری کنند و سود تضمین شده بانکی را با دردسر تولید معاوضه کنند. هنگامیکه اقتصاد به همین سادگی بحران زده میشود، مسوولان عالی کشور نباید تصمیمات احساسی و لحظهای بگیرند. هنگامیباید سود بانکی را به صورت دستوری کاهش داد که تمامیابزارها در اختیار دولت باشد.
هنگامیکه هنوز برای انتقال ارز ناشی از فروش نفت و صادرات به داخل کشور مشکل داریم و عده بسیاری از این واقعیت خبر دارند، به سادگی میتوانند سرمایههای خود را در این بخش متمرکز کنند. مهمتر اینکه اقتصاد ما تحت تاثیر شایعات قرار دارد و به سادگی میتوان با پراکنده کردن یک شایعه، بحران آفرینی کرد و دولت نیز توان مقابله با این بازار شایعه را هم ندارد. بنابر این بهترین روش آن است که هر تغییری در اقتصاد به مرور زمان و ملایم باشد و بازار را آنچنان مدیریت کنیم که بازار آزاد را هم بتوان کنترل کرد.
دیگه بودجه عین سالهای قبل فقط باهوچی بازی بیشتر داردتصویب میشود حرفازاقتصادرفت تاسال دیگه وهمین اش وهمین کاسه مطابق همین 40 سال اینان فن دیگری بلد نیستند