امروز کشور با خشکسالی مواجه است که نسبت به خشکسالی در سال های قبل متفاوت تر و وضعیت به مراتب بدتری دارد و این مهم حاکی از آن است که طی هر مرحله خشکسالی در سایه کم توجهی مسئولان امر، کشور با معضلات و تبعات جدی تری مواجه شده است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، به نقل از اتاق تعاون، در خشکسالیهایی که طی سنوات و دهه گذشته رخ میداده، طبیعت در مواجهه با پدیده خشکسالی از ظرفیتهای انطباقی بهره میبرده که عموماً متمرکز بر آبهای زیرزمینی بوده است. در دوران ترسالی طبیعت در زیرزمین آب ذخیره کرده و در دوران خشکسالی از آن بهره میبرده است؛ لیکن در وضعیت فعلی که با بی تدبیری مدیران اجرائی کشور حتی در دورترین روستاهای کشور چاههای با عمق بیش از ۳۰۰ متری حفر شده و آب این مناطق بیرون کشیده شده است، طبیعت بی دفاع شده و مرگ سرزمینی و محیط زیست در شرف وقوع است.
در ایران، دو قطاع استقرار جمعیتی داریم که ۸۰ درصد جمعیت کشور را دربر دارد. قطاع نخست، استقرار جمعیت کشور از مشهد به سمت تبریز و دیگری، استقرار جمعیت از تبریز به سمت شیراز را شامل میشود که پایش نحوه استقرار و تحولات جمعیتی و تغییرات جوی حکایت از خشکسالی متغیر و جابجایی جمعیت از مناطق بیابانی ناشی از خشکسالی به سمت دامنه رشته کوههای البرز و زاگرس یا مناطق حائز منابع طبیعی و زیست محیطی مطلوبتر دارد.
بر این اساس میتوان گفت؛ طی تحولات جمعیتی و تغییرات زیست محیطی در سنوات و دهههای اخیر، جمعیت مناطق جنوب و جنوب شرق و شرق کشور به سمت مناطق شمال و شمال غربی تغییر مکان داده و در این مناطق جمعیت کشور اجتماع بیشتری دارند.
به گزازش معتبرترین نهاد بین المللی IPCC یا هیأت بین المللی تغییرات آب و هوایی یا تغییرات اقلیمی، جهان حداقل ۷۵ صدم یک درجه گرمتر شده است. البته این افزایش دما در نقاط مختلف جهان متفاوت است که برای مثل در منطقه خاورمیانه ۱.۵ درجه برآورد و توسط ناسا تأیید شده است.
اروپا تلاش دارد طی سالهای ۲۰۵۰ تا ۲۰۷۰ دو درجه افزایش دما را کنترل کرده و حتی المقدور از این پدیده نابهنجار پیشگیری کند و این در حالی است که افزایش ۱.۵ تا ۲ درجهای در کشوری همچون ایران تقریباً اتفاق افتاده و شواهد و اثرات منفی آن قابل لمس و محرز است.
در کل ایران یک چهارم متوسط جهانی بارش در آن اتفاق میافتد و این وضعیتی است که در ایران همواره با آن روبرو هستیم. یعنی ضرورت دارد مدیریت کلان کشور که در حال حاضر دغدغه کم آبی ندارند به این باور برسند که میبایست برنامه منسجمی براین این منظور داشته باشند.
اولاً؛ به جهت عدم استفاده از سیستمهای آبیاری مکانیزه و نیز عدم برخورداری و بکارگیری سازوکارهای کنترلی و بهره وری هدفمند از منابع آبی عملاً ۶۰ درصد آب کشور را هدر میدهیم چرا که ۹۰ تا ۹۲ درصد آب کشور صرف مصارف کشاورزی میشود که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد آن به جهت تداوم شیوه سنتی در کشاورزی و آبیاری سنتی مزارع، گلخانه ها، باغات و شالیزارها و زمینهای زراعی و .. هدر میرود یا به عبارتی اتلاف آب داریم.
ثانیاً؛ سیاست افزایش جمعیت کشور سبب شده تا برای تأمین آب مصرفی و بهداشتی اقدام به حفر چاههای خارج ضوابط و استانداردها اقدام و با بهره برداری غیراصولی از آنها زمینه برداشت نامتعارف از منابع زیرزمینی را فراهم و به سرعت باعث تخلیقه و نابودی منابع زیرزمینی شویم که در تشدید خشکسالی و بروز تبعات بعدی این مهم بسیار تعیین کننده بوده است.
خشکسالی یک پدیده طبیعی است که بنابر آمار جهانی، به طور متوسط هر ۱۰ سال حداقل یکبار رخ میدهد، اما در ایران این پدیده به طور معمول هر ۵ سال یکبار اتفاق میافتد به عبارتی در ایران چهار سال پدیده ترسالی داریم و یک سال با خشکسالی و کم آبی مواجهیم که نتیجه این اتفاق متوسط بارش سالانه ۲۰۰ الی ۱۵۰ میلی متری است.
خشکسالی به روال معمول که در فوق بدان اشاره شد را خشکسالی کشاورزی مینامند که یک روال و پدیده طبیعی است لیکن در حال حاضر، چون خشکسالی توأمان با کاهش شدید آبهای زیرزمینی اتفاق افتاده و در حال وقوع و تشدید هست، بدان خشکسالی هیدرولوژی میگویند که دال بر وضعیتی به مراتب وخیمتر و جدیتر است.
در صورت تداوم این روند، با معضل بسیار جدیتر خشکسالی اقتصادی و اجتماعی مواجه خواهیم شد که تأثیرات منفی آن در حوزه روانشناختی بر روی سکونتگاهها، تحولات و تغییرات زیستگاههای بشری، تنشهای اقتصادی و امنیتی و مشکلات و معضلات معیشتی، رفاهی و آسایشی یا در مجموع تنشهای اجتماعی و فرهنگی را تجربه خواهیم کرد که بسیار مخرب و غیرقابل جبران در جامعهای بسیار خشن خواهد بود.
خشکسالیهای مستمر و مدام باعث مرگ سرزمینی و نابودی حیاط طبیعی و اجتماعی خواهد شد که اصطکاک و جدل بر سر منابع آبی را تشدید خواهد کرد.
در حال حاضر ۵۰۰ شهر کشور در آستانه بحران آب هستند. گر چه در حال حاضر برای تأمین آب شرب شهری برای پنج سال آینده با مشکل خاصی مواجه نیستیم، اما با توجه به تخلیه شدن یا به افول رفتن منابع زیرزمینی در آینده نه چندان دور به لحاظ تأمین آب مصرفی فعالیتهای کشاورزی، دامداری و … با مشکل جدی کمبود آب مواجه خواهیم بود که منجر به بیکاری و احتمالاً کوچ جمعیت روستایی به شهرها و گرفتاریهای ناشی از آن خواهیم بود.
پدیده مهاجرت، تبعاتی نظیر شکل گیری محیطهای جرم خیز در حاشیه شهرها، اسکان خارج از استاندارد مردم در محیطهای نامناسب و بروز تنشهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در پی خواهد داشت. مسئولان و تصمیم گیران و برنامه ریزی کشور پیش از شدت گرفتن مشکلات عدیده و البته پنهان ناشی از معضل کمبود آب، ملکف و ملزم به اتخاذ تمهیدات و سیاستهای کنترلی و اصلاحی در این حوزه هستند چرا که هر گونه چشم پوشی از این فرآیند آسیبهای بعدی و جدی تری را در پی دارد.
حائز توجه است که بارندگی تجمعی استانها از ابتدای سال آبی جاری در نیم قرن گذشته بی سابقه بوده و اکثر استانها نسبت به سال گذشته با کاهش بیش از شصت درصدی بارندگی مواجه هستند. برای منابع زیرزمینی آب هم امسال رمقی باقی نمانده است. بی آبی که چندین سال است در زندگی این دور دست نشینها موج میزده تا حالا قدم به قدم به شهرهای بزرگتر نزدیک میشود.
در حوالی حاجی آباد یزد روستایی که یکصد خانوار داشت و حالا تنها دو خانوار در آن باقی مانده اند. چون آب نیست که کشاورزی کنند. میزان بارش نسبت به نیم قرن پیش ۹۱ درصد کمتر شده است. کشاورزی سنتی یکی از دلایل به هدر رفتن منابع محدود آب ایران است.
در حالی که ۱۵ درصد زمینهای کشورمان زیر کشت است، ۹۲ درصد آب کشور در کشاورزی مصرف میشود. در گوشه شرقی کشور هم شهروندان آب ندارند. گیاهان خشک شده اند و حالا در آن سوی هورالعظیم چهار کیلومتری مرز ایران و عراق در استان خوزستان که ساکنین منطقه با بی آبی مواجه هستند، نوبت نابودی و کوچ حیوانات است و اهالی این منطقه بدون دام و طیور رسماً هیچ انگیزه و دلیلی برای ادامه زندگی در این مناطق ندارند چرا که تنها محل درآمد آنها برای تأمین معاش زندگی دام است.
در بی آبی امسال ذخایر برف کوهستانها هم ناچیز است. رشته کوههای زاگرس که برف آن زاینده رود را پر میکرد امسال کمتر برف داشته است.
به یاد میآوریم که تا همین ۱۰ سال پیش کوهپایههای زاگرس مالامال از برف بود لیکن میزان بارش در استان اصفهان نسبت به سال گذشته ۸۹ درصد کمتر شده است. آسمان این منطقه از ایران در آروزی ابر و باران است. زخمهای کهنه هم بار دیگر دهان باز کرده و آب دریاچه ارومیه که در حال خشک شدن بود امروز وخیمتر هم شده است. این خشکسالی و بی آبی در دل زمستان زنگ خطری است برای وقتی که تابستان بیاید. هنوز مشخص نیست دولت چه برنامهای دارد. اصلا چه کاری میتواند بکند.
در حال حاضر مجموعه دست اندرکاران اجرایی کشور در وضعیت سختی قرار گرفته اند به دلیل فشار زیادی بر روی منابع سطح و زیرزمینی آب وجود دارد که پاسخ دهی به مسئله کم آب بودن کشور را مشکل میکند. مجموعه اقداماتی که میتواند در این برهه از زمان انجام شود، مدیریت تقاضا و عرضه در منابع آبی است که در تمامی بخشها و کاهش مصرف سرانه با همکاری مصرف کنندگان انجام شود.
از طرفی سد سازیهای گذشته کشور که در مسیر توسعه برای پاسخ به کمبود آب بوده، متاسفانه مطالعات هیدرولوژیکی کاملی نداشته و یا اینکه پایه مطالعات در دورههای مرطوب کشور بوده که موجب مشکلات فعلی و چالش در مدیریت منابع آب شده است.
شوربختانه میشنویم که مدیریت سازمان محیط زیست هم بیان کرده که در سالهای آتی به دلیل کم آبی قریب پنجاه میلیون نفر از جمعیت ایران مجبور به مهاجرت خواهند شد.
در کل ایران یک چهارم متوسط جهانی بارش در آن اتفاق میافتد و این وضعیتی است که ما همواره با آن روبرو هستیم یعنی ضرورت دارد مدیریت کلان کشور که در حال حاضر دغدغه کم آبی ندارند به این باور برسند که میبایست برنامه منسجمی برای این منظور داشته باشند؛ لذا با قبول این واقعیت که در آغاز یک بحران غیر قابل بازگشت هستیم پیشنهادات زیر جهت گوشزد به مدیران اجرایی کشور ارائه میشود:
اولاً – ما ۶۰ درصد آب کشور را عملاً دور ریخته و تلف میکنیم چرا که ۹۰ تا ۹۲ درصد آب کشور صرف کشاورزی میشود که بیش از ۷۰ درصد آن به دلیل استفاده از روشهای آبیاری سنتی و عدم استفاده از سیستمهای مکانیزه آبیاری و استفاده از گلخانه ها، تلف شده و از بین میرود؛ لذا به وضوح میتوان گفت: که، ما در کشور ۶۰ درصد آب را دور میریزیم. پس برنامه ریزی مدون، تامین اعتبارات لازم و مدیریت الزام بخشهای کشاورزی از سیستمهای مکانیزه آبیاری اجتناب ناپذیر است.
ثانیا –فرهنگ سازی در استفاده بهینه مصرف کنندگان شهری با تمامی توان رسانهای کشور همچنین مدیریت بازیافت آب از دیگر ضروریات حال حاضر است.
ثالثا- در شرایط موجود با توجه به اینکه به نظر میرسد، یک درک مشترکی در سطح مدیریت کلان و تصمیم سازان کشور نسبت به مشکل کم آبی وجود دارد. بهترین زمان است که بودجههای لازم برای مطالعات و اجرای طرحهای فنی و طرحهای مدیریت تقاضا و مصرف، تأمین شده تا بتوان به گونهای صحیح به این بحران پاسخ داده شود.
محمدباقر ظهراب بیگی مشاور رئیس اتاق تعاون ایران در امور مطالعات راهبردی