به گزاررش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان نوشت: رئيسجمهور در مراسم پيروزي انقلاب اعلام كرد: «برخي را از قطار انقلاب پياده كرديم كه ميتوانستيم نكنيم.» در فضاي پسا انقلابها معمولاً افراط و تفريط وجود دارد و علماي علم سياست نيز آن را اجتنابناپذير ميدانند و ممكن است درصدي از حرف روحاني درست باشد اما كاش در مركز مطالعات استراتژيك آقاي آشنا پروژهاي تعريف مي شد كه چقدر را پياده كرديم، چقدر خودشان پياده شدند و چقدر مجدداً سوار شدند؟ در خصوص روحاني كه امروز خود را جدا از صف پيادهكنندگان القا ميكند بايد گفت ايشان فراتر از پياده كردن كه دنبال حذف فيزيكي و اعدام بود و در اوج بحران و تجزيهطلبي، درخواست اعدام ارتشيان را داشت كه با مخالفت جدي مردي مواجه شد (شهيد چمران) كه خود را «خداي عشق و پرستش ميدانست.» داستان عجيبي است! متقاضيان اعدام كه باتري خلخاني را شارژ ميكردند، امروز به پيادهكنندگان خيالي از قطار انقلاب حمله ميكنند. گلايه روحاني از پياده كردن همانقدر چندشآور است كه هادي غفاري و خلخاني اصلاحطلب باشند و سخنان گل و بلبلي آنان را در رسانه كار كنيم و اما بعد...