
کد خبر:۶۶۹۱۱۵
نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
شرق: روحانی به جای عمل فقط حرف میزند!
روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز خود به مشکلات پیش روی دولت پرداخت و نوشت: «روحانی به جای عمل فقط حرف میزند!»

به گزاش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، با شروع کار دولت تدبیر و امید فرافکنی به شکلی گسترده آغاز شد. فرافکنی به قبل رایجترین شکل از انواع فرافکنیهایی است که دولتمردان و روزنامههای حامی ایشان دنبال میکنند. ضمن آنکه موارد دیگری مانند وجود عدهای که جلوی کارهای خیر دولت را گرفتهاند نیز دیده میشود. اما در تازهترین مورد یک فعال طیف موسوم به اصلاحطلب حتی اعتراضهای اخیر مردم را اعتراضهای انباشته شده از قبل دانسته که از شانس بد این دولت اکنون ابراز شده است!
روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز خود به مشکلات پیش روی دولت پرداخت و نوشت: «روحانی به جای عمل فقط حرف میزند!» در بخشی از این یادداشت آمده است: «روحانی در یکی، دو سخنرانیِ ابتدای دوره دوم چند باری روایتی جزئی و واقعگرایانه از وضع موجود بهدست داد که با اقبالی عمومی مواجه شد. این اقبال عمومی به سخنان روحانی چنان مشروعیتی بخشید که رئیسجمهوری میتوانست دست به عمل بزند اما چنین نشد. عمل روحانی منطبق با سخنانش نبود و این عدم انطباق این تصور را بهوجود میآورد که روحانی با این سخنان بیش از آنکه قصدِ جراحی اقتصادی و اصلاحات ساختار را داشته باشد، در پی چانهزنی و مذاکره و تعامل است. حتی اگر اینگونه نباشد، تصور غالب مردم چنین است و زدودنِ این تصور از اذهان مردم، با روشهاي پوپوليستي، کاری بس دشوار است.»
نویسنده دولت را به عملگرایی فراخوانده و نوشته است: «این واقعیت انکارناپذیر است که سخنان روحانی دیگر نمیتواند همچون گذشته مردم را خطاب قرار دهد و آنان را بسیج کند. با پذیرش این واقعیت بخشی از مشکلات دولت حلوفصل خواهد شد. آنچه بیش از هر چیز دوای دردِ دولت روحانی است، عملگرایی است؛ عمل به بازتوزیع ثروت در زمان حال و نه احاله آن به آیندهای نامعلوم.»
گفتنی است زمانی که روزنامههای زنجیرهای از جمله شرق دست به بزک کردن اقدامات و عملکرد دولت میزدند و منتقدین دولت را به شیوههای گوناگون میکوبیدند و از هیچگونه فحاشی به آنان دریغ نمیکردند بارها و بارها در روزنامهها و رسانهها گفته شد که دولت بایستی به جای حرف زدن و امید بستن به بیگانگان دست به عمل بزند و دیگر حرف زدن دردی را دوا نمیکند. لازم به ذکر است که مقصود جماعت موسوم به اصلاحطلب از «عمل نکردن و فقط حرف زدن» خواستهای اقتصادی و حل مسایل معیشتی مردم نبوده بلکه اجابت درخواستهای ساختارشکنانه این طیف است.
اعتراض به دولتهای قبل در دیماه 96!
روزنامه اعتماد در مصاحبهای با یکی از فعالان اصلاحطلب به موضوعاتی پیرامون دولت دوم تدبیر و امید پرداخته است. نکته جالب توجه در این گفتوگو انتساب هر موضوع یا کاستی به جناح مقابل است.
در بخشی از این گفتوگو اعتماد موضوع ایجاد بحران برای دولت را مطرح میکند که مصاحبهشونده در تشریح آن میگوید: «مشكل عمومي در كشور، انباشت اعتراضات است. موارد كوچكي كه در گذشته وجود داشته و در زمان خود به آنها پاسخ داده نشد، امروز انباشته شده و به صورت تجمعهاي اعتراضي در جامعه نمود پيدا ميكند. دولت نيز اين موضوعات را به صورت يكپارچه مديريت نميكند. متاسفانه مديريت دولت جزيرهاي است و يكي از دلايل آن، كنار گذاشتن جهانگيري از دولت است.»
چنانکه در این سطرها دیدیم طیف موسوم به اصلاحطلب حتی اعتراضهای مردم نسبت به وضعیت اقتصادی را ماحصل انباشت مواردی در گذشته میداند! آن هم پس از گذشت قریب به پنج سال از دولت. به عبارتی اینها میگویند حتی اعتراضهای اخیر مردم نیز به خاطر اقدامات گذشتگان بود.
در ادامه این فعال اصلاحطلب گفته است: «از طرفي جناح مقابل از هر فرصتي براي تضعيف دولت استفاده ميكند. همين دلايل سبب ميشود شاهد اين وضعيت نابسامان از نظر اداره امور باشيم. به نظر من مشكلات خيلي پيچيده نيست بلكه ناتواني در هماهنگسازي اعضاي دولت است كه مشكلات را اينگونه بزرگ ميكند. نتيجه اصرار برخي از اعضاي دولت بر غيرسياسي كردن كابينه، مشكلات امروز كشور است. استانداران غيرسياسي توان كنترل مناطق را ندارند و فردي هم در دولت نيست كه اين استانداران را هماهنگ كند، بنابراين مشكلات به صورت گسترده بروز ميكند.»
در این باره لازم به یادآوری است که اکثریت زمانی شورای شهر از آن اصولگرایان بود این طیف موسوم به اصلاحطلب بر طبل غیرسیاسی بودن شورا میکوبیدند، حالا که این شورا یکدست اصلاحطلب شده دیگر از آن حرفها خبری نیست. اکنون نیز طرح این نکته که غیرسیاسی بودن کابینه دلیل مشکلات است در راستای تز اصلاحطلبان است؛ به این مضمون که وارد کردن فشار بیشتر به دولت برای گرفتن امتیاز بیشتر. نکته بعدی آن است که جماعت اصلاحطلب نقد دولت را تضعیف آن میخوانند در حالی که فراموش کردهاند ایامی را که دولت غیرهمسو با ایشان بر سر کار بود. حتی برخی در این طیف به دشمنان گرای تحریم ایران را دادند!
این فعال اصلاحطلب در بخش دیگری گفته است: «در كشور ما به اندازه كافي نخبه اقتصادي هست كه برنامهريزي اقتصادي انجام دهند منتها دولت گوش شنوايي براي آنها ندارد. از نظرات كارشناسان نيز به صورت جدي استفاده نميشود يا حداقل ما خبر نداريم. اگر اينگونه است لااقل بيان كنند. دانشگاهيان هيچ گونه مشاركتي در تصميمسازيهاي دولت ندارند. بنابراين اگر دولت مشكلي دارد بايد با مردم در ميان بگذارد نه اينكه خود نقش منتقد و مخالف را ايفا كند. به نظر من اين اتفاق براي پوشش ناكارآمدي مسئولان است.»
تقلا برای دستاوردسازی از برجام
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «برنامه هستهای ایران به این دلیل مهم است که ظالمانه و بهطور مشخص با نقشآفرینی آمریکا، آن را زیر فصل هفتم منشور ملل متحد بردند؛ این مهم بدین مفهوم است که موضوع هستهای ایران تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی بود».
بیدستاوردی برجام، مدعیان اصلاحات را وادار کرده است که همچنان به دستاوردسازی موهوم برای توافق هستهای ادامه دهند.
مدعیان اصلاحات و برخی دولتمردان بارها مدعی شدهاند که به واسطه برجام بدون بروز جنگ و تخاصم بینالمللی از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد خارج شدیم.
این ادعا در حالی است که از نظر حقوقی، یک قطعنامه هنگامی ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل قرار میگیرد که در بخش مربوط به اجرایی آن، عبارت «Acting under Chapter VII of the Charter of the United Nations» بدون هیچ قید و شرطی، مندرج باشد. با بررسی قطعنامههای صادرشده علیه جمهوری اسلامی ایران پی میبریم که اساساً هیچ یک از قطعنامههای صادرشده علیه کشورمان ذیل فصل ۷ قرار نداشته است و هرگاه آمریکا و متحدان غربیاش بهدنبال کشاندن قطعنامههای ضدایرانی به ذیل فصل ۷ بودند، روسیه و چین با این استدلال صحیح که ایران هیچگاه امنیت جهان را به مخاطره نینداخته مانع از این کار شدهاند. با این حال با اصرار و فشار آمریکا و برخی کشورهای غربی عضو شورای امنیت، در نهایت قطعنامهها علیه ایران صرفاً ذیل بند ۴۱ این فصل (و نه کلّیت فصل ۷) به تصویب رسید تا صرفاً «الزامآور» بودن آن مشخص و مؤکد باشد. بنابراین برخلاف این ادعا، نه در گذشته و نه الان هیچگاه ایران ذیل «کلیت» فصل هفت یا «ماده ۴۲» فصل هفت که اجازه حمله نظامی را صادر میکند نبوده، بلکه تنها تفاوت گذشته با الان اینجاست که قبلاً ایران قرار داشتن ذیل ماده ۴۱ فصل هفت و محدودیتهای اقتصادی آن را به رسمیت نمیشناخت ولی امروز به واسطه برجام و به دست خودمان به قرار گرفتن ذیل ماده ۴۱ فصل هفت در قطعنامه ۲۲۳۱ اقرار کرده و به آن رسمیت هم دادهایم.
میوه برجام: بیکاری 500 هزار نفر در آذرماه
روزنامه زنجیرهای بهار در مطلبی به جدیدترین گزارش مرکز آمار درباره بیکاری 500 هزار نفر در پاییز گذشته پرداخت و نوشت: «در حالی جمعیت شاغل کشور در تابستان امسال بیش از ۲۳میلیون و ۸۳۰هزار نفر بوده که این رقم در پاییز امسال به ۲۳میلیون و ۳۳۱هزار نفر کاهش یافته است. جدیدترین گزارش مرکز آمار حکایت از افزایش نرخ بیکاری بهمیزان 2درصد در پاییز 96 نسبت به تابستان 96 دارد.»
این روزنامه در ادامه به بیکاری 50 درصدی فارغالتحصیلان اشاره کرد و نوشت: «بیکاری فارغالتحصیلان در سالهای اخیر از اهمیت خاصی برخوردار شده و تبدیل به یک چالش اساسی شده است. این موضوع زمانی به یک چالش اساسی تبدیل شد که کشور با رشد روز افزون جمعیت دارای تحصیلات عالی که به نوبه خود نتیجه افزایش بیش از حد ظرفیت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بود، مواجه شد.»
اذعان روزنامه حامی دولت به بیکاری 500 هزار نفری در پاییز گذشته در حالی است که دی ماه گذشته دومین سالگرد اجرای برجام بود، برجامی که به تعبیر رئیسجمهور محترم قرار بود تحریمهای ظالمانه را بردارد، سرمایه بیاورد تا مشکل اشتغال، محیط زیست و حتی آب خوردن مردم ما را حل کند. روحانی آبان ماه گذشته با تشبیه برجام به درخت سیب و گلابی، از مردم خواسته بود برای دیدن نتایج اقتصادی توافق هستهای صبر کنند تا درخت به ثمر بنشیند. گزارش جدید مرکز آمار درباره بیکاری 500 هزار نفری در پاییز نشان میدهد که ظاهرا درخت گلابی برجام به ثمر نشسته و دارد میوه میدهد!
روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز خود به مشکلات پیش روی دولت پرداخت و نوشت: «روحانی به جای عمل فقط حرف میزند!» در بخشی از این یادداشت آمده است: «روحانی در یکی، دو سخنرانیِ ابتدای دوره دوم چند باری روایتی جزئی و واقعگرایانه از وضع موجود بهدست داد که با اقبالی عمومی مواجه شد. این اقبال عمومی به سخنان روحانی چنان مشروعیتی بخشید که رئیسجمهوری میتوانست دست به عمل بزند اما چنین نشد. عمل روحانی منطبق با سخنانش نبود و این عدم انطباق این تصور را بهوجود میآورد که روحانی با این سخنان بیش از آنکه قصدِ جراحی اقتصادی و اصلاحات ساختار را داشته باشد، در پی چانهزنی و مذاکره و تعامل است. حتی اگر اینگونه نباشد، تصور غالب مردم چنین است و زدودنِ این تصور از اذهان مردم، با روشهاي پوپوليستي، کاری بس دشوار است.»
نویسنده دولت را به عملگرایی فراخوانده و نوشته است: «این واقعیت انکارناپذیر است که سخنان روحانی دیگر نمیتواند همچون گذشته مردم را خطاب قرار دهد و آنان را بسیج کند. با پذیرش این واقعیت بخشی از مشکلات دولت حلوفصل خواهد شد. آنچه بیش از هر چیز دوای دردِ دولت روحانی است، عملگرایی است؛ عمل به بازتوزیع ثروت در زمان حال و نه احاله آن به آیندهای نامعلوم.»
گفتنی است زمانی که روزنامههای زنجیرهای از جمله شرق دست به بزک کردن اقدامات و عملکرد دولت میزدند و منتقدین دولت را به شیوههای گوناگون میکوبیدند و از هیچگونه فحاشی به آنان دریغ نمیکردند بارها و بارها در روزنامهها و رسانهها گفته شد که دولت بایستی به جای حرف زدن و امید بستن به بیگانگان دست به عمل بزند و دیگر حرف زدن دردی را دوا نمیکند. لازم به ذکر است که مقصود جماعت موسوم به اصلاحطلب از «عمل نکردن و فقط حرف زدن» خواستهای اقتصادی و حل مسایل معیشتی مردم نبوده بلکه اجابت درخواستهای ساختارشکنانه این طیف است.
اعتراض به دولتهای قبل در دیماه 96!
روزنامه اعتماد در مصاحبهای با یکی از فعالان اصلاحطلب به موضوعاتی پیرامون دولت دوم تدبیر و امید پرداخته است. نکته جالب توجه در این گفتوگو انتساب هر موضوع یا کاستی به جناح مقابل است.
در بخشی از این گفتوگو اعتماد موضوع ایجاد بحران برای دولت را مطرح میکند که مصاحبهشونده در تشریح آن میگوید: «مشكل عمومي در كشور، انباشت اعتراضات است. موارد كوچكي كه در گذشته وجود داشته و در زمان خود به آنها پاسخ داده نشد، امروز انباشته شده و به صورت تجمعهاي اعتراضي در جامعه نمود پيدا ميكند. دولت نيز اين موضوعات را به صورت يكپارچه مديريت نميكند. متاسفانه مديريت دولت جزيرهاي است و يكي از دلايل آن، كنار گذاشتن جهانگيري از دولت است.»
چنانکه در این سطرها دیدیم طیف موسوم به اصلاحطلب حتی اعتراضهای مردم نسبت به وضعیت اقتصادی را ماحصل انباشت مواردی در گذشته میداند! آن هم پس از گذشت قریب به پنج سال از دولت. به عبارتی اینها میگویند حتی اعتراضهای اخیر مردم نیز به خاطر اقدامات گذشتگان بود.
در ادامه این فعال اصلاحطلب گفته است: «از طرفي جناح مقابل از هر فرصتي براي تضعيف دولت استفاده ميكند. همين دلايل سبب ميشود شاهد اين وضعيت نابسامان از نظر اداره امور باشيم. به نظر من مشكلات خيلي پيچيده نيست بلكه ناتواني در هماهنگسازي اعضاي دولت است كه مشكلات را اينگونه بزرگ ميكند. نتيجه اصرار برخي از اعضاي دولت بر غيرسياسي كردن كابينه، مشكلات امروز كشور است. استانداران غيرسياسي توان كنترل مناطق را ندارند و فردي هم در دولت نيست كه اين استانداران را هماهنگ كند، بنابراين مشكلات به صورت گسترده بروز ميكند.»
در این باره لازم به یادآوری است که اکثریت زمانی شورای شهر از آن اصولگرایان بود این طیف موسوم به اصلاحطلب بر طبل غیرسیاسی بودن شورا میکوبیدند، حالا که این شورا یکدست اصلاحطلب شده دیگر از آن حرفها خبری نیست. اکنون نیز طرح این نکته که غیرسیاسی بودن کابینه دلیل مشکلات است در راستای تز اصلاحطلبان است؛ به این مضمون که وارد کردن فشار بیشتر به دولت برای گرفتن امتیاز بیشتر. نکته بعدی آن است که جماعت اصلاحطلب نقد دولت را تضعیف آن میخوانند در حالی که فراموش کردهاند ایامی را که دولت غیرهمسو با ایشان بر سر کار بود. حتی برخی در این طیف به دشمنان گرای تحریم ایران را دادند!
این فعال اصلاحطلب در بخش دیگری گفته است: «در كشور ما به اندازه كافي نخبه اقتصادي هست كه برنامهريزي اقتصادي انجام دهند منتها دولت گوش شنوايي براي آنها ندارد. از نظرات كارشناسان نيز به صورت جدي استفاده نميشود يا حداقل ما خبر نداريم. اگر اينگونه است لااقل بيان كنند. دانشگاهيان هيچ گونه مشاركتي در تصميمسازيهاي دولت ندارند. بنابراين اگر دولت مشكلي دارد بايد با مردم در ميان بگذارد نه اينكه خود نقش منتقد و مخالف را ايفا كند. به نظر من اين اتفاق براي پوشش ناكارآمدي مسئولان است.»
تقلا برای دستاوردسازی از برجام
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «برنامه هستهای ایران به این دلیل مهم است که ظالمانه و بهطور مشخص با نقشآفرینی آمریکا، آن را زیر فصل هفتم منشور ملل متحد بردند؛ این مهم بدین مفهوم است که موضوع هستهای ایران تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی بود».
بیدستاوردی برجام، مدعیان اصلاحات را وادار کرده است که همچنان به دستاوردسازی موهوم برای توافق هستهای ادامه دهند.
مدعیان اصلاحات و برخی دولتمردان بارها مدعی شدهاند که به واسطه برجام بدون بروز جنگ و تخاصم بینالمللی از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد خارج شدیم.
این ادعا در حالی است که از نظر حقوقی، یک قطعنامه هنگامی ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل قرار میگیرد که در بخش مربوط به اجرایی آن، عبارت «Acting under Chapter VII of the Charter of the United Nations» بدون هیچ قید و شرطی، مندرج باشد. با بررسی قطعنامههای صادرشده علیه جمهوری اسلامی ایران پی میبریم که اساساً هیچ یک از قطعنامههای صادرشده علیه کشورمان ذیل فصل ۷ قرار نداشته است و هرگاه آمریکا و متحدان غربیاش بهدنبال کشاندن قطعنامههای ضدایرانی به ذیل فصل ۷ بودند، روسیه و چین با این استدلال صحیح که ایران هیچگاه امنیت جهان را به مخاطره نینداخته مانع از این کار شدهاند. با این حال با اصرار و فشار آمریکا و برخی کشورهای غربی عضو شورای امنیت، در نهایت قطعنامهها علیه ایران صرفاً ذیل بند ۴۱ این فصل (و نه کلّیت فصل ۷) به تصویب رسید تا صرفاً «الزامآور» بودن آن مشخص و مؤکد باشد. بنابراین برخلاف این ادعا، نه در گذشته و نه الان هیچگاه ایران ذیل «کلیت» فصل هفت یا «ماده ۴۲» فصل هفت که اجازه حمله نظامی را صادر میکند نبوده، بلکه تنها تفاوت گذشته با الان اینجاست که قبلاً ایران قرار داشتن ذیل ماده ۴۱ فصل هفت و محدودیتهای اقتصادی آن را به رسمیت نمیشناخت ولی امروز به واسطه برجام و به دست خودمان به قرار گرفتن ذیل ماده ۴۱ فصل هفت در قطعنامه ۲۲۳۱ اقرار کرده و به آن رسمیت هم دادهایم.
میوه برجام: بیکاری 500 هزار نفر در آذرماه
روزنامه زنجیرهای بهار در مطلبی به جدیدترین گزارش مرکز آمار درباره بیکاری 500 هزار نفر در پاییز گذشته پرداخت و نوشت: «در حالی جمعیت شاغل کشور در تابستان امسال بیش از ۲۳میلیون و ۸۳۰هزار نفر بوده که این رقم در پاییز امسال به ۲۳میلیون و ۳۳۱هزار نفر کاهش یافته است. جدیدترین گزارش مرکز آمار حکایت از افزایش نرخ بیکاری بهمیزان 2درصد در پاییز 96 نسبت به تابستان 96 دارد.»
این روزنامه در ادامه به بیکاری 50 درصدی فارغالتحصیلان اشاره کرد و نوشت: «بیکاری فارغالتحصیلان در سالهای اخیر از اهمیت خاصی برخوردار شده و تبدیل به یک چالش اساسی شده است. این موضوع زمانی به یک چالش اساسی تبدیل شد که کشور با رشد روز افزون جمعیت دارای تحصیلات عالی که به نوبه خود نتیجه افزایش بیش از حد ظرفیت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بود، مواجه شد.»
اذعان روزنامه حامی دولت به بیکاری 500 هزار نفری در پاییز گذشته در حالی است که دی ماه گذشته دومین سالگرد اجرای برجام بود، برجامی که به تعبیر رئیسجمهور محترم قرار بود تحریمهای ظالمانه را بردارد، سرمایه بیاورد تا مشکل اشتغال، محیط زیست و حتی آب خوردن مردم ما را حل کند. روحانی آبان ماه گذشته با تشبیه برجام به درخت سیب و گلابی، از مردم خواسته بود برای دیدن نتایج اقتصادی توافق هستهای صبر کنند تا درخت به ثمر بنشیند. گزارش جدید مرکز آمار درباره بیکاری 500 هزار نفری در پاییز نشان میدهد که ظاهرا درخت گلابی برجام به ثمر نشسته و دارد میوه میدهد!
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.