به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در حالی که برخی از این محافل، بیماری نجفی را عامل استعفای وی میدانند (سخنان محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران)، برخی دیگر نسبت به دست به استعفا و غیرقابل پیشبینی بودن همیشگی نجفی اعتراض دارند اما طیف سوم سعی میکنند این مسئله را سیاسی و ناشی از فشارهای بیرونی جلوه دهند.
حسین مرعشی در این باره به روزنامه اعتماد گفت: خبر استعفای آقای نجفی من را به دو دلیل بسیار متأثر کرد؛ متأسفانه به دلیل بیماری مجبور به استعفا از شهرداری تهران شدهاند.
امید من به انسجام، توانایی و تسلط شورای شهر پنجم است. شورای پنجم شورایی متشکل از افراد با تجربه و افراد جوان و با نشاط است.
اگر شورای پنجم بتواند آقای نجفی را قانع کند و همچنین معالجات ایشان موفق باشد اتفاق خوبی است اما اگر مصلحت بر رفتن ایشان از شهرداری باشد، شورا حتماً باید این خلأ را با انسجام، صمیمیت و همچنین بدون تلف کردن وقت پر کند.
روزنامه شرق نیز نوشت: بیماری نجفی دلیل استعفای او از شهرداری تهران است.
اما روزنامه آفتاب یزد مدعی شده است: اگرچه مشکل جسمانی از دلایل مهم کنارهگیری عنوان شده لیکن مثل روز روشن است که آقای شهردار زیر بار فشارها تاب نیاورده است.
این روزنامه اجارهای همچنین اقدام نجفی را انتحار سیال خواند و از قول علی صوفی نوشت: اساساً نجفی تا پیش از ورود به شهرداری متوجه مشکلات عظیم موجود در شهرداری نبود. نجفی بیگدار به آب زد و بدون آنکه عمق مسائل را ببیند و در این فکر باشد که آیا راهحلهایی که در نظر دارد، راهحلهای موفقی هست! وارد شهرداری شد. نجفی تازه بعد از ورود به عمق مشکلات پیبرد که ورود به این عرصه چه پیامدهایی میتواند برای او داشته باشد.
صوفی میافزاید: ببینید طبیعتاً این استعفا برای آقای نجفی با توجه به استعفای قبلی، بار منفی خیلی زیادی دارد. آقای نجفی با این کار، خودش را حذف کرد. این عمل او یک نوع انتحار سیاسی بود. وقتی نجفی مجبور میشود که دست به چنین کاری بزند، یعنی فکرهایش را کرده است و دیگر رمقی برای کار کردن ندارد. نجفی باید وقتی در چنین ورطه اموری وارد شد این روحیه را داشته باشد که بداند و تشخیص دهد که تا آخر کار بایستد یا نه! هر چند از قبل میشد پیشبینی کرد که این مسیر و راه چه جای خطرناکی است.
شاید نجفی در زمانی که اسامی کاندیداهای اصلاحطلب شهرداری معرفی میشدند در یک جو رقابتی خاص افتاد که ناچار به پذیرش این سمت شد. هر چند در آن موقع هم بسیاری پیشبینی میکردند که آقای نجفی بیشتر از 6 ماه در این سمت باقی نمیماند.
بلاهت منحصر به فرد ترامپ در انتصاب دلقک سیرک منافقین
«هنوز یک هفته از پیغام تبریک نوروزی دونالد ترامپ خطاب به ایرانیان نگذشته بود که جان بولتون با فاشیستیترین مواضع آدمخوارانهاش به سمت مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا منصوب شد».
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب با انتشار مطلب فوق نوشت: این در حالی است که ترامپ در پیغام نوروزی خود بارها بر فضیلت تاریخی ایرانیان و لزوم احترام گذاشتن به ایشان ابرام ورزیده بود. علیرغم این یکی از مالیخولیاییترین گونههای تاکسیدرمی شده در موزه فاشیستشناسی جهان، اکنون در کنار ترامپ و در کسوت مشاور امنیت ملی قرار است به رئیسجمهور آمریکا مشاوره دهد.
وی میافزاید: آقای ترامپ! آن جانوری را که به سمت مشاور امنیت ملیتان گماردهاید رفیق فابریک گروه تروریستی مسعود رجوی و همسر بدکاره ایشان است که بالغ بر 17000 نفر از همان ایرانیانی را که شما به دروغ بزرگشان میخوانید، ترور کردهاند.
آقای ترامپ! مشاور امنیت ملی منصوبتان همان جانوری است که در جمیع ضیافتهای آن زامبیهای تروریست شرکت کرده و همدلانه و در کنار آن وحوش خونآشام علیه ایرانیان رجزخوانی کرده است.
سجادی همچنین در مطلب دیگری با اشاره به بزرگنمایی انتصاب ترامپ از سوی برخی محافل غربگرا که اقدام به هراسافکنی میکنند، نوشت: مردم ایران جنگ ندیده نیستند و تاریخاش مشحون از دلاوری و سلحشوری مردان و زنان غیورش بوده و میباشد.
هر چند نباید به استقبال هیچ جنگی نیز رفت اما اگر جنگ امری ناگزیر هم باشد در آن صورت محور «واشنگتن- ریاض- تلآویو» روزها و شبهای سخت و تلخی در پیش رو خواهند داشت.
اما نکته مهمتر آنکه با فرض بروز جنگ، آن نانجیبانی باید پاسخگوی این وضعیت باشند که محیلانه برای مانایی در قدرت و ربایش آرای ملت، اصول فروشی کردند و نارفیقانه عوامفریبی فرمودند!
بروید و یقه آنانی را بگیرید که ژاژخایانه گولتان زدند و نویدتان دادند که همانا رأی دادن به «ما» یعنی گشودن دربهای بهشت بر «شمایان»! و همانا ما «همانانیم» که دیپلماسی بلدیم و تعامل با کدخدا را هفت خطیم و جانیم و جهانیم و چنینیم و چنانیم!
آنان که بیم و فریب دادند که رأی ندادن به ما و گزینش «آنها» یعنی آمدن جنگ و افزایش بنگ و گسترش الدنگ و بروز قحطی و وفور افعی و طاعون و وبا و تیفوس و ظهور دیوار در پیادهرو و اتوبوس!!!
خاک بپاشید بر سیمای آن سیه رویان سفیدچشمی که مقدرات و منافع ملی کشور را فدیه هوسها و جاهطلبیها و جناحبازیهای مهوع خود کردند و اکنون چون بز اخفش بر بیعملی و مخنثی خود «گفتار درمانی» میفرمایند!
کیهان: درباره انتصاب بولتون، نکتهای که مورد غفلت واقع میشود، سابقهدار بودن بولتون است. عناصر مرعوب به گونهای درباره بولتون حرف زدند که انگار آمریکا مهره جدیدی رو کرده است و این در حالی است که وی در دولت بوش در منصب نماینده آمریکا در سازمان ملل نقشآفرینی جدی داشت اما همان دولت آغاز سرشکستگیهای آمریکا در غرب آسیا (افغانستان و عراق و لبنان و فلسطین) بود. پس از آن هم، بولتون تبدیل به دلقکی در خیمه شببازیهای سازمان منافقین شد.