به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،در روزهای پایانی سال گذشته، احکام انتصاب نماینده ولیفقیه در سپاه و رئیس دفتر عقیدتیـ سیاسی فرمانده معظم کل قوا در رسانهها منتشر شد و حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجیصادقی به سمت نماینده ولیفقیه در سپاه منصوب شد. بر آن شدیم تا در گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین دکتر حاجیصادقی کمّ و کیف برنامهها و نیز اقداماتی که قرار است در دوران پیشرو در این حوزه در سپاه اتفاق بیفتد، جویا شویم که ایشان در نخستین روزهای کاری سال 97 با آغوش باز پذیرای ما شد و با سعه صدر پاسخگوی پرسشهای ما بود. در آغاز گفتوگو در پاسخ به پرسشها مبنی بر اشاره به سوابق خود، از سر تواضع به ذکر جملات کوتاهی در این باره بسنده کرد و گفت: «سال 53 طلبه شدم. تا دوران پیروزی انقلاب طلبه سادهای بودم. در این سالها در حد جابهجا کردن رساله امام(ره) فعالیت انقلابی داشتم و در سالهای 56 و 57 اعلامیه امام(ره) را توزیع میکردم. از متنعمین انقلاب هستم و نه زجر کشیدههای انقلاب که سالها تبعید و زندان و زندگی مخفیانه داشتند. بعد از انقلاب توفیق شد در کنار درس از سال 59 وارد سپاه خرمشهر شوم، روحانی سپاه خرمشهر بودم، البته نه به صورت مداوم تا اینکه سال 61 با هدایت استاد و مرادم شهید میثمی وارد کادر سپاه شدم و تا امروز توفیق دارم در خدمت عزیزان باشم. مسئولیتهایم را از نمایندگی سپاه ناحیه شروع کردم و قدم به قدم تا قرارگاه پیش رفتم. در دورانی فرمانده سپاه قم بودم، مسئولیت دفتر نمایندگی در دانشگاه امام حسین(ع) را بر عهده گرفتم و چند سالی هم در پژوهشکده سابق که امروز پژوهشگاه امام صادق(ع) است، در خدمت عزیزان بودم تا اینکه توفیق شد در خدمت حجتالاسلام والمسلمین سعیدی در کسوت جانشین باشم و این ادامه داشت تا هفتههای اخیر. در کنار اینها درس را در حوزه و دانشگاه ادامه دادم و با لطف الهی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید محلاتی شدم و در سطح دانشیاری فعالیت علمی دارم. 10 عنوان کتاب نوشتهام که برخی به عربی هم ترجمه شده و برخی هم منبع واحدهای درسی است. 50 مقاله هم در این مدت نوشتهام.» دکتر حاجیصادقی روی این نکته هم تأکید کرد که: «این کمترین، بدهکار به انقلاب و متنعم از آن هستم. جا مانده از کاروان راهیافتگان و واصلان به منزل شهادت هستم؛ چرا که در دورانی این مسیر برای من هم فراهم شده بود تا به مقصد برسم که نتوانستم از این نعمت شهادت در دوران دفاع مقدس توشه برگیرم.» وی معتقد است؛ « انقلاب اسلامی تولد جدید اسلام ناب و اسلام زندهکننده انسانها است؛ از این رو انقلاب به گردن ما حق حیات و هدایت دارد و من هرچه نگاه میکنم سراسر وجودم بدهی به انقلاب است. امید دارم اگر از «منهم من قضی نحبه» نبودیم از «منهم من ینتظر» باشیم.» در ادامه حاصل این گفتوگو را میخوانید:
* همانطور که مستحضر هستید شرایط امروز پیچیدگیها و حساسیتهایی دارد؛ لذا نمایندگی ولیفقیه که تریبون و پیشانی سپاه است، چه رسالتی دارد و مطابق با این رسالت چه اولویتهایی را باید در دستور کار خود قرار بدهد؟
در ابتدا، آغاز سال جدید و بهار طبیعت را تبریک عرض میکنم. اما در پاسخ به این پرسش باید بگویم اساس کار این است که نمایندگی ولیفقیه متعلق به سپاه است. سپاه پاسداران سنگرنشین خط مقدم پاسداری از انقلاب است. حقیقتاً سهم سپاه بعد از رهبری در ماندگاری انقلاب بیش از همه است. سپاه که میگویم، بسیج هم همراه آن است و این اهمیت نهادی است که نمایندگی در آن وجود دارد. سنگرنشینی سپاه هم برای انقلاب به آن هویت دینی و آن ماهیت اعتقادی و سیاسیاش است. در واقع، انقلاب به سپاه و سپاه به پاسداران خویش وابسته است. هویت و اقتدار سپاه به موشکهایش نیست، بله اقتدارش بالاتر از آن است. به لطف الهی سپاه امروز به لحاظ اقتدار آمادهتر از همیشه است و به دستور قرآن؛ «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه...»، آنچه شرع برای دفاع اجازه میدهد را دارد و بنا ندارد که همه آنچه را دارد وسط بیاورد و نشان دهد، بلکه فقط برخی مواقع یک گوشههایی را به نمایش درمیآورد تا دشمن بفهمد چه خبر است. البته تصور بنده این است که آنها از خیلی چیزهای دیگر هم خبر دارند و میدانند که سپاه از نظر توانمندیهای نظامی چه قدرتی دارد. اما من معتقدم که قدرت سپاه و هویت سپاه به اینها نیست. هویت سپاه به اقتدار نظامی و برد موشکها نیست؛ بلکه به میزان پاسداران و نیروی انسانی است و اقتدار نیروی انسانی آن هم به میزان ایمان آنها است و رویکرد مجموعه نمایندگی مثل گذشته پاسداری از این موضوع است.
مجموعه کارهایی که در گذشته انجام شده را ارج مینهیم، ما سر سفره تلاش و مجاهدتهای بزرگانی چون؛ شهید آیتالله محلاتی، مرحوم آیتالله طاهری خرمآبادی(ره)، مرحوم آیتالله فاکر، شهید میثمی، جناب حجتالاسلام والمسلمین محمدیعراقی، آیتالله موحدیکرمانی که نقش بسزایی داشتند و به ویژه در دوران برادر عزیز و بزرگوارمان جناب حجتالاسلام والمسلمین سعیدی نشستهایم و فقط هم از خدا میخواهم که بتوانیم راه اینها را ادامه بدهیم.
* جهتگیری شما برای ادامه فعالیتهای نمایندگی ولیفقیه در سپاه چیست؟
جهتگیری را آقا معلوم فرمودند که چه کنیم.
* همانطور که اشاره کردید در حکم انتصاب جنابعالی رهبر معظم انقلاب سه رویکرد؛ ارتقای معنویت، بصیرت دینی و روحیه جهادی را بیان فرمودند، در این باره توضیح دهید.
آقا سه مأموریت اصلی را در کنار سیاستها بیان کردند که البته بنده یک مورد چهارمی را به آن اضافه کردم که ما باید بفهمیم که روح آن سه مأموریت است. سه مأموریت ارتقای معنویت، تقویت بصیرت دینی و تقویت روحیه جهادی و انقلابی و چهارمی که همه اینها در دل آن به دست میآید ولایتمداری است. من از روز اول هم گفتم این چهار مؤلفه باید محور جهتگیریهای ما باشد. رهبر معظم انقلاب در حکم فرمودند که راهکار چه باید باشد. یک جهتگیری پیوند مجموعه سپاه با نهاد روحانیت است که آقا مشخص کردهاند از طریق حوزههای علمیه و روحانیون آگاه عامل و اثرگذار و یک جهتگیری دیگر اولویت دادن بصیرت دینی بر همه بصیرتهای دیگر است. بنده معتقدم که بصیرت دینی همه بصیرتها را در دل خود دارد. کل را بنگریم، جزء پیش ما است. همان نگاهی که میگوید «چون که صد آمد نود هم پیش ماست.» به نظر میآید که ضرورت داشته باشد با پاسداران و بسیجیان و مخاطبان خود وارد این بحث بشویم که یک بازخوانی از درون خود نسبت به دین داشته باشیم. یک جهتگیری دیگری که من ابلاغ کردم که زیرمجموعهها به آن توجه داشته باشند، اثربخشی است. به همه دوستان عرض میکنم چه کار فرهنگی، چه نشر و... در همه نشریات و خبرنامهها، کلاسها و نشستها برای ما شاخص اصلی و ثمره خارجیاش اثربخشی است. آمارها و شکلها ما را به جایی نمیرساند، انتظار آقا از کارهای فرهنگی، عقیدتی و تبلیغی ما اثربخشی است.
اصل صمیمیت، اخوت و یکپارچگی سپاه و بسیج آخرین اصلی است که در مراسم معارفه هم عرض کردم.
* راهکار شما برای این امور چیست؟
در این زمینه من چند راهکار اصلی را مدنظر دارم. اندیشهورزی، اولین اصل است؛ بحثها باید با اندیشهورزی و تفکر و بینش درست انجام شود که من به دوستان زیرمجموعه تأکید کردهام که در این جهت کار کنند. همان هیئتهای اندیشهورزی که آقا میفرمایند. بیش از اینها به این توجه کنیم که این هیئتها سراغ چه میخواهند بروند. دو اصل در اینجا داریم؛ یکی آرمانها را خوب فهمیدن و شناختن آرمانها و دوم واقعیتها را خوب درک کردن. ما اگر بخواهیم واقعیتها را سکوی حرکت به سوی آرمانها قرار دهیم، هم باید آرمانها را بشناسیم و هم واقعیتها را، بعد نسخه بدهیم که چطور از واقعیت به آن آرمان برسیم. پس ابتدا باید یک اندیشه راهبردی و تفکر صحیح باشد؛ لذا این اصل اول است. اصل دوم که قابل توجه است، اصل صمیمیت، خوشبینی و یکپارچگی جبهه انقلاب در درون سپاه و بسیج است. سپاه یک نهاد واحد است با فرماندهان شایسته. من همه فرماندهان یا لااقل قریب به اتفاق آنها را، هم خوب میشناسم و هم با آنها کار کردهام و به آنها اعتقاد دارم. من فرماندهان را میشناسم. من با فرمانده فعلی سپاه از زمان جنگ کار کردهام، یک جمله خوبی ایشان دارد در جلسه معارفه که میگوید رفاقت ما در دوران دفاع مقدس و در فاو شکل گرفته است. اینها به این سادگی از هم گسسته نمیشود. ما همدیگر را باور داریم. از سویی چون خودم هم فرماندهی کردهام، مشکلات فرماندهان را درک میکنم؛ لذا این تعامل و همافزایی که در حکم آقا آمده را میتوانم برقرار کنم. این تعامل به معنای زینتالمجالس بودن نیست، به معنای اثرگذار بودن است.
اصل سوم هم که باید به آن توجه شود، اساس را بر هدایت گذاشتن است، نه بر برخورد. اصالت برای ما کار آخوندی است. اصالت برای همه ما این است که همه بچههای سپاه خوبند و هیچ مشکلی ندارند، اما اگر یک در ده هزار ضرورت پیدا کرد، برخورد شود. روی این پافشاری دارم که ما نیامدهایم مچگیری، ما نظارتمان خدمتگزاری به سپاه و بسیج است، یک نوع مراقبت است و نگهداری.
شما در نظر بگیرید که حجاب در واقع محدودکننده است، اما حفاظتکننده هم است. ما اگر مطلبی و نکتهای میگوییم در جهت صیانت و حفاظت است. البته آنچه درجه اول برای ما مهم است هدایت است و بعد صیانت. برای ما اصل بر خوشگمانی و دوستی است، همه بچههای سپاه خوب هستند و اگر جایی اشتباهی وجود دارد، خطا است نه انحراف و فساد. البته به همه دوستان عزیز پاسدار عرض میکنم قبل از هر چیزی شما باید خودتان از پاسداری پاسداری کنید.
این را هم به عنوان آخرین اصل اشاره میکنم. تدابیری که آقا میفرمایند عملیاتی و بر اساس راهبردهای قرآن و دین است. اصل را این میدانم که باید گیرندههایمان را نسبت به ولایت بالا ببریم. اگر آقا در سال 97 در صحبتهای آغازین روی امیدبخشی عنایت دارند، چون میدانند دشمن میخواهد روی این موضوع کار کند، یا وقتی میگویند از کالای ایرانی حمایت کنیم، به خودمان اجازه ندهیم کوچکترین چیزی که این اصل را خدشهدار میکند را استفاده کنیم، ولو به این قیمت باشد که آسیبی هم در این زمینه ببینیم. حالا اگر کالایی بود که هیچ مشابه داخلی نداشت آن موقع بحث فرق میکند.
* به نظر شما چرا رهبر معظم انقلاب بر این سه محور تأکید دارند؟
اینکه چرا آقا از بین شاخصهها و محورها بر این سه اصل تأکید فرمودند، این نکته اصلی است. این مهم است. به نظرم میآید آقا خوب میدانند استراتژی دشمن چیست. آقا میدانند نقشه دشمن این است که انقلاب را به دست انقلابیون بشکند، یا لااقل انقلابیون را نسبت به انقلاب بیتفاوت کند و کاری کند که انقلابیون انگیزه لازم را برای ادامه انقلاب نداشته باشند. دشمن دنبال خلوت کردن سنگر انقلاب است. سه برنامه دارند، همه اینها هم در قرآن اشاره شده و این سه محوری که آقا تعیین کردهاند ریشههای قرآنی دارند که با سند این را میگویم.
دشمن میخواهد یک عده را با شبهه علمی از سنگر خارج کند، یک عده را گرفتار شبهه علمی میکند که در مبانی علمی و فکری خود تردید کنند. قرآن در برابر این امر موضوع بصیرت را مطرح میکند؛ لذا آقا هم نسخه بصیرت دینی را دادهاند.
گروه دومی که دشمن میخواهد آنها را از این جبهه خارج کند به وسیله گرفتار دنیا کردن و اسیر مادیات و آلوده کردن به دنیا است؛ لذا در تاریخ هم داریم که کسی که آلوده دنیا شد، دیگر حسینی نمیشود. در رکاب امام حسین(ع) ممکن است شعار دهد، اما آنجا که حسین(ع) جان بخواهد جان نمیدهد. امام حسین(ع) تعبیری دارند که «ان الناس عبید الدنیا ...» چون آقا میدانند دشمن دنبال این است؛ لذا تکیه بر معنویت میکنند.«جاهدوا باموالهم» در اینجا فقط پول دادن نیست، بالاتر از اینها است؛ یعنی بتواند از مال دنیا بگذرد، مثل کسی که از جان میگذرد، گرفتار دنیا نبودن محور دوم حکم آقا است.
بقیه در صفحه۰۱
سومین محور هم این است که دشمن اگر نتوانست فکر را بگیرد و گرایش به آخرت و معنویت را بگیرد، روحیه جهادی و تحرک را بگیرد، دینداری منهای روحیه جهادی و انقلابی و یک دینداری سکولار و آرام، اما قرآن میگوید «و جاهدوا باموالهم و انفسهم... آقا هم در محور سوم روی روحیه انقلابیگری و روحیه جهادی تأکید میکنند؛ لذا نسخه آقا برای این سه امر است.
* در دنیای امروز برخی القا میکنند که شاید ذائقه مردم عوض شده و جوانها به لحاظ اعتقادی و اخلاقی کم آوردند؛ در حالی که رهبر فرزانه انقلاب تعابیر زیبایی دارند که مفهوم آن، این است این نسل از نسل اول انقلاب قویتر است. به نظر میرسد در این خصوص تأکیدات رهبری معطوف به راهبردهای دشمن است، نظر شما چیست؟
بله این معطوف به ضعف جبهه خودی نیست؛ معطوف به تلاش دشمن است. اگر بصیرت دینی جوان امروز دانشگاهی خود را با گذشته مقایسه کنیم، این بصیرت نسبت به گذشته بیشتر است، احساسی نیست، قبلاً احساسیتر بود، امروز عقلانیتر شده است. مبتنی بر یک بصیرت است. حتی من میگویم احساسات هم بیشتر شده است. چیزی که در مراسمهای مذهبی در هر سال شاهد آن هستیم. من امسال در ایام اعتکاف به مسجد مقدس جمکران سری زدم. به حال خودم غبطه خوردم. مدعی هستیم نسل انقلابیم، اما اینها چه کردهاند. لذا نسبت به گذشته بهتر شده است. اما از هیچ چیز نباید غافل شد؛ چرا که دشمن، دشمن است. مسلمانانی که در رکاب پیغمبر(ص) در 10 سال حکومت مدینهالنبی که در 70، 80 جنگ در کنار پیامبر شرکت کردند با خدعه دشمن مقابل اسلام ایستادند.
پس یک بحث این است که وضع ما چگونه است، میگوییم که خوب است. اما یک بحث این است که در کنار وضعیت خوب باید نسبت به دشمن هوشیار باشیم؛ زیرا زبیری که سیفالاسلام است و هزاران زبیر دیگر مسلمان نماز شبخوان بودند که خالق جمل و همراه آن شدند.
آقا دارند نگاه میکنند دشمن کجا را میخواهد بزند و لذا ما را مقابل دشمن مأمور میکنند. حکم آقا در واقع یک حکم جهادی است و نوع دستور جهادی است. بنابراین نوع بحث آقا حفظ سپاه و بسیج در برابر تهاجم نرم، سخت و فتنهانگیز دشمن است.
* اشاره کردید که رهبر معظم انقلاب راهکارها را هم مطرح کردهاند. آنجا که تأکید کردهاند تحقق این مؤلفههای سهگانه که ضرورت جامعه امروز ما است، باید چگونه شکل بگیرد، یکی از راهکارها این است که باید ارتباط و تعامل با حوزه برقرار باشد. نمایندگی خودش مولود حوزه است؛ اما این سؤال در ذهنها ایجاد میشود که نگاه شما در بهرهگیری از حوزههای علمیه چگونه است؟ آیا رویکرد جدیدبه منزله جذب نیروهای جدید از حوزه است یا اینکه تعامل و بهرهمندی از ذخایر معرفتی و دینی حوزه علمیه رقم خواهدخورد یا هر دو با هم؟
نهاد روحانیت نهاد سنگرنشین اسلام ناب از آغاز تا امروز بوده است. روحانیت سه ویژگی برجسته دارد یا بهتر بگویم سه رسالت دارد؛ زبان گویای دین مبین است. در واقع دین خدا صامت نیست که هرکسی یک قرائتی داشته باشد. دین خدا سخنگو دارد: پیامبر، ائمه و روحانیت. دیگر اینکه بعد از ائمه، اینها مدافع دین هستند. روحانیت سنگرنشین دفاع از دین است و در هر کجایی که دین در خطر باشد وارد میشود، سوم هم راهبری دینی است، یعنی هدایت در مسیر دین. این رسالت نهاد روحانیت است. سپاه هم که نهاد سنگرنشین انقلاب است، زمانی میتواند سنگرنشین واقعی انقلاب باشد که با نهاد روحانیت پیوند عمیق داشته باشد.
* در واقع سنگرنشینی انقلاب به سنگرنشینی اسلام پیوند میخورد؟
بله، کسی که سنگرنشینی اسلام ناب و دفاع از آن را بر عهده دارد و مبین آن است، اگر سپاه به آنجا وصل شد میتواند عمل کند. دستور آقا هم همین است. قبلاً این دستور را داشتند؛ ولی این بار تعبیرها و تأکیدها ویژه است. این به ما این تکلیف را میرساند. من روز دوم مسئولیت جدیدم خدمت مراجع رسیدم و این را عرض کردم و الآن هم در این رسانه میگویم. افتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این است که با روحانیتی که آقا فرمودند، آگاه، عامل و اثرگذار است و با مراجع ارتباط عمیق دارد. ما در نمایندگی ولیفقیه خود را سفیران این مجموعه میدانیم. آنچه ما در این دوره جدید خواهیم داشت و پیگیری میکنیم، این است که آنچه از دوره گذشته بوده است، بلکه بیشتر پیگیری میکنیم که این نهادها به هم وصل شود و این دشمن را عصبانی خواهد کرد. این هم دستوری است که آقا دادند. دشمنان انقلاب میخواهند سنگرنشینان انقلاب را متفرق کنند، یکی از اهداف آنها این است که نهاد روحانیت نسبت به سپاه تفکیک شود و دچار اختلاف باشند که آقا میخواهد اینها با هم متصل و یکی باشند. در این مسیر از توان معرفتی و دینشناسی روحانیت استفاده میکنیم و از سوی دیگر باید اطلاعرسانی سپاه به روحانیت برای درک دقیق واقعیات انجام شود.
* همانطور که مستحضر هستید از عوامل موفقیت هر سازمانی، روح تعاون و تعامل و همکاری در بخشهای مختلف است، با توجه به اینکه در مراسم معارفه جنابعالی شاخصههای این تعامل در ارتباط عاطفی بین شما و فرمانده محترم کل سپاه مشخص بود و در واقع یک نقبی زده شد به خاطرات دفاع مقدس و اینکه فرمانده کل سپاه فرمودند حضرتعالی گزینه مطلوب برای شرایط فعلی سپاه هستید، در راستای رسالت نمایندگی در سپاه چه افقی برای همکاری بیشتر در بین سه رکن فرماندهی، حفاظت و نمایندگی و حتی سایر ردههای نیروهای مسلح مثل ارتش، ناجا، وزارت دفاع و ستاد کل نیروهای مسلح میبینید؟
افق را بسیار خوب میبینیم. در معارفه عرض کردم وقتی هدف الله و رهبر روحالله باشد و حزب هم حزبالله باشدـ که این را اول جنگ میگفتیمـ دیگر منگرایی و ماگرایی نداریم. اگر همه به خدا دعوت کنیم و در لوای ولایت باشیم، مشکل نداریم. نگاهم این است که به لطف الهی همانند نمایندگان قبلی آقا در سپاه به این مهم توجه داریم. امروز شاید ویژگیای که در این دوران بیشتر خود را نشان دهد، این است که یک طلبهای این مسئولیت را برعهده گرفته که در سطوح مدیریتی مختلف سپاه حضور داشته و مسئولیتها را از نزدیک لمس کرد؛ بنده در همه سطوح و در فرماندهی سپاه بودهام و مشکلات فرماندهان را درک میکنم، لذا افق همبستگی بین سه مجموعه را خوب میبینم و عاجزانه از خدا میخواهم که کمک کند تا از پس نفس خود بر آییم که اگر این محقق شود، از پس دیگر کارها به خوبی بر میآییم. نسبت به بیرون هم خیلی وضع خوب است. البته یک امتیازی هم که امروز ما داریم، این است که در رأس دفتر عقیدتیـ سیاسی فرماندهی کل قوا، حاج آقای سعیدی هستند که همه ما عقیدتیـ سیاسیهای نیروهای مسلح به ایشان اعتقاد داریم و ایشان در سپاه بودند. کما اینکه فرماندهی سردار باقری و آن پیوندی که با همه نیروهای مسلح دارند، خیلی مهم است. لذا با تمام این مسائل که گفتم، این نوید را میدهم که آینده انسجام در سپاه و در مجموعه نیروهای مسلح بیش از گذشته خواهد بود.
* با توجه به اینکه مرجعیت سیاسی و تعیین خطمشیها و مسئولیت ارتقای بینش سیاسی بر عهده نمایندگی است، خالی از لطف نیست در آغاز دوره جدید نظر جنابعالی را درباره نسبت سپاه و سیاست که برخیها با نگاه منفی به آن مینگرند، جویا شویم.
اینکه میگویند سپاه سیاسی نباشد، یعنی دین نداشته باشد، اینکه نمیشود. یعنی میشود یک مسلمان دین داشته باشد و سیاسی نباشد! سیاست بخشی از هدایت کلی است که دین متکفل آن شده است و اگر این جزء را پاک کنیم دین را پاک کردهایم؛ اما باید سیاست را دقیق معنا کنیم.
سیاست برای ما یک وقت دفاع از دین و جبهه انقلاب است که در اینجا از همه سیاسیتر هستیم. در سنگرنشینی اسلام و انقلاب در دفاع از ارکان انقلاب از همه سیاسیتر هستیم؛ هرچه هم بگویند این کار را نکنید، دست بر نمیداریم و از ملامت ملامتگران باکی نداریم.
اما آن چیزی که ما خرجش نمیشویم، جایی است که جناحبندی باشد. اصل وجود سپاه برای دفاع از انقلاب است، اگر سپاه سیاسی نباشد که باید جمع کنیم برویم؛ چون که دیگر سپاه کارکردی ندارد. انقلاب سیاسی است. سپاه نفهمد و دشمن را نشناسد، دیگر به درد انقلاب نمیخورد. اصلاً خیلی از نیرنگهای دشمن به ما و انقلاب سیاسی است؛ اما اینکه به سمت جناحبندی نروید، این مسئله است. تازه آن جناحبندی هم تعریف دارد. برای نمونه ما در برابر جناح آمریکایی نمیتوانیم سکوت کنیم، مرزها برای ما جبهه انقلاب است و هر کس در این جبهه باشد، یار میدانیم و اصولگرا و اصلاحطلب هم ندارد. جبهه انقلاب برای ما مهم است. اگر اصولگرا یا اصلاحطلبی در جبهه انقلاب نبود برای ما فرق نمیکند. او در مقابل ما است.
* به عنوان سؤال پایانی، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اول فروردین در مشهد بر حضور و نقش جوانان تأکید ویژه داشتند و فرمانده محترم سپاه نیز در سخنرانی نوروزیشان بر جوانگرایی در سپاه اشاره کردند. نگاه جنابعالی به این موضوع در سپاه و نقش دادن به جوانان برای بروز و ظهور استعدادهای آنها چگونه است؟
ما در هیچ کاری نباید افراط و تفریط کنیم. ما ضمن ارج نهادن به تجربه و سوابق خوب همرزمان گذشته، باید آنها را در کارهای متناسب با خودشان در فعالیتهای انقلابی و جهادی داشته باشیم. در بخشهای مختلف این باید باشد. دوستان معاونت روحانیون را خواستم و گفتم بروید به این سمت که مسئولیتهایی که میتوان آنها را به جوانترها سپرد، به آنها بسپارید. با کمال میل دنبال این هستیم، منتهی با تدبیر. جوان را اگر با مدیریت و برنامهریزی وارد میدان کنیم و به کار بگیریم، این درست است وگرنه به جوان ظلم کردهایم. در گذشته هم همین بود که نمایندگی در مجموعه سپاه جوانگراتر از دیگر جاها بوده است تا امروز. باید از حاج آقا سعیدی قدرشناسی کنم که در دوران مسئولیت ایشان، در بخشهایی که جوانگرایی کردیم، جوانها فوقالعاده درخشیدند و خوشحال شدیم.
منبع:هفته نامه صبح صادق