به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سردار سرلشکر سیدیحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در اجتماع دو هزار نفری دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش که به منظور آشنایی دانشجویان با دفاع مقدس و معارف جنگ در مناطق عملیاتی جنوب و به همت هیئت معارف جنگ سپهبد شهید علی صیاد شیرازی برگزار شد با تشریح عملیاتهای کربلای 4 و 5 و با اشاره به منافع جنگ تحمیلی و سایر جنگهای منطقه برای رژیم صهیونیستی گفت: در جنگ عراق علیه ایران و حمله عراق به کویت در سال 1990 بیشترین منفعت را رژیم صهیونیستی برد و حتی در جنگ یمن و جنگ سوریه که منابع اقتصادی و انسانی مسلمانان به هدر رفت بیشترین منفعت را این رژیم در برقراری امنیت خود بهره برد.
صفوی با تشریح منابع مالی و انسانی فعال هر دو طرف درگیر در جنگ تحمیلی گفت: در طول جنگ تحمیلی عراقی ها حدود 65 میلیارد دلار خرج جنگ کردند، در شروع جنگ جمعیت ما حدود 37 میلیون نفر در سال 59 بود و جمعیت عراق 16 میلیون نفر بود، جمعیت ما بیش از دو برابر عراق و مساحت کشور ما 4 برابر عراق بود. عراقی ها از مجموع جمعیتشان حدود یک میلیون و ششصد هزار نفر تا دو میلیون نفر را بصورت اجباری وارد جنگ کردند و یک و نیم تا دو میلیون نفر کارگر خارجی را در عراق بکارگیری کرد.
وی ادامه داد: حضرت امام(ره) هم چون ظرفیت تهدید از ظرفیت ارتش و سپاه بالاتر بود، در طول جنگ تحمیلی دو میلیون نفر را بصورت داوطلب بسیجی وارد جنگ در سپاه و جهاد سازندگی کرد. افرادی بودند که شاید بیش از دو بار یا بیشتر وارد جنگ شدند و این آمار دو میلیون نفر در حقیقت تعداد برگه اعزامها به جنگ بود.
صفوی با اشاره به منطقه عملیاتی شلمچه افزود: منطقه شلمچه سرزمین عجیبی است، در این منطقه 4 عملیات انجام گرفته و بیش از 25 هزار شهید دادهایم یعنی تقریبا یک دهم کل شهدای جنگ در این منطقه به شهادت رسیدهاند و شلمچه در حقیقت قطعه ای از بهشت است و هر کسی که در شلمچه جنگید اگر در روز عاشورا بود در کنار امام حسین (ع) میجنگید و به شهادت میرسید.
مشاور عالی مقام معظم رهبری با اشاره به روند شکلگیری عملیاتهای ارتش و سپاه گفت: از مهرماه 59 تا خردادماه سال 1360 فرماندهی عملیاتها را ارتش عهده دار بود و اگر سپاه می خواست عملیات کند بایستی تحت فرماندهی ارتش عملیات میکرد، از مهرماه سال 1360 تا عملیات بدر و تا سال 1362 فرماندهی عملیاتها بصورت مشترک بود یعنی امضاء طرحهای عملیاتی را توسط شهید عالیمقام صیاد شیرازی و امضاء دیگر توسط آقای محسن رضایی و یا توسط من که جانشین ایشان در قرارگاه مرکزی کربلا بودم انجام میگرفت.
وی تصریح کرد: از زمستان سال 1362 حضرت امام (ره) آقای هاشمی رفسنجانی را بعنوان فرمانده جنگ منصوب کردند و فرمانده جنگ بعنوان فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) در مورد عملیاتها تصمیم میگرفت که قرارگاه خاتم یک برای سپاه و خاتم دو برای ارتش بوجود آمد و نیروی هوایی ارتش پشتیبانی عمیاتها را عهده دار بود و از سال 64 به بعد قرار شد، سپاه جداگانه طرح ریزی و اجرای عملیات کند و سپاه توانست سه عملیات بزرگ فتح فاو، شکستن دروازه شرقی بصره در کربلای 5 و تصرف حلبچه را انجام دهد و قرار شد که ارتش هم جداگانه عملیات کند و بنا بر تصمیم فرماندهی عالی جنگ مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی به یکدیگر هم کمک کنند.
صفوی در بخش دیگری از سخنان خود و در پاسخ به سئوالات یکی از دانشجویان در خصوص امکان تهدید ایران توسط عربستان سعودی گفت: عوامل قدرت ملی ما نسبت به عوامل قدرت ملی عربستان برتری دارد و عربستان ظرفیت ایجاد تهدید علیه ایران ندارد و در صورتی که توان نظامی عربستان توان برتری بود می توانستند بر حوثیها در یمن پیروز شوند در حالی که آنها بمدت سه سال است در جنگ نابرابر دریمن مغلوب شده اند و شکست خورده اند.
وی افزود: در جنگ نظامی فقط تجهیزات نظامی ملاک نیست، ما ثابت کردیم که در جنگ تحمیلی فقط تجهیزات ملاک برتری نیست و صدام را دیدیم که به چه روزی افتاد و همه میدانند که تهدید کنندههای ایران چقدر آسیب پذیر هستند.
صفوی ادامه داد: البته ارتش و سپاه ما بایستی روز به روز قویتر شود و قوی شدن نیروهای مسلح علاوه بر بعد تجهیزات در بعد مدیریت و تاکتیک های نظامی و مجموعه توان رزمی است.
صفوی در پاسخ به این سوال که چرا فاو را از دست دادیم، گفت: شهر فاو 20 بهمن ماه 1364 به تصرف نیروهای سپاه اسلام درآمد. از سال 65 بنا بر تصمیم فرمانده جنگ آقای هاشمی استراتژی جنگ از جنوب به شمال غرب تغییر پیدا کرد. دلیل منطقی اش هم این بود که دیگر ما سرزمینی در جنوب نداشتیم که بشود در آن عملیات نظامی انجام داد. بنابراین عمده قوای تهاجمی که لشکرها و تیپ های سپاه بودند، از جنوب به شمال غرب کشور سمت مریوان منتقل شدند؛ در حالی عمده قوای ما برای تصرف حلبچه در سال 67 به شمال غرب رفت که هر یگان ما چند خط پدافندی داشت، مثلا لشکر ثارالله یک خط پدافندی در فاو داشت، یک خط پدافندی در شلمچه داشت، بقیه نیروهایش آمده بود در حلبچه می جنگید، لشکر عاشورا هم همین وضعیت را داشت. هر لشکری حداقل دو خط پدافندی داشت و در حقیقت ما یک نوع تجزیه قوا برایمان صورت گرفته بود، یعنی لشکرهایمان چند تکه شده بود و به آنها هم عملیات هجومی و هم عملیات پدافندی داده بودیم.
وی افزود: در چنین شرایطی عراقیها فروردین سال 67 با اطلاعاتی که از آمریکایی ها راجع به استعداد و وضعیت نیروهای ما گرفته بودند، ما را غافلگیر و برای بازپس گیری فاو حمله کردند. آن موقع ما در مجموع 15 گردان بیشتر در فاو نداشتیم، در حالی که سال 64 با حدود 140-150 گردان فاو را گرفته بودیم، در زمان حمله عراق به فاو، آنها تقریبا با چهار یا پنج برابر نیروی بیشتر به ما حمله کردند. یعنی این سه جاده ای که ما می بینیم، جاده البحار، جاده استراتژیک و جاده ام القصر، در هر کدام از این جاده ها حداقل سه لشکر را گذاشته بود. با سه برابر قوا به ما حمله کرد، ما زمانی که فاو را گرفتیم 50 گردان توپخانه پشتیبانی داشتیم، اما وقتی که به ما حمله کردند، ما 5 گردان توپخانه هم پشتیبان آتش نداشتیم. نیروی هوایی و هوانیروز هم نداشتیم. از همه مهمتر، وقتی عراقی ها به ما حمله کردند، ما عمده قوایمان در حلبچه و تمام فرماندهان اصلی هم در کرمانشاه بودند و در حقیقت همان طور که ما عراق را در تصرف فاو غافلگیر کردیم، آنها هم با اطلاعاتی که آمریکا ئیها به آنها دادند در بازپس گیری فاو ما را غافلگیر کردند. یعنی ما نفهمیدیم که عراق می خواهد فاو را پس بگیرد. بنابراین به طور مشخص فاو از سال 64 تا 67 در اختیار ما بود.
صفوی با اشاره به شرایط حمله عراق به فاو گفت: وقتی عراق به فاو حمله کرد، همه ما فرماندهان در بیمارستان امام حسین(ع) کرمانشاه بودیم، آقای رضایی رو کرد به ما گفت کی حاضر است برود به فاو؟ بنده چون بیشتر از همه فرماندهان منطقه را می شناختم قبول کردم بروم، به اتفاق آقای مرتضی قربانی، آقای حاج قاسم سلیمانی، آقای اصغر صبوری، یکی دو تا دیگر از فرماندهان لشکرها از کرمانشاه با یک هلی کوپتر 214 مستقیم به سمت فاو حرکت کردیم. از کرمانشاه به فاو در دزفول هلی کوپتر سوخت زد و هرچه بالگرد به سمت آبادان نزدیک شد گفت سوخت من دارد تمام می شود، می گفتم برو باید ما را به فاو برسانی و وقتی که در فاو نشست، دیگر یک قطره هم بنزین نداشت، بالگرد در فاو ماند تا اینکه فردا با گالن براش سوخت آوردیم که بتواند برگردد. عراقی ها در آن سه جاده ای که نام بردم داشتند حمله می کردند تا دو روز مقاومت شد و سپس عقب روی به سمت ایران صورت گرفت.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در دلایل باز پس گیری فاو توسط عراق گفت: ارتش عراق با پشتیبانی اطلاعاتی آمریکائیها و 3 برابر توان رزمی به نیروهای ما حمله کرده بود و علاوه بر پشتیبانی آتش توپخانه و هوایی از بمباران شیمیایی آن هم از نوع سیانور استفاده کرد.
وی ادامه داد:
در جمعبندی ، عملیات های پیروزی فاو در سال 64 و پیروزی کربلای 5 در شلمچه و رسیدن به پشت دروازه بصره توازن قوا بنفع ایران تمام شد و سرنوشت جنگ با صدور قطعنامه 598 در سال 1366 که ایران آنرا در سال 67 پذیرفت خاتمه یافت.
وی افزود:
در آن قطعنامه مطالبی که ایران خواسته بود از جمله مشخص کردن آغازگر جنگ یعنی متجاوز توسط دبیر کل سازمان ملل آقای خاویر پرز دکوئیار مشخص شد و ایشان عراق را بعنوان متجاوز اعلام کرد و نیروهای صلح سازمان ملل UN در مرز عراق و ایران قرار گرفتند و عراق در این جنگ شکست خورد و ایران پیروز شد.