آنچه بر اقتصاد کشور میگذرد ماجرایی ساده و زودگذر یا قابل انکار نیست. شرایط اقتصادی کشور زندگی روزمره مردم را دچار اختلال و نوسان کرده و این اختلال هر روز در مشاهدات روزمره ملموس است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، آنچه بر اقتصاد کشور میگذرد ماجرایی ساده و زودگذر یا قابل انکار نیست. شرایط اقتصادی کشور زندگی روزمره مردم را دچار اختلال و نوسان کرده و این اختلال هر روز در مشاهدات روزمره ملموس است. آمار و ارقام غیرواقعی نیز هرچند از مراجع رسمی و زبان مجریان دولتی بیان شود در نهایت این امکان را ندارد که دنیای واقعی را با تغییرات مواجه کند. انکار مشکلات تا امروز هیچ گرهی را باز نکرده و بعد از این نیز باز نخواهد کرد.
از همین رو اظهارات سیف در همایش روز گذشته تحت عنوان سیاستهای مالی و پولی نهتنها امیدبخش نیست بلکه حس عدم اعتماد را در مخاطب تشدید میکند. در شرایطی که سیف با نام خزانهدار و از مجریان رسمی اقتصاد کشور اعلام میکند که هیچ مشکلی وجود ندارد و روند بحرانهای اقتصادی کنترل و در ادامه بهای ارز به ثبات رسیده است دیگر نمیتوان انتظار داشت آسیبهای اقتصادی کشور به سادگی حل شوند. به اعتقاد رییس کل بانک مرکزی کشور هیچ گره اقتصادی وجود ندارد بنابراین حداکثر توان اجرایی و مدیریتی این مقام مسوول در این سطح بوده و امکان مدیریت بهتر شرایط آشفته کنونی را ندارد.
این در حالی است که آنچه مردم لمس میکنند جز آشفتگی و فشار اقتصادی نیست. در یک پروسه زمانی کمتر از چهار ماه ارزش داراییهای پولی مردم به نصف تقلیل یافته است و اگر اعتقاد سیف بر مناسب بودن شرایط اقتصادی است باید درباره آنچه بر جامعه میگذرد توضیحاتی ارائه دهد. شاید مشکل اساسی شرایط فعلی، نداشتن فهم و درک مشترک از موقعیت فعلی اقتصاد کشور است. مردم، کارشناسان و مجریان رسمی درک مشترکی از موضوع واحد فعلی ندارند. در چنین شرایطی اگر به فهم مشترکی دست پیدا نکنیم قاعدتا راهکار واحد نیز حاصل نخواهد شد.
مردم امروز به دنبال تبدیل زندگی خود به سودآورترین شکل ممکن هستند. آنها همه تلاش خود را میکنند تا دچار ضعف و فشار اقتصادی نشده و در ادامه ارزش پول خود را حفظ کنند. همین روند موجب افزایش تقاضا در بازار ارز، سکه و طلا شده است و مدیریت این موضوع را دشوار کرده است. تلاش مجریان و برنامهریزان اقتصادی کشور نیز باید در مسیر صداقت پیش رود و این باور را بپذیرند که اگر مسایل اقتصادی با شفافیت و صداقت پیش نرود در ادامه هیچ راهبردی عملیاتی نخواهد شد. متاسفانه متفاوت بودن فهم از مسایل واحد اقتصادی هر روز بیشتر و عمیقتر شده و احتمال حل شدن مسایل را دشوارتر میکند.
اقتصاد ایران درگیر شرایطی غیرشفاف، غیرآزاد و غیررقابتی شده است که بر اساس آن هیچ آسیبی قابل کنترل نیست. هر یک از مجریان در شرایط کنونی نهایت بهرهوری ممکن را به نفع خود میکنند و هیچ پاسخی در برابر مشکلات ارائه نمیدهند. همین روند منجر به انباشت مشکلات اقتصادی میشود.
ازمهم ترین دلایل وضع بد اقتصادی کشوراین است که:اولا روحانی در قد وقواره ریاست جمهوری نبوده ونیست .ایشان فقط براساس نارضایتی مردم از دوسال آخر رییس جمهوری احمدی نژاد به او رای دادند واز طرفی حمایت هاشمی باعث رای او شد .ضمن اینکه مردم به دلیل لجبازی سرنوشت خودرابه کسی دادند که از اول تقریبا معلوم بود عرضه سیاسی اقتصادی ندارد . دور دوم او که دیگر معلوم است . از طرفی او تمام ظرفیت کشور را به برجام گره زد والان نتایج آن اعتماد یک سویه معلوم است.از طرفی شاید در زمان تحصیل روحانی درانگلستان از او اطلاعاتی دارند که مجبوراست با غرب سازش کند وخواسته یا ناخواسته بعنوان سفیر وزبان انها درایران عمی کند .تا وقتی دولت به ناکارآمدی اش اقرار نکند و دنبال دشمن فرضی مانند دولت قبل یا حباب و ... است وضع ازاین بدتر میشود که بهتر نمیشود
شما اول دولت نشان بده تا بعد ببینیم چرا چه کار میکند ؟!؟! دارودسته ای هستند گانگستر خائن و وطن فروش که برای اسراییل وروسیه به شدت کار میکنند بوسیله بانکها وربا وروزی 1000 میلیارد تومان خلق نقدینگی ودلار نصف قیمت به اعوان وانصار وووووووووووقاچاق وووووووو
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.