در شرایطی که بازارهای مختلف در ماههای اخیر دچار نوسان شده و مردم و کسبه تحت فشار هستند، بیعملی دستگاههای مسئول میدان را برای موجسواری فرصتطلبان اقتصادی باز گذاشته است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، «بازار» نام مجموعهای است که در طول تاریخ معاصر ایران همواره اثرگذار بوده است و اوج حضور اجتماعی و سیاسی آن هم به دوران انقلاب اسلامی بازمیگردد که قرص و محکم پشت انقلاب مردم ایستاد تا به ثمر بنشیند. با همه این اوصاف، بازار هم روزهای خوش داشته و هم روزهای سخت. اما روز دوشنبه خبرگزاریها گزارش دادند که برخی از کاسبان بازار تهران با گلایه از آشفتگی بازار ارز، بیثباتی در تصمیمات دولت و مشکلات رکود برای ساعاتی دست از کار کشیدند. پلیس نیز در صحنه حضور داشت و با ایجاد نظم و آرامش، زمینه تجمع صنفی بازاریان را در خیابان پانزده خرداد فراهم کرد. در روزهایی که دلار به مرز ۹ هزار تومان و سکه به مرز ۳ میلیون تومان رسیده و دولت هم تدبیر کارگشایی برای این وضعیت نداشت، بعید نبود که کاسبان در اثر فشارهای معیشتی از این شرایط انتقاد کنند، اما این همه ماجرا نبود. در این بین برخی جریانها که تجربه دو دوره اغتشاش و شورش را داشتند (سال ۸۸ و دی ماه ۹۶) و از مدتها قبل خود را برای موجسواری بر اعتراضات صنفی آماده کرده بودند بین جمع کسبه بازار نفوذ کردند و برخی شعارهای ساختارشکنانه سر دادند. بازگشت آرامش نسبی در این وضعیت برای شنیدن حرف کاسبان بازار از زبان خودشان، قبل از ظهر دیروز راهی بازار بزرگ تهران شدیم. از محل روزنامه در میدان امام خمینی (ره) تا بازار تنها یک ایستگاه مترو فاصله است. خیلی زود در مترو پانزده خرداد پیاده شدیم. در خروجی مترو جمعیت متراکم بود و نشانی از تعطیلی گسترده به چشم نمیخورد. به سمت بازار راه افتادیم. در مسیر، مردم و شلوغی بازار آنطور بود که در بقیه روزها شاهدش بودیم. کمی جلوتر، حوالی سبزهمیدان، عدهای از افراد در نزدیکی تعدادی از نیروهای انتظامی بهصورت پراکنده ایستاده بودند. به نظر نمیرسید از کسبه باشند. گویا منتظر بودند اتفاق خاصی رخ دهد. به ورودی بازار رسیدیم. آنجا که تعداد زیادی مغازه لباسفروشی و پارچهفروشی وجود داشت. تعدادی از مغازهها تعطیل بودند و نیروی انتظامی هم در آن حوالی حضور داشت. هر چند خبری از تظاهرات و شعار دادن نبود، اما مغازهها بسته یا نیمهباز بودند. به سراغ مغازهای رفتیم که کرکرهاش نیمهباز بود. با اجازه وارد شدیم. سه نفر دور هم نشسته بودند. سر صحبت که باز شد، حرفهای مهمی زدند. سوءاستفاده از گرانیها یکی از این سه نفر در همان آغاز گفتگو به گران شدن ارز اشاره کرد. میگفت: «نوسان شدید دلار باعث گرانی مواد اولیه شده و با افزایش قیمت تمام شده، نمیتوانیم کالا را بفروشیم». این مرد میانسال با کیف کوچکی که به خود چسبانده بود، با اشاره به نکته مهمی ادامه داد: «عدهای در این میان سوءاستفاده میکند و شعارهای دیگری میدهند و اعتراضات مردم که بیشتر بهخاطر گرانیهاست را به سمت مسائل دیگر منحرف میکنند. عدهای که معلوم نیست چه کسانی هستند، در این بین وارد میشوند و درب مغازهها را میبندند و توهین میکنند و موجسواری میکنند، ولی واقعیت آن است که اعتراضات کسبه بیشتر به علت گرانیهاست.» برخورد جدی وجود ندارد مردی که پشت میز نشسته و به نظر میرسید صاحب مغازه است، وارد این گفتگو شد و گفت: «ریشه مشکل آنجاست که مدیری وجود ندارد که محکم جلو این گرانیها و نوسانات قیمت بایستد.» بایرامی از برخی بزرگترهای بازار گلایه میکند که اجناس خود را در انبار نگه داشتهاند و نمیفروشند. «قیمت که بالاتر رفت ما جوانترها ناچاریم با قیمت بالاتر و به صورت نقدی از آنها خرید کنیم. وقتی هم پول نداشته باشیم، کار ما میخوابد.» او میگوید: «بسته بودن مغازهها به نفع ما نیست. چکهایمان برگشت میخورد. آبرویمان در خطر است.» دوستش هم در این مورد میگوید: «کسی جوابگو نیست. آقای روحانی در این شرایط به توچال میروند. میگویند همه چیز خوب و آرام است.» حدود نیم ساعت قبل از ظهر بحث درباره وضعیت اقتصادی داغ شد و در این بین حرف تکاندهندهای مطرح میشد. گفتند «صبح مغازهها باز بودند، ولی عدهای که شاید کاسب هم نبودند، شعار دادند و گفتند مغازهها را ببندید. ما هم ترسیدیم مغازه را آتش بزنند یا کاری کنند لذا مغازه را بستیم.» بایرامی در ادامه به مدیریت غلط واردات میپردازد و تأکید میکند: در برابر این نفتی که صادر میشود، لااقل مواد اولیه وارد شود تا کارگاهها کار کنند، نه اینکه کالاهایی مثل برنج وارد شود.» او بر نکته مهمی تأکید میکند که ما را به یاد تیتر روز دوشنبه کیهان میاندازد که نوشته بودیم اعدام و مصادره اموال، یک راه کوتاه مدت برای مقابله با تروریستهای اقتصادی است. میگوید: باید با تاجرانی که خلاف میکنند محکم برخورد شود تا دیگر در اقتصاد اختلال ایجاد نکنند. ضعف مدیریت کمی جلوتر به مغازه پارچهفروشی دیگری میرسیم و با پیرمردی سپیدمو که جلو مغازه کوچکش ایستاده و پیداست سالها در این بازار حضور دارد همکلام میشویم. درباره اتفاقات روز دوشنبه میگوید: دیروز همه مغازهها باز بودند، اما حوالی ساعت ۱۰ گفتند از سه راه ملی، عدهای از کسبه به علت اینکه جنس خارجی دارند و از طرفی نرخ دلار نوسان دارد، اعتراض کردهاند. امروز هم عدهای که ما آنها را نمیشناسیم آمدند و بازار را تعطیل کردند. محسنی به عملکرد بزرگان بازار و مدیران اصناف هم اعتراض داشت و میگفت: بزرگان بازار مانند سالهای گذشته در بازار حضور ندارند و کسی به امورات کسبه رسیدگی نمیکند. او تأکید میکرد که مسئولان به بازار سر نمیزنند و برای مراجعات ما وقت ندارند. در حین گفتگو، یک تولیدکننده هم که ظاهرا از همکاران این مغازهدار بود در بین گفتگو به ما میپیوندد و میگوید من زمانی در کارگاه تولیدیام ۳۰ کارگر داشتم، ولی مشکلات مالیاتی و وضعیت اقتصادی کار را به جایی رساند که ناچار شدم آنها را اخراج کنم. اشاره این تولیدکننده به فشار مالیاتی است که در شرایط رکود اقتصادی موجود، گریبانگیر بسیاری از بنگاههای خرد است. مجموعه این بررسیهای میدانی نشان میدهد که مسئولان باید با تدبیر مشکلات اقتصادی را از پیش پای مردم و کسبه بردارند وگرنه هیچکدام از کسبه حقیقی تمایلی به اعتراض یا اعتصاب ندارند.