به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، ونزوئلا، کشوری که نامش با هوگو چاوز و روابط خوبش با احمدی نژاد در اذهان ایرانیان عجین شده، این روزها حال و روز خوشی ندارد. از سیاستش بگیرید که مخالفان تحت لوای آمریکا هر روز خیابانها را میبندند و کشور را به حالت اعتصاب درآوردهاند تا اقتصادش که برای اولین بار تورم ۱ میلیون درصدی در یک کشور نفتی را در جهان ثبت کرده است.
آمارهایی هم که از اقتصاد این کشور بیرون میآید حل بحران به این زودی را دچار تردید کرده است. خشونت سازمان یافته، کمبود کالاهای اساسی، بحران سیاسی در سطح فرمانداریها و بحران تامین انرژی هم به تشدید روند سقوط این کشور سرعت بخشیده است. این گزارش به دنبال پاسخ به چرایی دلایل این سقوط نیست، بلکه در پی پاسخ به دلیل تلاش برخی رسانههای داخلی و کارشناسان خارجی برای تشبیه اوضاع ایران با ونزوئلا است، اینکه مدتی است ونزوئلاسازی به کلیدواژه برخی جریانها تبدیل شده است.
برای نمونه ایوب فرامرزی، معاون پژوهشی پژوهشکده مرکز آمار در گفتگو با روزنامه شرق چنین میگوید: «پیشبینی نرخ تورم برای امسال و سال آینده مبتنی بر چند عامل است، اما اگر فرض را بر ادامه همین روند فعلی در اقتصاد ایران بگیریم، امسال به نرخی حدود ۱۵ درصد میرسیم و سال آینده نرخ تورم بالای ۲۰ درصد خواهد بود. با توجه به شرایط دیگر متغیرهای اقتصادی مانند حجم نقدینگی، آیندهای شبیه کشور ونزوئلا به هیچ عنوان احتمال دور و ناممکنی نیست». همچنین چندی پیش روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادی خود نامهای را از یکی از اساتید اقتصادی منتشر کرده است با عنوان «اگر همت نکنیم تا دو سال دیگر اقتصاد ایران ونزوئلایی میشود!» .
این دو خبر تنها بخشی از تلاش جریان رسانهای همسو با دولت برای بحرانی نشان دادن اوضاع کشور است. در کنار این جریان رسانهای باید به فردی اشاره کرد که چندی است به عنوان یک اقتصاددان برجسته مطالبش در فضای مجازی دست به دست میشود. استیو هانکه، اقتصاددان آمریکایی و استاد اقتصاد کاربردی دانشگاه جانزهاپکینز قریب به سه ماه است سلسله توئیتهایی با عنوان محاسبات تورم سالانه ایران منتشر میکند که با تحلیل آنها میتوان به چند نکته پی برد. اولا وی تورم ایران را بر اساس متدولوژی خودش محاسبه کرده و بر این اساس عددی را برای تورم ایران اعلام میکند که حاکی از وجود ابرتورم در کشور است. ثانیا وی به صراحت تمامی دادههای بانک مرکزی را رد میکند و همچنین آمارهای ارائه شده از سوی آن را دروغ میداند. به عنوان مثال هانکه در ۱۱ تیر ۹۷ (۲ ژولای ۲۰۱۸) تورم سالانه ایران را ۱۲۷ درصد تخمین زد و این در حالی بود که خودش در یک نمودار نشان داه که بانک مرکزی تورم سالانه ایران را ۹.۷ درصد اعلام کرده است.
نکته جالب اما استناد جریان رسانهای غربگرا و همچنان کانالهای تلگرامی جریان اصلاحات به آمارهای مبهم این فرد است. استنادی که با هدف «ونزوئلا سازی از اقتصاد ایران» صورت میگیرد و تنها به دنبال اثبات این انگاره بوده که ایران و نزوئلا هر دو یک ابرتورم را تجربه میکنند و سرنوشت محتوم ایران در صورت استنکاف از شرایط جدید ابتلا به وضعیت کشوری همچون ونزوئلا است.
چرا این آمارها و البته تلاشها برای ابرتورم نشان دادن وضعیت اقتصادی ایران مهم است؟ انتظارات نقش مهمی را در تورم بازی میکند. اگر افراد انتظار داشته باشند که در آیندهای نزدیک تورم دو برابر شود، انتظار دارند که در آینده قدرت خریدشان کاهش یابد. از همین رو امروز خرید میکنند و این افزایش تقاضا تورم را نهایتا دو برابر میکند. اگرچه در بلندمدت عرضه پول تورم را تعیین میکند، اما در کوتاهمدت انتظارات روی تورم تاثیر معناداری میگذارند و حتی در بلندمدت هم انتظارات روی تورم تاثیر دارد. زیرا عرضه پول هم از انتظارات متاثر است.
نکته مهم دیگر این پروژه پیچیده اما ایجاد ترس عمومی در جامعه است. برای اولین بار بود که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته روزنامههایی چون تعادل، آفتاب یزد، آرمان و شرق تهدید موهوم ونزوئلایی شدن ایران را در روند انتخابات باب کردند.
جملاتی مانند «کافی است همین آقای جلیلی بیاید تا ایران در عرض ۴ سال ونزوئلا شود... یعنی دوباره وضعیت معیشتی کشور بهم میریزد.»، «روحانی کشور را سوئیس نمیکند اما ونزوئلا هم نمیشویم!»، «ما همین که کشورمان در دولت آقای روحانی مثل ونزوئلا نشده باید خوشحال باشیم. در حالی که وقتی آقای روحانی روی کار آمد مثل ونزوئلا بودیم»، «مردم باید انتخاب کنند؛ یا ادامه سیاستهای روحانی و اصلاحات اقتصادی تدریجی یا افتادن در تله پوپولیزم و تبدیل به ونزوئلا»، تنها بخشی از تلاش افرادی چون علی مطهری، عبدالله رمضان زاده، حمیدرضا جلایی پور و موسی غنی نژاد برای شبیه سازی شرایط ایران با ونزوئلا است.
اما همزمانی شدت گرفتن ایجاد هراس عمومی از آینده اقتصادی ایران که ناشی از القائات این جریان رسانهای است و آغاز بازی تحریم و تشویق ترامپ در قبال ایران بشدت سوالبرانگیز است. درست در مقطعی که ترامپ و شبکه همکار برانداز داخلی آمریکا با دستکاری بازارهای حساسی چون ارز و سکه، فروپاشی اقتصادی را تلقین میکنند و با پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط توپ را به زمین جمهوری اسلامی ایران میاندازند، جریان رسانهای غربگرا با ترویج ونزوئلایی شدن ایران پازل جنگ روانی دشمن را تکمیل میکنند. از نکات جالب اما تیترهای وسوسهبرانگیز روزنامههایی همچون شرق است که سعی میکنند تنها راه حل جلوگیری از این تهدید را مذاکره مستقیم با ترامپ معرفی کنند.
حقیت امر این است که ایران و ونزوئلا در ساختارهای سیاسی و اقتصادی با یکدیگر تفاوت های بسیار مهمی دارند پس عملا چنین تهدیدی بی معنا است. بنابراین تنها دلیل این جنگ روانی گسترده را میتوان سوق دادن مردم به سمت ایجاد فشار بر حاکمیت برای قبول مذاکره بر سر مسائلی چون حضور منطقهای و قدرت موشکی دانست. تجربهای که یکبار در سال ۹۲ جواب داد و قدرت هستهای کشور با القائات این جریان در دید مردم به عامل بدبختی کشور تبدیل شد و نتیجه آن شد برجام. بنابراین باید گفت تجربه موفق برجام بار دیگر آنها را به تکرار آن امیدوار کرده است.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران