به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، آکتائو شهریست در قزاقستان که این روزها نامش بسیار شنیده میشود و دلیل آن نیز برگزاری نشست سران پنج کشور ساحلی دریای خزر برای تعیین و تایید کنوانسیون حقوقی بزرگترین دریاچه جهان است. براساس اخبار منتشر شده در این نشست ضمن امضای کلیات این کنوانسیون پرحاشیه توسط سران کشورها، توافق شد جزییات اجرایی آن طی شش ماه آینده و توسط کارشناسان پنج کشور ساحلی تهیه شود.
به موازات این نشست اما به ناگاه موج رسانه ای پیرامون این نشست شکل گرفت. از محمود صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس، بگیرید که ژست شفافیت را به خود گرفت تا سلطنت طلب های داخلی و خارجی و صدالبته شبکه سلطنتی BBC. اما به راستی ادعای این جریان در مورد از بین رفتن حقوق ملی در دریای خزر صحت دارد؟
۱- افسانه سهم ۵۰ -۵۰؛ یکی از ابهاماتی که بشدت روی آن تاکید میشود از بین رفتن سهم ۵۰ درصدی کشورمان در دریای خزر است. براساس این ادعا، دریای خزر تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میان ایران و این کشور به صورت نصف مورد بهره برداری قرار میگرفت و حال با این کنوانسیون این حق کشورمان از بین رفته است. این سخن در حالی بیان میشود که هیچ قراردادی از زمان جنگ های های اول میان ایران و روس تزاری مبنی بر تقسیم ۵۰ درصدی دریای خزر وجود ندارد. حتی در قرارداد رسمی میان ایران و شوروی در سال های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ به غیر از محدوده ۱۰ مایلی برای صید ماهی برای هر کشور، دریای خزر به صورت مشترک قابل استفاده ذکر شده بود و هیچ تقسیمی صورت نگرفته است. پس میتوان با توجه به شوهد تاریخی تقسیم ۵۰- ۵۰ دریای خزر را یک افسانه جدید و البته بخشی از یک پروپاگاندای بزرگ دانست.
۲- نکته مهم اما همگرایی عجیب افراد و گروه های پرحاشیه داخلی و خارجی در حمله به سیاست خارجی کشور است. محمود صادقی که از زمان ورود به مجلس جز حاشیه سازی توئیتری، سخنان و مواضع جنجالی عملکرد دیگری ندارد در توئیتی خطاب به مردم گفت که مجلس از متن توافقات پشت پرده مربوط به دریای خزر مطلع نیست. این سخن در حالی بیان شد که هنوز مدت زیادی از جنجال این شخص پیرامون پیامک های اعتراضی به تصویب FATF نمیگذرد. برجام (سندی که ظریف در مجلس حاضر نشد حتی به قیمت استیضاح، مفاد ان را برای نمایندگان فاش کند)، معاهده پالرمو (که دولت، ترجمه غلط ان را به مجلس فرستاد)، تلاش برای تصویب بی سروصدای FATF (علیرغم مخالفت علنی رهبر انقلاب با آن) و در نهایت مخالفت با شفافیت مالی نمایندگان تنها بخشی از عملکرد محمود صادقی و همفکرانش در مجلس است. پس چرا به یکباره این شخص ژست شفافیت میگیرد، در حالیکه سابقه اش چیز دیگری را نشان میدهد؟
۳- در حالی سلطنت طلبان، جمهوری اسلامی را به وطن فروشی متهم میکنند که هنوز تاریخ واگذاری بخش اعظمی از رشته کوه آرارات (برتری ترکیه در مرزهای غربی)، دشت ناامید به افغانستان (از دست دادن سرچشمه هیرمند)، اروند رود به عراق(عامل مناقشات مرزی گسترده) و در نهایت جدا کردن بحرین از سرزمین مادری توسط خاندان پهلوی را فراموش نکرده است. حال چگونه سلطنت طلبان کنوانسیونی که هنوز فقط کلیاتش مورد توافق گرفته را چنین مورد حمله قرار میدهند؟
۴- شب گذشته BBC فارسی با شخصی بنام رجب صفراف برای تشریح چرایی شکست ایران در این کنوانسیون مصاحبه داشت. بلافاصله هم حسین دهباشی در پیامی این شخص را معاون وزیرخارجه روسیه معرفی کرد. در حالیکه بررسی رزومه وی نشان میدهد بالاترین پست دولتی این شخص ریاست مرکز مطالعات خارجی روسیه بوده و نه معاونت وزارت خارجه. سخنان صفراف تاجیک اما بلافاصله توسط کارشناسانی چون عبدالله شهبازی با سند تاریخی رد شد. دروغهایی که میشود قیمت آن را ۱۰۰۰ دلار دانست؛ همانند اکثر مهمانان پولی این شبکه محبوب ملکه.
۵- آیا این کنوانسیون ایراد دارد؟ قطعا. از منظر ژئوپلتیکی نقدهای فراوانی به عملکرد سیاست خارجی دولت در از دست دادن فرصت ها در امضای این کنوانسیون وارد است، اما دروغ افسانه ای سهم ۵۰– ۵۰ کشورمان از دریای خزر جدای از این بحث است. تلاش عده ای برای تحریک مردم علیه متحدان فعلی کشور جز خیانت نام دیگری ندارد که متاسفانه غربگرایان داخلی و خارجی برای تحقق آن بشدت به همگرایی رسیده اند.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران