آقایان میگویند با تصویب و پیوستن به کنوانسیونهای بینالمللی بهانه را از آمریکا خواهیم گرفت! حال آنکه پیوستن به این کنوانسیونها به طور جدی، گشایشی برای بهانهجوییهای آمریکا خواهد بود.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محمدرضا آقایی؛* طی چند ماه گذشته میبایست تصمیم بزرگی در کشور گرفته میشد و بررسی لوایح مربوط به کارگروه اقدام مالی (FATF) صورت میپذیرفت.
یکی از جنجالیترین و پربحثترین این لوایح، لایحه پیوستن ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT) است که در چند روز گذشته و پس از دو ماه مسکوت ماندن در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، بررسی و با ۱۴۳ رای موافق و ۱۲۰ رای مخالف تصویب شد و برای تایید نهایی در اختیار شورای نگهبان قانون اساسی قرارگرفت.
در این یادداشت، مقصود بیان برخی مغایرات قانونی و حقوقی این لایحه با قانون اساسی و همچنین تبیین تحمیل هزینههای پیوستن به این کنوانسیون برای کشور است. ابتدای امر باید به چند نکته در خصوص موافقان پیوستن به این کنوانسیون اشاره کرد!
الف- چرا هیچ یک از موافقین از جمله نمایندگان مجلس هیچگاه برای مناظره با جریان دانشجویی و مخالفین اعلام آمادگی نکردند؟ جریان دانشجویی و در راس آن بسیج دانشجویی طی یک ماه اخیر و در گذشته بارها و به صورت رسمی از نمایندگان موافق جهت مناظره در محیط دانشگاهی دعوت به عمل آوردند، اما متاسفانه نه تنها این دعوتها مورد اجابت آقایان قرار نگرفت بلکه برخی نسبتهای ناروا هم به جریان دانشجویی داده شد.
به راستی چه چیزی باعث شده است که نماینده مردم برای پاسخگویی و چالش موضوعی در یک محیط علمی مثل دانشگاه، هراس داشته و سعی در فرار رو به جلو داشته باشد.
ب- هنوز کمتر از پنج سال از تصویب و اجرای برجام نگذشته، همان برجامی که در آن روزها به اعتراف طرفدارانش برای به دست آوردن مقبولیت در بین آحاد مردم، از طرف سیاهه لشگر رسانهای جریان سیاسی خاص بّزّک شد و گویی نوش دارویی قبل از مرگ سهراب که طعمی شیرینتر از قند دارد برای ایران اسلامی به ارمغان آورده شده؟
در آن روزها شاهد پدیدههای جالبی از جمله طرفداران سرسختی بودیم که حتی متن برجام را هم مطالعه و بررسی نکرده بودند! همین افراد، جریان منتقد خود را با عناوین و اسامی مختلف مانند دلواپس خطاب میکردند! آن چنان در روزنامهها و سایتهای مطبوعشان از فواید پوچ برجام گفتند که افکار عمومی را مغلوب بازی رسانهای خود نمودند.
اما بعد از گذشته ۴ سال از آن روزها در برابر تعهدهای انجام نشده طرف مقابل در برجام سکوت مرگباری اختیار کرده اند، گویی سایتها و روزنامهها هیچگاه مدافع سرسخت و جان بر کف برجام بد فرجام نبوده اند.
با توجه به تجارب قبلی در این خصوص نگران این پدیده هستیم که مدافعان دیروز برجام که امروز به مدافعان سرسخت FATF بدل شده اند حتی یکبار هم به جهت آگاهی و تحقیق، متن لوایح مربوطه را نخوانده باشند و صرفا با توجه به فضای رسانهای پیرامون خود و گفتهها و شنیدهها در این خصوص تصمیم گرفته باشند!
ج- نکتهای جالب و قابل تأمل که در صحن علنی مجلس اتفاق افتاد این بود که وزیر امور خارجه شخصا برای دفاع از CFT پشت تریبون مجلس رفت و با همان ادبیات همیشگی به طرفداری از برجام، اینبار از CFT حمایت جانانهای نمود، اما با یک تفاوت کلان، و آن هم اینکه اینبار دیگر خبری از این دست جملات که اگر CFT تصویب شود مشکل فلان و بهمان هم حل میشود. اما به یک نکته خاص اشاره کردند که پرداختن به آن خالی از لطف نیست. ایشان بیان داشتند در صورت عدم تصویب CFT حساب ایرانیان خارج از کشور و دانشجویان بسته خواهد شد.
اینجا این مسئله به وجود خواهد آمد که میبایست از وزیر امور خارجه پرسیده شود: آقای ظریف مگر طرفداران شما مدعی نبودند که تیم دیپلماسی خارجی حاضر، زبان گفتگو با دنیا را میداند؟ چرا تاکنون راه حلی برای این مشکل نیافته اید؟ چرا با کشورهایی که بیشترین حساب بانکی ایرانیان را میزبانی میکند و کشورهایی که بیشترین مراودات اقتصادی را با کشورمان دارند برای عقد پیمانهای پولی دو و چند جانبه اقدام نکرده اید؟ چرا همه راهها را به غرب، آمریکا و آنچه که مطلوب نظر آن هاست محدود میکنید؟!
در جایی دیگر از جناب ظریف در همین جلسه میشنویم که عنوان میکند، تصویب این لوایح بهانههای بعدی را از آمریکا میگیرد! باید پرسید آقای ظریف مگر طی این چهل سال که از انقلاب اسلامی گذشته است آمریکا بهانه جویی نداشته؟ این سخن شما بدین معنیست که در صورت تصویب لوایح مربوط به FATF بهانه جویی آمریکا کمتر خواهد شد و یا پایان خواهد یافت؟
قطعا این گزاره کاملا غلط و بسیار خوشبینانه است. به نظر جنس این خوشبینی از همان جنس خوشبینیهای برجامی است. اما مغایرتهای این لایحه با قانون اساسی و ایرادات حقوقی وارد بر آن را اجمالا در این یادداشت به آن خواهیم پرداخت.
الف- در ماده (۴) این کنوانسیون از کشورهای عضو خواسته شده که جرائم مندرج در ماده (۲) را به عنوان جرائم جزایی در قوانین خود بگنجانند همان طور که مستحضر و مطلعید این مسئله با اصل ۱۵۲ و ۱۵۳ قانون اساسی که میگوید: "سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است و هرگونه قرار داد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤون کشور گردد ممنوع است"
بسیار واضح و روشن است که اجبار به تغییر قوانین داخلی جمهوری اسلامی ایران توسط لایحه مذکور مطالبه شده که این امر خطیر استقلال حقوقی کشور را از بین خواهد برد.
ب- در ماده (۶) این کنوانسیون آمده است: هر کشور عضو در موارد لزوم و عندالاقتضاء اقداماتی را نظیر تدوین قانون داخلی اتخاذ خواهد نمود تا اطمینان حاصل نماید اعمال جزائی منظور در این کنوانسیون تحت هیچ گونه شرایطی با توجـه بـه ملاحظـات مربوط به ماهیت سیاسی، فلسفی عقیدتی، نژادی، قومی، مذهبی و یا ... توجیه نباشند.
این بدین معنیست که جمهوری اسلامی ایران نمیتواند با ملاحظات عقیدتی و سیاسی خود، از اقدامات گروههای مقاومت که در برابر تروریسم تکفیری و صهیونیستی مقابله میکنند، حمایت کند این مسئله با ماده ۱۵۴ قانون اساسی مغایرت دارد که میگوید: "جمهوری اسلامی ایران ... از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند".
ج- یکی دیگر از نکات قابل طرح، اینکه مشخص است نه تنها خود معاهده اجازه محدود کردن مصادیق اقدام تروریستی را به ایران نمیدهد بلکه آمریکا هم نظرمشابهی درباره آن دارد و این مسئله از همین روی باعث افزایش فشار آمریکا بر روی ایران خواهد شد، بنابراین اگر ایران نیز درباره تعریف تروریسم برای خود حق شرط قائل باشد، خلاف متن کنوانسیون عمل کرده و با اعتراض آمریکا و کشورهای هم پیمان آن مواجه خواهد شد و این اعتراضها اگر مستمر باشد، موجب دعوای حقوقی و سیاسی شده و در نهایت میتواند منجر به متهم شدن ایران به حمایت از تروریسم شود. همچنین شناسایی گروههای مقاومت از جمله حزب الله لبنان به عنوان یک گروه تروریستی و متهم نمودن ایران به نقض این کنوانسیون به علت همکاری با حزب الله و تشدید تحریمهای این حوزه توسط آمریکا یکی دیگر از ایرادات اساسی پیوستن جمهوری اسلامی به CFT است.
د- در نکتهای دیگر یک سوال اساسی مطرح است، آن هم اینکه موافقان در مقابل خود تحریمی درخواستی FATF چه راهکارهایی دارند؟ وزارت دفاع، وزارت ارشاد، سازمان صداوسیما، نهادهای نظامی و امنیتی و بیش از ۲۵۰ نهاد و فرد موثر دیگر در کشور مورد تحریم آمریکا واقع شده اند که با اجرای استانداردهای FATF مجبور به خود تحریمی نسبت به این دستگاهها و اشخاص خواهیم بود! موافقان FATF در مقابل این تضاد آشکار چه پاسخی دارند؟
ح- در بخشهایی از دو ماده ۱۲ و ۱۸ این کنوانسیون کشور عضو ملزم به ارائه اطلاعاتی خاص و همچنین همکاری بی قید و شرط در حوزههای قضایی و تحویل دادن مجرمان میباشد. براساس این دو بند کشور عضو نمیتواند در خواست همکاری حقوقی کشورهای دیگر را بر اساس مشی رازداری رد کند.
آقایان میگویند با تصویب و پیوستن به این کنوانسیونها بهانه را از آمریکاه خواهیم گرفت!
همانطور که همگان میدانند آمریکا و متحدانش فعالیتهای ضد استعماری و مبارزات آزادی بخش مثل مبارزه حزب الله با رژیم کودک کش و همچنین هرگونه همکاری با محور مقاومت را فعالیت تروریستی میپندارد از این رو سپاه پاسداران و دیگر نهادهای امنیتی و نظامی را و هر آن کس که با این جریان ارتباط دارد را تروریست میداند و پیوستن به این کنوانسیون به طور جدی گشایشی برای بهانه جوییهای آمریکا است.
آیا نباید به درستی پیوستن به این کنوانسیون شک نمود؟
محمد رضا آقایی- دبیر قرارگاه شهید احمدی روشن استان کرمانشاه انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.