حامیان FATF برای جاانداختن آن در ایران کم آوردند گروه ویژه اقدام مالی ۴ ماه زمان خرید

حامیان FATF تاکنون به هیچ عنوان نتوانسته‌اند دلایل کارشناسی و فنی برای حمایت خود ارائه دهند. در مقابل منتقدان FATF همواره با استناد به دلایل فنی و کارشناسی، با لوایح خسارت بار مرتبط با کارگروه ویژه مالی مخالفت کرده‌اند.در روزهای گذشته روزنامه زنجیره‌ای آرمان در مطلبی نوشته بود که نمی‌دانیم FATF چه خاصیتی دارد ولی حتما یک فایده‌ای دارد!
لازم به ذکر است که علی‌رغم اجرای حدود 90 درصد از دستورات FATF، این سازمان صرفا اقدامات تقابلی علیه کشورمان را به حالت تعلیق در‌آورده ولی همچنان ایران را در لیست سیاه قرار‌ داده است و هرگونه روابط تجاری با آن را دارای «ریسک بالا» معرفی کرده و به سایر کشورها و شرکت‌ها توصیه اکید می‌کند که از معاملات تجاری با ایران خود‌داری کنند!
ادامه سیاست بزک برجام با تطهیر اروپا!
روزنامه زنجیره‌ای آرمان در مطلبی به اقدامات اروپا برای بقای برجام ‌اشاره کرده و نوشت: «مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌گوید طرح کانال پرداخت مالی مستقیم با ایران طی هفته‌های آینده اجرایی می‌شود. این خبر به مثابه آبی بر آتش ایران‌‌هراسی آمریکا بود. این اقدام اروپا در حالی است که مقامات آمریکا کماکان به ادعاهای دروغ خود علیه ایران ادامه می‌دهد.»
در گزارش دیگر این روزنامه آمده است: «پس از خروج آمریکا از برجام، اروپایی‌ها تاکنون به تعهدات خود عمل کرده و در برجام باقی مانده‌اند و آن را یک توافق برد- برد قلمداد می‌کنند و متعهد شده‌اند که حاضرند به ایران کمک کنند تا از منافع حاصل از برجام استفاده کند.»
روزنامه همشهری نیز در گزارشی با عنوان «صف‌آرایی اروپا علیه تحریم‌ها» نوشت: «اروپایی‌ها در جریان مذاکرات کمیسیون مشترک برجام از ایجاد یک ساز و کار ویژه مالی خبر دادند که قرار است روابط مالی و تجاری ایران و اروپا را در برجام بدون آمریکا حفظ کند.»این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «سامانه ویژه مالی اروپا قرار است پویا و داینامیک باشد و خود را متناسب با رفتار آمریکا در اعمال تحریم‌ها با شرایط وفق بدهد.»
گفتنی است پس از اعلام خروج رسمی آمریکا از برجام، روحانی اعلام کرد که ایران بدون آمریکا و در کنار اروپا برجام را ادامه خواهد داد. با این وجود در ماه‌های گذشته اروپا برای زنده ماندن برجام جز وعده‌های پوچ و توخالی و باج دادن به آمریکا از کیسه ایران کاری نکرده است.
در این شرایط نه تنها امیدی به همکاری اروپایی‌ها نیست، که هر روز خبر خروج یکی از شرکت‌های آنها از ایران هم به گوش میرسد. حال باید دید دولت چه خواهد کرد. کشور را چند ماه دیگر معطل بسته خالی اروپایی‌ها می‌کند یا آستین همت بالازده و با استفاده از ظرفیت‌های فوق‌العاده داخلی، برای حل مشکلات وارد میدان می‌شود.
بسته‌های حمایتی دولت گداپروری است 
روزنامه قانون در یادداشتی با عنوان «تكرار يك ‌اشتباه از نوع حمايتي» نوشت: «بسته‌هاي حمايتي اگر به صورت طولاني مدت ارائه شود، مطلوب نيست زيرا انبوهي از مردم جيره بگير دولت مي‌شوند و تاثير اجتماعي منفي بر جاي مي‌گذارد. بسته‌هاي حمايتي اگر ادامه پيدا كند به نوعي گداپروري است، اما در شرايط فعلي شايد گريز از اين تصميم امكان پذير نباشد.»
این روزنامه با ‌اشاره به ناکارآمدی دولت در مدیریت اقتصادی کشور نوشت: «اين تيم تنها توانايي مديريت شرايط عادي را داشت، نه شرايط بحراني. متاسفانه تيم اقتصادي دولت توان لازم براي مواجهه با بحران‌هاي اخير را نداشت. دليل ديگر اين تعلل،‌ فقدان دو وزير در دو وزارتخانه مهم است؛ وزارتخانه‌هايي كه بايد بسته‌هاي حمايتي را تدوين كنند!»
گفتنی است روزنامه‌های زنجیره‌ای که در انتخابات سال گذشته به رغم 4 سال بی‌عملی و ناکارآمدی دولت تدبیر و امید، در نقش تبلیغاتچی مردم را به وعده‌های اقتصادی روحانی نظیر «آنچنان رونق اقتصادی و درآمد سرشار برای مردم ایجاد کنم که مردم حتی به یارانه 45 هزار تومن نیاز نداشته باشند» فریفتند و تا 1400 با روحانی را تیتر یک خود می‌کردند و اکنون که بر اثر سیاست‌های غلط و منفعت‌طلبانه دولت دارایی‌های بخش مهمی از جامعه نابود شده و بیش از سه چهارم جامعه فقیر‌تر شده‌اند ، بسته حمایتی از سوی دولت را گداپروری می‌خوانند.
رپرتاژ دروغ از خاکستر شایعه
با وجود اعتراف مدعیان اصلاح‌طلبی بر شیطنت رسانه‌ای در ماجرای اخیر برنامه نود و آشکار شدن موج سواری رسانه‌های این طیف، روزنامه اعتماد دیروز با انتشار چند مطلب سعی کرد از خاکستر این فضا سازی‌ها هم آتش به پا کند. اعتماد تیتر «حذف عادل نه عادلانه است نه عاقلانه» را برای یکی از این مطالب انتخاب کرد. این روزنامه یا از دنیای خبر و اطلاع‌رسانی عقب است یا مغرضانه رپرتاژ دروغ می‌رود. از میان این دو گزینه البته دومی به واقعیت نزدیک‌تر است چراکه به همین قرار بوق‌های زنجیره‌ای، عدم پخش برنامه نود آن هم در یک نوبت و به دلیل پخش زنده مسابقات لیگ ملت‌های اروپا را دستاویز عقده‌گشایی علیه صدا و سیما قرار دادند.
عدم اجماع یا مصوبه مجلس؟!
روزنامه ایران روز گذشته در گزارش تیتر یک خود با عنوان «تمدید تعلیق از لیست سیاه مالی» نوشت: «کشورمان یک دوره چهار ماهه دیگر فرصت خواهد داشت تا انتظارات FATF را برآورده کند؛ انتظاراتی که برآورده شدن‌شان به معنای خروج دائمی از لیست سیاه این گروه خواهد بود... در شرایطی که سه لایحه از مجموع لوایح چهارگانه مرتبط با این موضوع در کشورمان هنوز به طور نهایی تعیین تکلیف نشده، امیدها را به اتخاذ تصمیمی به نفع ایران در اجلاس اخیر FATF بیشتر کرد.»
چنین ادعای دروغی از سوی روزنامه دولت در حالی است که از یک سو دیوید لوئیس دبیر اجرایی گروه ویژه اقدام مالی در مصاحبه با بی‌بی‌سی گفته بود: «هیچ تضمینی وجود ندارد که ایران با اجرای خواسته‌های FATF از لیست سیاه آن خارج شود.» از سوی دیگر اجلاس FATF اجرای اقدامات محدودساز علیه ایران را تعلیق کرد چون برای اعمال مجدد این اقدامات اجماع نداشت نه به ادعای دروغ روزنامه ارگان دولت که مجلس ایران CFT را تصویب کرده. چرا که آنها به خوبی می‌دانند بدون تایید شورای نگهبان مصوبه مجلس اعتبار ندارد. 
ترامپ و خاشقجی؛ اوباما و کشتار یک ملت!
مدیرمسئول روزنامه ابتکار در سرمقاله دیروز این روزنامه نوشت: «ظهور پدیده ترامپ هرچه که نداشت، ما را با روی عریانِ استکبارِ افسارگسیخته آشنا کرد. یک مرکانتیلیستِ تمام‌عیار، که فقط جز سود و دلارِ بیشتر هیچ چیزی برایش اهمیت ندارد. امنیت، سیاست، قانون و جان انسان‌ها را با نیم‌درهمی تاخت می‌زند!»
محمدعلی وکیلی که از جمله اعضای هیئت‌رئیسه مجلس نیز هست در ادامه آورده است: «ترامپ کثیف‌ترین رویِ سرمایه‌داری را به نمایش می‌گذارد؛ رویی که قاتل میلیون‌ها انسان و در واقع قاتل انسانیت در جهان جدید است. او را می‌توان به عنوان نمونه‌ای آزمایشگاهی که خطا نمی‌کند و تحت شرایط کنترل شده، فقط جنایت می‌کند معرفی کرد؛ انگار سرمایه‌داری را به آزمایشگاه برده‌اند و جنایت‌های آن را انتزاع کرده‌اند و به نمایش گذاشته‌اند! سرمایه‌داری منهای فرعیاتِ بی‌ضررش، مثالی بهتر از ترامپ ندارد. بی‌تکلف، عریان و صادقانه انسان‌ها و انسانیت را سلاخی می‌کند تا فقط بتواند اسلحه بفروشد. ترامپ، عربستان و خاشقجی آینه تمام‌نمای رفتار کلی آمریکا در خاورمیانه بوده است.»
البته باید توجه داشت که آمریکای ترامپ و اوباما با هم فرق دارند اما نه در هدف، بلکه در شیوه و طریق. به واقع این‌طور نیست که تصور کنیم ترامپ و اوباما دو راه متفاوت از هم را می‌رفتند و حاکمیت و مجالس آمریکا نیز با آن مشکلی نداشتند. «نوام چامسکی» در کتاب «سلطه جویی‌های یک امپراتوری» به جنایات آمریکا در یک قرن اخیر پرداخته است. جالب آنکه جنایات خاموش دموکرات‌ها هیچ کم از رقبای جمهوری خواه آنها ندارد. کلینتون داروسازی «الشفا» را که تنها مرکز ساخت داروی ضدمالاریا در سودان بود، هدف قرار می‌دهد و بعد می‌گوید فکر می‌کردیم آنجا سلاح شیمیایی می‌سازند! اوباما تحریم‌های دارویی علیه ملت ایران را به بهانه واهی تصویب می‌کند. 
در دوره اوباما حمله به مردم بی‌دفاع یمن آغاز شد. بر کسی پوشیده نیست که این مردم مظلوم با فرمان آمریکا و تجهیزات آمریکایی هر روز کشته می‌شوند. آن 40 کودک یمنی که چندی قبل در اتوبوس مدرسه مورد هدف قرار گرفتند یا مردم مظلومی که هر روز در صنعا یا دیگر نقاط یمن بمباران می‌شوند چرا برای جهانیان این گونه جریان‌ساز نمی‌شود؟ 
چه توقعی از فضای مجازی می‌توان داشت؟!
روزنامه شرق عکس یک شماره دیروز خود را به تصویری از اسحاق جهانگیری اختصاص داد و تیتر آن را از این بخش از سخنان او انتخاب کرد: «مردم شایعه فضای مجازی را باور می‌کنند، حرف مسئول را نه»!
در این‌باره ذکر چند نکته خالی از لطف نیست. نخست آنکه این موضوع همان آسیب‌های فضای مجازی یا به عبارتی دقیق‌تر آسیب‌های رسانه‌های نوظهور است که در کشورهای دیگر نیز با آن مواجه هستند. برای نمونه رئیس‌جمهور فرانسه گفته بود که این رسانه‌ها به دشمنان دموکراسی تبدیل شده‌اند.
در کشور آلمان نیز به جهت چاره جویی برای این مشکل نظارت و کنترل بر این فضا را گسترش داده و هر گونه انتشار شایعات را به پرداخت جرایم سنگین محکوم کردند. اما در کشور ما چه رخ داد؟ هر وقت سخن از نظارت بر فضای بی‌در و پیکر مجازی به میان آمد این طیف روزنامه‌های زنجیره‌ای (مانند همین روزنامه شرق) و به طور کلی طیف موسوم به اصلاح‌طلب به هوچی‌گری و جار و جنجال پرداخت.
نکته دوم اینکه چه انتظاری از فضای مجازی دارید وقتی روزنامه رسمی این کشور (همین روزنامه شرق) در گزارشی داستان‌هایی را که در تحریریه رسانه‌های سعودی مانند الشرق الاوسط درباره زائران عراقی و در مسیر تفرقه افکنی ساخته شده را به خورد ملت می‌دهد و سپس منبع خود را اظهارات یک راننده تاکسی عنوان می‌کنند!!
نکته سوم آنکه معاون اول دولت محترم که در زمان انتخابات خود را اصلاح‌طلب عنوان می‌کرد وقتی برخلاف کار کارشناسی شده می‌آید و ارز 4200 را مطرح می‌کند و آن وقت مردم نه تنها هیچ نشانی از آن نمی‌بینند بلکه آنچه مشاهده می‌کنند این است که ارزی که به ارز جهانگیری معروف شد تنها در اختیار برخی تاجران و واردکنندگان قرار دارد که با سوءاستفاده از آن درصدد مکیدن خون ملت بودند. 
این‌ها تنها چند مورد از چرایی آن چیزی است که معاون اول دولت محترم بیان کرده‌اند.