آل خلیفه پس از ترک بیابانهای نجد، ابتدا به شبه جزیره قطر رفتند و از آنجا نیز در سال ۱۷۰۰ میلادی برای اولین بار وارد بحرین شدند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، بحرین که نام اولیه آن اوال Awal بود کوچکترین کشوردرخلیج فارس است که دارای ۳۳ جزیره است. مساحت بحرین ۷۰۶ کیلومترمربع میباشد که نزدیک به ۴۰۰ کیلومتر مربع آن بیابانی است. خاندان آل خلیفه که قدرت را در بحرین در اختیار دارد، در این کشور غیربومی محسوب میشود. در نگرش غالب مردمی در بحرین نه تنها حاکمیت قبیله آل خلیفه بر بحرین تحمیلی است، بلکه این قبیله در بحرین ریشه تاریخی کهنی نیز ندارند. آل خلیفه به لحاظ تبارشناسی از قبیله «عنیزه» هستند که در ابتدا از بیابانهای نجد وارد زباره Zubara در سواحل شمال غربی قطر شده بودند. علاوه بر درگیریهای قبیله ای، دولتهای بزرگ نیز در هر دوره تاریخی برای تسلط بر بحرین و تجزیه آن از ایران تلاش کرده اند. پرتغالیها در سال ۱۵۲۱ میلادی و عثمانیها در سال ۱۵۵۹ میلادی بحرین را تصرف کردند و در برهههای بعدی نیز پرتغالیها مجددا به بحرین بازگشتند. اما، در سال ۱۶۰۲ میلادی ایرانیها توانستند اشغالگران پرتغالی را بیرون کنند. در قرون بعدی با گسترش توسعه طلبی انگلیس در منطقه خلیج فارس، بحرین نیز همانند سایرمناطق جنوب و شمال خلیج فارس هدف مطامع و یکه تازیهای استعمارگران انگلیسی قرار گرفت. همزمان با کشاکشهای دولتهای بزرگ در منطقه، آل خلیفه به علت اختلاف با دیگر قبایل، بیابانهای نجد را ترک کردند و به سواحل منطقه خلیج فارس آمدند. در این منطقه، قبایل مختلف دیگری به آنها پیوسته و اتحادیهای را تشکیل دادند و خود را به نام «آل عتوب» نامگذاری کرده و در نتیجه به «بنی عتیبه» معروف شدند. آل خلیفه پس از ترک بیابانهای نجد، ابتدا به شبه جزیره قطر رفتند و از آنجا نیز در سال ۱۷۰۰ میلادی برای اولین بار وارد بحرین شدند. در آن زمان حاکم بحرین "نصر آل مذکور" بود که از سوی فرماندار بوشهر در جنوب ایران تعیین شده بود. بدنبال عدم مقاومت جدی «نصر آل مذکور» در برابر هجوم نیروهای آل خلیفه، حکومت خاندان آل خلیفه بر بحرین در سال ۱۷۸۳ م. آغاز شد. آل خلیفه در زمانی که در زباره در شمال قطرمی زیستند، گاهی نیز به بحرین سفر میکردند که در یکی از این سفرها همراهان و نوکران آل خلیفه، مردم بحرین را در بازار مورد آزار و اذیت خود قرار دادند. مردم بومی بحرین نیز علیه آنان بسیج شده و طی درگیری با آنان یکی از غلامان آل خلیفه را کشتند. در مقابل، آل خلیفه با هدف انتقام گیری، نیرویی را برای اشغال بحرین تدارک دیدند. «نصر آل مذکور» پس از اطلاع یافتن از نقشه آل خلیفه برای اشغال بحرین، با تدارک نیرویی سعی کرد در آبهای خلیج فارس و در درون دریا در مقابل آل خلیفه بایستند. اما افراد آل خلیفه نیروهای «نصر آل مذکور» را در خلیج فارس دور زدند و از مسیر دیگری وارد بحرین شدند. نصر آل مذکور متوجه این مساله شد و به سمت بوشهر رفت و در اقدامی منفعلانه دیگر به بحرین باز نگشت. اینگونه بود که بحرین به اشغال آل خلیفه در آمد و راه برای تسلط بیگانگان بر بحرین هموار شد. بخصوص انگلیسیها در سالهای اوج سلطه گری شان در منطقه، تمام تلاش خود را برای تجزیه بحرین از ایران به کار بستند. در حالی که بحرین جزئی از سرزمین ایران بود، به علت ضعفهای دولت قاجار، بحرین در سال ۱۸۲۰ میلادی تحت سرپرستی استعمار انگلیس قرار گرفت و به اصطلاح اتحاد حکومت آل خلیفه با انگلیس اعلام شد و این وضعیت در دوره حکومت پهلوی در ایران نیز ادامه یافت. نخستین حاکم آل خلیفه در بحرین، شیخ احمد بن خلیفه بود. در دوران تسلط آل خلیفه بر بحرین، جنبشهای متعدد مردمی علیه آل خلیفه و افراطی گری به راه افتادند. اما قبیله آل خلیفه با چند قبیله دیگر همچون الدواسر و الجلاهمه هم پیمان میشدند و خیزشهای مردمی را سرکوب کردند. برخی از آنان همچون الجلاهمه به قطر بازگشتند و برخی دیگر از آنان همچون الدواسر در بحرین و عربستان سعودی ساکن شدند. به این صورت سیطره آل خلیفه بر بحرین تداوم یافت. پس از مرگ شیخ احمد بن خلیفه در سال ۱۷۹۶ میلادی، جانشینان وی بحرین را تحت سلطه خود نگه داشتند و شکل حکومتی آل خلیفه در شرایط حاضر نیز با اندکی تغییرات، مانند همان دوران شیخ احمد است. نهایتاً در سال ۱۹۷۱ میلادی، محمدرضا پهلوی، شاه وقت ایران که به امریکا، انگلیس و صهیونیسم وابستگی داشت، با رسمی شدن تجزیه بحرین از ایران موافقت کرد. همه پرسی در ظاهر تحت نظارت سازمان ملل برگزار و به تجزیه بحرین از ایران رسمیت داده شد، اما این همه پرسی بیشتر به یک نظرسنجی محدود و سطحی شبیه بود که براساس مطامع قدرتهای بزرگ اجرا شد. پس از آن، حاکمیت آل خلیفه، قرارداد جدید دوستی با استعمار انگلیس امضاء کردند. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ایران، شیعیان بحرین نیز بارها برای احقاق حقوق خود تلاش کردند و جنبشهایی را به راه انداختند که آل خلیفه تمامی این جنبشهای مردمی را سرکوب کرده است. حسنین هیکل، نویسنده مشهور مصری درباره نحوه جدا کردن بحرین از ایران میگوید: «ملک فیصل، پادشاه وقت عربستان سعودی در آن زمان رهبری مذاکرات کشورهای عربی با ایران را در این باره برعهده گرفته بود. در آن زمان کشورهای عربی خواستار آن شدند تا بحرین که در آن زمان ۷۰ درصد جمعیت اش را شیعیان تشکیل میدادند، به کشوری عربی تبدیل شود و در مقابل آن، حاکمیت ایران بر سه جزیره تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی تحکیم یابد که در سالهای بعد امارات متحده عربی نیز مدعی این جزایر شد. متاسفانه سران عرب در آن زمان میخواستند بر اکثریت شیعی ساکن بحرین یک اقلیت سنی حکومت کند و از این رو از دیگر کشورهای منطقه خواستند تا از این پس بحرین را جزو کشورهای عربی منطقه به شمار آورند». پس از رسمیت بخشیدن به تجزیه بحرین از ایران، برای ایران زدایی و شیعه زدایی از بحرین تلاشهای فراوانی شده است و بازماندگان کنونی خاندان آل خلیفه نیز همچنان به شیوه اسلاف خود با مردم بحرین برخورد میکنند. شیخ «حمد بن عیسی آل خلیفه» حاکم کنونی بحرین در سال ۱۹۹۹ میلادی با مرگ پدرش جایگزین وی شد. خاندان غیربومی آل خلیفه در زمره اقلیت اهل سنت بحرین هستند. برغم تمامی تلاشها برای هویت زدایی از بحرین، هنوز اکثریت جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل میدهند که به شیعیان «بحارنه» یا بحرینیها و شیعیان ایرانی تقسیم میشوند. حدود ۸۰ درصد شیعیان بحرین را بومی های بحرین یا بحارنه و حدود ۲۰ درصد را نیز شیعیان غیربومی از سایر نقاط ایران تشکیل می دهند. دو عامل اقلیت و غیربومی بودن آل خلیفه سبب شد که این خاندان در پی «هویت سازی جدید» در بحرین باشد. این هویت سازی جدید در قالب «شیعه ستیزی» و «ایران زدایی» پیگیری می شود. ریشه سیاست «هویت زدایی شیعی - ایرانی» و «هویت سازی جدید» در بحرین به سیاست «ایرانی زدایی» انگلیس در بحرین بویژه در دهه ۱۹۵۰ میلادی باز میگردد. انگلیس این سیاست را با هدف کاستن از نفوذ ایران در بحرین اتخاذ کرد. بر اساس این سیاست، تغییر توازن جمعیتی بحرین با وارد کردن اتباع کشورهای دیگر به خصوص از پاکستان، بنگلادش، یمن، اردن و سوریه و اعطای تابعیت به این اتباع بیگانه در دستور کار قرار گرفت. نگاه فرقهای و قبیلهای آل خلیفه رنجهای زیادی برای مردم بحرین از جمله شیعیان این کشور در پی داشته است. «گراهام فولر»، پژوهشگر آمریکایی در مقالهای در فوریه سال ۲۰۱۱ میلادی در روزنامه نیویورک تایمز، تحولات بحرین را بررسی کرد و نوشت: «بحرین یک جزیره شیعه است. رسانههای غربی کمتر در این زمینه مطلبی می گویند، ولی واقعیت این است که ۷۰ درصد جمعیت بحرین شیعه هستند. شیعیان به طور سیستماتیک مورد تبعیض و سرکوب قرار گرفته و از هیچ نقش جدی و تأثیرگذاری در سیستم حکمرانی قبیلهای سنی بحرین برخوردار نیستند».
آل خلیفه و آل سعود در سرکوب مردم بحرین، مفاد و اصول اسناد مهم حقوق بین الملل نظیر اعلامیه جهانی حقوق بشر منتشره در سال ۱۹۴۸ میلادی، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی؛ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛ کنوانسیون حقوق کودک، اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، اعلامیه اسلامی حقوق بشر موسوم به اعلامیه قاهره و سایر کنوانسیونهای بین المللی حقوق بشر را نقض کرده اند که در مطالب آتی به مصادیق و جزئیات آنها خواهیم پرداخت. معاونت برون مرزی صداوسیما