به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، وبگاه آمریکایی «ریل کلیر پالیتیکس» در گزارشی به قلم «پاتریک بوچانان» به تشریح مواضع شکستخورده غرب در غرب آسیا و شمال آفریقا پرداخت.
در این گزارش با عنوان: «چطور حزب جنگ خاورمیانه را از دست داد» آمده است: «باراک اوباما» رئیسجمهور پیشین آمریکا زمانی گفته بود: «اسد باید برود.» در این مورد خوب است که نگاهی به نسخه روز هجدهم آگوست ۲۰۱۱ روزنامه آمریکایی «واشنگتنپست» بیندازید. اوباما گفته بود: «آینده سوریه را باید مردم این کشور مشخص کنند، اما "بشار اسد" رئیسجمهور این کشور در برابر آنها قرار گرفته است... زمان آن فرا رسیده است که اسد از این سمت کنارهگیری کند.»
«نیکلا سارکوزی» رئیسجمهور وقت فرانسه و «دیوید کامرون» نخستوزیر پیشین بریتانیا هم دیگر مقامات غربی بودند که موضعگیری مشابه اوباما داشتند و بر کنارهگیری اسد تاکید کردند.
گزارش فوق میافزاید: حالا هفت سال گذشته است و ۵۰۰ هزار تبعه سوری کشته شدهاند. اوباما، سارکوزی و کامرون دیگر بر مسند قدرت نیستند، اما اسد همچنان رئیسجمهور سوریه است و همه اینها در شرایطی است که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا هم گفته که دو هزار آمریکایی که در سوریه مستقر هستند، به زودی این کشور را ترک میکنند.
اما «لیندسی گراهام» سناتور آمریکایی تاکید دارد که نمیتوان فعلا از سوریه خارج شد و معتقد است که قصد دارند کُردها را کشتار کنند. سوال این است که چه کسی ما را درگیر جنگ سوریه کرد و وضعیت را به گونهای مدیریت کرد که ما بعد از هفت سال طوری از سوریه خارج شویم که دشمنانمان پیروز باشند و همپیمانان ما قربانی؟
آمریکا هفدهسال قبل وارد افغانستان شد تا طالبان را از بین ببرد چرا که به القاعده و رهبر این گروه اسامه بنلادن پناه داده بود. اما الان «زلمای خلیلزاد» دیپلمات آمریکایی با طالبان برای صلح مذاکره میکند. حالا بر طبق آنچه «مایک مورل» معاون سابق سیا در واشنگتنپست نوشته است، بقایای القاعده با طالبان امروزی همکاری نزدیکی دارند.
مشخص است که ۱۷ سال جنگ در افغانستان ما را با این گزینهها مواجه کرده است: یا آنجا بمانیم و تا ابد برای اینکه طالبان را از کابل دور نگه داریم، بجنگیم یا اینکه خارج شویم و بگذاریم طالبان آنجا فرمانروایی کند.
چه کسی ما را به این وضعیت افتضاح دچار کرد؟
پس از اینکه ترامپ در جریان کریسمس به عراق سفر کرد، اما نتوانست با رئیسجمهور این کشور دیدار کند، پارلمان عراق این وضعیت را بی اعتنایی به حاکمیت دیگر ملتها و توهین ملی ارزیابی کردد که به آغاز بحثها درباره اخراج پنج هزار نظامی آمریکا که هنوز در عراق هستند، منجر شد.
«جرج بوش» رئیسجمهور پیشین آمریکا عملیات نظامی در عراق را با هدف کشف سلاحهای کشتارجمعی «صدام حسین» آغاز کرد. صدام چنین تسلیحاتی نداشت و این جنگ هم عراق را به دموکراسی و سنگر غرب در جهان اسلام و عرب تبدیل نکرد و با گذشت ۱۵ سال، عراقیها درباره خروج ما از عراق صحبت میکنند. «مقتدی صدر» روحانیای است که چندین دهه با آمریکاییها مقابله کرده و خواستار خروج آمریکاییها از عراق شده است، وی اکنون رئیس بزرگترین حزب در پارلمان است.
این وبگاه آمریکایی ادامه داد: یمن را در نظر بگیرید، آمریکاییها به مدت سه سال از سعودیها دربرابر حوثیها در جنگ یمن حمایت کردند و این اقدامات را به وسیله هواپیماها و سوختگیری هوا به هوا صورت دادهاند. این جنگ یکی از بدترین بحرانهای انسانی قرن بیستو یکم را رقم زد.
به زودی کنگره تلاش میکند تا حمایت آمریکا را از جنگ قطع کند. کنگره از «محمد بن سلمان» شاهزاده سعودی که ساختار این جنگ را ترتیب داده است برای قتل «جمال خاشقچی» روزنامهنگار منتقد سعودی به شدت انتقاد کرده است و آمریکا هم به دنبال برقراری آتشبس است. چه کسی ما را گرفتار این جنگ کرد؟ و آیا سالها کشتار یمنیها که ما هم در آن همکاری داشتهایم، به امنتر شدن آمریکا کمکی کرده است؟
لیبی را هم در نظر بگیرید. در سال ۲۰۱۱ نیروهای آمریکایی به نیروهای «معمر قذافی» دیکتاتور لیبی حمله کردند و این اقدام در نهایت به کشتن وی منجر شد. «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا به شوخی گفته بود: «ما آمدیم و تماشا کردیم و او مرد.» جنگ لیبی هم هزاران کشته برجای گذاشت. تولید نفت لیبی در پی این جنگ بسیار کاهش یافت. در نهایت، سال ۲۰۱۶ اوباما گفت که آماده نبودن برای دوران پس از قذافی، احتمالا بدترین اشتباه دوران ریاستجمهوری وی بوده است.
هزینه این مداخلههای نظامی برای آمریکا چه بوده است؟ باید گفت، علاوه بر تریلیونها دلار که برای این برنامهها هزینه شد، حدود هفت هزار کشته و ۴۰ هزار زخمی برجای گذاشت، اما برای جهان عرب و اسلام، هزینه سنگینتر از این رقم بوده است. صدها هزار نفر در افغانستان، عراق، لیبی، یمن و سوریه کشته شدهاند که نظامی و غیر نظامی را در بر میگیرد. ضمن اینکه برنامههایی علیه مسیحیان ضمن کشتار، میلیونها نفر را از خانههای خود آواره کرده است.
سوال دیگر این است که آیا این اشغالگریها، بمبارانها و کشتارها باعث شده که غرب آسیا محل بهتری شود و امنیت آمریکاییها را تقویت کند؟ ماه میسال گذشته نظرسنجی از جوانان در غرب آسیا و شمال آفریقا نشان داد که بیشتر آنها روسیه را شریک بهتری در مقایسه با آمریکا میدانند.
ثمره مداخله نظامی آمریکا چه بوده است؟
به ما گفته شد که گروه تروریست داعش از بین نرفته است و این گروه هنوز موجودیت دارد و به همین دلیل اگر ما سوریه و افغانستان را ترک کنیم در این صورت دشمنان ما قدرت را در دست خواهند گرفت و دوستانمان هم قربانی میشوند؛ همینطور اگر کمک به سعودیها و اماراتیها را در کشتار حوثیها در یمن متوقف کنیم، ایران پیروز میشود.
ترامپ با تصمیم برای خروج از سوریه و افغانستان، نخبگان سیاسی را خشمگین کرد؛ اقدامی که میلیونها آمریکایی نمیتوانند به زودی از پیامدها و فکر آن خلاص شوند.
روزنامه نیویورکتایمز در نسخه روز دوشنبه خود نوشت، همانطور که این رهبران از صحنه عبور میکنند، این نسل جدید هستند که باید راهی برای خروج از مخروبهای که ترامپ ایجاد کرده پیدا کنند. البته درست این است که بگوییم: «خرابهای که به ترامپ به ارث رسیده است.»