بیانیه جدیدِ رهبر معظم انقلاب حاوی ویژگیهایی است که آن را از سایر بیانیههای قبلیشان متمایز میسازد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، اگرچه تا امروز تحلیلهای گوناگونی از بیانیه اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) ارائه شده است، اما بهنظر میرسد، بخش عمده این بیانیه، عصاره بیانات و رهنمودها و راهبردها و همچنین مطالبات و توصیههایی است که ایشان طی یکی دو دهه اخیر بارها و بارها خطاب به مردم و مسئولین مطرح کردهاند.
متأسفانه طی سالیان گذشته، برخوردهای سلیقهای برخی از مسئولین محترم در مورد بیانات، ولی امر مسلمین، سبب شده تا اجرای بخش قابل توجهی از تدابیر و منویات رهبری با تأخیر مواجه و در حد شایسته مورد توجه قرار نگیرد و لذا ایشان بار دیگر عصاره این مطالب را با نگاهی متفاوت و در قالب منشوری جدید، در اختیار افکار عمومی جامعه قرار دادهاند.
با اینحال؛ بیانیه جدیدِ ایشان حاوی نکات و ویژگیهای قابل تأملی است که آن را از سایر بیانیهها، فرامین و مطالب قبلی صادر شده از سوی ایشان متمایز میسازد.
همانطور که اشاره شد، یکی از خصوصیات این بیانیه این است که مهمترین مطالبات، توصیهها و رهنمودهای ایشان طی سالهای گذشته، به طور خلاصه و نسبتاً موجز و مختصر، در یک مجموعه ارائه شده است.
یکی دیگر از نکات بسیار مهم و قابل تأمل این بیانیه این است، که ایشان (شاید ناامید از اقدام مؤثر برخی از مسئولین)، این بار مستقیماً جوانان کشور یعنی کسانی که در گذشته از آنها بهعنوان امیدهای آینده نام برده میشد را مخاطب قرار داده و بار دیگر بر اهمیت گردش نخبگانی و سپردن امور به دست جوانان تأکید نمودهاند.
در واقع بهنظر میرسد ایشان با مخاطب قرار دادن جوانان، همچون گذشته بار دیگر تلاش کردهاند تا ضمن بیان ضرورت توجه به استفاده از ظرفیتهای فکری و علمی و نیز قدرت خلاقیت و ابتکار عمل جوانان، اهمیت عمل به روحیه جهادی و مدیریت انقلابی مبتنی بر اقدام و عمل مضاعف و فعالانه را گوشزد نمایند.
به عبارت دیگر ایشان موفقیت در کار را مستلزم اقدام انقلابی دانسته و با طرح مطالب مورداشاره، توجه مردم و مسئولین را به اهمیت و ضرورت عمل انقلابی برای دست یافتن به مراحل بعدی تحقق و تکمیل اهداف عالی انقلاب توصیه و آنان را از تنبلی و سستی و نیز پرداختن به مسائل حاشیهای و شعارگونه، برحذر داشتهاند.
یعنی هم منظور خود از عمل انقلابی و روحیه جهادی را تشریح و تصریح کردهاند و هم یادآوری نمودهاند که ما بهرغم تمام دستاوردهای عظیمی که تاکنون کسب کردهایم، به علل مختلف موجه از جمله؛ فشار و توطئههای مستمر بیگانگان و بعضاً دلایل غیرموجه مثل؛ شعارزدگی و کمکاری و ضعف برخی از مسئولین، تازه در گام نخست از اجرای اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی قرار داریم.
مقتدای مسلمین جهان، برخلاف برخی از افراد جامعه که هیچگاه نمیتوانند و یا نمیخواهند دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی که دوست و دشمن بر تحقق آنها اذعان دارند را ببینند و مدام نقاط ضعف و کاستیها را بزرگنمایی نموده و به رخ میکشند، صراحتاً و صادقانه هم نقاط ضعف را متذکر میشوند و هم در جهت ایجاد امید و انگیزه بیشتر، مجدداً نقاط قوت و دستاوردها را مورداشاره قرار میدهند.
با اینحال؛ تمام تلاش ایشان بر این اصل راهبردی متمرکز است که خواستن توانستن است و ایران اسلامی با استعانت از درگاه خداوند منان و با اتکاء به نیروهای درونزا و استفاده بهینه از منابع و ظرفیتهای بیکرانی که خداوند در این سرزمین به ودیعه گذاشته، میتواند به مراتب راحتتر و سریعتر از هر کشور دیگری، مسیر رشد و پیشرفت همهجانبه را طی نماید، البته مشروط بر آنکه باور کنیم که ما میتوانیم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در راستای اثبات عملی بودن امکان اجرای این اصل راهبردی، علاوه بر یادآوری مجدد و مکرر نقش جوانان و گروههای جهادی و نیز مدیریت انقلابی در کسب پیروزی در جنگ تحمیلی و کمک به محرومیتزدایی در نقاط مختلف کشور، دستاوردهای فراوان و غیرقابل انکار کسب شده در بخشهای مختلف علمی، صنعتی، کشاورزی و سایر عرصهها و همچنین گسترش مرزهای معنوی انقلاب اسلامی در نقاط مختلف جهان و نقشهای فرامرزی ایران در معادلات بینالمللی را مورداشاره قرار میدهند.
نقش آفرینی و تأثیرگذاری در حذف نظام ظالمانه دو قطبی حاکم بر جهان، برهم خوردن طرح خاورمیانه بزرگ آمریکاییها، درهم ریختن نقشه از نیل تا فرات رژیم اشغالگر قدس، تأثیر در بروز و شکوفایی پنهان و آشکار نهضت بیداری اسلامی، شکست گروههای تروریستی، تثبیت جایگاه و حفظ ساختار حکومتی کشورهای منطقه و جلوگیری از تجزیه آنها، از جمله مواردی است که در بیانات قبلی و بیانیه اخیر ایشان به آنها پرداخته شده است.
دستاوردها و نقشهایی که مجموع آنها بیانگر جایگاه واقعی ایران در نظام بینالمللی است و نشان میدهد که در دنیای معاصر، ایران اسلامی به حدی از اقتدار و توانمندی درونی و بیرونی دست یافته که اکنون در معادلات جهانی، از ایران و جهان اسلام بهعنوان یکی از ارکان و قطبهای اصلی قدرت نام برده میشود و بسیاری از تصمیمگیریهای منطقهای و حتی جهانی، بدون مشارکت جمهوری اسلامی ناممکن است.
از فرمایشات ایشان در این بیانیه چنین استنباط میشود که؛ اگر تا دیروز غرب و در رأس آن آمریکای تحقیر و تضعیف شده میکوشید تا با اقدام عملی مستقیم مثل؛ کودتا یا عملیات کماندویی محدود برای نجات گروگانهای آمریکایی خصومت خود با انقلاب اسلامی را اثبات نماید و یا با حمایت از صدام در جنگ تحمیلی و گاهی نیز با هدف قرار دادن اسکلهها، شناورها و هواپیمای مسافربری ایرانی، ابراز قدرت نماید، اما بهتدریج از همین مقدار قدرتنمایی نیز عاجز و ناتوان شد و در برابر اقتدار ایران اسلامی، به شدت تنزل یافت.
به تعبیر رهبری؛ شرایط جدید باعث شده تا آمریکاییها چنان مستأصل و دچار آشفتگی و تزلزل شوند که در ادامه خصومتهای خود، به روشهای غیرمستقیم و غیرفیزیکی مانند؛ تحریم و تهدید و ترور و هجمه فرهنگی بسنده و سپس به انجام جنگهای نیابتی از طریق؛ ایجاد و حمایت از گروههای تروریستی مانند داعش روی آورند و در نهایت و در اوج اسیتصال به اقداماتی مانند برگزاری نشست شکستخورده ورشو برای ایجاد ائتلاف علیه ایران دل خوش کنند.
ایشان تأکید میکنند، که ایران اسلامی به رغم جایگاه ممتاز و بی بدیل خود در عرصههای مختلف داخلی و خارجی، هیچگاه آغازگر جنگی نبوده و نخواهد بود، اما در عینحال هرگز در مقابل تهدید و تجاوز دیگران ساکت نخواهد ماند و با قدرت تمام به متجاوزین احتمالی به حریم کشور و منافع مردم پاسخ خواهد داد.
مقتدای مسلمین جهان، ضمن بیان علتهای آشکار و پنهان دشمنی غربیها با انقلاب اسلامی، آنها را در انقلابزدایی از ایران ناکام دانسته و یادآوری میکنند که دشمن برای درهم شکستن روحیه مردم، بیش از گذشته به دروغگویی و توطئهگری متوسل شده است، لذا مجدداً ضمن تأکید بر ضرورت پایبندی به اصول، متذکر میشوند که مردم و مسئولین باید همچنان با عزمی راسخ و مصمم، به حرکت ارزشی خود در مسیر اهداف و آرمانهای انقلاب گام بردارند.
شاید به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب همچون گذشته، در این بیانه نیز مسئولین را از اعتماد مطلق به آمریکا و اروپا نهی نموده و البته حساب برخی از کشورهای اروپایی و مردم آمریکا و اروپا را از رفتارهای شرمآور سردمداران کشمرهای استکباری و نظام سلطه جدا دانسته و تعامل مبتنی بر رعایت منافع و احترام متقابل با سایر کشورها را امری بدیهی و طبیعی و بلکه لازم میدانند.
نکته قابل تأمل دیگر در بیانیه اخیر، ولی امر مسلمین، یادآوری ناچیز بودن تأثیر تحریمها در برابر اراده مردم و مسئولین و ظرفیتهای بیشمار موجود در کشور است، البته در این رابطه مثل همیشه، خنثی شدن تحریمهای دشمن را مشروط به تحقق اسناد بالادستی از جمله؛ سیاستهای کلی و کلان اقتصاد مقاومتی اعلام میکنند و بار دیگر مسئولین و بهویژه جوانان را به اجرای این سند و سایر اسناد مشابه فرا میخوانند.
همچنین ایشان در این بیانیه ضمن توجه به جنبههای نظری کار و تأکید مجدد بر جلوگیری از بروز اشتباهات قبلی و پرهیز از اشتباه محاسباتی در برآورد نادرست از میزان تأثیرگذاری تحریمهای ظالمانه دشمن بر روند فعالیتهای اقتصادی و غیراقتصادی کشور، بایدها و نبایدها کلی و حتی جزئیات مورد نیاز را نیز یادآوری مینمایند.
در ادامه ضرورت استفاده از ظرفیت نخبگانی را متذکر میشوند و اضافه میکنند که برای تحقق اسناد بالادستی، باید با انجام کار مطالعاتی دقیق، نقشههای اجرایی و عملیاتی طراحی، و برنامهریزیهای لازم (در افقهای مختلف کوتاهمدت، میانمدت و بهویژه بلندمدت) صورت بگیرد.
از آنجا که عدالت یکی از مهمترین اهداف عالی انقلاب محسوب میشود، لذا همه محتوا و متن این بیانیه بر اصل عدالت و گسترش عدالت در جامعه و جهان تأکید دارد و به همین دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی بر سادهزیستی و پرهیز مسئولین از رانتخواری و تبعیض و مبارزه با نظام سلطه و سرمایهداری اصرار ورزیده و راز موفقیت را مبارزه قاطع با ظلم و فساد اعلام میکنند.
در بعد ملی و مردمی نیز ضمن یادآوری اقدامات گسترده قبلی نظام اسلامی برای توزیع عادلانه ثروت و امکانات در نقاط مختلف کشور، ضرورت تداوم این مسیر را متذکر میشوند.
بدیهی است که موفقیت در تحقق اهداف مذکور، مستلزم تعامل متقابل مردم و مسئولین و اصلاح امور بر اساس اصول و ارزشهای اسلامی در هر دو بخش است، درست به همین دلیل است که ایشان در قسمتهای پایانی بیانیه، ضرورت احیاء سبک زندگی ایرانی اسلامی را مورداشاره قرار میدهند، اما با توجه به اهمیت و گستردگی ابعاد کار و نقش مخرب رسانههای خارجی در این زمینه، تشریح موضوع را به آینده موکول میکنند.
یکی دیگر از نکات درخور تأمل بیانیه این است که؛ ایشان در پاسخ قاطع و صریح به صحبتهای برخی از افراد جامعه که میگویند، نمیشود مردم را به زور به بهشت برد، یادآوری میکنند که حتی با فرض صحت این سخن، شرعاً و منطقاً مسئولین نظم اسلامی نباید و حق ندارند، شرایط برای ایجاد انحراف و هدایت مردم به سوی جهنم را نیز فراهم نمایند.
ایشان در مجموع با ارائه تحلیلی علمی و منطقی از شرایط، آیندهای روشن را برای آینده انقلاب ترسیم نموده و معتقدند، انقلاب اسلامی دوران بلوغ خود را طی نموده و هماکنون در دوران تحکیم و تثبیت در مسیر رشد و تعالی خود قرار دارد و به این ترتیب با استناد به تجارب چهار دهه گذشته، دوستان را ناامید و دشمنان را شکستخورده و مستأصل معرفی میکنند.
کلام آخر اینکه؛ همانند سایر منویات رهبری، این بیانیه نیز کاملاً مبتنی بر یکسری اصول عقلانی و منطقیِ ناشی از واقعیات موجود و تجارب گذشته تنظیم شده است و در صورتی که عملاً و به شکل کامل و دقیق در دستور کار مسئولین قرار گیرد و همانند بسیاری از وعدههای قبلی به شعاری توخالی برای قرار گرفتن در رأس امور تبدیل نشود، قادر است، شور و نشاط و انگیزه لازم برای برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق دولت، جامعه و تمدن نوین اسلامی را در تمام اقشار و صنوف کشور ایجاد نماید.