رئیس اتاق مشترک ایران و امارات گفت: میگویند دلار تا ۲۰ هزار تومان رسید دولت تا ۱۳ هزار پایین آورد. خب چرا گذاشت بالا برود؟ معلوم است برای جبران کسر بودجه. الان هم دلار نزدیک به ۱۵ هزار تومان است. چه اتفاقی افتاده کسری دارند باید جبران شود!
مسعود دانشمند؛ عضو سابق اتاق بازرگانی ایران، دبیر کل خانه اقتصاد ایران، رئیس کانون سراسری انجمن حمل و نقل بین المللی کار و رئیس اتاق مشترک ایران و امارات در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو از علل نابسامانی اقتصاد ایران و گرانیها و تورم لجام گسیخته سال گذشته گفت که در ادامه مشاهده میکنید.
به نظر شما ریشه وضعیت نابسامان اقتصاد ایران چیست؟
ما یک اقتصاد متکی به نفت داریم! مادامی که این نفت در ید دولت است، اقتصاد بخش خصوصی کشور رشد نمیکند. قدیمها در روستا قبل از هر کاری از خان اجازه گرفته میشد، الان هم دولت خان شده است. مثلا اگر فردی میخواست دیوار خانه اش را یک متر بالا بیاورد میگفت: خان اجازه میدهی من امروز سر مزرعه نیایم و بروم سر عملگی خانهام؟ حکایت ما هم همین است، چون این اقتصاد و دولت بزرگ است و روی همه چیز مسلط است هر که هر کاری میخواهد انجام دهد چشم به میدوزد به اینکه دولت چه کار میکند؟ در کشورهای پیشرفته و موفق دنیا اینگونه نیست! هر کس میخواهد فعالیت کند خودش سرمایه و تجهیزات و تعهدات را تامین میکند و دولت صرفا بستر مهیا میکند، بعد از او مالیات میگیرد.
چرا نمیتوانیم این مدل را در کشور پیاده کنیم؟
متاسفانه دخالت دولت در اقتصاد روز به روز بیشتر شده و بخش خصوصی را به عقب میراند. برای دولت هم راحتتر این است به جای اینکه تولید کننده را در تولید کالا حمایت کند میگوید من کالا را وارد میکنم مردم هم با رضایت کالا را میخرند نفت هم که داریم و میفروشیم! بحران امروز اقتصاد کشور ناشی از همین نگاه است.
خام فروشی حراج منابع طبیعی است و ما سهم نسلهای آینده را امروز میخوریم و این از نظر اخلاقی، وجدانی و شرعی غلط است که من سهم نسل آینده را از بین ببرم!
دولت باید در جایگاه خود باشد، ابلاغیه اصل ۴۴ را که میبینید تکلیف دولت را روشن کرده است، ولی دولت به آن عمل نمیکند، البته دولتها اصولا نه در ایران بلکه همه جای دنیا اقتدارگرا هستند و میخواهند قدرت متمرکز باشد، اما این اقتدار گرایی دولت با هزینه ملت است. از این که نفت خام میفروشیم و خرج میکنیم نباید حوشحال باشیم این بدترین کار ممکن است و باید نفت را به سرمایه ملی تبدیل کنیم. دولت به بسیاری از نظرات کارشناسان بی اعتنایی میکند و یا آنها را رد میکند، علت چیست؟ مشکل اینجاست که دولت خودش را عقل کل میداند و نیاز به مشاوره نمیبیند!
مرم این مملکت هیچ کدام غریبه نیستند. ما تجار هم مثل خیلیها میتوانیم از کشور برویم، اگر اینجا هستیم علایق ملی و میهنیمان است که اینجا مانده ایم، میخواهیم سرزمین مان سرپا باشد بنابراین با ما فعالان بخش خصوصی به عنوان غریبه رفتار نکنید ما را جمع کنید به کار بگیرید، بگذارید به عنوان متخصص نظر بدهیم، بعد دولت بگوید برنامه اش چیست تا ما طبق برنامه تعامل کنیم و به خط واحد و مشترک برسیم، مسئولیت اجرا را به عهده بگیریم، دولت نگوید شما کنار باشید من همه کاره هستم! وگرنه نتیجه چنین رفتاری کارنامه کنونی دولت است که به هیچ وجه قابل دفاع نیست!
چرا جهش دلار و به دنبال آن گرانی کالاها در سال ذگذشته رکوردزنی کرد؟
زمانی که ساعت ۱۱ شب معاون رئیس جمهور قیمت ارز را ۴۲۰۰ تومان اعلام کرد معنایش این بود کسی که کالا در انبار دارد یک مرتبه کالای آن بیش از ۳۰ درصد گران میشود بدون این که کاری کند! در مقابل افرادی که دستمزد ثابت دارند یک مرتبه به همین اندازه فقیر شدند، یعنی با همین یک کلام حرف! چرا از کارشناسان و بخش خصوصی حتی مشورت هم نگرفتند؟! اصلا این ۴۲۰۰ را از کجا آوردند؟! دولت اگر میخواهد تغییر ایجاد کند باید مردم را محرم بداند. بگوید قرار است از سه ماه دیگر این تغییر را ایجاد کنیم تا همه خودشان را تطبیق بدهند. معلوم است که تصمیم خلق الساعه رانت ایجاد میکند! همین شد که گفتند ۱۸ میلیارد دلار پول برای واردات دادیم، اما از کشور خارج شد! خب چه کسانی خارج کردند؟ همان موقع گفتیم بانک مرکزی در سامانه بگذارد! این ارزی که داده شد متعلق به کل ملت ایران است، ملت ایران حق دارد بداند که چه کسانی ارز برای چه کاری گرفته اند! چرا مردم را نامحرم میدانید؟ هر آدمی که شناسنامه ایرانی دارند در مملکت سهیم است مثل همان رایی که میدهد و مسئولین انتخاب میشوند. میگویند دلار تا ۲۰ هزار تومان رسید دولت تا ۱۳ هزار تومان پایین آورد! خب چرا گذاشت بالا برود؟! معلوم است برای جبران کسر بودجه! الان هم دلار نزدیک به ۱۵ هزار تومان است! چه اتفاقی افتاده کسری دارند باید جبران شود!
تکلیف چیست؟ چه باید کرد؟
تکلیف این است که مجلس باید مجلس باشد و بتواند به وظایف خود که شامل وضع قوانین و نظارت بر چگونگی اجرای آن است عمل کند، اما متاسفانه مجلس کنونی ضعیف عمل میکند! طرح یک قانونی را یا دولت میدهد یا مجلس، سپس در مجلس تصویب میشود بعد که مصوب شد مجلس موظف به نظارت است. قانونی که تعیین شد در دوره زمانی نتیجه دارد خب اگر نتیجه مطلوب نبود باید ببینند ایراد از کجاست! آیا قانون دم دستی بوده؟ آیا مجری ضعف داشته؟ آیا شرایط اجتماعی برای اجرا مناسب نبوده؟ بنابراین باید بررسی شود، اما نمیشود! فقط مثل کارخانه قانون تولید میکنیم و بیرون میدهیم! بدون این که آثار و تبعاتش را ببینیم. دولت بخش نامه صادر میکند و بعد در همین بخش نامهها و قوانین یک سری آدمها رانت اطلاعاتی و امضای طلایی پیدا میکنند! اگر دولت کار اجرایی و فعالیت اقتصادی نکند رانت ایجاد نمیشود.
از همان ابتدا راجع به ارز گفتیم بانک مرکزی سامانه بگذارد اما بعد از سه چهار ماه بانک مرکزی سامانه درست کرد. به بانک مرکزی میگفتیم میگفت: وزارت صنایع تخصیص میدهد بله، اما تو تامین میکنی، وزارت صنایع ممکن است تخصیص بدهد، اما تو تامین نکنی آبروی مردم در مخاطره است!
اگر ارز را در اختیار من گذاشت و من گرفتم، یا کالا میاورم یا نمیاورم، یا گرانتر یا ارزانتر میاورم، منی که گرفتم از این جا متعهد به کشور هستم که در مقابل ارزی که گرفتم چه میکنم! من تعهد کردم تا در ازای ارزی که گرفتم کالا با فلان مشخصات بیاورم و با دولت پیمان بستم، اگر به عهد خود عمل نکردم تحت پیگرد قانونی قرار بگیرم و با جدیت با من برخورد کنند! این یعنی شفافیت همان چیزی که ما دنبال آن هستیم تا رانت خواری و فساد کمتر شود. فرد فاسد اگر بداند برخورد با تخلف جدی است و سیستم شفاف است ریسک خلاف کردن را نمیپذیرد.