در شرایطی که منایع آگاه از تصمیم دولت برای پاسخ به تحریمهای یکجانبه آمریکا در چارچوب برجام خبر میدهند، لازم است دولت برای حفظ اعتبار خود با اقدام عملی و نه صرفا بیانیه و اولتیماتوم معلوم نماید که حداقل خطوط قرمز ما، تحریم هاست و نه حفظ یکطرفه توافق به هر قیمت.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، منابع آگاه امروز دوشنبه گفتند ایران قصد دارد از حقوقش در برجام استفاده کرده و در سالگرد خروج آمریکا از این توافق هستهای به این اقدام واشنگتن، واکنش متقابل نشان دهد.
طبق گفته این منابع، ایران در واکنش به بدعهدی طرفهای غربی به ویژه آمریکا در اجرای برجام قصد دارد با استناد به مفاد مطرحشده در بندهای ۲۶، ۳۶ و ۳۷ توافق، برخی از تعهدات خود را کاهش داده و بخشی از فعالیتهای هستهای که انجام آن در چارچوب این توافق متوقف شده بود را آغاز کند.
کارشناسان میگویند، برنامههای پیشبینیشده در چارچوب توافق هستهای است و فعلا موضوع خروج ایران از این توافق مطرح نیست.
جهان در سالهای پس از برجام و بهویژه بعد از خروج ترامپ از این معاهده بیش از پیش فهمید که عنصر مشکلساز و بهانهجو و متخاصم آمریکاست و نه ایران؛ لذا ایران بیش از این صلاح نمیبیند که در مقابل اقدامات خصمانه آمریکا واکنشی در چارچوب برجام نشان ندهد.
دور جدید اقدامات خصمانه آمریکا
در شرایطی که دولت «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا بعد از خروج از «برجام» روز به روز گام تازهای برای تنگ کردن عرصه بر اجرای این توافق برداشته کشورهای اروپایی از اراده یا توانایی لازم برای ایستادگی عملی در برابر اقدامات آمریکا و محدود کردن اثرات آن برخوردار نبودهاند.
دولت ترامپ در جدیدترین اقدام چند روز پیش معافیتهای مربوط به همکاری هستهای کشورها با ایران در زمینه انتقال آب سنگین مازاد به عمان و مبادله اورانیوم غنیشده با کیک زرد را لغو کرد. گزارشها حاکی است واشنگتن قصد دارد در روزهای آینده (احتمالاً در سالگرد خروج از برجام در روز ۱۸ اردیبهشتماه) هم تحریمهای جدیدی علیه تهران وضع کند.
این اقدامات، تنها جزئی از اقداماتی است که کاخ سفید در یک سال گذشته -در راستای سیاستی که اصطلاحاً به «کارزار فشار حداکثری علیه ایران» معروف شده- در پیش گرفته است. واشنگتن مردادماه سال گذشته تحریمهای بخش خودروسازی و تجارت طلا و در آبانماه تحریم نفت، انرژی و تراکنشهای بانکی را کلید زد.
بیعملی اروپاییها در قبال تعهدات برجامی
دولت ایران بعد از خروج آمریکا از برجام، صبر راهبردی را در دستور کار خود قرار داد. «حسن روحانی»، رئیسجمهوری ایران ۱۸ اردیبهشت سال پیش بعد از خروج آمریکا از برجام گفت: در صورتی که ایران ظرف «مهلتی کوتاه» به این نتیجه برسد که با همکاری پنج کشور دیگر میتواند به خواستههای خود در برجام برسد اجرای این توافق هستهای را ادامه خواهد داد. اما دولتهای اروپایی در یک سال گذشته علیرغم وعدههای مکرر برای جبران خلأ خروج آمریکا راهکار موثری غیراز توسل به اقدامات نمادین و یا صدور بیانیه نیافتند.
عملیترین اقدامات اروپاییها برای محققکردن این وعدهها و حفظ برجام را میتوان دو مورد دانست: یکی فعال کردن مکانیسمی موسوم به «قانون مسدودسازی» (Blocking Statute) بود که ادعا میشد قرار است احکام دادگاههای خارجی در ارتباط با تحریمهای یکجانبه و فراسرزمینی آمریکا را بلامحل بداند و از شرکتهای اروپایی در برابر این تحریمها محافظت کند.
دومی هم راهاندازی ساختاری بود که با عناوینی مثل «ابزار حمایت از مبادلات تجاری» (INSTEX) یا «ساز و کار جبرانی ویژه تبادلات» (Special Purpose Vehicle-SPV) یا «کانال ویژه مالی اروپا» شناخته شد و ادعا شد هدف از آن «تسهیل معاملات و اطمینان از برخورداری مردم ایران از مبادلات اقتصادی است.»
۱۱ ماه تعزیه بر سر قبر خالی بستههای اروپایی
هر دوی این راهکارها- دلیل آن هر چه که باشد- ناکارآمد از آب در آمدهاند. قانون مسدودسازی همانطور که از ابتدا پیشبینی میشد جز اقدامی نمادین برای نمایش ایستادگی در برابر تحریمهای یکجانبه آمریکا از آب در نیامد و عملاً نتوانست تجارت با ایران را تضمین کند.
رفتار اتحادیه اروپا نشان داد خود بروکسل هم این قانون را از ابتدا با نگاه به اجرایی کردن آن فعال نکرده بود؛ مثلاً بعد از آنکه «جامعه جهانی ارتباطات بانکی»، مشهور به «سوئیفت» دسترسی برخی از بانکهای ایرانی به این سامانه پیامرسان بانکی را معلق کرد بروکسل هیچ واکنشی به آن نشان نداد، حال آنکه اگر میخواست قوانین مسدودساز را اجرایی کند بایستی سوئیفت را جریمه میکرد.
اتحادیه اروپا بعد از چندین و چند ماه مانور روی راهکار اول محور تبلیغاتش را بر راهکار دوم («اینستکس» یا همان «اسپیوی») متمرکز کرد؛ اینستکس بعد از چندین ماه وقتکشی و جار و جنجال بر سر مشکلات آن، سرانجام بهمنماه سال گذشته راهاندازی شد، اما کشورهای اروپایی اعلام کردند هدف این ساختار نه دورزدن تحریمهای آمریکا، بلکه تسهیل مبادلاتی است که از قبل هم منعی برای آنها وجود نداشته، آن هم در صورت اجرای FATF از سوی ایران!
فشارهای بیهزینه و جریتر شدن دشمن
دولت ترامپ در مدت این یک سال، منتظرماندن تهران برای تحقق وعدههای اتحادیه اروپا را فرصتی برای تحمیل هزینه به ایران بدون احساس خطر از مواجه شدن با هزینه متقابل از سوی طرف ایرانی دید و در چنین شرایطی روز به روز جریتر شد.
حال آنکه، ایران میتوانست و میبایست در شرایطی که دستاورد ملموسی از برجام حاصل نکرده بود اقدامات ضدایرانی ترامپ یا تعللهای طرف اروپایی را با واکنش مناسب روبهرو میکرد. چنین اقدامی به ویژه در برابر آمریکا که نشان داده در برابر عقبنشینیها به زیادهخواهی و طرح مطالبات اضافی رو میآورد میتوانست موثر باشد.
روزنامه «واشنگتنپست» چندی پیش در سرمقاله خود، تشدید فشارهای اقتصادی به ایران را نتیجه عدم واکنش تهران در پاسخ به تحریمها قبلی توصیف کرده و نوشته بود: تهران، با وجود تهدیداتی که کرده بود، به این ضررها پاسخی نداد و از خطوط قرمز ایالات متحده عبور نکرد. دولت [ترامپ]که احتمالاً به واسطه این انفعال جسور شده، در حال تشدید این وضعیت است و تلاش میکند با تهدید خریدارانی، چون چین، هند، ترکیه، کره جنوبی و ژاپن به تحریم... باقیمانده صادرات نفت ایران را هم حذف کند.
متاسفانه مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان طی سالهای گذشته در برابر بدعهدیها و اقدامات خصمانه آمریکا به جای واکنش از موضع قدرت و عزت همواره پیام ضعف و انفعال فرستادهاند و همین امر باعث جسورتر شدن آمریکائیها شده است.
در چنین شرایطی لازم است دولت برای حفظ اعتبار خود با اقدام عملی و نه صرفا بیانیه و اولتیماتوم معلوم نماید که حداقل خطوط قرمز ما، تحریمهاست و نه حفظ یکطرفه توافق به هر قیمت، در حالی که حتی اروپا نیز در عمل، کمترین اعتراضی به عهدشکنی سیستماتیک آمریکا نشان نمیدهد.