تولیدکنندگان بیش از ۵۰ فیلم ایرانی برای شرکت در جشنواره کن، نمونه آثار خود را به دبیرخانه جشنواره ارسال داشته بودند، اما هیچیک از آنها برای هیچکدام از ۱۱ بخش این جشنواره پذیرفته نشدند.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ در حالی هفتاد و دومین جشنواره فیلم کن آغاز شد که برای نخستین بار پس از سالها هیچ فیلم ایرانی در هیچیک از بخشهای مختلف این جشنواره حضور ندارد. این در حالی است که بر اساس گزارشهای واصله، تولیدکنندگان بیش از ۵۰ فیلم ایرانی برای شرکت در جشنواره کن، نمونه آثار خود را به دبیرخانه این جشنواره ارسال داشته بودند، اما هیچیک از آنها برای هیچکدام از ۱۱ بخش این جشنواره پذیرفته نشدند. پیش از این در شصت و نهمین جشنواره فیلم برلین که در ماه فوریه (بهمن ماه سال گذشته) برگزار شد نیز تمامی حدود ۴۰ فیلم ایرانی ارسال شده برای حضور در این جشنواره مردود اعلام شدند!
همچنین هیچیک از سینماگران یا هنرمندان ایرانی اعم از اسکار گرفته و جوایز کن و برلین و ونیز درو کرده و حتی از نوع محبوب جشنوارهها هم در هیچکدام از هیئتهای داوری جشنواره امسال این شهر ساحلی جنوب فرانسه حضور ندارد! چنین فترتی در طول ۳۰ سال گذشته که سینمای ایران بهقول معروف به سر جهیزیه اغلب این جشنوارهها تبدیل شده بود، سابقه نداشته و از نظر کارشناسان غیرقابلتوجیه است. برخی از ناظران نزدیک به این جشنوارهها، علت این امر را رکود حاکم بر سینمای ایران میدانند، اما این در حالی است که در طول این سالها نه تنها از میزان تولید در این سینما کاسته نشده بلکه تحت عناوین مختلف به آن افزوده هم شده و در حال حاضر هر سال بیش از ۱۰۰ فیلم در سینمای ایران، جلوی دوربین میرود و برای نمایش آنها نیز دهها جشنواره ریز و درشت در داخل کشور برگزار میشود.
کارشناس وبسایت VOA (صدای آمریکا) میگوید که برخی کارشناسان معتقدند سیاست جشنواره کن امسال متأثر از سیاست جهانی غرب، شاید تصمیم گرفته چشمانش را به روی فیلمهای خوب از سینماگران ایرانی ببندد! فیلمهای بخشهای مختلف هفتاد و دومین جشنواره فیلم کن از جمله بخش مسابقه اصلی آن، همچنان متشکل از همان فیلمسازان آشنای همیشگی این جشنواره هستند نامهای آشنا و همیشگی مانند جیم جارموش (که فیلمش افتتاحیه کن بود)، پدرو آلمادوار، کن لوچ، برادران داردن و آخرین فیلم کویینتین تارانتینو (که به روال حق وتوی فیلمهای آمریکایی، خارج از وقت بسته شدن کنداکتور جشنواره، وارد آن شد) و ... در میان آنها به چشم میخورد.
دو جشنواره مطرح خارجی یعنی «برلین» و «کن» در حالی از پذیرفتن فیلمهای ایرانی سرباز زدهاند که تقریباً همانها که در سالهای پیش، فیلمهای خود را در این جشنوارهها به نمایش درآورده و بعضاً جوایزی هم دریافت داشتند، همچنان فیلم ساخته و تقریباً با همان کیفیت قبلی و به همان روال آثار خود را ارائه کردهاند. پس دلیل اصلی چیست؟ آیا عمر سینمای جشنوارهای ایران به پایان رسیده است؟! آیا این فقره نیز شامل تحریمهای ترامپ و دار و دستهاش شده است؟! آیا وقتی پای منافع مشترک سلطهگران جهانی پیش میآید، دیگر فاتحه هر آنچه هنر و سینما و جشنواره و حتی شبه روشنفکری و فیلمهای جشنوارهای که تا همین چندی پیش سمبل سینمای انسانی و فرامرزی و هنری معرفی میشدند هم خوانده میشود؟
آیا بالاخره حضرات شبه روشنفکر متوجه میشوند هنگامیکه دیگر منافع امپریالیسم جهانی اقتضاء نکند، آنها هم مانند شاه و صدام و مرسی و قذافی و سایرین قربانی میشوند؟ آیا سرانجام در مییابند که همه این داد و هوار هنر هنر کردن و سینمای فلان و فیلم بهمان، برای این جشنوارهها کشک است و اصل برای آنها، اهداف سیاسی و ایدئولوژیک است که وقتی قرار است صاحبان سرمایه، از طریق فیلم و هنر به مقابله برخیزند، آنوقت هر کس با دوربینش، به هر نحوی اهانتی به انقلاب و مردم کرد و تصویر کج و معوجی از جامعه ایرانی نشان داد، عزیز میشود و اگر هر روز هم علیه آنها غوغا به پا کند که دیگر چه بهتر! صندلی خالی داوری هم به او اختصاص میدهند و فیلمهایش که چه عرض کنم، سیاهمشقها و تصاویر متحرکش را هم بهعنوان بهترین فیلم جایزه میدهند و او را به هر بهانه در بوق رسانهای خود قرار میدهند.
اما چنانچه قرار بر این نباشد، دیگر خودش را به زمین و زمان هم بدوزد، افاقه نمیکند که نمیکند! سرانجام او هم در زمره ایادی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بهحساب میآید، چرا که بالاخره متهم است یکی از مؤسسات و نهادهای فرهنگی کشور را سرکیسه کرده و بودجه ساخت فیلمش را دریافت داشته است.