از تاثیر ازدواج سفید بر افزایش مادران مجرد تا بحران ۳۰ سالگی زنان

خبرگزاری دانشجو: این روز‌ها حجاب و عفاف دستمایه دشمنان است تا به وسیله آن آرامش روانی جامعه را دستخوش تنش و اضطراب کند و این مسئله را تا بدان جایی پیش می‌برد که آسیب‌های اجتماعی بی شماری به بار می‌آورد.
مدیریت اخلاق جنسی و تنظیم روابط زن و مرد در جامعه باعث کاهش آسیب‌های اجتماعی، افزایش استفاده از ظرفیت انسانی در عرصه‌های مفید و تمرکز مسائل اجتماعی، علمی و پیشرفت‌های اجتماعی، ارتقاء سلامت و امنیت اخلاقی و روانی جامعه، افزایش معنویت گرایی در جامعه و اصالت یافتن حکم خدا در تنظیم و اجرای قانون و مصونیت جامعه از رقابت‌های بی ارزش بر سر جذابیت‌های جنسی خواهد شد. (ر. ک. کتاب جواهرانه، انتشارات تلاوت آرامش، ص. ۶۹)
قدرت خویشتنداری و حیای بالا و جذابیت‌های زنانه، ابزار‌های قدرت زنان بشمار میروند و مثل هر فرصت و هر ابزاری عدم بکارگیری و یا بکارگیری غلط آن کارآمدی آن را کم میکند. عفاف و حجاب به زن این فرصت و امکان را میدهد که از این ابزار در جهت مدیریت اخلاقی جامعه استفاده کند.
در جامعه‌ای که عفاف و حجاب حاکم است سطح آسیب پذیری زنان پایین می‌آید و این مصونیت فرصت و امکان سوءاستفاده و تحقیر زنان را کم میکند. بالطبع امنیت برای اعضای جامعه بخصوص خود زنان و کودکان در تعاملات و حضور اجتماعی بالا می‌رود. بسیاری از جداسازی‌های جنسیتی در اماکن عمومی کشور‌های مختلف مانند ژاپن و ... برای از بین بردن همین خلا میباشد.
در همین خصوص با محمد حسن قدیری ابیانه سفیر سابق ایران در استرالیا و مکزیک و محقق و نویسنده در خصوص مولفه‌های ارزش گذاری زنان در دنیا و به ویژه غرب و دنده عقب غربی‌ها برای کسب آرامش گفتگویی داشته ایم.
ابیانه در ابتدای گفت: در غرب جذابیت فیزیکی برای زنان تبدیل به یکی از مهمترین‌های ارزش اجتماعی، حتی اقتصادی و تجاری شده است، در حقیقت زنان برای حفظ احترام و ارزش اجتماعی مجبور به خود آرایی و خود نمایی هستند و بدتر از آن پذیرش این حقیقت این گروه بزرگ زنان دنیای غرب به نوعی اسارت خود را پذیرفته اند در حالی که به گمان آن را آزادی تلق‌ی می‌کنند.

اسارت زن در غرب و اعتراض جنبش‌های فمنیستی
وی دراین باره افزود: هر چند جای خوشحالی دارد که تا حدودی جنبش‌های فمنیستی متعددی به این اسارت پی برده و نسبت به آن معترض هستند و معتقدند که زنان نباید خود را در سطح جامعه برای خوشایند مردان بیارایند یا به واسطه زیبایی‌های جنسی خود خودنمایی کنند لذا از آرایش و پوشیدن لباس‌های سبک خودداری می‌کنند. وقتی جذابیت فیزیکی به یک ارزش اجتماعی تبدیل می‌شود و زنانی که زیباتر جلوه می‌کنند از احترام و ارزش بیشتری برخوردارند لذا پا گذاشتن زنان به سن‌های میانسالی منجر به ایجاد احساس بی ارزشی در آنان می‌شود که تبعات روحی زیان باری را برای آنان رقم می‌زند.
این کارشناس مسائل فرهنگی بیان داشت: حدود چهل سال قبل بیماری روحی در اروپا رایج بود که " بیماری زنان چهل ساله " معروف بود؛ با توجه به آنکه زنان با رسیدن به سن چهل سالگی وارد سراشیبی زیبایی می‌شوند و ظاهر واندام آنان همانند جوانی نیست با کاهش زیبایی‌های زنانه احساس می‌کنند از احترام وارزش سابق برخوردار نیستند؛ بنابراین در این دوران سنی تعداد زنانی که به روانشناس و روانپزشک مراجعه می‌کنند بیشتر می‌شود؛ حال آنکه براثر توسعه اینترنت، فتو شاپ و گستردگی شبکه‌های اجتماعی این سن هم اکنون به سی سالگی رسیده یعنی زنان غربی در سی سالگی دچار چنین بحرانی می‌شوند؛ متاسفانه پذیرش این مساله توسط بسیاری از زنان منجر به سست شدن بنیان خانواده و افزایش طلاق می‌شود.
قدیری ابیانه گفت: بسیاری از این زنان هرگز ازدواج رسمی نخواهند داشت، زیرا زنانی که پا به سن می‌گذارند و یارای رقابت با زنان جوان و زیباتر از خود را ندارند و در برابر موجی از هنرپیشگان زیبا که توسط رسانه‌ها مطرح می‌شوند کم می‌آورند و بعد از طلاق مجبور به ایجاد روابطی غیر خانوادگی و سست می‌شوند، لذا در جوامع غربی طلاق دادن همسر و ازدواج با زنان جوان‌تر به امری رایج تبدیل شده است.

رواج ازدواج سفید و نبود آرامش روانی در جامعه غربی
وی افزود: با توجه به قانون نصف شدن اموال بعد از جدایی زن و شوهر در غرب و با توجه به اینکه معمولا مردان دارا و ثروتمند‌تر از زنان هستند از این رو برای پرهیز از دست رفتن ثروتشان اصولا از ازدواج امتناع می‌ورزند ولذا ازدواج‌های به اصطلاح سفید در غرب بسیار متداول شده است. این ازدواج‌ها که هیچ گونه حقوق قانونی برای زن قائل نیست موجب می‌شود که هر یک از زن یا مرد در صورت عدم تمایل به ادامه ارتباط دیگری را رها کرده و به سادگی از هم جدا شوند حتی بدون اینکه زن برای ارتباط و ازدواج بعدی مجبور به رعایت عده باشد.
کارشناس مسائل بین الملل توضیح داد: در ازدواج سفید معمولا وقتی فرزندی به وجود می‌آید با توجه به اینکه اصولا زنان به دلیل عاطفه مادری خواهان نگهداری فرزند هستند در دنیای غرب معضل بزرگی به نام مادران مجرد ایجاد شده؛ مادرانی که از نظر مالی دچار مضیقه هستند و علاوه براین، چون در روابط عده وجود ندارد و، چون زنان بعد از جدایی با مرد دیگری رابطه برقرار می‌کنند نمی‌دانند فرزندشان از کدام پدر است لذا جوامع غربی با معضلی مواجه شده اند که بسیاری از افراد نمی‌دانند فرزند کدام مرد هستند، معضلی که عواقب اجتماعی بسیار وخیمی به بار آورده است در برخی از کشور‌های اروپایی این تعداد به بیش از پنجاه درصد افراد متولد شده می‌رسد در کشوری مثل کلمبیا در امریکای لاتین افزون بر هشتاد درصد است.

نبود پایبندی به زندگی در نتیجه عدم عفاف
قدیری ابیانه گفت: در موارد متعددی حتی مردانی که با چنین زنانی بوده اند نمی‌دانند که از زنی که با او در ارتباط بوده اند فرزند دارند. در برخی موارد زنانی که به بیماری سختی یا فلج دچار شده اند و همسر نیز مایل به طلاق نیست، اما زن دیگر نمی‌تواند نیاز شوهر را برآورده کند با توجه به اینکه در غرب تک همسری رایج است مردان به ناچار مجبور به طلاق زن یا وارد شدن در ارتباط‌های پنهانی می‌شوند؛ لذا بسیاری از این زنان در اوج نیاز به حمایت طلاق داده می‌شوند.
وی بیان داشت: در دوران سفارت در مکزیک در بسیاری از جلسات با تشریح قوانین اسلامی درخصوص حجاب، تعدد زوجات، ازدواج موقت و... بسیاری از حاضران فمنیست در جلسه راهکار‌های اسلامی را حلال مشکلات جامعه غربی عنوان کردند بگونه‌ای که چندین فمنیست از جمله برخی زنان نیز به دین اسلام گرویدند.
وی ادامه داد: اینکه برخی ادعا می‌کنند آزادی روابط جنسی منجر به کاهش تحریک پذیری مردان در جامعه می‌شود به هیچ وجه صحت ندارد چرا که با برهنگی رایج در کشور‌های غربی همچنان آمار تجاوز و تعدی به حریم زنان بالاست؛ آمار‌ها بیانگر آن است که تجاوز و تعدی به حریم زنان در غرب ابعاد بیشتری یافته و زنان برای جلب توجه بیشتر وارزشمند نشان دادن خود دست به رفتار‌هایی می‌زنند که بعضا تهوع آور است. از سوی دیگر روابط نامشروع و خارج از چارچوب ازدواج در غرب بسیار گسترده است و بسیاری از زنان متاهل نیز با مردان دیگری در ارتباط هستند بنحوی که براساس تحقیقات میدانی در انگلستان مشخص شد که هر مردی که از همسر قانونی خود سه فرزند دارد یکی از آن‌ها همخون وی و فرزند او نیست.

تجربه عینی یک انحراف
سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران تصریح نمود: سال گذشته شاخه جوانان یک حزب سوئدی خواستار آزادی روابط جنسی با محارم و با اجساد شد؛ سال‌ها پیش در یک تحقیق مشخص شد در کشور ایتالیا از هر چهار زن یک زن اولین ارتباط جنسی خود را با برادرش تجربه کرده است! در تعریف فلسفه حجاب باید گفت: حجاب یعنی ممانعت از تحمیل جذابیت فیزیکی از یک ارزش زناشویی به یک ارزش اجتماعی. در حقیقت زنان مسلمان در شان خود نمی‌بینند که با خودآرایی و خودنمایی در سطح روابط اجتماعی مردان نامحرم را تحریک کنند چرا که شان خود را والاتر از چنین موضوعی می‌بینند؛ بدیهی است اگر بتوانیم فلسفه حجاب دراسلام را آنگونه که تبیین شده به جوامع غربی بشناسانیم قطعا برای آن‌ها جاذبه‌های فراوانی به دنبال دارد و موجب روی آوردن زنان دنیای غرب به اسلام خواهد شد.
وی گفت: آنچه بیان شد تنها یک ادعا نیست بلکه ماحصل یک تجربه عینی است. دریکی ازسخنرانی‌های خود در مکزیک در جمع حدود صد زن و مرد مکزیکی منتقد به اسلامی و بخصوص مبحث حجاب که آن را برخلاف حقوق زن تلقی می‌کردند در همان جلسه شاهد گرایش هفت استاد دانشگاه به اسلام بودم که شش نفر آنان زن بودند، لذا اگر بتوانیم مساله حجاب را نه از موضع تدافعی و اجباری بلکه از دید منطقی و فعالانه و تهاجمی مطرح کنیم شاهد گرایش بسیاری از مردمان غرب به اسلام خواهیم بود.
بعد از اظهار نظر قدیری باید به این نکته مهم اشاره داشت که جایگاه تامین نیاز‌های جنسی در جامعه عفیف، ازدواج و تشکیل خانواده است و در خارج از خانواده و در محیط اجتماع، عفاف و حجاب است که با ایجاد فاصله و حریم میان زن و مرد و حذف جذابیت‌های جنسی و جنسیتی باعث مدیریت این غریزه شده و امنیت اجتماعی را برای زنان به ارمغان بیاورد.
باید به این نکته نیز اشاره داشت که یکی از مهمترین نتایج فراغت و رهایی از این مسائل جنسی و جلوه گری‌های در اجتماع، بالا رفتن کارآیی و تمرکز افراد در محیط‌های علمی و فعالیت‌های کاری است. نمونه اش ضوابط و قوانین پوششی است که در کشور‌های مختلف برای محیط‌های علمی و ادارات تعیین شده است.