رئیس مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی معاون علمی و فناوری رئیس جمهور در یادداشتی به نقش کلیدی شرکتهای دانشبنیان در توسعه اقتصاد کشور اشاره کرد.
به گزارش خبرنگار فناوری خبرگزاری دانشجو، پرویز کرمی رئیس مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی معاون علمی و فناوری رئیس جمهور یاداشتی منتشر کرد.
متن یادداشت به شرح زیر است:
نظری بیندازیم به دو روی سکه این روزها: روی خط: اغلب اوقات، نگرانیم. «فردا چه میشود؟» این سوال، ملکه ذهنها شده است. دغدغه ها، تمامی ندارند. رنج ها، مدام حاضرند. دشمنان پا به کارند؛ و در حال پراکندن هوای یأس و نومیدی. حسودان، در کمین. نفت را تحریم کرده اند. هستهای را تحریم کرده اند. بانکها را تحریم کرده اند. دارو را تحریم کرده اند. مقاومت و ایستادگی را تحریم کرده اند. ایران تنهاست انگار.
روی شیر: سال ۵۷ که کشور را از سلطه خارجیها رها کردیم، خرمشهر را دو سال بعد، ناجوانمردانه از ما گرفتند. دنیا انتظار داشت که ما مات بایستیم و نگاه کنیم. ایستادیم، اما نگاه نکردیم؛ مقاومت کردیم و دفاع. خرمشهر را پس گرفتیم. وجب به وجب این خاک برایمان عزیزتر و قیمتیتر شد. فهمیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. در جنگ، «ما میتوانیم» را تمرین کردیم. یاد گرفتیم خودمان بسازیم. خودمان آزمایش کنیم. خودمان نتیجه بگیریم. تقریبا ۳۰ سال بعد از آن موقعها بود که قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانش بنیان، سر بر آورد. آرام و بی سر و صدا. تا سال ۹۲، چند شرکت دانش بنیان ثبت شده بودند. کمی بیش از تعداد انگشتان دست، آدمهایی بودند که میدانستند، «دانش بنیان» یعنی چه. به یک باره، این ترکیب دلنشین، در مویرگهای افکار عمومی و جامعه شروع به حرکت کرد با فرهنگسازی و ترویج.
«سورنا ستاری»؛ نخبهای جوان از دانشگاه صنعتی شریف و فرزند مردی بزرگ، خلاق، نابغه، دانشمند و مقتدر که به ارزش ذهن و فکر ایرانی اعتقاد داشت، به میدان آمده و قاعده بازی را تغییر و رشد نوآوری را سرعت داده بود، شد معاون علمی و فناوری رییس جمهوری و رییس بنیاد ملی نخبگان. موضوع و بازار دانش بنیان، رفته رفته گرم شد. داغ شد. همه گیر شد. جوانان و دانشگاهیان، در این تدبیر نوآورانه، امیدوار شدند. به میدان آمدند. ایده هایشان را از پستوی ذهن شان بیرون آوردند. شرکتهای دانش بنیان، یکی پس از دیگری تاسیس شد و رشد کرد. استارتاپهای متعدد جوانه زدند و راه اندازی شدند. شتابدهنده ها، بی وقفه پای کار آمدند. مراکز نوآوری در دانشگاه ها، جان گرفتند. صندوقهای سرمایه گذاری جسورانه، بی محابا، ظهور کردند. ناحیه نوآوری شریف و کارخانه نوآوری آزادی هم که شاهکارهای دیگری است که در همین روزها افتتاح رسمی آن را جشن خواهیم گرفت.
حالا ایران ما با ایران ۶ سال پیش، تفاوتهای خیره کنندهای پیدا کرده است. نزدیک به ۴۵۰۰ شرکت دانش بنیان تایید صلاحیت شده اند و کارشان را آغاز کرده اند و در چرخه اقتصادی تنه به تنه بزرگان میزنند. این شرکت ها، تا الان حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان درآمدزایی برای کشور داشته اند و بیش از ۳۰۰ هزار نفر اشتغالزایی کرده اند. بیش از ۶ هزار استارتاپ، در این ۶ سال، فعالیت شان را شروع کرده و خوش درخشیده اند. از استارتاپهای ICT و خدماتمحور گرفته تا هایتک و فناورانه. همه جور استارتاپ در این ۶ هزار تا، دیده میشود و همگام با گام دوم انقلاب و به پشتوانه و حمایت رهبری فرزانه، استارتاپهای صنعتی و تکنولوژیک، برای به میدان آمدن، جدیتر شده اند. یک ناحیه و یک کارخانه نوآوری در تهران به راه افتاده است و کارخانههای نوآوری دیگری در کلانشهرها در حال بروز و ظهورند.
«ستاری» جوان، از همان سالهای نخست مسوولیت اش، بی وقفه و شبانه روز، با تلاش و جوشش مثال زدنی، شعار «ایجاد اکوسیستم فناوری و نوآوری» و اقتصاد دانش بنیان را سر دست گرفت و مطرح کرد. استان به استان، شهر به شهر، پارک به پارک و دانشگاه به دانشگاه، رفت و دید و شنید و گفت و آمد. آنقدر پافشاری و تکرار کرد که دغدغه هایش به نتیجه رسید. فعالیت نزدیک به ۴۵۰۰ شرکت دانش بنیان، شوخی نیست. کار بزرگی است و اتفاقی بزرگ. میدان جنگ با تفکر بچه پولداری نفتی و اتکا به منابع زیرزمینی و خام فروشی، با رویش جنگل انبوه شرکتهای دانش بنیان و استارتاپها و مراکز نوآوری، یک پیروز بزرگ داشت: جوانان متخصص و متعهد ایران اسلامی. داراییهای فکری این نسل درخشان، در قالب شرکتها و استارتاپ ها، جام جواهرنشان فرهنگ کسب و کار ایرانساخت را دوباره صیقلی داد.
ستاری، اما در همین لحظات، دو هفته از پدر شهیدش بیشتر عمر کرده است و دغدغههای مسوولانه اش دوچندان شده.این روزها، کجا را میتوانیم سراغ بگیریم که تفکری خلاقانه و نوآورانه در آنجا جان نگرفته باشد؟ نشست و برخاست ستاری جوان با فناوران و نخبگان و دانشگاهیان و صاحبان شرکتهای دانش بنیان و بعدها، همبنیانگذاران استارتاپ ها، اهالی شتابدهندهها و مراکز نوآوری شورانگیز و کارساز شده است.
حالا، شاید یک آرزوی دیگر در قلب و ذهن دغدغهمندان عرصه فناوری و زیست بوم نوآوری کشور، باقی مانده باشد؛ کاش کودکان و نوجوانان سرزمین مان، در پاسخ به آن سوال معروف «بزرگ شدی میخواهی چه کاره بشوی؟» بگوید: «میخواهم کارآفرین شوم و استارتاپ خودم را ران کنم!» اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانش بنیان، بیش و پیش از آنکه به چند شغل لوکس و پردرآمد نیاز داشته باشد، محتایج «کارآفرین نوآور» است. شرکتهای دانش بنیان، حامی و مولد کارآفرینانند. استارتاپ ها، به آغوش گیرنده نوآوران و خلاقان امروز و کارآفرینان فردایند. شتابدهندهها و مراکز نوآوری، دستهای گرم شان را آماده فشردن دستهای جوانان بلندپرواز و بی قرارند. صندوقهای سرمایه گذاری جسورانه، به فکر و اندیشه جوانان ایرانی، باور دارند. کارخانهها و ناحیههای نوآوری، زایشگاه استارتاپهای نوآوری کشورند و بهترین و شادترین و دل انگیزترین مکانها برای این طبقه امیدوار و آیندهساز و همچنین دانشگاههای تراز اول و اساتید ممتازند. مام وطن؛ فرزندان اش را به مهربانی در آغوش کشیده است. ایران، تنها نیست. میهن، مومنانه به آیندهای روشن امیدوار است.