اسرائیل به «شریک کوچک فوقالعاده چین در خاورمیانه» تبدیل شده؛ تعبیری که از سوی نتانیاهو در جمع مقامات و تجار چینی برای توصیف روابط دوجانبه به کار برده شد.
گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو - سیاوش فلاحپور؛ اسرائیل در عصر نتانیاهو شاهد تحولات اساسی در تمام سطوح بود، مخصوصا در حوزه سیاست خارجی شاید با کمی تسامح بتوان گفت: مهمترین میراث نتانیاهو در سیاست خارجی اسرائیل، عبور از رابطه تک بعدی با آمریکا و توسعه روابط این رژیم با قدرتهای شرقی است.
روندی که از قضا به طور مشابه در کشورهای عربی نظیر سعودی، امارات، مصر و همچنین ترکیه با سرعت کمتری درحال رخ دادن است در این میان نتانیاهو کارنامه مثبتی در توسعه چشمگیر روابط با چین از خود به جای گذاشته و در رقابت بازیگران غرب آسیا برای جذب سرمایه و تکنولوژی چین عملا پیشتاز بوده است.
روابط اقتصادی میان اسرائیل و چین با وجود فشارهای همه جانبه آمریکا (مخصوصا در سطح رسانهای) اکنون به نقطهای غیر قابل بازگشت رسیده است به گونهای که بعید به نظر میرسد هرگونه تغییری در ساختار قدرت در تلآویو، تاثیر چندانی بر نفوذ اقتصادی و زیرساختی چین داشته باشد.
به طور خلاصه اکنون اسرائیل به «شریک کوچک فوقالعاده چین در خاورمیانه» تبدیل شده؛ تعبیری که از سوی نتانیاهو در جمع مقامات و تجار چینی برای توصیف روابط دوجانبه به کار برده شد؛ دولت نتانیاهو به طور مشخص از سال ۲۰۱۳ با مصوبات مختلفی زمینه را برای توسعه اساسی این روابط فراهم کرد.
از جمله برنامه ۵ ساله برای افزایش حجم صادرات متبادل، زمینهسازی برای افزایش چشمگیر نرخ گردشگران چینی به سرزمینهای اشغالی (تجار، اساتید دانشگاه و گردشگران سیاحتی) و همچنین جذب سرمایههای چین براساس این تمهیدات اکنون بخش مهمی از زیرساختهای اقتصادی اسرائیل به نوعی با چین مرتبط است.
از این بابت میتوان حتی به الگوی مورد نظر چین برای سرمایهگذاری در خاورمیانه نیز دست یافت الگویی که بر اساس آن، سرمایهگذاری در شرکتهای بزرگ و یا در حال رشد اصلیترین هدف پکن به شمار میرود.
از سوی دیگر تکنولوژی و اختراعاتی که قیمت تمام شده خدمات صنعتی برای شهروندان را کاهش میدهد از دیگر نقاط محوری در سرمایهگذاریهای خارجی چین است برای مثال شرکت MRC چین بعد از عبور از موانع فراوان و رقابت پیچیده با شرکتهای غربی در مناقصه، سرانجام موفق به خرید یکی از نیروگاههای برق تلآویو شد؛ جالب آنکه شرکت برق اسرائیل این نیروگاه را با مبلغ ۸۰۰ میلیون شکل برای فروش ارائه کرده بود، اما MRC آن را با نزدیک به ۱ میلیارد و۹۰۰ میلیون شکل خرید.
براساس اطلاعات موجود با آغاز مدیریت MRC شهرکنشینان هزینه کمتری را نسبت به گذشته به شرکت برق پرداخت خواهند کرد شرکت چینی سانتاک نیز سرمایهگذاریهای گستردهای در حوزه انرژی خورشیدی اسرائیل داشته و بر اساس این زیرساخت اکنون Huawei به حوزه تولید برق از انرژی خورشیدی در فلسطین اشغالی وارد شده و پیش بینی میشود در مدت زمان محدودی سهم بالایی از این بازار را به خود اختصاص دهد جالب است که بدانید Huawei مرکز و نمایندگی بسیار ویژهای هم در تلآویو در اختیار دارد.
ماجرا، اما محدود به برق و انرژی خورشیدی نیست! شرکت صنایع پتروشیمی بازان که اصلیترین پالایشگاههای اسرائیل و ۶۰ درصد از بازار سوخت این رژیم را در اختیار دارد از سال ۲۰۱۷ بر اساس سلسله قراردادهایی وارد شراکت با گروه هایر چین شده است اگرچه با گذشت ۲ سال هنوز جزئیات چندانی از این قراردادها منتشر نشده، اما منابع متعددی آن را نشانهای اولیه از آغاز نفوذ چین در صنایع پتروشیمی اسرائیل میدانند.
فراتر از برق و پتروشیمی نسبت به زندگی روزمره شهرکنشینان، حتی شرکت تنووا (از بزرگترین شرکتهای تولید لبنیات اسرائیل) هم توسط برایت فود چین خریداری شده است.
سریال سرمایهگذاریهای زیرساختی چین در اسرائیل ادامه دارد و روز به روز هم پیچیدهتر میشود علاوه بر آنچه گذشت چین در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای اساسی در زیرساختهای ارتباطی و عمرانی اسرائیل داشته برای مثال خط آهن عکا-کرمئیل، لاین قرمز متروی تلآویو و شاید از همه اینها مهمتر، بنادر اشدود و حیفا علاوه بر اینها چین تلاش دارد با خرید شرکتهای بیمه فونیکس و کلال، حوزه سرمایهگذاریهای خود را به بازار بیمه هم توسعه دهد؛ امری که تاکنون با فشارهای آمریکا و برخی نهادهای امنیتی اسرائیل بینتیجه مانده است.
با وجود تمام آنچه گذشت، مسئله سرمایهگذاریهای چین در اسرائیل هنوز هم در محافل سیاسی-امنیتی این رژیم به شکل معمایی حل نشده باقی مانده است؛ بر اساس یک روایت که بیشتر نگاه اقتصادی دارد، چین آینده بازار غرب آسیا را تشکیل میدهد و بر این اساس هرگونه افزایش روابط اقتصادی با این کشور مخصوصا به شکل جذب سرمایه گذاری پیروزی مهمی برای اسرائیل خواهد بود در مقابل، اما روایتی که نگاه امنیتی بر آن غلبه میکند و البته وابستگی روشنی هم به آمریکا دارد نفوذ چین در زیرساختهای اقتصادی را تهدیدی برای امنیت ملی اسرائیل میداند این جریان استفاده ویژهای از توان رسانهای برای ارائه تصویری منفی و کاریکاتوری نسبت به سرمایهگذاریهای چین در اسرائیل داشته؛ امری که مشابه آن از هم اکنون در ایران شروع شده (ارسال هزاران نیروی امنیتی چین به خاک ایران و ...) اگرچه در عمل موفق به توقف این قطار نبوده گذر زمان نتیجه تقابل این دو جریان را روشنتر خواهد کرد.