آخرین اخبار:
کد خبر:۸۱۷۳۹۸
گزارش|

چرا ایران باید انتقام سخت سردار سلیمانی را بگیرد؟

ترامپ اگر اطمینان یابد که حمله به منافع ایران، راه پیروزی در انتخابات است، در تکرار این رفتار‌ها درنگ نخواهد کرد. لابی ضد ایرانی نیز از این نیاز ترامپ برای ضربه به منافع ایران بیش از پیش بهره خواهد برد.

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- کیومرث جهانگیری؛ سردار قاسم سلیمانی از محبوب‌ترین فرماندهان نظامی ایران بوده که در بین عموم اقشار اجتماعی و جریان‌های فکری و سیاسی، مقبولیت و اعتبار فزاینده‌ای داشته است.

علاوه بر رشادت‌های دوران جنگ تحمیلی، توفیقات ایشان در شکست و حذف عرصه حکومتی داعش در غرب آسیا، موقعیت فراجناحی و گفتار همدلانه او با عموم گرایش‌های اجتماعی، از دیگر دلایل محبوبیت گسترده وی بود.

به همین جهت غالب ایرانیان صرف‌نظر از قومیت، جنسیت، مذهب و دیگر تفاوت‌های فروملی؛ احساس می‌کنند که غرور ملی‌شان خدشه‌دار شده است. ایرانیان از دیرباز برای قهرمانان ایثارگرشان احترام فوق العاده‌ای قائل بوده اند و خون آن‌ها همواره جوششی در میان‌شان داشته که به احیای هویت ملی و مذهبی جامعه ایران و تقویت نیروی ملی برای حرکت به جلو، منجر شده است.

از اولین ساعات اعلام خبر شهادت سردار سلیمانی، نه تنها شخصیت‌های سیاسی از همه جناح‌های سیاسی حتی دورترین احزاب نسبت به ساخت حقیقی نظام سیاسی، به ابراز پیام‌های تسلیت پرداختند بلکه اقشار متنوع مردم در مناطق مختلف از کرمان در شرق، تا لرستان در غرب، از مشهد در شمال تا بوشهر در جنوب؛ با حضور در خیابان‌ها و تشکیل اجتماعات به عزاداری و سوگواری در رثای سردار سلیمانی پرداختند؛ بنابراین انتقام ایشان، نه یک کنش عاطفی بلکه یک مطالبه مردمی و اقدامی هوشمند در راستای حفظ هویت ملی و اعاده حیثیت ایرانیان است. پیش از این نیز، یک بار و پس از حمله تروریستی داعش به مجلس شورای اسلامی در خرداد ۱۳۹۶، شاهد چنین یکپارچگی سیاسی و انسجام اجتماعی و برانیگختن حس تحسین نیرو‌های نظامی پس از انتقام موشکی از سازمان تروریستی داعش بودیم.
 
چرا ایران باید انتقام سخت سردار سلیمانی را بگیرد؟

گرچه از ساعات نخستین که خبر شهادت سردار سلیمانی منتشر شد، پرسش‌های متعددی پیرامون این واکنش جنایتکارانه و پاسخ احتمالی ایران مطرح شده است. یکی از مهم‌ترین این پرسش‌ها این است که چرا ج. ا. ا. باید پاسخ متناسب و اثرگذاری به این اقدام بدهد؟

پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی، این گزاره تقویت شده بود که سیاست خارجی ترامپ در قبال ایران با نوعی شکست همراه بوده است. از گوشه و کنار نیز انتقادات متحدان سنتی آمریکا در منطقه به گوش می‌رسید که واشنگتن یارای مواجهه سخت را با ایران ندارد. به نظر می‌رسد ترامپ با اقدام بامداد روز قبل به دنبال بازیابی اعتماد و ابهت ازدست رفته واشنگتن پس از سقوط پهپاد بوده است.

از دیدگاه ترامپ، تهران اکنون در شرایط داخلی و منطقه‌ای برای پاسخ‌گویی متناسب قرار ندارد؛ بنابراین می‌توان از این اقدام هم برای فتح دوباره کاخ سفید بهره برد و هم حمایت دوباره لابی رژیم صهیونیستی را به‌دست آورد. تصویری از یک رئیس‌جمهور قاطع نیز ارائه داد.

از این‌رو به نظر می‌رسد این محاسبات اگر برهم نخورد، شاید مهم‌ترین تهدید سال‌های اخیر علیه امنیت ملی کشور باشد. تهران یک راه بیشتر ندارد: پاسخ متناسب و اثرگذار. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با چنین اقدامی، هم پایه‌های پیروزی ترامپ در انتخابات را بلرزاند و هم پیامی صریح به حامیان منطقه‌ای واشنگتن مخابره کند. زیرا ترامپ اگر اطمینان یابد که حمله به منافع ایران، راه پیروزی در انتخابات است، در تکرار این رفتار‌ها درنگ نخواهد کرد. لابی ضد ایرانی نیز از این نیاز ترامپ برای ضربه به منافع ایران بیش از پیش بهره خواهد برد.

اقدامات تنش‌زای آمریکا؛ تحریک، ترور و تجاوز آشکار
طرح آمریکایی-صهیونیستی برای ترور فرمانده‌هان عالی‌رتبه محور مقاومت را باید محصول پروژه تنش‌زایی تصاعدی آن‌ها در برابر محور مقاومت دانست که در قالب جنگی ترکیبی و با بکارگیری هم‌زمان اقدامات سخت و نرم در حال اجراست:

سنگ بنای اقدامات آمریکایی‌ها از سال ۲۰۰۳ تا به امروز بر اساس طرح خاورمیانه‌بزرگ، تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، تجزیه کشور‌های منطقه و ممانعت از توسعه و تقویت محور مقاومت گذاشته شده و در راستای نادیده گرفتن اراده و خواست عمومی ملل منطقه نیز تکیه بر منطق زور و بی‌اعتنایی به اصول و قواعد پذیرفته شده بین‌المللی را برگزیده‌اند.
 
چرا ایران باید انتقام سخت سردار سلیمانی را بگیرد؟

آمریکایی‌ها با اتکاء به منطق خطرناک «اقدام پیش‌دستانه» در توجیه تجاوزات خود و با اصرار بر عدم پایبندی به خطوط قرمز، مسیر‌های تنش‌زدایی را یکی پس از دیگری مسدود و هیچ‌راهی جز اقدام متقابل و سخت را برای محور مقاومت باقی نگذاشته‌اند.. اقدامی که در عرف بین‌الملل و در پاسخ به ترور فرماندهان عالی‌رتبه محور مقاومت کاملا پذیرفته شده و مشروع بوده و حتی محافل سیاسی آمریکا و سیاست‌مداران با تجربه این کشور نیز انتظار آن را می‌کشند و بار‌ها نسبت به تبعات وقوع آن به ترامپ هشدار داده‌اند.

اصرار آمریکا و رژیم صهیونیستی بر نادیده گرفتن خطوط قرمز محور مقاومت و تکیه بر سیاست ترور و تهدید را باید محصول تصمیمات نسجیده و خطای محاسباتی و رویکرد جنگ‌طلبانه آمریکا و متحدین آن در منطقه دانست که بی‌توجه به توان تاب‌آوری محدود خود در برابر گزینه‌های پاسخگویی سخت و نرم محور مقاومت، وارد عرصه‌ای از تقابل گریز‌ناپذیر شده‌اند.

گزینه‌های سخت محور مقاومت با سطح بالایی از کارآمدی و در گستره وسیعی از جغرافیای آبی-خاکی منطقه در حوزه خلیج فارس، دریای عمان و حتی دریای سرخ پراکنده بوده و آماده پاسخ فلج‌کننده به متجاوزین و سلب توان واکنش مجدد از سوی آن‌ها برخوردار است.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴ دی ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۵
ایا نفوذ حقیقت دارد
آیا تعهد دولت تدبیر به رعایت fatf حقیقت دارد
ایا تعهد اجرای بند بند لوایح استعماری حقیقت دارد
می شود نتیجه گرفت که می توان رد پای نفوذ را بدست آورد .
6
0
پربازدیدترین آخرین اخبار