این شعار سیاستهای اجرایی را مشخص میکند و حداقل برای بخشی از بدنهی مسئولین معیار عمل خواد بود؛ ثانیا این نامگذاری «توجیه افکار عمومی» به مسائل مهم کشور است.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ نامگذاری سالها از طرف رهبری همواره با آسیبهای قابل توجهی مواجه بوده است که مهمترین آنها هجو کردن این شعار توسط جدیترین اقشار جامعه بوده است.
مدیرانی که بدون تغییر قابل توجهی در روند حرکت پیشین خود مینویسند و میخوانند در راستای سال فلان فلان این همایش را برگزار کردیم، این جزوه را منتشر کردیم، این سفر را رفتیم و یا مثلا امروز سرکار آمدیم و الخ!
این چالش تمام ماجرا نیست؛ رهبری در پاسخ به لزوم نامگذاری سال با وجود عمل نشدن به آن دو نکته را یادآوری میکنند:
اولا این شعار سیاستهای اجرایی را مشخص میکند و حداقل برای بخشی از بدنهی مسئولین معیار عمل خواد بود؛ ثانیا این نامگذاری «توجیه افکار عمومی» به مسائل مهم کشور است.
ذیل «ثانیا» میتوان به موارد مختلفی اشاره کرد:
اولا این نامگذاری سبب تولید ادبیات نخبگانی حول آن شعار میشود! (برای مثل نتایج جستجوی کلیدواژهی «رونق تولید» در «نورمگز» نشان میدهد در یک سال اخیر مقالات متعددی در این رابطه منتشر شده است)
ثانیا ادبیات نخبگانی و البته موارد دیگر که در اثر برجسته سازی رهبری به وجود میآید سبب پرداخت بیشتر رسانهها و ناخودآگاه جستجوی بیشتر رسانهها در فضای مجازی در این رابطه میشود. برای مثال نتایج گوگل ترند نشان میدهد جستجوی واژه رونق تولید در سال ۹۸ نسبت به سال ۹۷ دهها برابر افزایش داشته است.
ثالثا دو مورد قبل و البته تاکید رهبری سبب پرداخت جدیتر صداوسیما به مساله میشود.
رابعا جریان رشدیافته رسانهای به بازگشت آن (بدون توجه به مبدا رهبری در ایجاد این ادبیات) به جریانهای تاثیرگذار هنری و … باز میگردد (مثال آن را میتوان در پرداخت برخی سلبریتیها در دو سال اخیر به مساله کالای ایرانی و تولید دانست).
در ادامه دلایل متعدد دیگر برای تبدیل کلیدواژهی مطرح شده در شعار سال به یک ادبیات رایج و اصل مسلم (یا همان توجیه افکار عمومی) قابل پرداخت است که از حوصله این نوشته خارج است و دیگران باید بیشتر بنویسند.
نکتهی حائز اهمیت آنجاست که چرا شعار سال به نحوری باید تکرار شود؟
در رابطه با مسئولین: در نگاه خوشبینانه مسئولینی که خود به صورت جدی و با انگیزه به دنبال تحقق شعار سال هستند طبیعتا با تشدید و سرعت گرفتن در عملکرد قبلی خود سبب تغییر اساسی در جریان رشد و شدت گرفتن فعالیتهایشان شوند.
در نگاه بدبینانه به نظر میرسد برای مسئولینی که به دنبال ظاهرسازی و چسباندن هرکاری به شعار سال و یا مواردی از این دست هستند، یکی از بهترین بهترین عوامل خنثی کننده را تاکید زمانی بر شعار شکل بدهد.
به عبارتی مسئولی که امسال را به نحوی با دو همایش و یک تابلوی رونق تولید پشت سرش، پشت سر گذاشته وقتی دوباره با شعار مشابهی مواجه میشود یا باید عملکرد مزورانهی خود را ادامه دهد که سبب عیان شدن بیشتر سطحی بودن و… کارش میشود و یا به دنبال عملکردی دارای خروجی مشحص باشد.
در رابطه با افکار عمومی نیز میتوان استدلال کرد رهبری با این جریان تاکیدی سبب ماندگاری ببشتر شعار سال در افکار عمومی میشوند و برجستهسازی موضوع به شدت افزایش خواهد یافت.