یک منتقد تلویزیون و سینما معتقد است سریال «سرباز» روالی دارد که مخاطب را کلافه میکند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این روزها سریالهای تلویزیونی به روال هرساله ماه مبارک رمضان مخاطبان را درگیر کرده اند و با توجه به اینکه بیشتر آنها از نیمه گذشته اند، میتوان درباره آنها اظهارنظر کرد و آنها را مورد نقد و بررسی قرار داد. در همین رابطه با «حسین سلطان محمدی» منتقد سینما و تلویزیون گفت و گویی کرده ایم که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
-در مجموع باید بگویم بین سریالهای «زیرخاکی»، «بچه مهندس۳» و «سرباز»، «بچه مهندس۳» را محکمتر از سایرین میدانم و معتقدم «زیرخاکی» شبکه یک بهتر ساخته و اجرا شده است و «سرباز» هم کلافه کننده است!
** زیرخاکی و نقبی به انقلاب
تجربه کارهای جلیل سامان نشان میدهد که همیشه در کارهایش نقبی به انقلاب و اتفاقهای قبل آن میزند. این رویدادها تا قبل از تلاقی با احیاها منطقی به نظر میآمد به خصوص آن قسمتهایی که در زندان گروههای مختلف را در مقابل فردی که مثلا ذهن پاکی نسبت به این قضایا دارد تحلیل میکرد و برخورد میکرد با ایدهها و روشها و جهان بینیهای متفاوتی که اینها در زندان دارند و اینکه حتی برای خودشان هم گردن کلفتی میکنند. حالا خوبی اش این است که گروههای مذهبی را مقابل شخصیت اصلی قرار نداد و گروههای مارکسیسم و مجاهد را تحریف کرد.
** لحن شوخی «زیر خاکی» درست درآمده است
-اگر بخواهیم این سوال را پاسخ دهیم که آیا جلیل سامان در اجرا و درآوردن لحن کمدی و شیرین موفق عمل کرده است؟ باید بگویم بله، در این سریال پژمان جمشیدی و ژاله صامتی زوج بسیار خوبی درآمدند و انصافا خوب هم اجرا میکنند و در برخی سکانسها به دلیل نداشتن تصویر، با بیان دیالوگها به کمک ریتم میآیند و همان دیالوگها را هم شیرین بیان میکنند.
تا به اینجای سریال قابل قبول است منهای یک مورد که در شبهای گذشته به آن برخورد کردیم و باعث شد تعجب کنم. در این سریال دیدیم نیروهای انقلابی به سادگی مجموعهای از اموال عتیقه را از خانه مصادرهای برداشتند و جلوی یکی از کاراکترها گذاشتند.
در سکانس بعدی یکی از بازیگران از کشویش یک جعبه درآورد که حاوی اسلحه بود! و آنقدر شوخی بود که مخاطب احساس کرد انگار شکلات است! و هیچ آموزشی درباره کار کردن با اسلحه نگفت و اتفاقا عدهای هم به خانه وارد شدند که خیلی توجیه نیستند و ... به نظرم داستان از وقتی وارد این فاز شد مقداری خراب شد.
** نقد گروههای مختلف در زندان
-در این سریال تحلیل و نقد گروههای مختلف در زندان را دیدیم و الان درست زمانی است که باید به انقلابیون بپردازد. آن زمان این افراد بیشتر در تکثیر و پخش اعلامیه فعالیت میکردند و غیر از این تصویری از بچههای انقلابی نداریم.
بعد از همه اینها یکباره میرسیم به بلاهت عجیبی که فقط به صرف اینکه یک فرد پروندهای در زندان داشته نگهبان خانه مصادرهای میشود. در صورتی که خانه کناری پر است از محافظهای شبه کمیتهای و چنین موضوعی در روند داستان توجیه منطقی نداشت. البته از این بابت نگرانم و امیدوارم به جایی نرسد که با این فکاهی بازی که در این چند قسمت آخر درآورد، کاراکتر فریبرز باغمیشه برسد به مدل داستان فیلم بانوی داریوش مهرجویی!
** نشان دادن چهره انقلابیون در قالب کاریکاتور!
-به نظرم در این سریال کاریکاتور عجیبی از نیروهای انقلابی که تا پیش از این در همین سریالها سالم بودند نشان داده و باید پرسید میان آدمهای ساده چطور اعتماد میکنی و اسلحه را مثل نخود و لوبیا بین شان توزیع میکنی؟ مگر آن اطراف نیروی نظامی نیست؟ در این سریال اول انقلاب را با یک طور هرج و مرج دارد تعریف میکند و فکاهی را در نیروهای انقلابی به رخ میکشد.
** تغییر لوگوی سریال به زبان «عبری» و طرح یک سوال
-در نیمههای سریال به یکباره لوگوی زیرخاکی تغییر کرد و زبان لوگوی این سریال به زبان عبری شد. مفهوم و معنای این کار مشخص نیست! پرسشی دارم و آنهم این که آیا میخواهید صهیونیستها را هم وارد بازی کنید؟ در سریالهایی مشابه همیشه یک کاراکتر زشت و بدقیافه یهودی وجود دارد که عتیقه میخرد! و احتمالا این دوستان هم به دنبال این هستند که کاری کنند تا لوگوی عبری روی داستان بنشیند. در مجموع داستان برایم از اولویت افتاد، در صورتیکه میتوانست طرف را در زیرخاکی طبیعی نگه دارد و حوادث انقلاب را از طریق برادر او جلو ببرد.
** «بچه مهندس۳»، تا به اینجا خوب پیش رفته است
-سریال «بچه مهندس۳» به این دلیل که ادامه دو فصل قبلی است از این لحاظ خوب است و تا اینجا هم خوب پیش رفته است. نیروهای جوان دانشگاهی، دختر و پسر وارثین کارخانه، رقابت علمی، هک کردن کواد کوپتر و ... همگی مطلوب و پذیرفتنی است و به عنوان یک سریال اجتماعی میتواند ادامه پیدا کند.
تنها نکتهای که بعد از پخش نیمی از کار من را توجیه نمیکند حضور کاراکتر کامران تفتی است. چرا این شخصیت در داستان وجود دارد؟ اگر بحث منافع ملی است میتوانست در قالب شرکتهای دانش بنیان که یکسری پروژهها را در دست دارند جلو بیاید. الان سریال تبدیل شده به یک کار پلیسی عجیب و غریب که کامران تفتی معلوم نیست با چه منطقی کواد کوپتر را نمیدهد؟
استاد بالا دستی که از او فرمان میبرد، به او اعتماد دارد. حالا فرض بگیرید در یک ساختار دولتی بروکراتیک یک عده نفوذی داریم، اما چرا نیروی نظامی به دکتر توفیقی اعتماد نمیکند و چرا کواد کوپتر را آزاد نمیکند؟ که دانشگاه را در مسیر دیگری ببرد؟
** برای همه رفتارها تعریف مشخصی وجود دارد
در حال حاضر داستان در مسیر اتفاقهای خانوادگی اجتماعی و بدون غلو پیش میرود. عبادت، سلامت و نماز خواندن شخصیتها از همان اول طبیعی بود و در قصه سریال برای همه رفتارها تعریف مشخصی وجود دارد. در میانه راه گزینهای مثل مرضیه مقدم را سر راه جوادی قرار میدهد یعنی داریم میرسیم به گزینه جایگزین مژگان عباسی.
** حضور کامران تفتی در سریال بی منطق است
فضایی که کامران تفتی و آن جاسوس در آن هستند از ابتدا نباید مطرح میشد. از طرفی رشته هوافضا رشته خاصی است، مثل رشته هسته ای. آیا اینهایی که در دانشگاه امیرکبیر درس میخوانند بعد از پایان تحصیلات باید به شهرشان برگردند؟ پس برای چه این رشته را خواندند؟ در صورتی که اینطور نیست و حتی دخترهایشان به شدت تحت کنترل هستند.
کارگردان میخواهد در این سریال روی این رشته مانور دهد. روزبه حصاری هم در مصاحبهای گفته شنیدم برخیها میخواهند رشته تحصیلی شان را به هوافضا تغییر دهند و اگر درست باشد به نظرم افرادی که این رشته را میخوانند باید تحت یک حفاظت پنهان باشند که سرمایه ملی کشورمان باشند و برای خودمان نگه شان داریم.
** عدم حمایت دانشگاه هوافضا از دانشجوهایش غیر منطقی است
-حالا در چنین وضعیتی در این سریال میبینیم که دانشگاه از دانشجوهایش حمایت نمیکند و تا این اندازه آنها را آزاد و رها گذاشته و ارق شخصی شان اینها را پای کار نگه داشته و عنصر نظامی اذیتشان میکند و کواد کوپترشان را نمیدهد حتی برای پایان نامه و بعد اینکه دانشگاه نتواند این افراد نخبه را در مسیر دیگری هدایت کند، خارج از منطق است! معتقدم داستان این سریال اجتماعی است و نباید به فضای امنیتی کشیده میشد. هنوز برای مخاطب روشن نشده که چرا کواد کوپتر نباید پس داده شود و چرا این سه دانشجو را پیش خودشان در دانشگاه نمیآورند؟ و از آنها حمایت نمیکنند؟
** آیا دانشجوهای نخبه دانشگاه امیرکبیر را باید آنقدر اذیت کرد؟
-وقتی استادهایشان آنقدر در پروژههای علمی امنیتی غول هستند چرا باید دانشجوهای نخبه را تا این اندازه اذیت کنند؟ و باید گفت منطق علمی و روایی اش درست نیست! از سویی جاسوس آنقدر آزاد و رها وارد ایران شده و شما شناسایی اش کردید و او کل زندگی پسر معتاد دانشجو را میداند؟ وقتی برای دکتر توفیقی محافظ گذاشتید و این پسر او را شناسایی میکند، در چنین شرایطی عامل حفاظتی نباید او را کنترل کند؟ همچنان میگویم عنصر جاسوسی، کامران تفتی و تک تیرانداز باید از این قصه حذف شوند.
درباره انتخاب روزبه حصاری ایفاگر نقش جواد جوادی نیز باید گفت تا اینجا انتخاب خوبی بوده است و همان چهره و حس و حال جواد در نوجوانی را دارد، مثل درونگرایی و ...
** «سرباز» قصه بی عُرضگی نیروهای تحصیل کرده
درباره سریال سرباز باید گفت جالب است که سرمایه گذار کار ارتش بوده و سازندگان کاری را ساختند که جوانها از سربازی نترسند، بعد داستانی در قصه قرار میدهند و نیروهای تحصیل کرده کشور را بی عُرضه نشان میدهند و میگویند که هر کدامشان فراری از خدمتند.
شخصیت اصلی سریال که یحیی است دکتری است که با عطش قدرت پزشک شده است، پس چرا تا این اندازه بی عُرضه است؟ چرا در مقابل رفتارهای خطای نامزدش حرفی نمیزند؟
یکبار هم که در اتوبان مقابل نامزدش ایستاد، بلافاصله صدای ناصر طهماسب گفت که یحیی اشتباه کرد! از طرفی دلیل علاقهمند شدن یحیی به یلدا نامفهوم روایت شد و فقط در یک سکانس مبهم خلاصه شد که یلدا به همراه پرستاران دیگر به کمک فردی رفتند که در دستشویی از حال رفته بود! و یحیی از دور آنها را نگاه میکرد. در بخش بعدی قصه وارد پادگان شد و به آموزش سربازی پرداخت و زیرنویس هم حین پخش سریال مدام سامانه سرباز ماهر را تبلیغ میکند.
** قرار دادن صدای طهماسب، اشتباه بود
قرار دادن صدای ناصر طهماسب دوبلور و گوینده روی این سریال به عنوان نریشن کار بسیار اشتباهی است. در زیرخاکی هم نمیتوانستند همه سکانسها را با تصویر بسازند، اما آنقدر دو سه کاراکتر اصلی با هم تند تند صحبت میکنند شما کاملا متوجه میشوید که در ذهنشان چه میگذرد. حرفم این است که وقتی نمیتوانید ذهنیت بسازید، اجازه دهید تا شخصیتها خودشان صحبت کنند. نه اینکه بگویم صدای آقای طهماسب اشتباه است، نه اساسا استفاده از صدای راوی در این سریال اشتباه است. از سمتی من بارها شنیدم که همه این سریال را با وضعیت سفید قیاس میکنند که این هم کار اشتباهی است. تماشای سریال «سرباز» برای مخاطب آزار دهنده است و در پایان هم مخاطب به هیچ نقطه تحولی نمیرسد.
یک سکانس بی سر و ته هم در سریال وجود داشت و آنهم رفتن گروه به مشهد مقدس بود درصورتیکه میتوانستند تا این اندازه هزینه سفر نکنند که اواسط سریال به دلیل مشکلات مالی متوقف شود.
** سریالهای امسال در تبعات شیوع کرونا گرفتارند نه ماه رمضان
-نکته مهمی که درباره سریالهای رمضانی وجود دارد این است که باید این را پرسید چرا این چهار سریال برای رمضان امسال انتخاب شده است؟ تلویزیون هر سال در ماه رمضان رقیبهای موازی داشت. افطار تا سحر اکران سینما میتوانست جذاب باشد و نمایشگاه قرآن و جنگهای مختلف تلویزیونی و فعال بودن مسجدها و عبادت و راز و نیاز و .. حالا هر مدلی که بود همراه داشت، اما امسال تلویزیون به خاطر وضعیت کرونا فشار سختی دارد متحمل میشود و باید همه مردم را در خانه سرگرم کند. وقتی هم شروع به انتخاب سریال هایش کرده دیده عمده جمعیت جامعه امروزی هم جوانها هستند و چه بهتر که سریالها برای جوانها موضوعیت داشته باشد.
سرباز سریالی است که به جوانها میگوید نباید از سربازی ترسید. بچه مهندس ۳ هم مسائل شرعی را بدون شعار زدگی نشان میدهد، حتی درست است خواستگاری تینا از مسعود نامتعارف است، اما این سریال متناسبتر از سایر سریالها برای ماه رمضان است و مسائل شرعی را در جای خود کار میکند.
در سرباز تنها جایی که اعمال شرعی میبینید یحیی و شهاب هستند و از باقی شخصیتهای سریال هیچ رگه مذهبی ندیدیم.
اما کاراکترهای اصلی و فرعی سریال بچه مهندس همگی از بچههای سالم هستند حتی تینا وصال! و همه در جای خود سلامت روانی دارند که در ادامه سلامت کار است که به مخاطب معرفی میشود. در بچه مهندس تم اصلی روی جوانها است، اما در سرباز جوانها همگی بی حال هستند و جوانهای بچه مهندس افرادی هستند که به راحتی میتوانند با هم رقابت کنند. در مدل سرباز، زن و شوهر باهم رقابت نمیکنند! حتی یحیی میگوید من شم اقتصادی ندارم یلدا که خونه شو فروخت شم اقتصادی دارد!
باید گفت سریالهای امسال در تبعات شیوع کرونا گرفتارند نه ماه رمضان!
** زیرخاکی سریالی محض خنده است
در سریال زیرخاکی کاراکتر ارزشی نمیبینید. به جز سفری که خیراندیش و صامتی به مشهد رفتند شما هیچ کاراکتر ارزشی نمیبینید و حتی ختم را هم در خانه گرفتند و در مسجد نگرفتند و مخاطب هیچ ویژگی جذابی از اینها ندید. این سریال هم محض خنده است که مردم را در ماه رمضان در خانه شاد کند؛ و اینکه کاملا مشخص است هیچ کدام از این سریالها از ابتدا برای ماه رمضان کلید نخورده و اقتضای شرایط کرونا تلویزیون را به این صرافت رسانده که سرباز را به خاطر اینکه دغدغه خیلیها است برای شبکه سه انتخاب کند و بگوید آنها که تخصصی دارند، نترسند، چونکه در سربازی میتوانند روی تخصص هایشان کار کنند و بی دلیل به برجک نگهبانی فرستاده نمیشوند.
اما در این میان بهتر است پژمان جمشیدی حمایت شود تا سر از کمدیهای سخیف برخی فیلمهای سینمایی در نیاورد.
** پدر پسری؛ تلاشی مذبوحانه برای جذب مخاطب
سریال «پدر پسری» طرحی جذاب و پرکشش ندارد و فقط به بازیهای لحظهای اکتفا کرده است و یک طورهایی زمان و آنتن شبکه را با این سریال پُر کردند. هر آنچه ما میبینیم داستانِ رویدادهای لحظهای است و دنباله دار نیست که برای مخاطب جذاب باشد. از طرفی هیچ کدام از مواردی که مطرح کرده خوب درنیامده است. مثل تلاشهای پسر خانواده برای ارائه پایان نامه، کاریابی پدر و ... از نظر فکاهی بودن هم گویی بازیگران مشغول انجام دادن تلاشی مذبوح برای جذب مخاطب هستند و میخواهند با اتکا به حرکتهای صورت مخاطب را بخندانند!
چندین مورد از نقد های این منتقد اشتباه و صرفا بخاطر تمام نشدن کامل سریال هاست چرا که نمیشود از روی چند قسمت کل سریال و پروژه را نقد کرد اما مهم ترین آن نا متعارف خواندن سکانس خاستگاری در سریال بچه مهندس است و لحن منتقد به گونه ای است که انگار این سکانس باعث ترویج این نوع رفتار ها می شود...این مسئله دقیقا مثل نشان دادن یک معتاد است...باید ریشه یابی کرد...این خاستگاری با توجه به شرایط خانوادگی و فرهنگی کارکتر زن نشانگر اهمیت خانواده در دوست یابی ها و حتی انتخاب همسر صرفا برای پر کردن خلاهای روحی و عاطفی است...ما اینجا با دختر دبیرستانی که بخاطر کمبود عاطفه با پسرهای خیابانی دوست میشود روبه رو نیستیم...این قصه به ما میگوید که کمبود های عاطفی(بی توجهی و بی مهری برادر نسبت به خواهر و همینطور پدر)ممکن است حتی دختری با سن و سال بالا و حتی مدیر یک کارخانه را تحت تاثیر قرار داده و باعث انتخاب های عجولانه و غلط از جانب او بشود.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.