اصلاحات گام به گام در بدنه آموزش و پرورش با نظام مسائل آن مورد نیاز است تا فهم از ساختار، زمینه را برای جایگزینی مطلوب با نامطلوب فراهم کند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امین شیخی؛* در باب اینکه گزینش قاتل آزادی و نافی صداقت است یا سودمند و گام اول اصلاحات؛ حرف بسیار است و جدل فراوان. اما به راستی گزینش (آنچه هست) تا گزینش (آنچه باید باشد) چقدر فاصله دارد و اصلا با نگاه کارکردگرایی مقولهای مطلوب است یا نامطلوب؟
تاریخچه گزینش قدمتی طولانی، شاید به اندازه خقلت، آدمی دارد. انسان در مقاطع مختلف زندگی خود همواره دست به گزینشهای متفاوت میزند، از انتخاب کلمات برای سخنان خود گرفته تا گزینش غذا، لباس و همسر و یا حتی انتخاب کارگر و کارفرما.
این مفهوم در سیر تحولی بشر تبدیل به یک ابزار بهینه سازی نیروی انسانی و پیشرفت دستگاهها شده است. دانشگاه فرهنگیان نیز بیگانه با این ابزار نیست، اما فاصلهای با مطلوبیت دارد که به برخی از آن اشاره میشود.
انسان مدام در حال تغییر است، اما گزینش در ساختار دانشگاه فرهنگیان سنجشی چند ساعته از انسان طلب میکند که سبب تولید و توجیه انسانی میشود که در همان چند ساعت ظاهری متین و موقر به خود گرفته و با مطالعه سوالات کاملا قابل پیش بینی مصاحبه، از فیلتری که قرار بود اهل را از نااهل تشخیص دهد گذر میکند و حال که گزینش مطلوب، اهل تداوم است و محدود به یک روز و یک ساعت نمیشود.
به راستی در گزینش تخصص مهمتر است یا تعهد؟ زمانی که شما به این سوال فکر میکنید کاربر با شمارش ارکان نماز و تعداد شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن و صحبت از فوج فوج علاقه اش به معلمی؛ پرونده تعهد و تخصصش را با هم مهر و موم میکند و راهی دانشگاه مسئله محور فرهنگیان میشود! سوالات در گزینش مطلوب، دانش و مهارت فرد را پرسش قرار میدهد و از روزمره گی خارج است. گزینش بایسته آموزش و پرورش در جستجوی مهارتهای پداگوژی افراد، تخصص، تعهد و ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی است که اینها نه از مهارت تست زنی و نه بازگوکردن پاسخ سوالات سطحی و کلیشهای سنجیده میشود.
صلاحیت گزینشگران اهمیت دوچندان دارد، گاهی به تناسب مسائل حزبی و جناحی و اخلاقی و شخصیتی گزینشگران نظر شخصی خود را اعمال میکنند که به مرور سبب جایگزینی الیگارشی به جای آریستوکراسی هدف شود. در حالیکه مقوله گزینش حقیقتی جدای از تفسیر هر فرد است و باید با معیار درستی سنجیده شود. مطلوب این است که هرگونه دخالت شخصی و سلیقهای و جریانی از گزینش حذف شود تا به تبع آن، میزان خطا کم شود. افراد گزینش را معیار خود قرار داده؛ نه گزینش دست مایه افراد شود!
ضعف تنظیم و مدیریت ورود و خروج منابع انسانی آموزش و پرورش نهایتا باعث "کمبود ۷۵ تا ۹۵ هزاری معلم فقط در سال ۹۹" و به همین ترتیب در سالهای بعد از آن شده است و نیاز مفرط به معلم، نظام آ. پ را برای حل این مشکل وادار به تساهل و تسامح در گزینش و استخدام کرده است. در کنار این مسئله بیکاری بدنهی جوان جامعه این تسهیل گری را تشدید میکند و با کمال تاسف نقش کاریابی به دانشگاه فرهنگیان و آ. پ تخصیص میشود! به نطق دکتر بشیری عضو کمیسیون آموزش مجلس دقت کنید: "امروز جوانان تحصیل کرده بسیاری هستند که باید به تدریج به آموزش و پرورش تزریق شوند! " درواقع تبعیت گزینش از مسائل محیطی سبب اختلال کارکردی آن میشود و اثرات سوئی به همراه دارد.
در پایان نهاد آموزش و پرورش جهد و جدیت فراوانی را میطلبد و اصلاحات گام به گام نیازمند آگاهی بدنه با نظام مسائل آموزش و پرورش هست تا فهم از ساختار، زمینه را برای جایگزینی مطلوب با نامطلوب فراهم کند.