یادداشت کاظم انبارلویی|
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، محمدکاظم انبارلویی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی تحت عنوان «شاخص‌های یک جامعه پست» نوشت: خشونت، نژادپرستی، فروپاشی خانواده، همجنس‌بازی، ارتباط جنسی خارج از کانون خانواده، سقط جنین، خودکشی و... از ویژگی‌های ساخت اجتماعی امروز آمریکاست.
پاتریک جی کاتن، مشاور سه رئیس‌جمهور گذشته آمریکا در کتاب جدید خود به نام «مرگ غرب» با فهرست کردن این شاخص‌ها معتقد است: «اگر یک انقلاب فرهنگی و اخلاقی در آمریکا صورت نگیرد، چیزی جز مرگ در انتظار آن نخواهد بود.»
امروز تقریبا تمام ایالت‌های آمریکا درگیر شورش، جنگ داخلی و آماده‌باش نیرو‌های مسلح است. پلیس، گارد ملی و ارتش توأمان یک اعلام حکومت نظامی را در سراسر آمریکا نمایندگی می‌کنند. بسیاری از جامعه‌شناسان و علمای علم سیاست در واشنگتن معتقدند در یک جنگ تمام‌عیار داخلی گرفتار آمده‌اند. این در حالی است که سکاندار سیاست در کاخ سفید در دست بی‌ریخت‌ترین رئیس‌جمهور آمریکاست که کارنامه سیاهی از مفاسد اخلاقی، سیاسی و مالی دارد.
آمریکایی‌ها تابستان داغی را دارند پشت سر می‌گذارند، در حالی که آرزو داشتند این تابستان داغ را در تهران و شهر‌های ایران شاهد باشند. آمریکایی‌ها امروز در حال نظاره کردن افول یک تمدن در سرزمین خود هستند. اگر بحران سیاسی، اخلاقی و فرهنگی آن‌ها را به بحران «سلامت» اضافه کنیم.
سقوط این امپراتوری را از سقوط امپراتوری شوروی زودتر می‌توان حدس زد. آمریکایی‌ها با چهار میلیون و ۲۰۰ هزار نفر کرونایی و ۱۵۰ هزار کشته، همچنان در صدر جدول کرونایی‌های جهان قرار دارند.
تایم از این پدیده به عنوان یک «مصیبت ملی» یاد می‌کند. ترامپ آنقدر که نگران حفظ جاه و مقام خود در کاخ سفید است، نگران جان مردم خود نیست.
امروز تمام نماد‌های خشونت و برده‌داری در سرتاسر آمریکا به زیر کشیده شده است. با تشدید خشونت، سلا‌ح‌هایی که مردم در خانه انبار کرده‌اند، به خیابان‌ها خواهد آمد و جنبش ضدنژادپرستی رنگ دیگری به خود خواهد گرفت.
نکته مهم در این باره این است شهر‌های مختلف رژیم صهیونیستی هم شاهد بزرگ‌ترین اعتراضات مردمی علیه نتانیاهو است. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی مرتب از درون و بیرون مرز‌های اشغالی خود مورد تهدید است.
بنیاد آمریکایی ویلسون که هشتمین پژوهشکده جهانی محسوب می‌شود، اخیرا یک تحلیلی از اوضاع ایران پس از انتخابات مجلس داده که جالب است. این تحلیل پنج نکته کلیدی دارد.
۱- انتخابات مجلس در ایران نشان داد، اعتماد به نفس نظام بالاست.
۲- سقوط دولت در عراق و لبنان هیچ تأثیری در ایران نگذاشت، نه‌تن‌ها دولت عوض نشد، حتی یک نفر هم استعفا نداد.
۳- هیچ گونه آثار اضطراب، سرخوردگی و هراس در ایران دیده نمی‌شود.
۴- سپاه در برخورد با آمریکا از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است. این قدرت را ساختار سیاسی کشور به آن بخشیده است. هیچ گونه ریزشی در نیرو‌های مسلح دیده نمی‌شود.
۵- مردم ایران از اعتراضات خیابانی استقبال نکردند.
یک مؤسسه معتبر پژوهشی دیگر آمریکا از قدرت ملت ایران و نیرو‌های مسلح، ۳ حکایت شنیدنی را نقل می‌کند.
الف- قدرت دریایی ایران قادر است هر لحظه صدور نفت در خلیج فارس را متوقف کند.
ب- توپخانه‌ای از موشک‌ها و پهپاد‌های ایران با ظرفیت دقیق و هوشمند، کل منطقه را تحت همپوشانی خود دارد.
ج- ایران یک ترکیب چندملیتی از نیرو‌های نیابتی خارجی به وجود آورده که در منطقه و فراتر از منطقه اثرگذار است. ایران اکنون به مقام و مرتبت بازدارندگی و حتی عملیات پیشدستانه رسیده است.
اکنون این دو تصویر و این دو واقعیت از موقعیت ایران و آمریکا در برابر چشمان ماست. دولت در یک سال باقیمانده عمر خود به راحتی با تکیه به امنیت داخلی و خارجی باید به برنامه‌های راهبردی خود بپردازد و از وعد‌ه‌های توخالی غرب عبور کند. آمریکا در حال زوال است. رهبران این کشور قادر نیستند از شاخص‌های یک جامعه پست عبور کنند و خود را نجات دهند.
پاتریک جی کاتن، مشاور سه رئیس‌جمهور گذشته آمریکا در کتاب جدید خود به نام «مرگ غرب» با فهرست کردن این شاخص‌ها معتقد است: «اگر یک انقلاب فرهنگی و اخلاقی در آمریکا صورت نگیرد، چیزی جز مرگ در انتظار آن نخواهد بود.»
امروز تقریبا تمام ایالت‌های آمریکا درگیر شورش، جنگ داخلی و آماده‌باش نیرو‌های مسلح است. پلیس، گارد ملی و ارتش توأمان یک اعلام حکومت نظامی را در سراسر آمریکا نمایندگی می‌کنند. بسیاری از جامعه‌شناسان و علمای علم سیاست در واشنگتن معتقدند در یک جنگ تمام‌عیار داخلی گرفتار آمده‌اند. این در حالی است که سکاندار سیاست در کاخ سفید در دست بی‌ریخت‌ترین رئیس‌جمهور آمریکاست که کارنامه سیاهی از مفاسد اخلاقی، سیاسی و مالی دارد.
آمریکایی‌ها تابستان داغی را دارند پشت سر می‌گذارند، در حالی که آرزو داشتند این تابستان داغ را در تهران و شهر‌های ایران شاهد باشند. آمریکایی‌ها امروز در حال نظاره کردن افول یک تمدن در سرزمین خود هستند. اگر بحران سیاسی، اخلاقی و فرهنگی آن‌ها را به بحران «سلامت» اضافه کنیم.
سقوط این امپراتوری را از سقوط امپراتوری شوروی زودتر می‌توان حدس زد. آمریکایی‌ها با چهار میلیون و ۲۰۰ هزار نفر کرونایی و ۱۵۰ هزار کشته، همچنان در صدر جدول کرونایی‌های جهان قرار دارند.
تایم از این پدیده به عنوان یک «مصیبت ملی» یاد می‌کند. ترامپ آنقدر که نگران حفظ جاه و مقام خود در کاخ سفید است، نگران جان مردم خود نیست.
امروز تمام نماد‌های خشونت و برده‌داری در سرتاسر آمریکا به زیر کشیده شده است. با تشدید خشونت، سلا‌ح‌هایی که مردم در خانه انبار کرده‌اند، به خیابان‌ها خواهد آمد و جنبش ضدنژادپرستی رنگ دیگری به خود خواهد گرفت.
نکته مهم در این باره این است شهر‌های مختلف رژیم صهیونیستی هم شاهد بزرگ‌ترین اعتراضات مردمی علیه نتانیاهو است. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی مرتب از درون و بیرون مرز‌های اشغالی خود مورد تهدید است.
بنیاد آمریکایی ویلسون که هشتمین پژوهشکده جهانی محسوب می‌شود، اخیرا یک تحلیلی از اوضاع ایران پس از انتخابات مجلس داده که جالب است. این تحلیل پنج نکته کلیدی دارد.
۱- انتخابات مجلس در ایران نشان داد، اعتماد به نفس نظام بالاست.
۲- سقوط دولت در عراق و لبنان هیچ تأثیری در ایران نگذاشت، نه‌تن‌ها دولت عوض نشد، حتی یک نفر هم استعفا نداد.
۳- هیچ گونه آثار اضطراب، سرخوردگی و هراس در ایران دیده نمی‌شود.
۴- سپاه در برخورد با آمریکا از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است. این قدرت را ساختار سیاسی کشور به آن بخشیده است. هیچ گونه ریزشی در نیرو‌های مسلح دیده نمی‌شود.
۵- مردم ایران از اعتراضات خیابانی استقبال نکردند.
یک مؤسسه معتبر پژوهشی دیگر آمریکا از قدرت ملت ایران و نیرو‌های مسلح، ۳ حکایت شنیدنی را نقل می‌کند.
الف- قدرت دریایی ایران قادر است هر لحظه صدور نفت در خلیج فارس را متوقف کند.
ب- توپخانه‌ای از موشک‌ها و پهپاد‌های ایران با ظرفیت دقیق و هوشمند، کل منطقه را تحت همپوشانی خود دارد.
ج- ایران یک ترکیب چندملیتی از نیرو‌های نیابتی خارجی به وجود آورده که در منطقه و فراتر از منطقه اثرگذار است. ایران اکنون به مقام و مرتبت بازدارندگی و حتی عملیات پیشدستانه رسیده است.
اکنون این دو تصویر و این دو واقعیت از موقعیت ایران و آمریکا در برابر چشمان ماست. دولت در یک سال باقیمانده عمر خود به راحتی با تکیه به امنیت داخلی و خارجی باید به برنامه‌های راهبردی خود بپردازد و از وعد‌ه‌های توخالی غرب عبور کند. آمریکا در حال زوال است. رهبران این کشور قادر نیستند از شاخص‌های یک جامعه پست عبور کنند و خود را نجات دهند.
ارسال نظرات