مدتی قبل نماینده ایران در آژانس انرژی اتمی مدعی بود که ایران در مقابل درخواست بازرسی، قلمرو خود را به روی دشمن باز نمیکند؛ گویا این مقاومت زود شکست و باز هم برجام موجب شد ایران در مقابل خواسته آژانس کوتاه بیاید!
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- امیررهام شجاعی؛ «غیر از بازرس، ما حملات سایبری را داشتیم و بارها دفع کردیم. تعداد زیادی خرابکاری صنعتی داشتیم و یک نمایشگاه داریم از موارد زیاد خرابکاری که پیدا کردیم. همه اینها مواردی نیست که بخواهیم به بازرس انتساب دهیم، اما میتواند بازرس هم باشد. مراقبت باید بکنیم و میتوانم بگویم مراقبتی خوبی شده و اشراف کامل است.»
اینها جملات بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی در یکی از برنامههای تلویزیونی است؛ کمالوندی همچنین در گفتگو با ایسنا در پاسخ به این که دورنمای گزارش پادمانی آژانس موازی با گزارش برجامی را چگونه میبینید؟ آیا با رفع ابهامات و سوالات این گزارشها پایان مییابند؟ گفت: از سه گزارش قبل آژانس ترجیح داد که دو گزارش جداگانه "برجامی" و "پادمانی" داشته باشد. "پادمانی" یعنی بر اساس پادمان جامع و پروتکل الحاقی. برخی مسایل مربوط به مسایل پروتکلی مطرح شده بود، ما استدلال میکردیم که، چون به استناد برجام، ایران پروتکل الحاقی را اجرا میکند، میتوان موضوعات پادمانی را در دل گزارش برجام آورد، ولی به هر حال آژانس آن را با این تلقی که همه مسایل برجام به خوبی پیش میرود و صرفا یک سوال پادمانی اینجا مطرح است، جداگانه مطرح کرد و اکنون برای سه دوره است که گزارش پادمانی نیز منتشر میشود.
دوشنبه ۴ شهریورماه ۹۹، گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران سفر و با رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و مقامات وزارت خارجه دیدار کرد. موضوع این دیدارها در رابطه با اختلافاتی است که بین ایران و آژانس بر سر دو سایت هستهای وجود دارد. آژانس ادعا میکند که ایران در این سایتها فعالیت هستهای اعلام نشده دارد. هر چند که کاظم غریبآبادی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در آژانس گفته است این بازدید ربطی به درخواست آمریکا ندارد اما دیدار پیش از سفر گروسی با وزیر امور خارجه آمریکا و اظهارات پمپئو در این دیدار، حاکی از خط دادن آمریکا به آژانس در رابطه با نوع تعامل آژانس با ایران است؛ پمپئو در این دیدار بر لزوم پاسخگویی ایران به درخواستهای آژانس جهت ارائه دسترسی تاکید داشته است.
دیدار پیش از سفر گروسی به ایران با وزیر امور خارجه آمریکا و اظهارات پمپئو در این دیدار، تنها یکی از شواهد سیاسی کاری آژانس است، قبلا هم به دنبال جنجالی که نتانیاهو بر سر مکانی در تورقوزآباد راه انداخت، آژانس درخواست نمود که از همان مکان واقع در تورقوزآباد بازدید کند و این کار نیز انجام شد.
این در حالی است که به دنبال انتشار اطلاعاتی در خصوص ساخت کارخانه تولید کیک زرد توسط عربستان سعودی، غریب آبادی، از آژانس بین المللی انرژی اتمی خواست درباره برنامه پنهانی هستهای این کشور شفاف سازی کرده و گزارشی را به اعضای آژانس ارائه نماید.
چرا ایران باید به درخواستهای آژانس توجه کند؟ ایران در بند ۶۴ ضمیمهی یک برجام، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را پذیرفته است و طبق بندهای ۷۴ تا ۷۸ در سرفصل «دسترسی» ضمیمهی یک برجام و بند ۳ قطعنامهی ۲۲۳۱ چارهای جز ارائه دسترسی ندارد و حتی در خود برجام برای ایران این حق یا اختیار در نظر گرفته نشده است که اگر درخواست بازدیدی در تضاد با منافع امنیت ملی بود، ایران با این درخواستها مخالفت کند و اجازه دسترسی را ندهد و فقط میتواند در رابطه با کیفیت بازرسی با آژانس چانهزنی بکند که البته این موضوع نیز به هیج عنوان ضمانتی را برای تامین امنیت ملی فراهم نمیکند، چرا که اگر ایران و آژانس جهت کیفیت راستیآزمایی به توافق نرسند، کمیسیون مشترک برجام در رابطه با کیفیت راستیآزمایی و ابزارهای لازم با اجماع رایگیری خواهد کرد.
کارشناسان معتقدند در کنار تمامی موارد ذکر شده، توجه به بند ۳ قطعنامه ۲۲۳۱ نیز بسیار مهم است، در این بند اعلام شده است که ایران کاملا با درخواستهای آژانس جهت حل تمام مسائل برجسته همکاری خواهد کرد. با توجه به موارد گفته شده، به نظر میرسد که برجام عملا به ابزار فشار و نفوذ آمریکا تبدیل شدهاست و با کوتاهی دیپلماتها و مذاکره کنندگان ایرانی در برجام، این اعمال فشار و نفوذ، غیرقانونی نیست و حتی مبنای حقوقی نیز دارد.
ادامه پایبندی به تعهدات برجامی و قرارگیری در سراشیبی سقوط اندیشکدههایی نظیر FDD و بروکینگز که نظراتشان در دولت کنونی و قبلی آمریکا نافذ بوده است، اعلام میکنند نظام بیسابقه نظارتی ایران این فرصت را فراهم کرده است که آمریکا بهتر بتواند مچ ایران را بگیرد. بر همین اساس و باتوجه به منافع ملی متعارض آمریکا و ایران به نظر میرسد که درخواستهای آژانس پایانی ندارد و میتوان گفت که سیاست بهانهزدایی دولت در اینجا نه تنها مانع بهانهترارشی از سوی آمریکا نمیشود، بلکه کمک میکند که بهانههای بزرگتر و بیشتری بگیرد. در واقع این یک دومینوی تضعیف امنیتی و نظامی کشور است.
برجام و حفظ تعهداتی برجامی اکنون تبدیل به یک بازی دو سر باخت برای ایران شدهاست، چرا که با بیاعتنایی به درخواستهای آژانس، امکان ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت وجود دارد و با موافقت با این درخواستها، عملا اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شدهی امنیتی به دست دشمنان میافتد و چه بسا اتفاقی بزرگتر از نطنز را در صورت ادامهی این تعهدات ضدایرانی، شاهد باشیم؛ چنانکه کمالوندی با اشاره به همین موضوع گفت: «اتفاقی که در نطنز افتاد متاسفانه جنبه خرابکاری دارد و این سازمانهای امنیتی هستند که باید دقیق بررسی کنند و بنا بر این بوده که آنها در این باره اظهار نظر کنند و تحقیقاتشان ادامه دارد و تا آنجای که ما اطلاع داریم عوامل را کشف کردهاند و دلایل را هم میدانند و نسبت به این موضوع اشراف دارند، اما به دلیل اینکه موضوع در دست بررسی است از ارائه جزئیات بیشتر معذور هستیم.»
راه خروج از بحران چیست؟ با توجه به تجربه برجام و دوران پسابرجامی و با تحلیل علل بنیادی مشکلات بهوجود آمده میتوان گفت مهمترین درسی که برجام به دستگاههای تصمیمسازی و نهادهای سیاسی ایران میدهد این است به جای بازی کردن در زمین آمریکا، تعهدات برجامی خودرا متوقف کند و بداند که هر نگاهی به خارج، باید متکی بر بسترهای درونی باشد و پیش از بهرهبرداری از هر توافق بینالمللی، باید ظرفیت استفاده ملی گرایانه در داخل کشور، فراهم شود. در روابط بینالملل و به خصوص بعد از قرارداد صلح ورسای ثابت شده است که یک دولت در حوزهی سیاست خارجی در صورتی موفق خواهد بود که از یک بُعدی گرایی بپرهیزد و به هر گونه امتیاز بینالمللی به عنوان یک برنامه اضافی و نه اصلیِ ثبات حاکمیت خویش بنگرد.