استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: معمولا دولت ها، روسایی را برای بانک مرکزی انتخاب میکنند که کارهای آنها را پیش ببرند، این مدیران چه رئیس بانک مرکزی یا وزیر اقتصاد کارنامه قابل دفاعی ندارند.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در سالهای ۹۱ و ۹۲ همچنین ۹۶ و ۹۷ که همزمان دو شوک اساسی تحریمی بر اقتصاد ایران وارد شد، ارزش دلار نسبت به ریال در مجموع حدود ۷ هزار تومان کاهش یافت، اما طی دوره مسولیت آقای همتی این کاهش ارزش پول ملی بیش از ۱۴ هزار تومان بوده است. تنش در نرخ ارز به عنوان یک متغیر اثر گذار بر سایر مولفههای اقتصادی از جمله نرخ تورم بی سابقهی نزدیک به ۴۰ درصدی و گرانیهای لحظهای و لجام گسیخته مدیریت آقای همتی را زیر سوال برده است.
آقای همتی از ابتدای ریاست بر بانک مرکزی بارها در اظهار نظرات مشابه وعده کاهش و کنترل نرخ ارز و تورم داده است، اما آنچه در واقعیت رخ داده عکس ادعاهای مسئول سیاست گذاریهای پولی و ارزی کشور بوده وانتقادات تند کارشناسان و اقتصاددانان مختلف و البته کاهش اعتماد مردم به وعدههای دولتمردان را به دنبال داشته است.
عبدالناصر همتی روز گذشته در اینستاگرام شخصی خود برخی تحلیلهای کارشناسی شده را بی انصافی خواند و سختی شرایط تحریمی اقتصاد را عامل برخی ناکامیها یا بهتر بگوییم ناکارآمدیها عنوان کرد. در همین رابطه حسین صمصامی؛ اقتصاددان، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و سرپرست اسبق وزارت اقتصاد در این گفتگو عملکرد رئیس بانک مرکزی را تحلیل کرده است.
بنا بر آمارهای جدید از فصل بهار رشد اقتصادی با نفت منفی ۳، ۵ و بدون نفت منفی ۱، ۷ بوده و در عین حال تورم ۴۰ درصدی بر کشور حاکم شده است اگر بخواهیم نیم نگاهی به عملکرد بانک مرکزی داشته باشیم و رابطه بانک مرکزی را با دولت زیر ذره بین قرار دهیم عملکرد آقای همتی به عنوان رئیس بانک مرکزی را چگونه میدانید؟ ششم مرداد ماه سال ۹۷ رئیس بانک مرکزی تغییر کرد. آن زمان یعنی همان روز ششم مرداد ۹۷ دلار تقریبا ۸۵۰۰ تومان در بازار آزاد معامله میشد، در حالی که اینک دلار به مرز ۲۵ هزار تومان رسیده است؛ بنابراین از آن زمان تا کنون دلار از ۸۵۰۰ تومان به ۲۵ هزار تومان افزایش یافته است. این تفاوت نرخ دلار نشان دهنده عملکرد آقای همتی است، از این رو میتوان گفت آقای همتی از دو سال پیش تا کنون هیچ نوع سیاست ابداعی جدیدی نداشته و اصلا بین آقای همتی و آقای سیف در مورد سیاست گذاری و مدیریت سیستم پولی و بانکی کشور هیچ تفاوتی وجود ندارد.
اما بعضی از کارشناسان معتقدند عملکرد آقای همتی بهتر از آقای سیف بوده، خود آقای همتی هم در یادداشتی که روز گذشته در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت گلایهها از عملکرد بانک مرکزی را بی انصافی خواند چرا شما تفاوتی بین عملکرد آقای همتی با سایر روسای بانک مرکزی نمیگذارید؟ بنده از همان ابتدا گفتم و باز هم تاکید میکنم که روی کار آمدن این جنس مدیران تفاوتی در سیاست گذاریهای پولی و مالی و ارزی کشور به جا نمیگذارد. مثلا حتی اگر آقای همتی هم از بانک مرکزی بروند و فردی با این نوع نگاه دولت باز هم برای ریاست بانک مرکزی انتخاب شود قطعا تفاوتی در روند کاری و تاثیر گذاری سیاستهای بانک مرکزی روی اقتصاد به جا نمیگذارد. به این دلیل که نگاه این دست از مدیران به بازار آزاد، نگاه غیر کارایی است، نگاهی که نتیجه آن بازار مختل شدهای را به اقتصاد تحمیل میکند که از آن نمیتوان قیمت مناسب را کشف کرد؛ لذا بنده عملکرد آقای همتی را بنا برآنچه به عنوان یک استاد اقتصاد از اقتصاد میبینم در این مدت به هیچ وجه مطلوب و قابل دفاع نمیدانم. بیشتر بخوانید:
به نظر شما بانک مرکزی در دوره آقای همتی چقدر استقلال عمل نسبت به درخواستهای دولت داشته است؟ بنده فکر میکنم اصلا ساختار بانک مرکزی اینگونه است که اجازه استقلال از دولت را نمیدهد. شاید ارتباط و وابستگی به دولت دست رئیس بانک مرکزی را در استقلال از دولت بسته و به وی اجازه استقلال در رای و عمل و نظر نمیدهد. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد روی کار آمدن یک رئیس بانک مرکزی قدر قدرت که در بانک مرکزی اقتدار لازم را ایجاد کند نبودیم و همه روسای بانک مرکزی به نوعی تابع دولت بوده اند. از این جهت که رئیس بانک مرکزی که ایده و نظریه مناسب با شرایط اقتصادی ایران داشته باشد و برای پیاده سازی آن ایده تلاش کند، بسترها را آماده کند و شرایط را رقم بزند نداشته ایم. رئیسی که ایدههای خوب برای کنترل رشد نقدینگی و تورم را داشته باشد و مانع رشد نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی شود نداشته ایم. واقعا نمیدانم ایراد کار از کجاست، آیا در دانشگاهها چنین موضوعی را به درستی به دانشجویان آموزش نمیدهند و ما نمیتوانیم مدیران ایده پرداز خوبی تربیت کنیم؟ یا شایسته سالاری در انتخابها صورت نمیگیرد، یا اینکه مشاوران روسای بانک مرکزی منجمله آقای همتی چندان آشنا به بحثهای علم اقتصاد نیستند! که اقتصاد ما به این وضعیت وخیم رسیده است. متاسفانه روسای جمهور از زمان آقای احمدی نژاد تا کنون از آقایان سیف، بهمنی و همتی ضعیفترین افراد را برای بانک مرکزی انتخاب کرده اند.
به چه دلیل چنین انتخابهایی صورت گرفته است؟ به این خاطر که دولتها بتوانند کار خود را به راحتی انجام دهند، این مساله یکی از مشکلات بزرگی است که در مدیریت کلان بانک مرکزی وجود دارد. اگر یک مدیر قوی انتخاب شود و مدیر براساس ملاحظات اقتصادی مدیریت کند نه براساس حفظ منصب و صندلی! قطعا عملکرد بانک مرکزی اینگونه نخواهد بود و قابل دفاع است. به هر حال این مدیریتها چه دوام داشته باشند چه نداشته باشند به درد اقتصاد نمیخورند. اگر کسانی در منصب بانک مرکزی بنشینند که هم ایده پرداز باشند و هم اقتصاد ایران را خوب بشناسند و نظرات کاربردی متناظر با شرایط اقتصادی ایران داشته باشند و برای پیاده سازی آن نظرات محکم رو در روی عواملی که مانع آنها میشوند بایستند روندهای خوبی در اقتصاد ایجاد میشود، اما متأسفانه در روسای اخیر تا کنون چنین فردی دیده نشده یا به کار دعوت نشده است! معمولا دولتها روسایی را برای بانک مرکزی انتخاب میکنند که کارهای آنها را پیش ببرند. در حال حاضر نه تنها رئیس بانک مرکزی بلکه وزیر اقتصاد نیز چنین وضعیتی دارد، بنابراین عملکرد این مدیران چه رئیس بانک مرکزی و چه وزیر اقتصاد به هیچ وجه قابل دفاع نیست.
الان بحث استقلال بانک مرکزی از دولت مهم است یا اتخاذ سیاستهای درست اقتصادی؟ استقلال بانک مرکزی از دولت یک بحث است، مسئله اتخاذ سیاستهای درست اقتصادی نیز بحث دیگری است. دولت در عرصه سیاستهای پولی روی اوراق متمرکز است، حتی درباره اوراق به گونهای عمل میشود که در نهایت منجر به رشد نقدینگی میشود. در حوزه ارزی بحث بازار آزاد مساله ساز است بنحوی که به نظر میرسد یا دولت نرخ ارز را از بازار آزاد میگیرد یا نرخی که بازار آزاد کشف میکند از سوی خود دولت داده میشود، در حالی که بازار ارز مختل و ناکارآمد است و قیمت نامناسبی به ما میدهد. وقتی این قیمت نامناسب در اقتصاد پیاده میشود، رشد منفی و سرمایه گذاری منفی اقتصادی را به کشور تحمیل میکند. با توجه به اینکه نرخ ارز یک متغیر کلیدی است بنابراین سیاست گذاریهای بانک مرکزی در حال حاضر مساله مهمی است. مساله این است که دولت و بانک مرکزی یا واقعا نمیدانند دست کاری نرخ ارز چه تبعاتی دارد یا دررابطه با نرخ ارز نظریه پردازی درستی ندارند یا صاحبان منافع اجازه نمیدهند نرخ ارز کاهش بیابد و میخواهند بازار آزاد مبنای عمل آنها باشد! لذا دولت نرخ بازار آزاد را مبنا قرار داده و براساس آن نرخ صرافی تعیین میشود، شاید اصلا خود بانک مرکزی جهت دهنده اصلی نرخ بازار آزاد است و تلاش میشود تا نرخ نیمایی هم به سمت ثنا و بازار آزاد هدایت شود.
شما هم روند افزایش نرخ ارز را برای تامین بودجه دولت تصدیق میکنید؟ ممکن است دولت از این شرایط برای تامین کسری بودجه خود استفاده کند، چون دولت هم نرخ و هم مبلغ ارز را اعلام میکند. از سوی دیگر دولت به هیچ وجه نباید برای کنترل نرخ ارز، ارزی به بازار تزریق کند این کار اشتباه محض است چرا که در همان سال ٩٧ که حدود ٢٠میلیارد دلار به بازار تزریق شد یا به نوعی به باد داده شد اشتباه محض صورت گرفت و نتیجهی منفی به دنبال داشت لذا با منابع محدود ارزی نباید هیچ ارزی به باد برود. بدیهی است که بازار بی ثبات با تزریق ارز کنترل نمیشود؛ لذا نرخ ارزی که در بازار داده میشود اصلا قابل اعتماد و قابل استفاده نیست. بنده حامی اطلاعیه شماره ۱ بانک مرکزی هستم که در ۲۱ فروردین ۹۷ اعلام شد، با اینکه بهترین اطلاعیهای بود که از طرف بانک مرکزی اعلام شد، اما به درستی اجرا نشد، اگر به درستی اجرا میشد میتوانست و میتواند بسیاری از امور را به درستی مدیریت کند.