سخنان امروز رهبر انقلاب در مورد مدبرانه بودن پذیرش قطعنامه ۵۹۸، موجی از تحلیلهای متضاد در رسانهها از اینکه چطور جام زهر مدبرانه است به راه انداخت.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ «تناقضآمیز» اولین برداشتی است که برخی از قیاس سخنان امروز رهبر معظم انقلاب در مورد «مدبرانه بودن» قطعنامه ۵۹۸ و ایستادن مقابل تحریف تاریخ جنگ، داشتند اما یک جای جدی این تحلیل میلنگد.
۱) خطاب این سخن دو سوی روایت از جنگ و به ویژه قطعنامه است؛ روایت یکسو که صرفا جام عسل بود و طوری روایت کرد که گویا پیشنهاد قطعنامه را امام به مرحوم هاشمی داد!
۲) سوی دیگر اما با تندروی در برخی روایتهای درست سعی داشت چهرهای تماما خیانتبار از هاشمی و دیگر مسئولین وقت ارائه دهد.
۳) رهبر انقلاب صراحتا در سال ۷۵ با رد فرض گروه اول فرمودند: قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به خاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ روىِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت.
۴) پس از انتشار کتاب راز قطعنامه و اعتراض برخی مسئولین به چهرهای که از آنها تصویر شد، محسن رضایی به رهبر انقلاب در این موضوع گلایه کردند؛ رضایی میگوید اخیراً که در رابطه با تحریفات دفاع مقدس در یک کتاب، نامهای به محضر رهبر معظم انقلاب نوشتم، ایشان فرمودند: خود شما که در جنگ فرمانده بودید چرا جواب نمیدهید؟ من این کتاب را خواندم و در حاشیه آن نوشتم: «این خلاف است». این صحبت هیچوقت از سوی دفتر معظم له (برخلاف موارد مشابه مثلا در برجام) تکذیب نشد و سخن امروز رهبر انقلاب هم تاکیدی بر نقص در این فرضیه بود.
۵) نگاه صفر و صدی اولین خطا در برداشتهای تاریخی است؛ نه سخن سال ۷۵ نافی سخن امروز است، و نه نقش هاشمی و مسئولین وقت در جام زهر پوشاندنی. کاملترین سخن رهبر انقلاب در خطبههای نماز جمعه پس از پذیرش قطعنامه بود که فرمودند: مسئولین نظام تشخیص دادند و امام بزرگوار بر این تشخیص صحه گذاشتند که امروز قبول قطعنامه به صلاح اسلام و انقلاب و کشور است... آن چیزی که تصمیم گرفته شد این برگشت از شعارهای اصولی ما به هیچ وجه نیست. دشمن نمیتواند در اینجا ما را متهم کند که ما از اصول خودمان برگشتهایم. حاشا و کلا! انقلاب اسلامی و رهبری عظیمالشان و مسوولین این انقلاب و این نظام با ذره ذره وجود خودشان و با لحظه لحظه عمر خودشان از اصول انقلاب اسلامی و از روح آشتیناپذیری این انقلاب در مقابل ابرقدرتها و مستکبران عالم حراست و دفاع خواهند کرد.. در تاریخ اسلام مینویسند برکاتی که بر صلح حدیبیه مترتب شد بر هیچ جنگی از جنگهای پیغمبر مترتب نشده بود و شش سال تا آن تاریخ با کفار فریش جنگیده بود و این صلح حدیبیه به معنای نفی جنگ بدر و احد نبود. در جنگهای قبل از صلح حدیبیه، یک جا پیغمبر بطور مطلق مثل بدر فاتح شده بود. یک جا مثل بعضی از جنگهای دیگر به متارکه منتهی شده بود. این جنگها سر جای خودش بود. صلح حدیبیه به هیچ وجه شعار جنگ بدر واحد را تخطئه نمیکرد. پیغمبر شعار جنگ با کفار و مشرکین را که پس نگرفته بود. موضع پیغمبر تغییر نکرده بود، اما مصلحت آن روز آن بود همچنانکه مصلحت جنگ بدر آن بود، مصلحت جنگ احد و احزاب هم آن بود. این ریشه تاریخی این کار. میبینید که همه چیز در تاریخ اسلام منطبق با یک نظام منطقی روشن در جای خود گذاشته شده است.