دبیر شورای مرکزی جنبش اتحاد دانشجویان دانشگاه دامغان گفت: مسئولین دانشگاه دامغان در هیچ زمینهای باب شفافیت را برای دانشجویان باز نمیکنند و حاضر به پاسخ گویی به مطالبات نیستند.
جمشیدیان، دبیر شورای مرکزی جنبش اتحاد دانشجویان دانشگاه دامغان در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو گفت: در زمانهای که اتفاقات عجیب کم نمیافتد، سخن گفتن از یک دانشگاه کوچک در شهری کوچک هر چند باستانی، شاید خیلی نتواند نظر مخاطب را جلب کند. بگذارید اول بپرسم با چه حد از سرمایه و بودجه طرفیم. اگر کمی لوایح بودجه سالهای ۹۵ تا ۹۸ را بررسی کنید، خود به خود با ارقامی از سنخ ۳۰ میلیارد تومان، اندکی بیشتر یا کمتر، مواجه میشوید. برای مثال در بخش معاونت پژوهشی چیزی حدود ۲ میلیارد تومان و در معاونت فرهنگی و اجتماعی ارقامی در حد ۲۰۰ میلیون تومان تا زیر ۱ میلیارد تومان قابل مشاهده هستند. هر چند این مبالغ برای دانشگاههای بزرگ کشور، حکم آجیل خردهریز را دارد، اما برای دانشگاه دامغان که حدود ۵۰۰۰ دانشجو که حدود %۲۰ آن را دانشجویان ارشد و حدود %۲ را دکتری تشکیل میدهند و خیرین بزرگی، چون دکتر عالمی با هداء خانه و پولهای کلان از توسعه آن حمایت میکند، مبلغ قابل توجهای است. البته در بودجهی ۹۸ برای دانشگاه حدود ۶۱ میلیارد تومان پیش بینی شده است، هر چند با تورم و قیمت دلار میتواند منطقی جلوه کند و شاید کم.
جمشیدیان اضافه کرد: در سایه این میزان بودجه، وقایعی، چون تصادف و مرگ دانشجویان زمینشناسی در اردوی علمی درسی و دستور حراست دانشگاه مبنی بر عدم انتشار فایل ویدئویی پاسخهای مدیران در جلسهی پرسش و پاسخ، سقوط یکی از دانشجویان در کانال حفرشده در مقابل خوابگاه ابوذر و دادگاه یک ساله او با دانشگاه، خودکشی یکی از دانشجویان پسر که دانشگاه مطلع بود کیس مبتلا به خودکشی است و نیازمندیهای مالی زیادی دارد، کمتوجهی به آمار افسردگیها و اعتیاد و خشونت و اقدام به خودکشی و اخراجی و مشروطی بین دانشجویان، آزار برخی دختران در مسیرهای منتهی به خوابگاه دانشگاه، درگیریهای برگزاری استارتاپویکند کوک، توقیف کوتاه نشریهی «نیمکت من» (جنبش اتحاد دانشجویان) و درگیریها با کانال تلگرامی «دیوجزوه» به سبب اعتراضات به دانشگاه، شکست طرح کولهپشتی (جنبش اتحاد دانشجویان) و ضعف در نظارت بر سلف و پیداشدن دم موش و جوجهگنجشک در غذای دانشجویان، راهپیمایی عدهای از دانشجویان پس از سانحه سقوط هواپیمای اوکراینی و حمایت مریم رجوی از ایشان، تصمیم به شکایت قضایی از مهدی زنده لی (مسئول بسیج دانشجویی) برای انتقاد به نحوهی صرف بودجه در خرید قلمهای نوری، نادیدهگرفتن بخش مهمی از طرحها و پیشنهادات تشکلها و فعالان دانشجویی به مدت دو سال و امثالهم موجبات این را فراهم کردند که جریان مطالبهگر بیش از پیش به این بیندیشند که مجموعه مدیریت دانشگاه به خصوص بخشهای مرتبط با خدمات دانشجویی، چه میکنند که این وقایع این چنین رقم میخورند. البته روند مطالبهگری به تدریج به این سطح رسید که در شبکههای مجازی از توئیتر و اینستاگرام و تلگرام، به نقد گستردهای دانشگاه دامغان بپردازند.
این فعال دانشجویی تاکید کرد: مسئله اصلی، مدیریت اقتصادی برای بهبود وضعیت فرهنگی و علمی و... در دانشگاه است که بخش اصلی این امر در اختیار هیأترئیسه و شورای فرهنگی دانشگاه بوده و سپس مجموعههای دیگر. پدیده دردناک در این مجموعه، نبود برنامهای قابل ارزیابی است که حتی مدیران و فعالان دانشجویی را دچار سردرگمی شدید کرده است و هر کس به رفتار جزیرهای خود روی آورده و دل خوش کرده است. به شکل کاملا مشهودی به اذعان حاضران در جلسهی شورای فرهنگی، اعضای جلسه جدیت و حتی دانش کافی را برای بررسی طرحها و تدوین برنامهای راهبردی و کوتاهمدت در خصوص ادارهی بودجه و تنظیم فعالیتها ندارند. حتی دانشگاه تا مدتها از انتشار برنامهی راهبردی خود صرف نظر میکرد. این شورا اساسا نسبت به اسناد بالادستی کشور، نیازسنجیهای انجامشده در دانشگاه از مرکز مشاوره تا موارد صورت پذیرفته توسط دانشجویان و مراکز کشوری، چون آیندهبان و ... توجه لازم را ندارد.
وی گفت: فارغ از ضعف در برنامهریزی، برخورد مسئولان با منتقدان جای توجه دارد. ایشان از انتشار اسناد عملکرد خود یا بررسی طرحهای پیشنهادی دانشجویان و سهیمکردن کل دانشجویان در برنامهریزی در بسیاری موارد خودداری و ضعیف عمل میکنند؛ چیزی که امروزه حتی در ایران در قالب فراخوانهای جذب ایده یا چالش صورت میپذیرد. علیرغم این که بدنه مدیریت دانشگاه از نخبگان علمی تشکیل شده است، و حتی رئیس دانشگاه، تحصیل کرده دانشگاه سوربن فرانسه است، دانشگاه به شدت از شیوههای سنتی در مدیریت متکی است و در استفاده از شیوههای نوین جهانی برای بهکارگیری قدرت ایده و توان دانشجو در زمینههای توسعهی اقتصادی و علمی و فرهنگی و... بهره نمیبرد. چنان که در مراتب پایین دستی اجرایی همچنان در خیلی از امور، بوروکراسی وقتگیری برای فعالان دانشجویی ایجاد کرده است؛ مثلا با وجود سامانهی ERP اصرار عجیبی بر ثبت درخواست مکتوب داشتند یا پس از ثبت درخواست باید باز هم تلفنی یا حضوری امور پیگیری شود!
جمشیدیان یادآوری کرد: اهمیت مطالبهگری از دانشگاه وقتی جدی میشود که دانشگاه دامغان سعی دارد حتی بدون کنکور دانشجو جذب کند در حالی که بدنه مدیریتی از عهدهی مدیریت همین عده از دانشجویان و خدماتدهی به ایشان برنیامده و این باعث افزایش آمار مبتلایان به آسیبهای اجتماعی و تشدید هزینههای اجتماعی در آینده که منجر به تربیت نسلی ناامید و مأیوس از آینده و تحول، خواهد شد.
دبیر شورای مرکزی جنبش اتحاد دانشجویان دانشگاه دامغان خاطرنشان کرد: اکنون جریان مطالبهگر دانشگاه، با تهیه اسنادی، چون «شبکهی مسائل»، «طرح جامع اقدام» و تلاش برای شفافیت اسناد مالی دانشگاه تا حدی که برایش قابل دسترس بوده، و انتشار عمومی آن برای سایر دانشجویان سعی دارد مدیران و بدنهی دانشجوییاندک طرفدار ایشان را مجاب کند که یا اشتباه نکنند یا هزینه اشتباهشان را خودشان پرداخت نمایند نه دانشجویانِ تازه وارد و بیخبر از تحولات مدیریتی.
وی تصریح کرد: تحرکات دانشجویی جنبش اتحاد دانشجویان و بسیج دانشجویی و دیو انصاف، یک پدیدهی عجیب را نمایان ساخته است به خصوص در مواقعی که مواضع مدیران نسبت به تحولات اجتماعی (چون مقابله با استکبار و رفتارهای اقتصادی داخلی، چون ماجرای دناپلاس و..) بررسی میگردد. در جلسه سه شنبه ۸ مهر ۹۹ شفافیت بودجه از سوی اکثریت اعضا رأی نیاورد و حتی از دادن صورتجلسه به اعضای دانشجویی خودداری شد. البته ناگفته نماند که جریان انقلابی در حال حاضر پیشگام شفافیت است و این نشان میدهد شفافیت و تمکین به آن، امروزه تعیین کننده پیروی از خط امام و رهبری است. برای نمونه اخیرا که مهدی زندهدلی پرده از تلاشهای غیر قانونی برای ارتقاء یکی از اساتید دانشگاه بر میدارد، کمتر کسی از او حمایت میکند.
جمشیدیان در پایان گفت: امروزه جریان مطالبهگر باید توجه کند که تربیت نیروی مطالبهگر واقعی و اهل تجربه در دانشگاه باید محقق شود و مطالبهگری دانشجویان برای مسائل کشوری نباید مانع مطالبهگری در دانشگاه گردد؛ چرا که مدیران آینده کشور ثمره تربیت مدیران فعلی خواهند بود و دلخوش کردن به تحرک عدهای از دانشجویان برای تحولات کشوری، نمیتواند تضمینی برای بهبود وضعیت در آینده قلمداد شود. ما نیاز به دانشجویانی داریم که علاوه بر داشتن تخصص در رشتهی خود، توانمندی حل مسئله و آشنایی با قوانین دانشگاهی و اجتماعی را دارا باشند و منتظر خوشآمدگوییها نباشند و خود را از مخاطرات بیدلیل و هیجانهای مبتذل حفظ کنند و قدرت تعریف و دفاع از بایستهها و هضم مفهوم مطالبه و مصلحت بر مبنای اصول فکری روشن و قابل استدلال داشته باشند. دانشگاه دامغان یک نمونه است و اگر این خط سیر گسترش یابد، امیدواریم با نسل بهتری در کنشگری اجتماعی مواجه شویم.