آیت‌الله علم‌الهدی:
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، آیت الله علم‌الهدی در سی‌ویکمین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، مطالبی را در مورد اسارت اهل بیت (علیه السلام)، مبارزه با دشمن، وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور، اثر سوءمدیریت داخلی بر زندگی مردم، شکست تحریم‌ها و آدرس غلط جریان‌های سیاسی برای تسلیم به دشمن در قالب «خطبه مجازی» جمعه ۱۱ مهرماه در حرم امام رضا (علیه‌السلام) ایراد کردند که در ادامه می‌خوانید:
«بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدالله، اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین هم حجج الله علی الخلق اجمعین.
اللهم صل وسلم علی عبدک و حبیبک و رسولک محمد سیدالاولین و الآخرین و علی عترته الهداة المعصومین سیما علی امام المنتظر المهدی روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه.
عبادالله، اوصیکم و نفسی باتقوالله
همه شما برادران، خواهران و خودم را به تقوای الهی سفارش می‌کنم.
بنا بود امروز نمازجمعه بازگشایی و آغاز بشود، بر حسب قراری که شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با جریان پزشکی ستاد ملی کرونا داشتند، قرار شد پروتکل و دستورالعملی با در نظر گرفتن شدیدترین وضع بیماری کرونا تنظیم بشود و نمازجمعه را از این هفته در سراسر کشور آغاز کنند، بر همین مبنا در رسانه‌ها نیز شورای سیاستگذاری اعلام کردند که از ۱۱ مهر یعنی امروز، نمازجمعه آغاز می‌شود، ولی آن پروتکل نرسید لذا اعلامی که در رسانه‌ها کرده بودند، محقق نشد؛ در تعطیلی نمازجمعه چه جریان‌هایی سود می‌برند که جلوی ستاد ملی کرونا را گرفته‌اند و نگذاشتند آنان به وعده خودشان عمل کنند، مطلب قابل تأملی است.
امروز روز ۱۴ ماه صفر هست و تقریبأ در همین روز‌ها بود که اهل بیت سیدالشهدا (علیه‌السلام) پیروزمندانه شام را ترک کردند، ما در جریان انقلاب مقدس کربلای امام حسین (علیه‌السلام)، آموزه‌های مختلف در موقعیت‌های گوناگون این انقلاب داریم و در این مسئله نیز آموزه‌ای وجود دارد، یعنی ما تصویر کنیم آن روزی را که اهل بیت وارد شهر شام شدند با امروزی که اهل بیت از شام خارج شدند، ۱۸۰ درجه موقعیت شام عوض شد؛ شهر شام یک شهری است که معاویه ۲۰ سال در این شهر والی و ۲۰ سال نیز خلیفه بوده است، ۴۰ سال مردم این شهر را عادت، آموزش و پرورش داده بر ضد اهل بیت (علیه‌السلام) و یک جریان اسلامی منهای اهل بیت (علیه‌السلام) به مردم شام ترویج کرده است، در شهری با این سابقه، ۱۰ روز گذشته اهل بیت وارد این شهر شدند، مابه‌التفاوت روز ورود و خروج شاید ۱۰، ۱۱ روز بیشتر نبوده و در این ۱۰، ۱۱ روز، وضعیت مردم شام به کلی تغییر پیدا کرد.
دگرگونی مردم شام با حرکت مبارزاتی اسرای کربلا
آن روزی که وارد شدند، این‌ها را سنگ‌باران می‌کردند، به این‌ها دشنام می‌دادند، برای شهادت مظلومانه عزیزانشان، شهر شام را زینت کرده بودند، جشن گرفته بودند در مقابل مصائب و داغ‌های اهل بیت عصمت و طهارت، اما امروزی که از شام خارج می‌شدند، کجاوه‌ها را سیاه‌پوش کرده بودند، شهر شام عزادار شده بود و مردم شام اهل بیت (علیه‌السلام) را با چشمان گریان و اشک‌بار تا بیرون شهر بدرقه کردند، آن روز ورود در فاصله یک ۱۰ روز، شامی که در آن ۴۰ سال دستگاه اموی کار کرده بود، چنین تفاوتی کرد، این تفاوت بر اثر چه بود؟ عامل اصلی‌اش یک چیز بود آن، امیدواری متکی به همراهی ذات مقدس پروردگار بود.
وقتی وجود مقدس اهل بیت (علیه‌السلام) را وارد کاخ یزید کردند، یک سر طناب به بازوی حضرت زینب (سلام‌الله علیها) بسته شده بود، یک سر طناب به بازوی امام سجاد (علیه‌السلام)، این زن و بچه را مثل دانه تسبیح به این طناب بسته بودند، در کاخ یزید این‌ها را وارد کردند، یزید مست قدرت و تمام ابزار نمایش قدرت را در این کاخ فراهم کرده بود، طبیعی است، وقتی بنا شد بازوی یک خانم اسیر را با طناب بسته‌اند و وارد می‌کنند، باید خودش را ببازد و به خودش نباید اجازه هیچ برخوردی بدهد، دشمن در بحبوحه قدرت و آن هم با طناب بسته شده، اما یک اصل همراه زینب کبری بود و آن این بود که «إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»، خدا با ماست و دوم این که وظیفه و تکلیف دارد انقلاب را در همین شرایط ادامه بدهد و مبارزه با دشمن را در همین وضعیت و شرایط ادامه بدهد. پس زینب با این شرایط، بر حسب آن امید در وضعیتی حرکت و صحبت کرد، کار را به جایی رساند که یزید در عین قدرت، خودش را ضعیف و ناتوان احساس کرد، اول شروع کرد با چوب بر لب تشت زدن، شاید صدای زمزمه چوب نگذارد این جمعیت صدای زینب را بشنود، اما زینب دختر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است، زینب حرف زد، یزید مستأصل شد و بر حسب این عصبانیت، چوب را بر لب دندان سر بریده سیدالشهدا در مقابل چشمان خواهر داغ دیده نواخت، اما همین که صدای چوب بر لب و دندان سر بریده آغاز شد، دیگر زینب ساکت شد، چون مسؤولیت زینب تا الان حرف زدن و مبارزه با دشمن بود، اما الان مسؤولیت زینب یتیم‌داری است، باید کاری کند این بچه‌های یتیم سر بریده بابا را زیر چوب خیزران نبینند، صدای چوب که بلند شد، یک نازدانه‌ای بلند شد و دامن عمه را گرفت، گفت «عمه، ببین این ظالم با سر بریده بابا چه می‌کند».
نباید هیچوقت در مقابل دشمن ناامید شد
ادامه مبارزه در این شرایط و در این وضعیت که به یزید بگوید «یزید، عظمت تو را ناچیز می‌دانم، تو پوچ و هیچی»، این حرکت، شام را در فاصله ۱۰ روز ۱۸۰ درجه عوض کرد به‌طوری که یزید دیگر نتوانست اهل بیت (علیه‌السلام) را در شام نگه دارد و دستور داد اهل بیت (علیه‌السلام) از شام خارج بشوند و آزادند، در این خروج از شام، همان مردمی که در هنگام ورود می‌رقصیدند و جشن گرفته بودند، همان مردم عزا گرفتند، گریه می‌کردند و اشک می‌ریختند به مظلومیت اهل بیت پیغمبر (صلوات‌الله علیه) و این جمعیت را بدرقه کردند.
این خروج پیروزمندانه اهل بیت (علیه‌السلام) بعد از آن ورود در فاصله ۱۰ روزه، معلول این بود که امید به خدا داشتند و با امید به خدا در بحبوحه قدرت دشمن، مبارزه و حرکت‌های انقلابی را ادامه دادند، این امید، آموزه‌ای است که از این بخش انقلاب کربلا می‌گیریم که در مقابله با دشمن هیچوقت نباید ناامید شویم.
عمده مشکلات اقتصادی، معلول سوءمدیریت داخلی است نه تحریم خارجی
دشمن ما امروز در مقابل ذلیل کردن، خار کردن و تسلیم کردن ما این تحریم اقتصادی را انجام داد، ایده دشمن این است که ما از نظر اقتصادی در این جنگ اقتصادی شکست بخوریم، به خاطر استیصال در مشکلات معیشتی و اقتصادی در برابر دشمن تسلیم بشویم و به‌عنوان تسلیم در برابر دشمن، او بر ما مسلط بشود، این ایده و هدف دشمن است، اما در عین حال باید این ناامیدی که دشمن به دنبال آن است، هدف او خاک و خاکستر باشد؛ مشکلات امروز در جامعه ما از نظر اقتصاد و معیشت زیاد است، اما این مشکلات هیچکدام معلول تحریم دشمن نیست، عامل اصلی‌اش این نیست که، چون دشمن‌ها ما را تحریم کردند دچار مشکلات معیشتی شدیم، البته تحریم دشمن آثار و خسارت‌های خودش را دارد، اینطور نیست که بگوییم تحریم بی‌تأثیر بوده، اما تحریم دشمن این وضعیت و فشار اقتصادی و معیشتی که امروز دچار آن هستیم را برای ما به وجود نیاورده و نتوانسته این وضعیت را ایجاد کند، دشمن در این تلاشش شکست خورده است، مشکل فشار‌های اقتصادی و معیشتی که امروز داریم، عمدتأ معلول داخل هست نه خارج، معلول «سوءمدیریت‌ها» و نوع توزیع کالا در جامعه است.
چه مدیریتی در رساندن کالای اساسی به مردم وجود دارد؟
چند بار تاکنون مسؤولان کشور اعلام کردند «انبار‌های ما نسبت به کالا‌های اساسی تا آخر سال پر است و هیچ نیازی تا آخر سال از نظر کالای اساسی نداریم»، دروغ که نگفته‌اند، راست گفته‌اند، اگر انبار‌ها در کالای اساسی پر است، این گرانی هر روز افزون‌تر از کجاست؟ این انبار‌های کالای اساسی در توزیع به دست چه کسانی می‌افتد؟ چگونه توزیع می‌شود؟ در رسیدن این کالای اساسی به دست مصرف کننده و مردم، چه مدیریتی حاکم است که هر روز مردم در هر مسئله نسبت به مسئله زندگی و معیشتی خودشان از نظر کالا‌های اساسی دچار گرانی‌های سرسام‌آور روزافزون می‌شوند، این ربطی به تحریم و فشار آمریکا ندارد، شما که گفتید انبار‌ها پر است و کمبود نداریم پس این فشار معیشتی که روز به روز دارد به مردم مخصوصأ قشر آسیب‌پذیر کم‌درآمد می‌آید از کجاست؟ این از نوع توزیع و سوءمدیریتی است که در داخل به وجود می‌آید.
نمونه‌اش را شما عنایت کنید؛ انجمن فولاد جهانی چندی قبل اعلام کرد «در ماه آگوست (مرداد و شهریور)، تولید فولاد ایران در بین ۵۵ کشور جهان از جمله آمریکا و کشور‌های اروپایی، ۱۴.۶ درصد نسبت به سال گذشته در همین ماه‌ها افزایش پیدا کرده»، در سال گذشته تولید ایران یک میلیون و ۹۴ هزار تن بوده و در امسال تولید فولاد ایران در حدود ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تن بوده است، با این کیفیت، چرا وضعیت بازار آهن و میلگرد این است؟ این‌ها کجا دپو می‌شود؟ به دست کی می‌افتد و چطور توزیع می‌شود؟ چطور به دست مردم می‌رسد؟ این مربوط به تحریم آمریکاست؟ خود آمریکا و کشور‌های اروپایی در اثر کرونا دچار کاهش تولید در فولاد شده‌اند، ما در حدود ۱۴.۶ درصد تولید فولادمان بالا رفته، اما قیمت آهن و میلگرد در همین مرداد و شهریور نسبت به سال گذشته، ۲۰۰ درصد افزایش یافته است، این تولید کجاست؟ چرا کسی دنبال مسئله نیست و این التهاب در بازار آهن، میلگرد و فولاد در کشور به وجود می‌آید.
ملتهب‌کنندگان بازار، دزدند!
برادران و خواهران، بینندگان عزیز و محترم، دزد دنبال بازار آشفته می‌گردد، این التهابی که در بازار نسبت به اتومبیل و آهن به وجود می‌آید، از اتومبیل گرفته تا تخم مرغ و پوشک در بازار التهاب به وجود می‌آورند، دزدند، دزد به دنبال بازار آشفته می‌گردد، برای این که بازار آشفته درست کند و بیشتر بدزدد، بازار آشفته ایجاد می‌کند و امروز در همه کشور دزد پیدا شده؛ امروز روزی نیست که عزیزان ما در مسؤولیت‌های مختلف و نهاد‌های گوناگون بنشینند و فقط این استیصال مردم را در مسائل معیشتی و گرانی تماشا کنند، امروز روزی است که وقتی در خانه یک دزد می‌آید، همه اهل خانه از کوچک و بزرگ راه می‌افتند دزد را بیرون کنند و با دزد بجنگند، در کشور ما دزد آمده، این دزد آمده برای دزدی کردنش دارد بازار آشفته درست می‌کند، در اجناس مختلف التهاب بازاری به وجود می‌آورد برای این‌که می‌خواهد بدزدد.
سوءمدیریت‌ها میدان دزدی را باز کرده، همه باید مقابله کنند
همه قوا و نهاد‌های کشور باید راه بیفتند و دزد را بگیرند، این دزد، دزد داخلی است و ربطی به خارج و تحریم ندارد، نمی‌شود گفت این فقط سوءمدیریت دستگاه اجرایی است، در چنین موقعیتی که سوءمدیریت دستگاه‌های اجرایی میدان را برای دزد باز کرده و دزد دارد بازار آشفته درست می‌کند، همه دستگاه‌های کشور، مجلس، قوه مقننه، قوه قضاییه و نیرو‌های امنیتی باید راه بیفتند و هماهنگ دزد را بگیرند نه این که فقط بایستند و تماشا کنند و بگویند این کار وظیفه فلان دستگاه و فلان قوه است، او نتوانسته پس مردم مستأٌصل و بیچاره بشوند، گرانی مردم را از پا دربیاورد و قصه به آبرومندی دشمن تمام شود و دشمن بگوید، چون این‌ها را تحریم اقتصادی کردیم، این‌ها بدبخت شدند در حالی که تحریم اقتصادی او اثری ندارد.
متأسفانه بعضی جریان‌های سیاسی نیز که روز اول دنبال این دولت را گرفتند، آمدند در مدیریت‌های مختلف دولت چمبره زدند، بر همه مقدرات مسلط شدند، نتوانستند اداره کنند، سوءمدیریتشان، اختلاس دست اندرکارانشان، مفاسد اقتصادی‌شان وضع مملکت را به اینجا رساند، آمده‌اند آخر کاری آدرس غلط می‌دهند و می‌گویند تحریم‌ها ما را بیچاره کرده و تنها راه حل تحریم، مذاکره با آمریکاست، با آمریکا مذاکره کنیم که بدبخت بشویم؟ تسلیم آمریکا بشویم، شما نتوانستید کشور را اداره کنید، شما قدرت مدیریتتان در توزیع غلط بوده، مردم تسلیم دشمن بشوند؟ این درست است؟ آدرس غلط می‌دهید و حتی به رئیس جمهور می‌گویند شما استعفا بده و از کار برکنار بشو! بگو یا با آمریکا مذاکره کنیم یا استعفا بده، اینطور رئیس جمهور بیچاره را دنبال یک مسئله‌ای مستأٌصل و دولت را تضعیف کردن؟ خودتان آمدید بر همه مدیریت‌ها مسلط شدید و حالا آمدید دستگاه‌های دولتی و اجرایی را تضعیف می‌کنید و بعد هم آدرس را به آمریکا می‌دهید که بروید مذاکره کنید تا مشکلات حل شود، کجای قصه مربوط به آمریکاست؟
آدرس غلط جریان‌های سیاسی برای مذاکره با دشمن
آمریکا در همه حرکت‌هایی که در این ۴۲ سال در انقلاب علیه ما انجام داد، شکست خورد، هم در تهدید نظامی، هم در توطئه‌های سیاسی، هم در تحریم اقتصادی و در همه حرکت‌ها شکست خورده است، آمریکا، آمریکای ذلیل بدبختی است که شما امروز ذلت و حقارت این قدرت استکباری را در یک مناظره تلویزیونی دوتا کاندیدای ریاست جمهوری‌اش می‌بینید، هر کدام آدرس حقارت و ذلت و نکبت را برای این کشور می‌دهند، آمریکا چنین آمریکایی است و آنوقت شما می‌گویید بیایید با این‌ها مذاکره کنید، با آدم‌های ذلیل، حقیر و بدبختی که گریبان هم را می‌گیرند و دزدی‌ها را به هم نسبت می‌دهند برای مشکلی که سوءمدیریت‌ها و توزیع غلط کالا در کشور ایجاد کرده است، از این مشکل نجات پیدا کنیم؟ این درست نیست.
عزیزان من، ما شیعیان کربلا و سیدالشهدا (علیه‌السلام) هستیم، اهل بیت امام حسین (علیه‌السلام) با ۱۰ روز رفتن به شام، آن وضعیت را به وجود آوردند، آنطور وارد شدند و پیروزمندانه خارج شدند، چون امید داشتند و بر اساس امیدشان حرکت کردن، هیچوقت نباید با مشکلاتی که پیش می‌آید که این مشکلات معلول ندانم‌کاری‌ها و سوءمدیریت‌ها هست، نباید نسبت به نظام ناامید شویم و مسئله را به عهده نظام بگذاریم؛ اگر بنا شد بنده‌ای در کار خودم اشتباه کردم، نباید اشتباه من را به پای نظام گذاشت و نباید مردم نسبت به نظام دچار ناامیدی بشوند. امیدواریم عنایات خاصه اهل بیت (علیه‌السلام) در این روز‌های پر فضیلت مقارن با اربعین حسینی، مشکلات ما را حل کند و عزیزان مسؤول ما نیز با یک مسؤولیت خاص مرد و مردانه وارد عرصه میدان کار شوند و این مصائبی که به وجود آمده که بر اثر دزدی‌بازی یک مشت افراد سودجو و آشفته کردن و التهاب بازار به وجود آورده اند، به همت مسؤولان ما این مشکل برطرف شود.
خدایا! به عزت اولیائت پایان همه مشکلات و سختی‌ها و سرآغاز همه عزت‌ها و بزرگی‌ها را در جامعه و امت اسلام، ظهور و فرج مولایمان بقیةالله تعجیل بفرما، ارواح مطهره شهدا و روح مطهر امام بزرگوار ما را از برکات توسلات این روز‌های شیعیان دلداده اهل‌البیت (علیه السلام) بهره‌مند بگردان، سایه مقام معظم رهبری بر سر ما مستدام بدار.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته»
ارسال نظرات