گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- محمدحسین طارمی؛ تحرکات حزب کارگزاران سازندگی در یکسال گذشته بسیار بیشتر شده است. از انتقادهای تند و تیز محمد قوچانی و کرباسچی به رئیس دولت اصلاحات تا دیدار آنها با مهدی کروبی و دادن لیست برای انتخابات ریاست جمهوری.
25 سال پیش بود که «حزب کارگزاران سازندگی» با هدایت ۱۶ نفر از مدیران مرحوم هاشمی رفسنجانی تأسیس شد. آنها به دنبال ایجاد یک مدلی در سیاست بودند که امروزه به آن «راست مدرن» میگویند. افرادی که علاوه بر داشتن علاقههای ملی میخواستند ایران در سیاستهای جهانی نظیر پولی، بانکی، اقتصادی، سیاستی و اجتماعی هضم شود تا بتوانیم توسعه پیدا کنیم. البته این مدل توسعه آنها برای ایران بسیار گران تمام شد.
عالیجناب سرخ پوش
افرادی که خواستار ادامه راه اقتصادی هاشمی رفسنجانی در ایران بودند و حتی لایحهای در دولت تهیه کردند تا مدت ریاست جمهوری هاشمی یک دوره یا برای مادامالعمر ادامه یابد؛ اما طرحهای اقتصادی و فشارهای سیاسی و مطبوعاتی هاشمی سبب انتقادهای تندوتیزی به او شده بود. حتی در روزنامههای آن روز اصلاحطلبان هاشمی به « دیکتاتوری سرخ» بهمثابه « استالین» تشبیه میشد.
یک تفاوت عمده کارگزارانیها با بقیه طیفهای دوم خرداد، در نوع نگاه آنها نسبت به امر تقدم و تأخر توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی بود. درحالیکه چپها توسعه سیاسی و مدنی را بر اقتصاد ارجح میدانند و بیشتر بر آزادیهای سیاسی و اجتماعی تأکید دارند، کارگزارانیها خلاف این میاندیشند و معتقد هستند که تا اقتصاد توسعه نیابد، صحبت از توسعه سیاسی، خیالی خام بیش نخواهد بود.
اما بعد از سه دهه مسیر اصلاحطلبان و کارگزارانیها بعد از سال 88 داخل یک جوی تعریف میشود. آنها در سال 92 و 96 از متحدان اصلی حسن روحانی بودند. اما مشکلات اقتصادی و سیاسی کمی میان آنها را شکرآب کرده است.
پس از شکست سنگین اصلاحطلبان در انتخابات اسفند ماه ۱۳۹۸ فرضیههای متعددی در خصوص فروپاشیدن اتحاد و انسجام درونی جریان اصلاحات و به بنبست کشیده شدن ایدههای کشورداری متعلق به این جریان سیاسی مطرح شد که هرچند اصلاحطلبان مطرح مخالف این فرضیه بودند؛ اما بعدها با استعفای ۳۲ نفر از اعضای حزب اتحاد ملت، استعفای سیدعبدالواحد موسوی لاری و محمدرضا عارف از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، چنین فرضیههایی را اثبات کرد، البته بعدها و به مرور زمان اصلاحطلبان مطرح در مصاحبهها و اظهارنظرهایشان به صورت غیرمستقیم بر صحت چنین فرضیهای تأکید کردند.
تندیس سکوت اصلاحات
فشارهای کارگزارانیها از طریق روزنامه این حزب همواره در این دو سال بر گروه عارف و خاتمی در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان اعمال شده است. محمد قوچانی در مقالهای بسیار تند علیه عارف نوشته بود: «تندیس سکوت اصلاحات دکتر محمدرضا عارف که «رئیس شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان» هم هست (شورایی که مهمترین کارش خلعید از خویش در تنها مأموریتش بود) هنوز کلمهای سخن نگفته است».
عبور کارگزاران از رهبر اصلاحات
کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران در گفتگویی علاوه بر موسوی لاری که در چند ماه گذشته بهطور خودخواسته از سمت نایبرئیسی شورای عالی کناره گرفت، خواستار استعفای عارف از ریاست این شورا نیز شده بود. کرباسچی البته علاوه بر عارف، خاتمی را نیز نواخت و با تأکید بر اینکه سیاست جای رودربایستی نیست، خواست که رئیس دولت اصلاحات نیز از رهبری جبهه اصلاحات کنار برود و شخص دیگری جایگزین او شود. این اظهارات البته تازگی ندارد. کرباسچی سال گذشته نیز در اظهاراتی، تردیدهایی را نسبت به رهبری تشکیلاتی و نیز جایگاه معنوی خاتمی، ایجاد کرده بود؛ اظهاراتی که باعث شد برخی نظیر صادق زیباکلام، احتمال خروج کارگزاران از جبهه اصلاحات را مطرح کنند.
البته این اختلاف و چنددستگی در درون جریان اصلاحات برای یک و دو روز اخیر نیست. ماهیت سیاسی متفاوت برخی از آنها در مسائل سیاسی و اقتصادی سبب بروز و شکاف زیاد در میان آنها شده است. حزب کارگزاران سازندگی که از آنها بهعنوان میراثداران مرحوم هاشمی رفسنجانی یاد میشود، در چند سال اخیر و بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بارها به سیاستهای خاتمی و عارف تاختهاند.
انتقاد خاتمی از اصلاح طلبان؛ شما چکار کردید؟
محمد خاتمی هم برای پاسخ به این انتقادها بیکار ننشسته است و در کلیپی حملات تندی به برخی از اصلاحطلبان مدعی انجام داد. به مناسبت یکصد و چهل و سومین نشست بنیاد باران، ویدئویی از رئیس دولت اصلاحات در رسانه ها منتشر شده است. خاتمی در بخشی از اظهاراتش ضمن اشاره به فعالیتهای مردمی که از زمان شیوع کرونا در کشور براه افتاده، از کم کاری احزاب و گروه های اصلاح طلب در این زمینه انتقاد کرد.
رئیس دولت اصلاحات در بخشی از انتقاد خود به فعالان اصلاح طلب گفته است: «من به دوستان اصلاح طلب خودمان میگویم، شما که مدام میگویید باید جامعه محور باشیم و روی به جامعه بیاوریم و فقط به فکر اینکه در قدرت باشیم، نباشیم، خب این الان جامعه! آقایان و خانم های اصلاحطلب، چه طرح و چه همبستگی برای خدمت به این مردم و رفع مشکلات آنها در مسئله کرونا ارائه دادید؟».
غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی که انتقادات ماههای اخیر او از رویه حاکم در جریان اصلاحات و تاکید او بر لزوم بازنگری در این جریان با واکنش منفی بخشی از فعالان سیاسی اصلاح طلب مواجه شده بود، با به اشتراک گذاشتن این بخش از اظهارات خاتمی در صفحه شخصی خود نوشت: این هم از جناب آقای خاتمی که خودشان هم از دوستان اصلاح طلب بازخواست میکنند.
آشتی ملی دارویی بیاثر
این دوئل ادامه یافت. روزنامه سازندگی در ادامه خطاب به خاتمی تاکید می کند: «آیا رهبر سیاسی یک جناح که منادی آشتی ملی است میتواند چشم بر انتخابات مجلس ببندد و از ضرورت حضور مردم در انتخابات سخن نگوید؟ آیا میتواند بر عوامل و افرادی که اصلاحات را به این روز نشاندند و کشاندند چشم ببندد؟ و مثلاً رفتار محمدعلی نجفی شهردار اصلاحطلب تهران را در شلیک به قلب همسر جوان خود تقبیح نکند؟ آیا میتواند بیتفاوت به حزب متبوع خود باشد که درصدد تحریم انتخابات است؟»
سازندگی با اعلام نظر خود درباره طرح «آشتی ملی» خاتمی خاطرنشان کرد: «به نظر می رسد که وضعیت جناح اصلاح طلب با آشتی ملی و همبستگی نیز بهبود نیابد و لازم است خود را برای جراحی بزرگ و پر خون ریزی آماده کند».
دل بریدن از اصلاحات به امید کروبی
صادق زیباکلام در یک گفتگو زنده اینستاگرامی درباره روند سیاسی در اصلاح طلبان گفت: «اصلاحات تمام شد و مُرد، در دوم اسفند ۱۳۹۸، همه چیز تمام شد، چون کرونا بود نمیشد ختم و شب هفت گرفت.» شاید با استناد به همین حرف، بتوانیم مسئله مجهول دیدارهای رهبران حزب کارگزاران را با مهدی کروبی آن هم در حصر خانگی حل کنیم.
برخی از کارشناسان معتقدند رهبران کارگزاران با نزدیک شدن به کروبی و دل بریدن از اصلاحات، میخواهند کاندید مطلوب خود را برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 معرفی کنند؛ که البته این حرفها با تیترها و محتوایات رسانهای حزب کارگزاران همخوانی بیشتری دارد.
دیداری پس از 20 سال در حصر خانگی
محمد قوچانی، سردبیر روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران سازندگی در روایتی که از دیدار اخیرش با مهدی کروبی نوشته، اعلام کرده که کروبی همچنان از رأی به حسن روحانی در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ دفاع میکند. از سویی طبق آنچه قوچانی نوشته، کروبی از اینکه حرف زدنش از «ضرورت مشارکت اصلاحات در انتخابات» خطاب به اصلاحطلبان در زمان انتخابات مجلس ۹۸ باعث میشد تا از آنها «پیامهای تند و تلخی» دریافت کند، اظهار «تعجب» کرده است، چه آنکه معتقد است که «مگر اصلاحطلبی جز تلاش برای اصلاح امور از طریق انتخابات است؟» در بخشی از روایت قوچانی از دیدارش با کروبی آمده است: «کروبی به اصلاحطلبان توصیه میکند نامزدی انتخاب کنند که هم بتواند رأی ملت را به دست آورد و هم با حاکمیت کار کند، چرا که بدون همکاری حاکمیت امکان تأسیس دولتی برای پیشبرد اصلاحات و از آن خیلی مهمتر اداره امور ملت وجود ندارد.»
محمد قوچانی گفته: کروبی نماد زنده بودن اصلاحات است. تا زمانی که او زنده است هیچ کس نمیتواند تاریخ اصلاحات را نادرست بنویسد و این مسئولیت تاریخی کروبی است که نگذارد اصلاحات را وارونه تعریف کند. او میتواند این تاریخ را به جای ایستادن بر سر، دوباره بر روی دوپا بازگرداند. حتی اگر خود هرگز مدعی هیچ مقام سیاسی چه در اصلاحات چه در حاکمیت نباشد. کروبی نه برای تاریخ که برای آینده سخن میگوید.
حواشی لیست کارگزاران برای 1400
همپنین روز گذشته گفتوگویی از محسن هاشمیرفسنجانی با خبرگزاری «ایسنا» منتشر شد که در آن گفتوگو، هاشمی از فعالیتهای حزب کارگزاران برای انتخابات ریاستجمهوری سخن گفت: «در چند ماه گذشته، در جلسات شورای مرکزی و کمیته سیاسی حزب کارگزاران، تصمیم گرفته شد که این حزب بهعنوان یکی از احزاب شاخص اصلاحطلب، در انتخابات ریاستجمهوری فعال باشد و از کاندیدای این طیف حمایت کند، چراکه تحریم یا انفعال و بیتفاوتی در انتخابات، مغایر با روحیه اصلاحطلبی و مردمسالاری دینی است.».
اما نکته مهم این گفتوگو نامبردن از تعدادی از شخصیتهای سیاسی بهعنوان لیست انتخاباتی کارگزاران است: «درحالحاضر نام حدود ۲۰ کاندیدا در این فهرست حضور دارد که عبارتاند از آیتالله سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری، محمدرضا خاتمی، محمدرضا عارف، محمدجواد ظریف، علی مطهری، رضا اردکانیان، علی لاریجانی، مسعود پزشکیان، محمدجواد آذریجهرمی، محمدباقر نوبخت، سورنا ستاری، عبدالناصر همتی، علیاکبر صالحی، محمد صدر، مجید انصاری و عبدالواحد موسویلاری؛ همچنین معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی نیز در این فهرست قرار دارند».
محسن هاشمی درباره گفتوگوی اخیرش با خبرگزاری «ایسنا» به «شرق» گفت: «این خبر که به نقل از من در خبرگزاری ایسنا مطرح شده، کژتابی به وجود آورده است و تا جایی که در آن گفتوگو مدنظر من بوده، ذکر این نامها صرفا عنوانکردن نام کسانی بوده است که در جبهه اصلاحات از آنها بهعنوان نامزدهای بالقوه سخن بهمیان میآید اما اینکه درباره این نامها در حزب کارگزاران بحثی صورت گرفته باشد، خیر اصلا چنین چیزی نیست و چنین منظوری نداشتهام؛ علاوه بر این با نگاه به نامهایی که در این گفتوگو ذکر شده میتوان دریافت که چنین لیستی اساسا نمیتواند لیست انتخاباتی حزب کارگزاران و جبهه اصلاحات باشد، زیرا بسیاری از آنها به طور کلی تمایل و انگیزهای برای شرکت در انتخابات ندارند یا بعضا از اولویتهای جبهه اصلاحات نیستند؛ کمااینکه در فرازی از آن مصاحبه نیز به این نکته اشاره کردم که بخشی از این لیست تمایل به حضور فعال انتخاباتی ندارند.».
مجموع این موارد دو موضوع را نشان میدهد. اول اینکه اختلافات بین اصلاحطلبان و کارگزارانیها جدی است و موضوع دوم اینکه کارگزاران به دنبال آلترنتاتیو و جایگزین محمد خاتمی رفتهاند و قصد دارند خود را به کروبی نزدیک کنند تا بتوانند در انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری به گزینه موردنظر خود برسند که شاید لاریجانی هم در لیست باشد.
محمد عطریانفر، عضو ارشد حزب کارگزاران اولین کسی بود که به گزینه لاریجانی برای انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد. موضوعی که مورد نقد برخی از اعضای اصلاح طلب قرار گرفت.
انتهای پیام/
اینجانب نیز در این روند مشکل داوری اختراعات را دارم یعنی زمانی که طرح اینجانب نو و جدید است ولی مراجع و داوران پس از گرفتن هزینه های بالا طرح را تایید نمی کنند و در پاسخ می گویند دوست داریم طرح شما را رد کنیم برو پیش هرکسی که دوست داری بگو این مرجع را قبول ندارم اداره نیز می گوید ما طبق قانون مجبور هستیم طرح شما را رد کنیم . برخی از مراجع نیز می گویند داور متخصص ندارند !
در این خصوص به کارشناس اداره اختراعات متن زیر را ارسال کردم :
کارشناس محترم با سلام ، اینجانب به شخصه اعتقادی به روند مارکسیستی و وارداتی اداره اختراعات که با قانون اساسی کشور در تضاد می باشد ندارم . بر فرض مثال متقاضی پرونده خود را به حداقل ۵۰ مرجع ارسال کند و پرونده ۳ ماه در هر مرجع توقف کند تا یکی از این مراجع داور متخصص داشته باشند و طرح را درست مورد داوری قرار دهند ، این یعنی اتلاف وقت چیزی حدود ۸ سال و پرداخت هزینه چیزی حدود ۳۰ ملیون تومان . در حال حاضر ۱۱ مرجع در پرونده های قبلی اعلام کرده اند داور متخصص ندارند! . اولا بعد از ۸ سال پرونده به چه درد متقاضی می خورد ؟ ، دوم اینکه اگر اینجانب بخواهم ۲۰ اظهارنامه با این روند ثبت کنم یه چیزی حدود ۶۰۰ ملیون باید هزینه کنم ( بنظر شما امکان ثبت اختراع به صورت غیر مستقیم از اینجانب سلب نشده است ؟ ) ، ایا بعد از اینکه سند را دریافت کردم همین دولت این هزینه را می تواند طی فرآیندی به اینجانب برگرداند ( به قول دوستمون خود سند اختراع ۵ کیلو روغن نباتی ارزش داره ؟ ) ، یا قرار است متقاضی در جامعه رها شود ؟ . در اداره شما مردم دو دسته هستند برخی با سرمایه های خود اختراع ثبت می کنند برخی با دارایی های خود. اشخاصی که با دارایی خود اختراع ثبت می کنند مثل اعضا هیات علمی ، اشخاصی که به بدنه آزمایشگاه و پژوهشگاه ها متصل هستند ، این افراد هر هزینه ای بابت اختراع انجام می دهند دولت طی فرآیندی این هزینه را به آن ها برگشت میدهد یا از طریق گرنت دانشگاهی یا از طریق پژوهش تولید . یعنی این وسط فقط پول جابجا می شود و کسی ضرر نمی کند. دسته دوم کسانی هستند که با سرمایه های خود اختراع انجام میدهند مثل افراد که مدارک عالیه دانشگاهی دارند مشغول کار هستند اما به بدنه دولت وصل نیستند ، این افراد تحت هر شرایطی اگر نتوانند اظهارنامه خود را به ثبت برسانند آن ها هم سرمایه خود را از دست داده اند و هم دارایی خود را که همان اختراع می باشد . چون این افراد مجبور هستند نسبت به افراد اول یک مرحله بیشتر برای فرایند ثبت انرژی صرف کنند ، این روند به صورتی طراحی شده که به مرور زمان قشر متوسط جامعه منحل خواهد شد . و جامعه دو قطبی می شود یعنی دو قشر بالا و پایین که در این صورت کاپیتالیسم رخ می دهد و …
https://www.farsnews.ir/news/13990415000143/
http://ipm.ssaa.ir/ENQ/List