به مناسبت گرامیداشت روز دانشجو «خبرگزاری دانشجو» در گفتگو با دبیران اتحادیههایی دانشجویی به بررسی میزان اثرگذاری، کارکردها و آسیبشناسی جنبش دانشجویی پرداخت.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جریان دانشجویی ایران داعیه دار مطالبه گری، گفتمان سازی و نقش آفرینی تخصصی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است و یقینا ورود این جنبش به مسائل مختلفی همچون برجام، لوایح FATF، مسائل معیشتی مردم، نقد عملکرد ارکان مختلف نظام اعم از دولت، مجلس و قوه قضائیه، ازدواج، جمعیت، زن و خانواده، امداد رسانی به مردم استانهای سیل زده و زلزله زده و موارد بیشمار دیگری از این دست بر کسی پوشیده نیست.
با توجه به اهمیت برآورد میزان اثرگذاری جنبش دانشجویی در مسائل مختلف کشور و همچنین آسیب شناسی و بررسی کارکردهای این جنبش «خبرگزاری دانشجو» به گفتگو با مقصود درودی دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی، محمد گودرزی دبیر دفتر تحکیم وحدت، توحید تقی زاده دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و حمید محمد پور دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی پرداخته که در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید:
دانشجو: جریان دانشجویی چقدر توانسته کادرسازی کند؟ آیا این کارسازی به کشور کمک کرده یا موجب انحصارگرایی شده است؟
درودی: یکی از مهمترین دغدغههای جریان دانشجویی بحث رشد و کادرسازی است و این دغدغه از روز اول دانشگاه با برگزاری برنامههای مختلفی برای جذب دانشجویان در تشکلها شروع و تا روز آخر هم با در نظر گرفتن فعالیتها و قالبهای مختلف استمرار مییابد و حتی بعد از دوران دانشجویی نیز در این خصوص فعالیتهایی صورت میگیرد.
یکی از اقداماتی که تشکلهای دانشجویی معمولاً با شروع سال تحصیلی فعالیت خود را با آن شروع می کنند، بحث جذب دانشجویان ورودی جدید در قالبهای مختلف و از طریق تشکیل ستادهای استقبال و برگزاری اردوهای ورودی جدیدهاست و این قدم اول در راستای جذب و کارسازی است که میتواند هم ناظر به دانشگاه و هم پسا دانشگاه باشد.
اهمیت کادرسازی در تشکلهای دانشجویی واقعیت این است که اگر دانشجویی از فرصت چهارساله اول تحصیل خود در راستای فهم مبانی گفتمان انقلاب اسلامی و پیگیری آرمانهای انقلاب استفاده کند این دانشجو بعد از چهار سال حتی اگر دوران تحصیلش هم به اتمام برسد آرمانهای انقلاب را رها نمیکند؛ بنابراین با توجه به اهمیت رشد و کادرسازی معاونتی با همین نام در سازمان بسیج دانشجویی و در سطح دانشگاهها با هدف تربیت نیروهای تراز انقلاب اسلامی فعالیت میکند.
اهمیت کادرسازی در تشکلهای دانشجویی به حدی است که پس از دوره انقلاب فرهنگی در در دانشگاهها دانشجویانی که جذب تشکلهای اسلامی و انقلابی شدند امروز به تدریج در حال به دست گرفتن امورات و مسئولیتهای مهم در کشور هستند و البته این روند نیز در حال حاضر ادامه دارد به گونهای که پس از بیانات رهبر معظم انقلاب در خصوص اینکه باید دولت جوان حزب اللهی تشکیل شود جوانان و مخصوصاً کسانی که در تشکلهای دانشجویی فعالیت میکنند این وظیفه را احساس کردند که باید باری را از دوش کشور بردارند.
شهید مصطفی احمدی روشن یکی از مصادیق موفق کادرسازی در بسیج دانشجویی است که با عملیات تروریستی ایادی دشمن به شهادت رسید و البته راهی هم جز ترور برای توقف فعالیتهای علمی این شهید عزیز پیش روی دشمن نبود. به هر روی امروز که بحث شهدایی مثل فخریزادهها داغ است باید گفت کسی که در تشکل دانشجویی رشد کرده باشد در نهایت دشمن تنها با ترور میتواند او را از مسیر خدمت به کشور باز دارد.
از نمونههای بارز دیگری که میتوان به عنوان مصادیق موفق در بسیج دانشجویی نام برد رئیس مرکز پژوهشهای مجلس است که در دوران دانشجویی عضو بسیج دانشجویی بوده و بعدها هم به عنوان رئیس سازمان بسیج دانشجویی منصوب شدند؛ و البته از این دست مصادیق موفق نیز در سایر تشکلهای دانشجویی فراوان است. به گونهای که امروز شاهدیم کسانی که مخلصانه و مجاهدانه در تشکلهای دانشجویی فعالیت کرده اند به تدریج در حال قرار گرفتن در جایگاههای مهم انقلاب اسلامی هستند.
گودرزی: این سوال را باید از ابعاد مختلفی بررسی کرد چرا که عوامل متعددی در این مهم دخیل هستند واین نکته در سوال شما مبهم است که کادرسازی مدنظر شما درون تشکیلاتی است یا کادرسازی برای گفتمان انقلاب اسلامی مدنظراست. در مورد اول میتوان ادعا کرد تشکل های دانشجویی تا به امروز با توجه به شرایط زمینه ایی تشکل هایشان تلاش بر تربیت نیرو و تشکیل یک مجموعه منظم داشته اند. گاهی بستر اجتماعی همراه این تشکل ها بوده است واین کادرسازی به طور ایده آل محقق شده است وگاه بستراجتماعی ومسائل پیرامونی مانع این اتفاق شده است. البته بازهم تاکید میکنم که درهیچ زمانی هیچ عاملی موجب توقف این روند نشده است. برای مثال ما در دهه های اول انقلاب شاهد حضور حداکثری دانشجویان بوده ایم اما این روند درتمامی ادوار با یک شیب ثابت وپیش رونده نبوده است. بالا وپایینهای زیادی داشته است که بررسی دلایل وعلل این پدیده امری تخصصی است ودراین مصاحبه مجال نیست.
اثرگذاری جنبش دانشجویی فراتر از کادرسازی مطلق برای ساختارهای سیاسی کشور است در مورد کادرسازی برای گفتمان انقلاب نیز ادعای ما این است که جنبش دانشجویی تا به امروز کارآمد بوده است. بسیاری از مسولین فعلی کشور زمانی را درتشکل های دانشجویی فعالیت داشته اند می توان ادعا داشت جنبش دانشجویی نمونه کارگاهی برای تجربه ی حضور در فعالیت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. البته گاهی افرادی پا را فراتر گذاشته اند و از این بستربرای نزدیک شدن به جایگاه ها و افراد استفاده کرده اند که این رویکرد مورد تایید بنده نیست.
جنبش دانشجویی کارکرد ویژه خودش را دارد و سکوی پرتاب دانشجویان برای ورود به احزاب و ساختارهای قدرت نیست. اثرگذاری جنبش دانشجویی در جریان انقلاب چیزی فراتر از کادرسازی مطلق برای ساختارهای سیاسی کشور است. در جریان دانشجویی هیچ هدف سازمان یافته ای جهت انحصار گرایی وجود نداشته است و بالذاته ساختار جنبش دانشجویی فراتر از این است هرچند بستر چنین امری در تشکل ها فراهم است؛ اما در غالب ادوار جنبش دانشجویی تلاش برای هوشیاری و آگاهی نسبت به این امربوده است.
محمدپور: جریان دانشجویی توانسته تاثیر مهمی در روند شکل گیری برخی نیروها داشته باشد؛ اما نکتهای که وجود دارد این است که ابتدا باید بفهمیم که کادرسازی چیست، چون خیلی مفهوم روشنی ندارد. سه معنا از کادرسازی در ذهن بنده شکل گرفته است نخست کادرسازی به معنای تامین نیروی انسانی برای سازمانها و وزارت خانه ها، دوم تامین مسئولان سیاسی کشور و نهایتا تامین نیروهای سیاسی که هر کدام با هم متفاوت هستند.
امروز مسئولانی در بدنه جمهوری اسلامی هستند که از دل و بدنه جنبش دانشجویی رشد کرده و برای کشور مفید بودند و از سوی دیگر نیروهایی سیاسی با صبغه دانشجویی داشته ایم که به کشور خیانت کرده اند و حتی ضرر زده اند.
پاسخ بنده به اینکه آیا کادرسازی جنبش دانشجویی به کشور کمک کرده یا نه این است که اگر نیروی سیاسی ما سیاست را به معنای لفت و لیس بفهمد و یا خود را درگیر صحنه سیاست نکند و با دستانی پاکیزه کنار بنشینند این افراد مضر هستند از طرفی کسانی هم که این آفتها را ندارند، ولی جهت آن حق نیست این افراد هم مفید به حال کشور نخواهند بود. کاری که جریان دانشجویی میتواند انجام دهد این است که زمینه رشد دانشجویانی را که امکان تبدیل شدن به نیروهای سیاسی را دارند فراهم کند در واقع ویژگی جریان دانشجویی این است که این امکان را به دانشجویان میدهد که در فضای دانشجویی به کسب تجربه بپردازند و حتی اشتباه کنند تا یاد بگیرند و البته هزینه این اشتباهات هم برای کشور کمتر خواهد بود.
اگر دانشجویی فعالیت سیاسی میکند و در عین حال تلاش میکند تا در صحنه سیاست جهت داشته باشد میتوان به این فرد امیدوار بود که جهت سیاسی خود را در آینده حفظ و تقویت کند و برای آینده کشور مفید باشد؛ اما اگر دانشجویی فعالیت سیاسی میکند و جهت ندارد و از همین حالا در پی باندبازی، سیاسی کاری و مصلحت سنجیها است فقط باید دست به دعا برد تا چنین افرادی به نیروهای وزن دار سیاسی تبدیل نشوند، چون این افراد فرقی با اسلاف خود ندارند و اینجاست که انحصار گرایی شکل میگیرد.
جوانگرایی باید به صورت شایسته سالاری انجام شود
تقی زاده: جنبش دانشجویی و به ویژه در اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان از بدو تاسیس در راستای کادرسازی برای انقلاب اسلامی کارهایی انجام شده است. با برگزاری سالانه انتخابات دفاتر ۸۰ گانه اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان شاهد روی کار آمدن تعدادی از جوانان تازه نفس، پویا و با نشاطی هستیم که در راس کار قرار میگیرند و فعالیت خود را در حوزه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شروع میکنند.
اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با برگزاری سالانه انتخابات دفاتر این اتحادیه پویایی را در یک چرخه و روند جایگزین کردن نیروهای تراز انقلاب در بدنه دانشجویی محقق کرده، اما اگر بخواهیم بگوییم که آیا کادرسازی جنبش دانشجویی به کشور کمک کرده بله اگر یک نگاه ویژه بدنه و ساختار نظام نگاه داشته باشیم میبینیم که افراد توانمند با توجه به تواناییهای خود در قالبها و بخشهای مختلف مشغول خدمت شده اند که خیلی از آنها جزو بدنه دانشجویی بوده اند.
مسئلهای که وجود دارد این است که تعریف نامناسبی از جوان گرایی صورت گرفته است؛ با این وجود به جای اینکه یک شایسته سالاری در جوانگرایی صورت بگیرد شاهد این هستیم که عدهای از جوانان خاص در برخی از جاها که با مسئولین ارتباط ارتباط تنگاتنگ دارند پستها را گرفتند. باید توجه داشته باشیم که این جوانگرایی باید به صورت شایسته سالاری انجام شود و با لحاظ کردن تواناییها و ظرفیتها مسئولیتها را به جوانان محول کنند.
دانشجو: جریان دانشجویی چقدر ناظر به مسائل مردم نقش آفرینی کرده مدل، نحوه و موضوعات نقش آفرینی این جریان در گذر زمان به چه نحوی بوده است؟ درودی: یکی از نکات مهمی را که همواره باید به جریان دانشجویی گوشزد کنیم این است که هدف جریان دانشجویی چیست و این جریان برای چه کسی کار میکند؟ بعضا شاهد بودیم که جریانات دانشجویی به مسائل خود و دانشگاه و یا مسائلی که از مسائل بدنه مردم فاصله داشته اند سرگرم شده اند و این یکی از آسیبهای جریان دانشجویی است که باید آن را متذکر شویم؛ چون زمان که جریان دانشجویی از مسائل مردم فاصله بگیرد مردم از جامعه نخبگانی ناامید میشوند در نتیجه علم مطالبهگری که معمولاً جریان دانشجویی در همه مشکلات و مسائل جمهوری اسلامی آن را بلند میکند به زمین میافتد و کشور دچار یک خسران بزرگ خواهد شد.
علم مطالبهگری جریان دانشجویی زمین نیفتد
زمانی که دانشجویان صرفاً به دنبال مسائل صنفی یا آموزشی دانشگاه میروند شکاف بزرگی بین دانشگاه و جامعه به وجود میآید و حتی در دورهای بدنه دانشجویی آن قدر درگیر گفتمان و مبانی نظری و تئوریک انقلاب اسلامی شد که از بطن و متن مردم فاصله گرفت؛ البته بنده نمیگویم که مبانی تئوریک انقلاب اسلامی اهمیت ندارند اتفاقاً دارای اهمیت هستند و دانشجویان نیز باید در حلقههای فکری و مشورتی در این مبانی تأمل کنند، اما آنچه مهم است این است که این مبانی نظری و تئوری باید به نفع مردم راهگشا باشند.
مصادیق بسیار زیادی وجود دارد که جریان دانشجویی به مطالبه گری و گفتمان سازی در خصوص مطالبات مردم پرداخته؛ مثلاً در سال ۸۳ که کارتون خوابی در کشور رواج پیدا کرده بود جریان دانشجویی با عملیاتهایی که انجام داد از جمله کارتون خوابی در نقاط مختلف کشور توانست این مشکل را با ورود مسئولان برای راه اندازی گرمخانهها حل کند. همچنین در سال ۸۵ موضوع مفاسد قرارداد نفتی استارت اویل از جمله مسائلی بود که جنبش دانشجویی به پیگیری آن پرداخت؛ البته این پیگیریها هم خیلی نتیجه ملموسی نداشت، اما همین که جریان دانشجویی به این نتیجه رسید که باید مسائلی را بررسی کند که مستقیماً روی معیشت و اقتصاد مردم تاثیر میگذارند نکته مثبتی بود. به هر روی از آن سالها به بعد جریان دانشجویی متوجه این مسئله شد که باید در چه زمینههایی عملیاتهای میدانی انجام دهد.
طرح مسئله محوری از سال ۱۳۹۶ در سازمان بسیج دانشجویی آغاز شده است در این طرح که مورد توجه رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته برخلاف برخیها که مسئلهها را از پایان نامهها و کتابها احصاء میکنند برای ما به عنوان دانشجویان بسیجی آن چیزی مسئله است که دغدغه اغلب مردم و ناظر به انقلاب اسلامی باشد.
جنبش دانشجویی از بدنه مردم نمیتواند فاصله بگیرد
گودرزی: اگر در مورد تشکل در یک دانشگاه صحبت میکنیم نباید صرفاٌ توقع داشته باشیم تمام توان تشکل ناظر به فضای بیرونی دانشگاه و منعطف به مسائل مردم باشد تاکید میکنم "تمام توان تشکل"؛ چرا که تشکل برای اینکه بتواند رشد کند نیاز دارد به مسائل اساسی در دانشگاه خود نیز بپردازد و برای آنها راه حل بدهد و مطالبه گری کند که البته باید گفت که نسبت نقش آفرینی دانشگاهی بسته به دانشگاهها و تشکل هایشان متفاوت است. ما معتقدیم تاثیرگذاری اجتماعی تشکلها به صورت کلان در سطح اتحادیههای دانشجویی است. در هر صورت جنبش دانشجویی از بدنه مردم نمیتواند فاصله بگیرد، چرا که از دامان همین اجتماع برخواسته است. در برخی دورهها که تشکلهای دانشجویی وارد گردونه سیاست شده اند واز کارکرد اجتماعیشان غافل شده اند ما شاهد افول تشکلهای دانشجویی بوده ایم؛ بنابراین فعالیت درحوزهی اجتماعی وهمراهی با جامعه در حل مسائل اجتماعی و مردمی همان اندازه موتورمحرک یک تشکل دانشجویی است که فعالیت درحوزهی سیاست وفرهنگ.
طی چند سال اخیر رسانه محور بودن تشکلها آسیب زا بوده موضوعات نقش آفرینی تشکلهای دانشجویی هم بستگی به کیفیت و سیاست تشکل دارد، برای مثال تشکلی ممکن است اندیشه کند، فکر کند و مسائل را خود احصا و سپس پیگیری کند و تشکل دیگری هم ممکن است صرفا بر موجی که رسانهها ایجاد میکند سوار شود. معتقدم طی چند سال اخیر رسانه محور بودن تشکلها آسیب زا بوده که البته ما تلاش کرده ایم که در اتحادیهی تحکیم وحدت با عینک گفتمانی مسائل را ارزیابی و مطالبه کنیم ولازم به ذکراست موانع ساختاری یا اتخاذ سیاستهایی در مقابل جنبش دانشجویی را نباید درعدم تحقق بسیاری از خواستهای جنبش دانشجویی نادیده گرفت.
تقی زاده: دغدغه و رسالت جنبش دانشجویی همواره این بوده که به عنوان یک پل ارتباطی بین مردم و مسئولین در بازگو کردن مطالبات مردم پیشقدم باشد و در میان مدت و بلند مدت یک طرح عملیاتی برای رفع دغدغههای مردم ارائه کند. اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان نیز امسال به صورت نظام مسئله محور به مسائل کشور ورود کرده به گونهای که چند مسئله اساسی کشور مشخص شده و تلاش میکنیم با ارائه راه حلهای اساسی و عملیاتی در رفع این مشکلات در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت حل مثمر ثمر باشیم.
در چند سال اخیر مدل مطالبه گری جریان دانشجویی به گونهای بوده که وقتی اتفاقی در کشور میافتد دانشجویان به اقتضای زمان و مکان برای پیگیری و حل این مشکلات تصمیم گیری میکنند مثلا بعضی از دانشجویان برای شنیده شدن صدای مردم تجمعاتی را در مقابل سازمانها و ارگانها برگزار میکنند و برخی دیگر نیز با درک مسئله و مشکل از طریق انتشار بیانیه یا نامه به طرح مسئله و ارائه راه حل میپردازند. همچنین برخی دیگر از دانشجویان به طور مستقیم با مسئولین در دولت و مجلس ارتباط برقرار میکنند و میکوشند تا مشکلات مردم را به گوش مسئولین برسانند. به هر روی در خیلی از مواقع شاهد بوده ایم که مطالبه گریهای جنبش دانشجویی یا به حل مشکلات مردم منجر شده و فضا را برای حل این مشکلات تسهیل کرده است.
محمدپور: مردم با توجه به دیدگاههایی که نسبت به موضوعات دارند در گروههای متفاوت متکثر هستند و در بین جریان دانشجویی نیز نمیتوانیم این تکثر را به دیل نوع دیدگاههای متفاوت، تفسیر متفاوت از وضع موجود و راه حلهای متفاوت برای برون رفت از وضع موجود نامطلوب نادیده بگیریم. با این وجود تمایز بین مجموعههای دانشجویی صرفا تمایز تشکیلاتی نیست بلکه تمایز در دیدگاهها هست؛ پس با این اوصاف پیگیری مسائل مردم به صورت عملیاتی به پیگیری مسائل آن بخش از گروههای مردمی که دانشجویان با آنها نظر و هم فکر هستند تبدیل میشود.
چالش که وجود دارد این است که برخیها با دسته بندی مردم به قشر خاکستری و کسانی که مطالبات سیاسی دارند عملا یک دوگانه را به وجود میآورند مشکلی که این نوع دیدگاه دارد این است که مسائل مردم را که در قشر خاکستری قرار میگیرند مسئله اقتصادی و معیشتی میبیند البته منظور بنده این نیست که مردم مسائل اقتصادی و معیشتی ندارند بلکه بحث بنده این است که این دیگاه مسائل و نیازهای مردم را به مسائل معیشتی تقلیل میدهد و این یک دیدگاه اشتباه است، چون وقتی ما با مردم مواجه ایم با یک تابع تک متغیره اقتصادی مواجه نیستیم با این وجود میتوان گفت مردم در کنار سایر مسائل مشکل اقتصادی هم در دارند. پرسشی که از طرفداران تابع تک متغیره اقتصادی باید پرسید این است که آنها مسئله حق رشد در حکومت اسلامی را چگونه فهم میکنند، چون بنده از دل این نوع نگاه فهم مسئله رشد در حکومت اسلامی را نمیتوانم بفهمم.
مدل و نحوه ورود جریان دانشجویی به موضوعات مختلف متغییر، متفاوت و تابع موضوع و شرایط است. یکی از موضوعاتی که جریان دانشجویی به آن ورود پیدا میکنند موضوعات غیر قابل پیش هستند مثل ترور شهید قاسم سلیمانی، شهید محسن فخری زاده و یا سقوط هواپیما جزو موضوعاتی بودند که برای جنبش دانشجویی غیر قابل پیش بینی بودند. همچنین بخش دیگری از مسائلی که جریان دانشجویی به آنها ورود پیدا میکند ناظر به مسائلی است که به یکباره مطرح میشوند و در پی آن یک جریان با یک فضای گفتمانی در کشور حاکم میشود و جریان دانشجویی در نسبتی که بین خودش و این گفتمان و جریان پیدا میکند به نفع و یا علیه آن واکنش نشان میدهد. مثلا میبینیم که یک دفعه دولتی با یک گفتمانی بر کشور حاکم میشود که میخواهد هم چرخ اقتصاد بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژ با این وجود دانشجویان ابتدا نسبت خود را با این گفتمان پیدا میکنند و اگر با آن موافق باشند حتی در به قدرت رسیدن آن نقش حمایتی ایفاء میکنند، اما اگر با این گفتمان موافق نباشند نه تنها نسبت به آن مرزبندی میکنند بلکه نسبت به تعدیل این فضای گفتمانی گام برمی دارد.
بخش دیگری از موضاعاتی که جنبش دانشجویی آنها را پیگیری میکند ناظر به مطالبات رهبر معظم انقلاب است به این معنا که موضوعات جنبش دانشجویی را مطالبات رهبر انقلاب تعیین میکند. مثلا در دهه ۷۰ که رهبر معظم انقلاب موضوع عدالت را مطرح کردند این مطالبه منجر به شکل گیری جنبش عدالتخواه دانشجویی شد.
دانشجو: جریان دانشجویی امروز چه نسبتی با آرمانهای اصیل انقلاب دارد؟ درودی: اهمیت دادن به مقوله علم، پژوهش و فناوری و آرمان خواهی، آرمانگرایی و به عبارتی عملیاتیتر مطالبه آرمانها از مهمترین انتظاراتی است که نسبت به جریان دانشجویی در دانشگاهها وجود دارد و رهبر معظم انقلاب نیز در بیانیه گام دوم اولین نکتهای را که خطاب به جوانان مطرح میکنند بحث پژوهش و علم است؛ اما در بحث آرمانها موضوعی که در بین جریان دانشجویی مغفول مانده تبیین آرمانهای انقلاب اسلامی است و این در حالی است که به نظر میرسد جریان دانشجویی بیش از حد به مطالبه آرمانها پرداخته است.
ضرورت تبیین آرمان های انقلاب در بین جریان های دانشجویی واقعیت این است که امروز در دانشگاهها نسلی تحصیل میکنند که انقلاب و امام را ندیده اند؛ با این وجود معلوم نیست که این نسل سرچشمه مبانی انقلاب اسلامی را از کجا دریافت میکند و این در حالی است که رسانههای دنیا به طور گسترده روی این قضیه مانور میدهند پس یکی از نکات مهمی که باید مورد توجه جریان دانشجویی قرار بگیرد تبیین آرمانهای انقلاب اسلامی برگرفته از منابع قطعی انقلاب اسلامی است که در رأس آنها امام خمینی رحمة الله و رهبر معظم انقلاب قرار دارند همچنین میتوان برای تبیین هر چه بیشتر این مبانی به بزرگان و علمایی همچون شهید مطهری و شهید بهشتی رجوع کرد.
امروزه از آرمان عدالت تبیینهای مختلفی صورت میگیرد و هر کس آنگونه که خود می خواهد عدالت را تعریف می کند و این یک آسیب است ؛ و البته ممکن است برخی از این تعاریف نیز برای قشر دانشجو و جوان جذابتر باشند و در دام آنها بیفتند و در نتیجه از آرمان عدالت اصیل که امام خمینی و رهبر معظم انقلاب آن را به گونهای دیگر تعریف میکنند دور شوند و این یکی از آسیبهای جنبش دانشجویی است، چون ما در درون یک جریان دانشجویی موافق نظام نفس میکشیم که دو نوع و یا چند نوع برداشت از آرمانی مانند آرمان عدالت در آن وجود دارد و یا بعضاً هم میبینیم که دو نفر در یک تشکل برداشتهای مختلفی از یک آرمان دارند و این در حالی است که نباید در مورد آرمانهای انقلاب اسلامی چند برداشت متفاوت از هم و در مقابل هم داشت.
تبیین آرمانهای انقلاب مقدمه مطالبه آرمانهای انقلاب است، اما امروز جنبش دانشجویی در خصوص تبیین آرمانهای انقلاب کم کاری کرده و این کم کاری را باید جبران کند، چون آسیبهای این کم کاری را در مرحله مطالبه آرمانهای انقلاب هم میبینیم.
در مرحله مطالبه آرمانها جریان دانشجویی توانسته یک نسبت خوب با آرمانهای انقلاب اسلامی برقرار کند؛ مثلاً یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی ایجاد تمدن نوین اسلامی است که به گفته رهبر معظم انقلاب کشورمان در مراحل پنجگانه تمدن نوین اسلامی در مرحله جامعه اسلامی قرار دارد، اما برای تشکیل دولت اسلامی دچار مشکل هستیم و برای حل این مشکل باید دولت جوانان حزب اللهی روی کار بیاید؛ با این وجود میبینیم که جوانان نسبت به تحقق این آرمان احساس دین کردند تا آن آرمان بزرگتر یعنی تمدن نوین اسلامی تحقق پیدا کند.
مردم سالاری دینی یکی دیگر از آرمانهای انقلاب اسلامی است که برای برخی از جریانهای دانشجویی بسیار مهم است به گونهای که یکی از تشکلها دانشجوی قسمت اعظمی از انرژی خود را به موضوع مشارکت و حکومت مردم سالارانه دینی اختصاص داده است.
در بحث آرمان عدالت نیز بیشتر گروه دانشجویی نسبت خود را در جامعه اسلامی با بخشهای مختلف برقرار کردند مثلاً یک بخش از عدالت مبارزه با فساد اقتصادی است با این وجود میبینیم که جریانهای دانشجویی چگونه علم مبارزه با فساد اقتصادی را به دست گرفتند و مبارزه با فساد را از مسئولین و سایر ساختارهای جمهوری اسلامی مطالبه میکنند.
آزادی یکی دیگر از آرمانهای انقلاب اسلامی است که بعضاً تعریف آن دچار اخلال میشود، ولی هر بار با ورود جریان دانشجویی به صحنه اجازه نمیدهند که این آرمان در سطح جمهوری اسلامی مطالبه نشود.
اگر جریان دانشجویی پیاده نظام احزاب شود، نمیتواند نسبتی با آرمانهای انقلاب داشته باشد
گودرزی: میتوان ادعا کرد جریان دانشجویی از معدود مجموعههایی است که آرمانهای انقلاب را همچنان دقیق میفهمد و مطالبه میکند؛ برعکسِ بسیاری از مجموعهها و نهادها که دچار روزمرگی و تسلیم واقعیتها شده اند و آرمانهای انقلاب را غیرواقعی میدانند؛ جریان دانشجویی آرمانهای انقلاب را جزء اصول خود میداند و دور شدن نسبی از آرمانها در اجتماع باعث نمیشود خسته شود و آرمانها را رها کند بلکه پیگیر تحقق آنهاست. علت اینکه جریان دانشجویی پیگیر آرمان اصلی انقلاب است به علت آزادگی و استقلال ماهیت این جریان است، اگر جریان دانشجویی پیاده نظام احزاب شود، قطعاً نمیتواند نسبتی با آرمانهای انقلاب داشته باشدو به دلیل همین نگاه مستقل از احزاب وسیاسون است که جنبش دانشجویی میتواند فارغ از مصلحتها مطالبه گر باشد
تقی پور: جریان دانشجویی همواره طی فراز و فرودهایی در پی تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی بوده به گونههای که هرگاه نسبت به آرمانهای انقلاب کوتاهی شده جریان دانشجویی بلافاصله نسبت به این کوتاهیها واکنش نشان داده و سعی کرده تا با یک بازتعریف درست این آرمانها را دوباره به دغدغه اصلی نظام تبدیل کند. واقعیت این است که هر گاه آرمانهای انقلاب اسلامی در حوزهای محقق میشوند یک گره گشاییهای بزرگ از مشکلات کشور صورت میگیرد؛ با این وجود یکی از اقدامات جنبش دانشجویی این بوده تا بستری را برای دیده شدن ماحصل این توانمندیها فراهم کند و سعی میکند تا نشان دهد که ما هر کجا به آرمانهای اصیل انقلاب پایبند بودیم و تلاش کردیم این آرمانها را محقق کنیم شاهد رشد و پیشرفت کشور بوده ایم.
جنبش دانشجویی همواره نسبت به نادیده گرفتن تعمدی آرمانهای انقلاب حساس بوده به همین دلیل هر گاه کسانی سعی کردند تا آرمانهای انقلاب را تحریف کنند در مقابل آنها ایستاده و اقددام شان را محکوم کرده اند.
محمدپور: اکثر مجموعههای دانشجویی این ادعا را دارند که ریشه نگاهها و هویت آنها با گفتمان انقلاب اسلامی گره خورده و برآمده از گفتمان انقلاب اسلامی است به گونهای که مهمترین منابع فکری آنها هموز همان منابع اول انقلاب هستند و این در حالی است که این منابع در طرح مسائل انقلاب خیلی موثر بوده اند و در واقع میتوان گفت که هنوز هم امام خمینی، شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید آوینی و آیت الله طالقانی محل رجوع دانشجویان هستند و تین نشان میدهد که طرح مسئله آنها طرح مسئله انقلاب اسلامی است.
البته بین گروههای دانشجویی تمایزاتی وجود دارد و این تمایزات نیز بیشتر ناشی از این است که آنها اولویتهای متفاوتی را برای خود متصور هستند مثلا یکی از دلایل شکل گیری جنبش عدالتخواه دانشجویی در راستای تحقق عدالت اجتماعی علم بر زمین زمانده انقلاب اسلامی بود و با شکل گیری این اتحادیه تمایزاتی را شکل دادند. نکته دیگر اینکه برخی از معناها هم به مرور زمان در برخی از گروههای دانشجویی تغییر کرد به گونهای که مسئلههای اول انقلاب دیگر مسئله آنها نیست کما اینکه میدیدیم جریان اصلاحات در یک دورهای مسئله عدالت اجتماعی را کنار گذاشت و یا شعار نه غربی نه شرقی جمهوری اسلامی جزو آرمانهای انقلاب اسلامی بوده، اما در برهههایی توجه به داخل جای خود را به نگاه به خارج و به ویژه آمریکا گره زد.
دانشجو: آیا امروز جریان دانشجویی با مردم نسبتی دارد مردم چه میزان با این جریان و کارکردهای آن آشنایی دارند؟ درودی: اصولاً زنده بودن و پویایی جریان دانشجویی بستگی به میزان ارتباط این جریان با مردم دارد؛ مثلا اگر با یک جریان دانشجویی مواجه هستیم که از متن مردم فاصله گرفته باشد این جریان بعد از مدتی خواهناخواه دچار افول و شکست خواهد شد. به گفته شهید بهشتی دانشجو موذن جامعه است و اگر خواب بماند نماز امت غذا خواهد شد؛ بنابراین اگر دانشجو خود را موذن جامعه نداند خیلی زود مردم او را کنار خواهند زد و به دنبال موذنهای دیگری میروند؛ پس جنبش دانشجویی زمانی موثر و مفید است که بتواند ناظر به مسائل، مشکلات و دغههای مردم و نه ناظر به بخشهای دیگر و حتی دانشگاهها به گفتمان سازی و مطالبه گری بپردازد.
اگر دانشجو خود را موذن جامعه نداند مردم به دنبال موذنهای دیگری میروند جریان دانشجویی در چند دهه گذشته فراز و فرود و ضعفهای زیادی داشته است مثلاً در برههای این جنبش صرفاً به خودش مشغول و از بدن مردم فاصله گرفته بود و یا مدتی دچار بحثهای تئوری و نظری شدی شد به گونهای که عموم مردم نتوانستند با این جنبش ارتباط برقرار کنند و البته زمانهای زیادی هم بوده که جریانهای دانشجویی به بطن مردم برگشته و مسائل آنها را پیگیری و فریاد زده است.
معتقدم امروز جریان دانشجویی از حیث ارتباط گرفتن با مردم در نقطه خوبی قرار گرفته و جریانهای ضد نظام هم این موضوع را فهمیده اند به گونهای که در جریان وقایع آبان سال ۹۸ جریان ضد نظام برای اینکه جامعه را علیه نظام بشوراند روی دانشگاهها حساب کرده بود؛ یعنی میخواستند ذهن دانشجویان را برای ایجاد اغتشاش شستشو بدهند تا پس از آنکه اغتشاشات شکل گرفت مردم نیز به دانشجویان بپیوندند و این نشان میدهد که راه تاثیر گذاری روی مردم از طریق جریانات دانشجویی میگذرد؛ البته در داخل کشور نیز مردم در برخی ایام مانند ایام انتخابات به جریانهای دانشجویی توجه میکنند، چون میخواهند از نظرات و دیدگاههای نخبگان جریانهای دانشجویی مطلع شوند. نکتهای که وجود دارد این است که مردم ما تقریباً در حال ارتباط گرفتن با جنبش دانشجویی هستند و این جنبش مخصوصاً در این دهه دارد جای خود را در بین مردم و جامعه پیدا میکند البته یک جاهایی هم ضعف و قوت وجود دارد.
گودرزی: قبلا نیز اشاره کردم که جریانات دانشجویی انقلابی مردم را میفهمند و مطالبهی اصلی آنها از مسئولین تحقق حقوق مردم است. اما اینکه توقع داشته باشیم به صورت نظاممند و با چهارچوب مشخص ارتباطی با مردم داشته باشند و مردم هم کامل با جریان دانشجویی ارتباط و شناخت داشته باشند تا به امروز به صورت کامل محقق نشده است.
تشکلهای دانشجویی در بسیاری ازادوار درگیر مسائل داخلی خود بوده اند و این گویا یکی از سیاستهای محبوب دولتها بوده است. محصور کردن دانشجو در این سطح تکنیکی برا محدود کردن و کنترل تشکلهای دانشجویی بوده است.
صدا و سیما عملکرد مطلوبی در بازنمایی فعالیت دانشجویان نداشته است اما نظام جمهوری اسلامی نیز از پتانسیلهای خود برای شناساندن جنبش دانشجویی به مردم استفاده لازم را نکرده است. برای مثال ابزار رسانه ایی تشکلها این روزها تنها محدود به چند خبرگزاری و شاید یکی دو برنامه در صداوسیمای جمهوری اسلامی است. صداوسیمای جمهوری اسلامی به عنوان یکی از ابزارهای تبلیغاتی وآموزشی حکومت اسلامی عملکرد مطلوب را در بازنمایی فعالیت دانشجویان نداشته است برای مثل در اخبار صداوسیما شما ردپایی از اعلام بیانیهها و مواضع دانشجویان نمیبینید مگردرمناسبتهای صنفی وسیاسی. این نگاه موقعیتی ومناسبتی به تشکلهای دانشجویی ومحدود کردن بازنمایی وانتشار تفکر دانشجویی به چند برنامهی مختصر قطعاً اثرگذاری لازم را نخواهد داشت.
تقی زاده: مردم تا حدودی با کارکردهای جریان دانشجویی آشنا هستند، چون دانشجویان هم از قاطبه مردم اند البته این شناخت طی سالیان مختلف فراز و فرودهایی داشته به گونهای که در مواقعی جریان دانشجویی پررنگ ظاهر شده و کارهای او دیده شده، اما در مواقعی هم بوده که این جریان در حال پی ریزی بازتعریف درست از مطالبات مردم بوده، اما دیده نشده است.
محمدپور: مردم خیلی با کارکردهای جنبش دانشجویی آشنایی ندارند؛ البته ضعف این عدم آشنایی متوجه مردم نیست و این یک امر طبیعی است که مردم مجموعههای دانشجویی و کارکردهای آنها را نشناسند، چون سهم دانشجویان در تغییرات معادلات سیاسی و تاثیرگذاری بر آنها بسیار کم است و واقعا تاثیر بسیار زیادی در تغییرات معادلات سیاسی نداریم. به هر روی امروز زمان زیادی از تسخیر سفارت یک ابرقدرت و استکبار جهانی توسط جریان دانشجویی میگذرد و جریان دانشجویی در این سیر خیلی لاغرتر و نحیفتر شده است.
نکته دیگر اینکه امروز بیشتر خانوادهها فعالیتهای دانشجویی را فعالیتهای هزینه داری میدانند و حتی ذهنیت برخی خانوادهها ذهنیتی است که در دهه ۷۰ نسبت به دانشگاه وجود داشت به همین دلیل خیلی از فعالیت های سیاسی فرزندانشان استقبال نمی کنند.
دانشجو: در گام دوم انقلاب اسامی جریان دانشجویی مسلمان باید چه ویژگیها و رویکردهایی داشته باشد؟ بیانیه گام دوم کاملترین منبع برای حرکت جریان دانشجویی در گام دوم انقلاب است با این وجود جریان دانشجویی باید بیانیه گام دوم را با دقت مطالعه کنند و تمام هم و غم خود را برای تحقق این بیانیه صرف کند. به هر روی رهبر معظم انقلاب در بخش پایانی بیانیه گام دوم انقلاب توصیههایی را مطرح کردند که میتوان این توصیهها را به عنوان ویژگیها و رویکردهایی که باید جریان دانشجویی داشته باشد مطرح کرد.
در بیانیه گام دوم انقلاب اولین توصیه رهبر معظم انقلاب در خصوص علم و پژوهش است؛ بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع اگر امروز جوانان ما علم پژوهش را کنار بگذارند و صرفاً درگیر مسائل تشکیلاتی شوند شاید نتوانند تاثیرگذاری لازم را داشته باشند؛ همچنین علم بدون معنویت ممکن است ما را دچار خطا و انحراف کند با این وجود دومین توصیهای که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم مطرح کردند بحث معنویت است که جریان دانشجویی باید به آنها اهمیت بدهد.
جریانهای دانشجویی برای ساختن ایران قوی ایده و پیشنهاد بدهند مطالبه آرمانها از راه درست خود از جمله الزاماتی است که جریانهای دانشجویی باید به آن اهمیت بدهند و از این طریق به فکر ساختن ایران قوی باشند پس ضرورت دارد تا جریانهای دانشجویی برای ساختن ایران قوی ایده و پیشنهاد بدهند و در نهایت نیز خود وارد عرصه شوند تا بتوانند ایران قوی را بسازند اگر جوانان از همین امروز در مسیر ساختن ایران قوی گام بردارند میتوانیم یک ایران قوی بسازیم.
ایران قوی یعنی ایرانی که به غرب وابسته نباشد، یعنی ایرانی که از فرصتها و منابع فراوانی که در داخل کشور وجود دارد به نفع مردم استفاده شود. در ایران قوی اگر کسی دچار فساد شود جریان دانشجویی باید در مقابل او بایستد. به هر روی مطالبه آرمانهای انقلاب اسلامی باید از راه درست دنبال شوند و این یکی از وظایف جنبش دانشجویی است.
امروز کشورمان دچار مشکلات اقتصادی فراوانی است و تحریمها نیز بر این مشکلات افزوده اند با این وجود جریان دانشجویی یکی از حلقههایی است که میتواند در مورد اقتصاد فکر کند و به نظریه پردازی بپردازد. جریان دانشجویی امروز میتواند به وضع اقتصاد ورود تخصصی داشته باشد و ایدههای خود را در اختیار مسئولین و سیاستگذاران بگذارد و پیاده کردن این ایدهها را نیز مطالبه کند.
جریان دانشجویی امروز میتواند رویکردهای خود را در زمینه اقتصادی از سطح کلان مثل بانکداری تا سطوح ذیل تغییر دهد و در فضای اقتصادی حرفی برای گفتن داشته باشد و از طرفی کارشناسان اقتصادی عالم و متخصص را پرورش دهد و در نهایت با استفاده از این ظرفیتها بتواند فضای اقتصادی کشور را بهبود ببخشد.
ما اگر میخواهیم یک جامعه پیشرفته داشته باشیم یکی از زیرساختهای رسیدن به چنین جامعهای داشتن اقتصاد پویا و فعال است، اما متاسفانه در این عرصه عقب هستیم جریانات دانشجویی امروز باید در بحث رونق تولید، جهش تولید و استفاده از کالاهای ایرانی وارد عمل شوند و هر جا لازم است گفتمان سازی و مطالبه گری کنند و در صورت نیاز به فعالیتهای جهادی بپردازند که در این راستا بسیج دانشجویی با یک تغییر رویکرد در اردوهای جهادی به کارآفرینی در روستاها خواهد پرداخت.
گودرزی: مقام معظم رهبری جوانان را در بخشهای مختلف بیانیه گام دوم مورد خطاب قرارمیدهند؛ ایشان در تولید علم و جهاد علمی از دانشجویان حرکت مستمر به همراه احساس مسولیت را مطالبه می کنند و به دنبال رفع عقب ماندگی ها در این حوزه هستند.
مسولیت مهم واصلیترین مسولیت امانت داری وصیانت از ارزشهای انقلابی است. مقام معظم رهبری دراین بیانیه انقلاب وارزشهای انقلابی را به دست جوانان می سپارند. در حوزه استقلال و آزادی، مرزبندی با دشمن و سبک زندگی به جوانان هشدار می دهند و تاکید می کنند که "باز چشم امید در آن به شما جوانها است".
اما به صورت کلی میتوان گفت در این بیانیه دانشجویان دربعد آگاهی بخشی نقش موثردارند، چه در تولید علم چه در گسترش معنویت واخلاق در جامعه و چه در مباحث اقتصادی.
در بخش دیگری ازاین بیانیه دانشجویان رسالت کنش گری دارند. این کنش گری در تمامی بخشهای بیانیهی گام دوم مطلوب ومطالبهی رهبری است. برای مثال در بحث مبارزه با فساد گسترش عدالت مقام معظم رهبری صراحتا جوانان راخطاب قرار میدهند و بیان میکنند که چشم امید به شماجوانان است.
پویایی وحرکت مطالبهی دیگر مقام معظم رهبری ازجوانان و بالتبع آن دانشجویان است، مولد و خلاق بودن نسل جوان وآگاه. چه درحوزهی معنویت واخلاق، چه اقتصادوچه تولیدعلم.
دانشجویان موتورهای پیشران آینده نظام و انقلاب در گام دوم انقلاب هستند
تقی زاده: جوانان و دانشجویان موتورهای پیشران آینده نظام و انقلاب در گام دوم انقلاب هستند. با این وجود جریان دانشجویی باید یک سازوکار و چشم اندازدرست برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی تعریف کند و برای محقق شدن این چشم انداز از هیچ تلاش دریغ نکند. یکی از رویکردهایی که جریان دانشجویی میتواند در گام دوم انقلاب داشته باشد این است که تمام جوانان کشور را تشویق کند به اینکه برای رسیدن به اهداف و آرمانهای انقلاب باید به صورت جهادی و جهادگونه در تمام عرصه ورود پیدا کنیم.
محمدپور: در بیانیه گام دوم با یک سری کلیات مواجه ایم که قبل از گام دوم وجود داشته اند و بعد ازگام دوم هم همچنان وجود دارند با این وجود بنده خیلی تفاوت خاصی بین قبل و بعد بیانیه گام دوم انقلاب قائل نیستم، چون این بیانیه را شدیدا مبهم و نیازمند تبیین میدانم وای کاش به رهبر انقلاب دسترسی داشتیم و سوالاتی را که در مورد بیانیه گام دوم وجود دارد را از ایشان میپرسیدیم و پاسخ هایشان را هم میشنیدیم.
بیانیه گام دوم عملا از ما جوانان انتظار دارد که تعهد و بار مسئولیت بیشتری را بپذیریم و برای تغییر وضع موجود بیشتر کار و تلاش کنیم، بیشتر درس بخوانیم، بیشتر تعهد داشته باشیم، بیشتر نسبت به آرمانهای انقلاب و آن جاهایی که این آرمانها ذبح میشوند، حساس باشیم. به هر روی بنده آنچه که از کلیت بیانیه گام دوم برداشت مسئولیت و تعهد بیشتر است. پس باید با یک مسئولیت پذیری متفاوت و بیشتر نسبت به وضع موجود ظاهر شویم.
دانشجو: جریان دانشجویی در تحولات منطقه و جوانان چه نقشی میتواند داشته باشد آیا ایفای این نقش در منطقه ضرورت دارد؟ درودی: آرمان ما ایجاد تمدن نوین اسلامی است با این وجود جنبش دانشجویی میتواند در راستان تمدن نوین اسلامی نقشهایی را در سراسر دنیا و در کشورهای منطقه برای خود تعریف کند. جریان دانشجویی میتواند و باید برای خود نقشهایی را در سراسر دنیا و در کشورهای منطقه تعریف کند، چون هدف این است که سراسر دنیا با انقلاب اسلامی آشنا شود پس یکی از کارکردها و اهداف جنبش دانشجویی میتواند صدور انقلاب اسلامی یا صدور گفتمان انقلاب اسلامی باشد، اما اینکه آیا باور به نقش آفرینی جنبش دانشجویی در منطقه وجود دارد یا نه بنده معتقدم که ما در این حوزه عقب هستیم.
هسته بین الملل سازمان بسیج دانشجویی از دو سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده است در این هسته دوستان ما تلاش میکنند تا با جریانهای دانشجویی و مردم در کشورهای مختلف دنیا ارتباط برقرار کنند و گفتمان انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی را با صبر و حوصله و با استفاده از مبانی اندیشهای درست برای آنها توصیف کنند. واقعیت این است که دنیا تشنه گفتمان انقلاب اسلامی است و آنها میخواهند بدانند که این انقلاب چگونه به ثمر رسیده و چگونه ما در مقابل غرب ایستادگی کرده ایم.
معتقدم جریان دانشجویی باید شناخت کامل از کشورهای دنیا مخصوصاً کشورهای منطقه داشته باشد تا بتواند متناسب با شرایط هر کشوری فعالیتهای خود را تعریف کند.
نیاز به نقش آفرینی جنبش دانشجویی در منطقه بیش از پیش احساس میشود
گودرزی: امروز خیلی بیشتر از گذشته میبینیم که منطقه دستخوش تغییرات و فشارهای مضاعف است. منطقهی خاورمیانه بستر مهمترین اتفاقات جهان در سالهای آینده خواهد بود. تاسیس واستقرار رژیم صهیونیستی دراین منطقه نیز به همین دلیل بوده است. کشورهای منطقه نسبت به پنج سال گذشته بسیار تغییر کرده اند چرا که تمرکز فشار دولتهای غربی مانند آمریکا، انگلیس وفرانسه وهمچنین رژیم صهیونیستی در منطقه شکل اجتماعی_فرهنگی پیدا کرده است و در این فضاست که بیشترین نیاز در بین مردم منطقه از لحاظ روانی وجود دارد تا بتوانند صبر خود را تقویت کنند و از لحاظ روانی و عاطفی خود را اعتلا ببخشند؛ بنابراین نیاز به نقش آفرینی جنبش دانشجویی در منطقه بیش از پیش احساس میشود. جنبش دانشجویی در این چند سال اخیر هم مجددا حرکتهای جدی تری را در سطح منطقه شروع کرده است که فکر میکنم موثرتر و قوی ترنیز خواهد شد. در ابتدای انقلاب جنبش دانشجویی بیشتر فعالیت خود را بر روی مسائل کشوری برنامه ریزی میکرد، اما با توجه به رشد انقلاب اسلامی درحال حاضر جنبش دانشجویی پیگیر مسائل جدی بین الملل میباشد و حتی با دانشگاههای منطقه درارتباط است و تجربههای موفق انقلاب اسلامی را میتوانند به تبادل بگذارند تا جوانان منطقه ازآن استفاده کنند. مامعتقدیم انجمنهای اسلامی دانشجویان در کشورهای منطقه باید فعال شوند تا با تشکیل یک سیستم فکری واحد بتوانیم اثرگذاری بیشتری داشته باشیم.
محمد پور: بسیاری از دانشجویان در گروههای متفاوت این ادعا را دارند که ریشه، هویت و مبنای آنها به گفتمان انقلاب اسلامی برمی گردد با این وجود بسیاری از ایدههای انقلاب اسلامی ایدههای جهانی است و مرزهای جغرافیایی و سیاسی یک سری مرزهای اعتباری تلقی میشوند.
وقتی آرمان مستضعفین را مطرح میکنیم در یک سوی قضیه مستضعفین و از سوی دیگر مستکبرین قرار میگیرند و این در حالی است که دو گانه مستضعف مستکبر دو گانهای است که ما میتوانیم آن را در ریزترین روابط شخصی مان مثل روابط خانوادگی مشاهده کنیم و تا سطوح خیلی بزرگتر و پیچیدهتر مثل روابط بین کشورها و ملتها گسترش پیدا کند.
مستضعفینی که از آنها صحبت میکنیم در همه جا هستند از فلسطین، یمن، کشمیر و نیجریه گرفته تا حاشیه شهرهای تهران و سیستان و بلوچستان که از هوتکها آب میخورند. مستضعفین در بین معلمان و کارگرانی که به حق اعتراض میکنند و مطالبات آنها پرداخت نمیشود و تودهنی میخورند، هستند. مستضعفین در کرمانشاه و بندرعباس که آلونک آنها را خراب کردند، هستند مستضعفین در همین منطقه خودمان که توسط گروههای تروریستی ترور میشوند هستند و همین شهید فخری زاده، آرمیتا دختر شهید رضائی نژاد و شهید محمد الدوره همه مستضعفینی هستند که باید آنها را به صورت فرامرزی فهمید.
مستکبرین نیز کسانی هستند که یک دفعه طرح مسکن مهر و کارت سوخت را حذف میکنند و قرآنهای طلاکوب و زندگی اشرافی را در جامعه بسط میدهند. مستکبرین کسانی هستند که آتش سنگین تحریمها را روی سر مردم مظلوم یمن قرار داده اند و دانشمندان هستهای ما را ترور میکنند مستکبرین کسانی هستند که کشور ما را تحریم میکنند و بزرگترین جنایتها را مرتکب میشوند و دست آخر هم جایزه صلح نوبل میگیرند. معتقدم ادبیات مستضعف مستکبر اساسا یک ادبیات جهانی است و باید آن را با دیده جهانی آن را فهم کرد.
ارتباط بین دانشجویان جهان اسلام و دانشجویانی که دیدگاههای ضد امپریالیسم دارند خیلی مهم است، چون اصولا دانشجویانی که در دوران دانشجویی در سطح بین الملل و در سطح کشورهای جهان اسلام با هم ارتباط برقرار میکنند عمدتا دانشجویانی هستند که امیدوارند در آینده سیاسی کشورهای خود به نیروهای موثر تبدیل شوند با این وجود پرداختن به حوزه بین الملل در دوران دانشجویی به مثابه این است که ما محصولی را بکاریم و بعدها ثمره آن را برداشت کنیم. در واقع فعالیت در حوزه بین الملل در دوره دانشجویی مانند کاشتن یک نهال است که رشد میکند و میوه آن را میتوان در روابط اجتماعی و سیاسی در سالهای بعد برداشت کرد.
دانشجو: تنوع و فعالیت تشکلهای همسو، منتقد عملکرد حاکمیت و بعضاً رادیکال چه تاثیری بر رفتار دانشجویان، مشارکت آنها، تحلیل و کنشها خواهد گذاشت و چگونه؟ درودی: بنده وجود تشکلهای غیر همسو و منتقد عملکرد حاکمیت را در فضای دانشگاه واجب و ضروری میدانم، چون وجود این تشکلها باعث پیشرفت میشود. معتقدم جریان دانشجویی انقلابی باید یاد بگیرد با تفکر مخالف و منتقد خود گفتگو کنند و این گفتگو نیازمند یادگیری است؛ به هر روی وجود تشکلهای مخالف در دانشگاه نعمت است نه نغمت، چون با وجود این تشکلها دانشجویان یاد میگیرند که چگونه با جریانات مخالف گفتگو کنند و این باعث پیشرفت میشود.
جریان دانشجویی غیر همسو شاید تفکر جریانهای دانشجویی حزب اللهی را قبول نداشته باشد، اما وقتی سردار سلیمانی به شهادت رسید این جنایت را محکوم کردند، چون سردار سلیمانی را به عنوان یک سردار ملی و مدافع امنیت کشور میشناسند با این وجود ما به عنوان جریان دانشجوی انقلابی میتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم و با این تشکلها برنامههای مشترک با محوریت شهید سلیمانی و شهید فخری زاده برگزار کنیم؛ اما از این فرصت استفاده نکردیم.
جنبش دانشجویی در برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی عقب است علیرغم تاکید رهبر معظم انقلاب برای برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی، اما متاسفانه جنبش دانشجویی در علم کردن این مطالبه خیلی عقب است بهگونهای که کرسیهای آزاد اندیشی را همانگونه که مورد انتظار رهبر انقلاب بوده برگزار نکرده ایم و این یک حقیقت است. به هر روی در حال حاضر نیز که با توجه به شیوع کرونا فعالیتها به سمت برنامههای مجازی رفته به نظر میرسد شرایط برای برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی سختتر شده با این وجود تشکلها باید در این رابطه نیز چاره اندیشی کنند.
گودرزی: منظوراین سوال واضح نیست. اما تنوع وفعالیتهای تشکلهای دانشجویی را می توان درچند گروه دسته بندی کرد. گاهی این فعالیتها در واکنش به یک پدیدهی اجتماعی است که غالبا اینگونه است وگاهی به دلیل بستری که دانشجو ریشه درآن دارد، نقطهی شروع یک جریان است. درهرصورت جنبش دانشجویی با خاصیت کنشگری گاهی بااعمال فشار برساختارهای حاکم برای مثال دولتها تلاش میکند وگاهی مردم را به تغییر رفتارهایشان ترغیب میکند.
درابتدا بنده به نکته ایی اشاره کنم. با بررسی اجمالی جنبش دانشجویی از ابتدای حیات خود در ایران تاکنون میتوان رابطه تشکلهای دانشجویی را با حکومت در چند دسته تقسیم بندی کرد.
ازپیش ازانقلاب تاپیروزی انقلاب این تسکلها رویکرد ستیز و انتقاد داشته اند و بعد از آن تا انقلاب فرهنگی رویکرد تشکلها موافقت با حکومت بوده است. این موافقت به شکل حمایتی در دوران جنگ تحمیلی از سوی تشکلهای دانشجویی وجود داشته است. بعد از آن در دوران سازندگی باتوجه به انفعال سیاسی وتکثر محدود تشکلها شاهد انتقاد وبی تفاوتی جریان دانشجویی هستیم؛ راهبرد تشکلها در این دوران از جنس مبارزه پنهان است.
اما ازدوم خرداد وبعد از آن راهبرد تشکلهای دانشجویی تغییر می کند و استقلال وعدم وابستگی به حکومت شعار بسیاری از تشکل هاست و البته شاهد تکثر گسترده و مشارکت فعال تشکلهای دانشجویی هستیم در این دوران برای اولین بار بعد از پیروزی انقلاب شاهد مشارکت به همراه انتقاد تشکلهای دانشجویی هستیم.
این بررسی روند تاریخی نشان میدهد تشکل دانشجویی هم از جامعه تاثیر می پذیرد و هم بر جامعه تاثیر می گذارد و این اثرگذاری یک سویه نیست. از لایههای مردمی جامعهی پویا و بیدار، تشکل دانشجویی پویا پدیدار می شود و همین تشکل دانشجویی میتواند اثربخشی مستقیم بر جامعه و مطالبات و اهداف یک جامعه بگذارد.
جنبش دانشجویی با کارکرد رهبری و سازماندهی افکار و استعدادهای دانشجویان میتواند این سرمایههای انسانی را به ثمر بنشاند و یا جامعه را از این سرمایهها محروم کند. متاسفانه گاهی تشکلهای رادیکال با القای نگاه غیرواقعی و غیر علمی قبل از شناخت درست یک مسالهی اجتماعی، جامعهی دانشجویی را وارد حوزه ایی میکنند که نه تنها در حل مسالهی اجتماعی واقعی، کارآمد نیست بلکه میتواند مسائلی را برجامعه تحمیل کند وهزینههایی رابرای جامعه به همراه داشته باشند.
والبته دولتها نباید به دلیل ترس ازرخدادن چنین اتفاقاتی تکنیک محدودکنندگی وگاهی سرکوب گری تشکل هارا انتخاب کنند. تشکل دانشجویی رسالتش بصیرت افزایی است، رسالتش بیداری جامعه است. ما باورداریم دانشجو مؤذن جامعه است، اگر خواب بماند نماز امت قضا میشود. وبا همین باوراست که تاکید داریم جنبش دانشجویی نقش بصیرت افزایی دارد.
تقی زاده: ما نیازمند یک همگرایی و هم افزایی بین تشکلهای همسو و انقلابی هستیم با این وجود برای تقویت این هم افزایی میتوانیم به صورت مشارکتی برنامههایی را با هم برگزار کنیم. به هر روی هر کدام از تشکلها و اتحادیههای دانشجویی یک دید و نگاه نسبت به جامعه هدف خود دارند با این وجود هم افزایی بین تشکلهای انقلابی باعث خواهد شد که خلاءهایی که در جریان دانشجویی وجود دارد خودبه خود پر شوند.
ما با رفتار تشکلهایی که به نقد سازنده میپردازند مشکلی نداریم، چون نقد سازنده باعث میشود تا ما شاهد رشد و پیشرفت در سایر عرصهها باشیم، ولی جنبش دانشجویی با اینکه تشکلی با یک نگاه رادیکالی تمام حاکمیت و کشور را زیر سوال ببرد مخالف است با این وجود در گام اول سعی میکنیم تا با گفتگو به جریانات رادیکال تذکر بدهیم د و اگر گفتگو موثر نباشد حتما مقابله خواهیم کرد.
ما به عینه شاهدیم که جریان رادیکال موجود در کشورمان به عینه به دشمن گرا میدهد با این وجود ما جریان رادیکال برنمی تابیم، اما سعی میکنیم که در گام اول با روشنگری و شفافیت توانمندیهای کشور را به رخ جریانات رادیکال بکشانیم و اگر این روشنگری اثرگذار نبود به صورت سلبی برخورد میکنیم.
محمدپور: معتقدم رسانهها و نیروهای مرجع سیاسی در جامعه در بحث تاثیرگذاری روی دانشجویان بسیار پرقدرتتر و توانمندتر از دانشجویانی هستند که در دانشگاه فعالیت سیاسی میکند؛ مثلا دانشجویانی که تفکرات نزدیک به اصلاحات را دارند بیشتر از آنکه از تشکلها تاثیر بپذیرند بیشتر از رئیس دولت اصلاحات و کنش او و از صادق زیباکلام یا عبدالکزیم سروش تاثیر میپذیرند و همین وضعیت نیز در بین دانشجویان حزب اللهی وجود دارد به گونهای که این دانشجویان بیشتر از ایدههای آقای مصباح یزدی تاثیر میپذیرند تا اینکه از مجموعهای که نظراتی نزدیک به آقای مصباح را داشته باشد.
نکتهای که باید به آن اشاره کنم این است که امروز اگر دانشجویان از کنشهای سیاسی گریزانند معنایش این نیست که تحلیل سیاسی، تحلیل از وضع موجود و تحلیل نسبت به راه حلهای برون رفت از وضعیت موجود ندارند.
دانشجو: آیا امروز جریان دانشجویی در مقام رهبری و مرجعیت دانشجویان دانشگاه خود قرار دارد چه مشکلات و موانعی سد راه رهبری و مرجعیت تشکلها میبینید؟ درودی: ما نمیتوانیم به صورت صفر و صدی بیان کنیم که جریان دانشجویی در مقام رهبری و مرجعیت دانشگاه خود قرار دارد یا نه. ممکن است جریان دانشجویی در مواقعی در مقام مرجعیت و رهبری دانشجویان بوده و مواقعی هم ممکن است ضعیف عمل کرده باشد، اما اینکه جریان دانشجویی این را وظیفه خود بداند که در مقام مرجعیت و رهبری دانشگاه خود باشد نکته مهمی است، چون جریان دانشجویی به وجود آمده تا بتواند حداقل مرجعیت دانشگاه خود باشد؛ اگرچه بنده معتقدم باید مرجعیت مردم را نیز داشته باشد.
امروز در فضای دانشگاه بزرگترین سد راه مرجعیت تشکلهای دانشجویی بحث بودجه است
جریان دانشجویی باید حلقه میانی بین مسئولان یک دانشگاه و یا حلقه میانی فضای مردم و فضای مسئولین باشد و حرف مردم و دانشجویان را به گوش مسئولان برساند. امروز در فضای دانشگاه بزرگترین سد راه مرجعیت تشکلهای دانشجویی بحث بودجه است به گونهای که دانشگاه یا بودجه لازم را برای برگزاری برنامههای سیاسی و فرهنگی اختصاص نمیدهند و یا با برگزاری این برنامهها مخالفت میکنند معتقدم به جای سخت انگاریها باید دست دانشجویان را در دانشگاهها باز بگذاریم البته این نافی این نیست که مراقب هم نباشیم و نظارتهای لازم را انجام ندهیم، اما باید جلوی کاغذ بازیها و دخالتهای نابجا را گرفت.
گودرزی: تکثر تشکلهای دانشجویی و اختلاف سلیقههای اجرایی باعث شده است که مانند دوران ابتدایی انقلاب مرجعیت کل جنبش دانشجویی در دانشگاه را یک تشکل بر عهده نداشته باشد. در ابتدای انقلاب نماینده جنبش دانشجویی انجمن اسلامی دانشجویان بود و به علت اینکه تنها تشکل زنده دانشگاه بود مرجعیت و رهبری دانشجویان دانشگاه را نیز بر عهده داشتند و امروز با تکثر تشکلهای دانشجویی بازهم میتوان ادعا کرد رهبری دانشجویان به ویژه درابعاد فرهنگی وسیاسی به عهدهی تشکلهای دانشجویی است. هرچند دربرخی تشکلها تنها شاهد هستیم که تشکل مقام رهبری دانشجویان دانشگاه را ندارد، اما توان رهبری بدنه عمومی و اثرگذاری بر بدنه عمومی خود را دارد.
علت محدود کنندهی بعدی را میتوان مقابله دولتها و دانشگاهها با تشکلها دانست که اجازه فعالیت آزاد را به تشکلها نمیدهند و با سلیقهای عمل کردن باعث محدود شدن ارتباط دانشجویان با بدنهی دانشجویی یا ساختارهای خارج از دانشگاه میشوند و این عامل میتواند منجربه راکد شدن تشکلها شود. هرچند تشکلها باید در چارچوب آییننامه تشکلهای اسلامی دانشگاهیان واساسنامههای داخلیشان فعالیت کنند، اما درهمهی ادوار شاهد برداشتهای سلیقه ایی وگاهی مصلحت اندیشانه وگاهی منفعت طلبانهی دانشگاهها ازاین آیین نامه هستیم.
آنچه جنبش دانشجویی شاهد آن است دخالت با واسطه یا بی واسطهی دولتها درفعالیت این تشکل هاست. هرچند طبق آیین نامهی دانشگاهیان هر نوع فعالیت سیاسى، فرهنگى و اجتماعى تشکلهاى اسلامى در حدود اساسنامه تشکل در داخل دانشگاه و در چارچوب ضوابط و مقررات دانشگاه و این آیین نامه و سایر قوانین موضوعه کشور مجازاست، اما درواقعیت ما شاهد این هستیم که بابسیاری ازفعالیتهای تشکلها به دلایلی فراترازاین قوانین مخالفت میشود.
برای مثال فعالیت هاى تشکلهاى اسلامى در خارج از دانشگاه تابع قانون احزاب است، اما ما در بسیاری ازدانشگاهها عدم صدورمجوز برای تشکلها به منظور فعالیت درخارج از دانشگاه را شاهدهستیم. این محصور کردن ومحدود کردن جنبش دانشجویی تنها درمحیط دانشگاه خود یکی از مهمترین عوامل رکود جنبش دانشجویی میتواند باشد.
عدم تخصیص بودجه ومدیریت صحیح منابع مالی برای فعالیت تشکلها یکی دیگر از مشکلات این روزهای تشکل هاست که ما معتقدیم این مساله ریشه درسیاستهای کلی ورویکردونگاه دولتها به جنبش دانشجویی دارد.
تقی زاده: جریان دانشجویی اگر کنشگر باشد و قدمهای رو به جلو برداد قطعا میتواند در محیط دانشگاه نقش مرجعیت داشته باشد و به آن رجوع شود؛ اما متاسفانه به دلیل کم کاریها از سوی برخی مسئولین دانشگاهی امروز برخیها در داخل و بیرون از دانشگاه جریان دانشجویی را مخل در کارهای خود میدانند به همین دلیل تلاش میشود تا مانع فعالیت این جریان در دانشگاه شوند.
در چند سال اخیر علی رغم بی مهریها و اتفاقاتی که علیه تشکلهای دانشجویی رخ داده جنبش دانشجویی نه تنها یک لحظه از حرکت نایستاده و دلسرد نشده است؛ بلکه گاهی اوقات نیز این بی مهریها باعث قوت قلب و تلاش بیشتر برای حرکت دانشجویی رو به جلو شده است.
محمدپور: جریان دانشجویی در محیط دانشگاه در مقام مرجعیت و رهبری نیست. مرجعیت یعنی کسی که به خاطر ویژگیهایی که دارد دیگران به او رجوع میکنند با این وجود مجموعههایی دانشجویی چه ویژگیهایی دارند که بقیه باید به آنها رجوع کنند؟ معتقدم انتظار چنین امری از جریان دانشجویی انتظار بیجایی است.
بنده مهمترین وظیفه جریان دانشجویی را تربیت یک سری نیروهای سیاسی برای آینده کشور میدانم و در این فرایند جنبش دانشجویی سعی و خطا و اشتباه میکند و تجربه میاندوزد و با توجه به امکاناتی که دارد کم کم از اشتباهات خودش درس میگیرد تا در آینده بتواند یک نیروی سیاسی و خوب برای جامعه باشد با این وجود بنده فرض مرجعیت را برای جنبش دانشجویی منتفی میدانم.
سوالی که وجود دارد این است که نظرات جریان دانشجویی چقدر برای سایر دانشجویان مهم است؟ به نظرم خیلی مهم نیست، ولی استثناهایی وجود دارد مثلا در کشور گاهی اوقات رخدادهای سیاسی نظیر اتفاقات آبان ۹۸، ترور شهید سلیمانی و یا سقوط هواپیمای اکراینی رخ میدهد که اعلام نظر مجموعهها و فعالان سیاسی دانشجویی مهم است و اتفاقا دانشجویان پیگیری میکنند که ببینید موضع تشکلهای دانشجویی چیست پس اعلام موضع تشکلها مهم است.
همچنین تشکلهای دانشجویی در اتفاقات مهم سیاسی که قرار است به خاطر آنها یک سری کنشهای سیاسی انجام شود میتوانند شانیت لیدری را داشته باشند، ولی در سایر جاها اینکه جریان دانشجویی یک بسته کامل باشد و بقیه ببینند این جریان چه میخواهد بگوید به نظرم چنین چیزی نیست.