پروژههایی مثل میدان گازی کیش، الانجی خارک، ایرانالانجی و ... مسکوت ماندند و هنوز هم تکلیفشان مشخص نیست.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، تقریباً طی هفت سال گذشته هیچ عملیات توسعهای در حوزه نفت و گاز انجام نشده است؛ هرچه بوده، تکمیل پروژههایی بوده که یا بینالمللی بودهاند یا میزان پیشرفت فیزیکی آنها بالای ۷۰ درصد بوده است. به همین دلیل است که پروژههایی مثل میدان گازی کیش، الانجی خارک، ایرانالانجی و ... مسکوت ماندند و هنوز هم تکلیفشان مشخص نیست. هیچ ظرفیتسازی برای تولید نفت و گاز صورت نگرفته است و دولت بعدی، زمین سوختهای را تحویل میگیرد که نه تنها هیچ افزایشی نداشته، بلکه به دلیل سهلانگاری و بیتفاوتیهای وزارت نفت با کاهش مواجه میشود. این را خود وزیر نفت و سایر مسئولان وزارت نفت هم اذعان کردهاند که از سال ۱۴۰۲ کاهش تولید، بهویژه در پارس جنوبی آغاز خواهد شد.
قطعاً وقتی چنین اتفاقی رخ دهد، مسئولان فعلی که سالهای آینده هیچ سمتی ندارند، لب به انتقاد باز میکنند که دولت حاکم، دستاوردهای دولت یازدهم را بر باد داده است. آنها خواهند گفت که در دوره گذشته، ظرفیت تولید نفت ۸/ ۳ میلیون بشکه و ظرفیت تولید گاز یک میلیارد مترمکعب در روز بود، اما همه این دستاوردها با سوءمدیریتها بر باد رفته است!
مطمئناً شاهد این توجیهات و قهرمانسازیها خواهیم بود، اما نکته اصلی اینجاست که چه کسی مسئول این عقبماندگی است. اندکی آشنایی با حوزه نفت کفایت میکند تا بدانیم اگر دولت مستقر برای افزایش ظرفیت تولید و نفت عملکرد بهتری میداشت، هیچ نگرانی از آینده وجود نداشت، ولی چه میتوان کرد که تحریمها تبدیل به بهانهای شده برای فرار از پاسخ به سوءمدیریتها.
وزارت نفت معتقد است کویر نفت را باید در ظرف زمان، گلستان دید. استدلال این وزارتخانه میگوید اگر سرمایهگذاری در نفت ننشسته و اگر ظرفیتسازی در حوزه نفت و گاز وجود ندارد، به دلیل تحریمهایی است که به کشور تحمیل شده است. اما نمیگویند در دوره گذشته، تحریمهای بیشتری بر کشور حاکم شد، ولی بیشترین حجم سرمایهگذاری در میادین نفتی و گازی صورت گرفت. قراردادهای میادین آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یادآوران با چینیها درست در اوج تحریمها امضا و اجرایی شد و فازهای پارس جنوبی، میدان یاران، پروژه کیش و... توسط منابع داخلی توسعه یافت. اگر دولت گذشته نیز مانند دولت فعلی فکر میکرد، امروز نه خبری از ظرفیت تولید ۸/ ۳ میلیون بشکهای بود و ۹ میلیاردی شدن تولید گاز. در واقع، دولت قبلی برای روحانی کاشت و دولت یازدهم و دوازدهم نیز آن را برداشت کرد، اما سؤال اینجاست که این دولت چه چیزی برای آینده کاشته است؟
پاسخ در کلمه «هیچ» خلاصه میشود. در دولت آینده روزهای سختی بر صنعت نفت حاکم خواهد شد؛ چراکه وزارت نفت به بهانه تحریم، هیچ کاری نکرده است. حتی فراموش میکند که وزیر نفت در سال ۹۳ تعهد داده بود میزان تولید نفت و میعانات گازی را در سال ۹۶ به رقم رؤیایی ۷/ ۵ میلیون بشکه برساند. زنگنه اذعان کرده بود این عدد حتی با شرایط تحریم هم شدنی است. حالا که همه چیز خراب شده است، میگویند، چون تحریم بودهایم، نشد، به همین راحتی!
میگویند منتقدان اسیر سیاسیبازی شدهاند و هدفشان تخریب است، ولی اشاره نمیکنند که پس از هفت سال تعلل، تازه به یاد راهکارهای همان «سیاسیکار»ها افتادهاند و در حال پیادهسازی ایدههای همانها هستند، آن هم در سال آخری که زمزمه رسیدگی به کمکاری مدیران دولتی و ترک فعلهای صورت گرفته با جدیت مطرح و پیگیری میشود. بهانهای که دولت برای خود کوک کرده و میخواهد با تکیه بر آن، عملکرد خود را بیهمتا جلوه دهد شاید برای کسانی که نمیدانند نفت چیست، جذاب باشد، ولی برای آنهایی که میدانند ماهیت این صنعت چیست، یک فرافکنی بزرگ است. بدون تعارف بگوییم، باید قبول کنیم که دولت فعلی در حوزه صنعت نفت هیچ کاری نکرد و فقط پروژههایی را تکمیل کرد که «مجبور» به اتمامشان بود. هفت سال زمان، تنها برای استفاده ابزاری از «تحریم» سوخت و تنها خروجی مثبتش این بود که مشخص شد چه کسانی قصد داشتند «کار» کنند و چه کسانی بار نظام را روی زمین گذاشتند تا سبکبال شوند! منبع: روزنامه جوان